بررسى يك معضل پراهميت و تأثيرگذار در جامعه ايران-نارضايتى از شغل؛ بحرانى همه گير


ایران

Fri, Mar 10, 2006 - جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۸۴

از ديد كلى، بحث نارضايتى از شغل را مى توان به دو شكل تعبير كرد، نخست اصل شغل كه باعث عدم رضايت فرد مى شود و دوم محيط فعاليت فرد شاغل موجب مى شود تا نارضايتى هايى براى وى به وجود آيد.

فرض كن اينجا يك اداره است؛يا يك كارگاه كوچك...شايد هم يك مغازه و تو مانده اى محصور بين ديوارهايى كه شب و روزت را يكى كرده اند.بدون شادى، آرامش و حتى لحظه اى رؤيا و خيال...در عوض با دنيايى اضطراب و دلهره... براى تو فرقى نمى كند كه زير سقف كدام آسمان روزهاى خاكسترى ات را شب كنى و شب هاى بى ستاره ات را تا صبح، به اميد آمدن فردا پلك بزنى. تو فقط مى دانى كه چرخ زندگى ات بايد بچرخد و چرخش اين چرخ، گاهى در كوچه پس كوچه هاى آشناى شهر و ديارت است، همانجا كه پا گرفتى و بزرگ شدى و گاهى در هواى مه گرفته غربت... شهرى با آدم هايى غريبه... خيابانهايى دودگرفته! فرض كن داخل يكى از همين خيابان هاى دود گرفته محل كار توست؛ انتهاى خيابان دلتنگى، بعد از كوچه فرسايش، بن بست بى حوصلگى و اين تنها انسانها بخش عمده اى از ساعات خود را در محيط كار طى مى كنند و با رخدادهاى بسيارى رو برو مى شوند كه بنا به برداشت آنها، مى تواند نقش استرس زا داشته باشد. استرسهايى كه در مجموع استرس هاى شغلى ناميده مى شوند و مى توانند در درازمدت همراه با خود فرسودگى ايجاد كنند. نارضايتى شغلى از جمله شايعترين پيامدهاى استرس شغلى است و استرس شغلى نيز آثار و عوارض جدى از قبيل زيان اقتصادى و اجتماعى را به دنبال دارد. در حقيقت به علت محدوديتهايى كه براى افراد در انتخاب شغل وجود دارد، اگر فردى شغلى را از روى ناچارى و به طور تصادفى انتخاب كند، به بيانى بايد يك عمر هفته اى شش روز و روزى هشت ساعت را با ناراحتى بگذراند. نارضايتى از شغل يكى از مشخصه هاى زندگى چنين فردى است. نتيجه اين وضع در بازده كار او و سرانجام در وضع اقتصادى جامعه تأثير منفى خواهد گذاشت. تا جايى كه اين امكان وجود دارد فردى كه رضايتمندى شغلى ندارد پس از مدتى تغيير شغل دهد كه اين عمل گذشته از ضايع شدن حق ديگران موجب اتلاف سرمايه هاى جامعه نيز مى شود.

نشانه هاى نارضايتى در دنياى آمارها
اما نشانه هاى نارضايتى از شغل در دنياى آمار و ارقام به عموميت داشتن اين مسأله بين جماعت شاغل اشاره مى كنند.براى مثال بر اساس نظر سنجى اى كه چندى پيش سازمان ملى جوانان با حضور بيش از ۹۰۰ جوان انجام داده است، بيش از ۵۰ درصد آنان از شغل خود اعلام نارضايتى كرده اند.
همچنين براساس نتايج پژوهش «بررسى عوامل مؤثر بر افزايش كارايى معلمان مقطع ابتدايى ناحيه يك شهرستان اراك»، تنها ۲۵ درصد معلمان مقطع ابتدايى اين شهر از شغل خود اعلام رضايت كرده اند.
عليرضا يارمحمدى، كارشناس ارشد مديريت دولتى درباره نتايج اين تحقيق مى نويسد: ۷۵ درصد معلمان مقطع ابتدايى نسبت به شغل خود علاقه كم و متوسط دارند. بر اين اساس، ۷۲ درصد معلمان مقطع ابتدايى، احترام و منزلت اجتماعى معلمان در جامعه را كم، ۲۳ درصد متوسط و تنها پنج درصد منزلت اين قشر را زياد و خيلى زياد بيان كرده اند.همچنين، ۸۷ درصد معلمان ميزان دريافت حقوق و مزايا را در ميزان كارايى «زياد و خيلى زياد»، دو درصد «كم» و ۱۰ درصد «متوسط» عنوان كرده اند. نتايج تحقيقات در پژوهشكده علوم بهداشتى جهاد دانشگاهى نيزنشان مى دهد ،پزشكان مسن به علت دارا بودن موقعيت شغلى مناسب تر و رفاه نسبى بالاتر، از شغل خود به عنوان پزشك عمومى رضايت بيشترى دارند.براساس نتايج اين تحقيق، درمجموع ۱۱ درصد از مطالعه شوندگان از رضايت شغلى زياد يا خيلى زياد، ۴۱ درصداز رضايت متوسط و ۴۸ درصد از رضايت كم و يا خيلى كم برخوردار بوده اند.
در هر حال محيط كار هر انسانى خانه دوم او به حساب مى آيد و چه بسيار افرادى كه بيشتر ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محيط هاى كارى بگذرانند.ساده پيداست كه اين محيط نيز همچون خانه بايد برآورنده حداقلى از نيازهاى روحى و روانى افراد باشد تا آنها بتوانند ضمن كسب درآمد به ارتقاى دانش حرفه اى خود پرداخته و خدمتى صادقانه ارائه دهند. عوامل متعددى وجود دارد كه در كنار هم مى توانند ايجاد كننده رضايت شغلى در افراد باشد.ميزان درآمد، وجهه اجتماعى، امكان ارتقاى شغلى، نحوه مديريت در محل كار، عدم تبعيض و ميزان آگاهى فرد از شغل خود از مهمترين عوامل ايجاد رضايت شغلى در افراد است.ميزان درآمد به عنوان عاملى در انتخاب شغل در بسيارى از موارد حتى مى تواند باعث ناديده گرفتن عوامل ديگر باشد .
اما دكتر دادگران مدير گروه كارشناسى ارشدمديريت رسانه، عوامل متعدد ديگرى را بيش از موقعيت مادى،در انتخاب شغل مؤثر مى داند. مهمترين عوامل از نظر او وجاهت اجتماعى، احترام به ارزش كار افراد، ساعات كار، امنيت، محيط كار و خدمات رفاهى و روابط انسانى است.
اين استاد دانشگاه در ادامه مى گويد: ميان «ايفاى نقش» و «نگرش» از ديدگاه روانشناسى اجتماعى، رابطه اى بسيار نزديك وجود دارد. آن زمانى كه فرد با پيش زمينه هاى مثبت انتخاب شغل كند، طبيعتاً در كار خود تا حد زيادى موفق خواهد بود و برعكس نگرش منفى مى تواند پيامدهاى ناگوارى را در پى داشته باشد.به ويژه در جامعه اى كه ميان آموزش و توليد رابطه اى پايدار وجود ندارد.غالباً افراد به كارهايى گمارده مى شوند كه از سرناچارى آن را انتخاب مى كنند.پس با پيش زمينه منفى به انجام وظايف محوله خود مى پردازند. اين امر به ويژه در زمانى بيشتر نمود مى يابد كه فرد از لحاظ حقوق و مزايا و امكانات رفاهى در سطح بسيار پايينى قرار داشته باشد.همين امر، عدم تعادل ميان دستمزدها و هزينه كالا و خدمات مورد نياز براى معيشت را تشديد كرده و آثار سوء آن بصورت كاهش انگيزش كاركنان و تنزل بهره ورى در جامعه ما مشهود مى شود.
در همين راستا عده اى از كارشناسان نيز به وجود نداشتن مسأله شايسته سالارى در كشور به عنوان عاملى در جهت ايجاد نارضايتى شغلى اشاره مى كنند.دكتر زهرا نژادبهرام استاد حقوق در دانشگاه، در اين زمينه مى گويد: متأسفانه طراحى ساختار سيستم مديريتى براساس شايستگى نبوده و گزينشها شايسته مدار نيست. افراد براى كارهاى ديگرى عشق و علاقه و ذوق داشته اند اما به كارهاى ديگرى گمارده شده اند. اين افراد وقتى وارد كار مى شوند، چون كار نمى تواند اقناعشان كند يا تربيت شغلى آنها با آن شغل همگونى ندارد، طبيعتاً احساس نارضايتى مى كنند.

رابطه نارضايتى از شغل و ابتلا به انواع بيمارى
به گفته محققان آلمانى نارضايتى شغلى درصد ابتلا به بيمارى هاى قلبى و افزايش فشار خون را به ميزان دو برابر افزايش مى دهد.به نوشته روزنامه سوئيسى «بازل»، پزشكان دانشگاه دوسلدورف آلمان از مطالعه رفتارى چند هزار شركت كننده ساكن اروپا در اين طرح دريافتند مضاعف شدن خطرات ناشى از نارضايتى شغلى و تحمل استرس هاى حاصل از آن ظرف مدت پنج تا ده سال فرد را بيمار مى كند و يا منجر به مرگ وى مى شود.متخصصان دريافتند در كارمندانى كه از تعهد بالاى شغلى برخوردارند اما هيچ پاداشى را در مقابل دريافت نمى كنند، هورمون هاى مولد استرس و فشار خون به طور قابل توجهى افزايش مى يابند.برپايه اين گزارش، بى اهميتى نسبت به دستورات مافوق، متصور نبودن شانس ارتقاى شغلى و نيز نداشتن امنيت شغلى از جمله مواردى است كه براثر اين نوع اضطراب هاى شغلى ممكن است در طبقه كارگر و كارمند به ويژه در مردان بروز كنند.
كارشناسان به منظور پيشگيرى از اين نارضايتى ها و تأمين نيازهاى شغلى كارمندان شركت ها و مؤسسات، آموزش مداوم مديران و كارمندان و در نظر گرفتن شرايطى را براى تقسيم بخشى از سود شركت ها در ميان مستخدمان توصيه مى كنند. مطالعات علمى نشان مى دهد سرمايه گذارى و بهره گيرى از چنين اقداماتى از لحاظ اقتصادى براى شركت ها، ارزش و منفعت اقتصادى به همراه دارد.
اما گذشته از ناراحتى هاى جسمى كه نارضايتى هاى شغلى براى جماعت شاغل به بار مى آورند،به ناراحتى ها و اختلالات شايع روانى مى رسيم؛ بر اين اساس «اختلالات روانى در زنان خانه دار ايرانى ۱۵‎/۴۸ درصد، مردان بيكار ۱۲‎/۰۵ درصد، كارگران ۷‎/۶ درصد و كارمندان ۶‎/۹۹ درصد است.»
دكتر محمدتقى ياسمى با بيان اينكه زنان خانه دار و متأهل بيشتر در معرض استرس قرار دارند بر ضرورت وجود برنامه هاى سلامت روان زنان خانه دار متاهل تأكيد مى كند.وى با بيان اينكه بر اساس نتايج پژوهش استرس شغلى در زنان داراى تحصيلات بسيار بالا نيز شايع است، ادامه مى دهد:نداشتن وقت براى استراحت كافى، نارضايتى از ساعات كار و وجود فشارهاى روانى محيط كار مهمترين عوامل استرس زا در محيط شغلى زنان بوده است.

از رضايت تا بهره ورى
«رضايت شغلى منبع اصلى بهره ورى نيروى كار است.»اين جمله فصل مشترك نظرات كارشناسان مختلف است.چراكه هر مقدار اين رضايت شغلى در نيروى كار كاهش يابد بهره ورى اين افراد نيز براى سازندگى كشور كمتر خواهد شد.
دكتر احمدى روانشناس با اشاره به وجود رابطه اى مستقيم و تنگاتنگ ميان كارايى سازمان ها و رضايت مندى شغلى در جامعه مى گويد: در هر حرفه اى افراد مختلف، به ميزانى كه از شغل خود رضايت داشته باشند مى توانند فعاليت و برنامه ريزى عميق ترى براى كارهاى خود داشته باشند و در نتيجه بازده كارى بهترى نيز خواهند داشت. اين روانشناس معتقد است: هنگامى كه افراد در محيط كار آموزش ببينند شناخت بيشترى نسبت به حرفه خود پيدا مى كنند و آن را بهتر انجام داده و در نهايت رضايت بيشترى از شغل خود دارند.
وى ثبات شغلى را از عوامل مهم ديگر در اين امردانسته و معتقد است: در جامعه ما افراد همواره بر اين باورند كه شغل ثابتى ندارند و پيوسته به دنبال شغل بهترى مى گردند در صورتى كه اگر نسبت به دوام شغل خود اطمينان داشته باشند، با تلاش بيشتر در شغل خود پيشرفت كرده و از جايگاه بهترى بهره مند مى شوند و رضايت بيشترى از شغل خود خواهند داشت.
اما دكتر يوسفى اقتصاددان و استاد دانشگاه در اين باره مى گويد: انسان با توجه به نيروى توجيه گرى خود سعى مى كند كارگريزى و يا تخريب كار را با نارضايتى توجيه كند.
به اعتقاد او هنگامى كه جوانى مى بيند تلاش او در تعيين سرنوشتش تأثير چندانى ندارد و ديگران به راحتى براى آينده او تصميم مى گيرند به راحتى نااميد مى شود؛ اين نا اميدى براى كشورى مانند ايران كه اكثر جمعيت آن جوان است خسارات جبران ناپذيرى خواهد داشت.
اين اقتصاددان خاطرنشان مى كند: هنگامى كه جوانى مى بيند تحصيلات دانشگاهى تأثير زيادى در ارتقاى شغل يا كاريابى او ندارد و يا اين كه با تلاش و كار نمى توان به همه اهداف خود دست يافت، انگيزه خود را براى مفيد بودن براى جامعه از دست مى دهد.در حالى كه در فضاى حرفه اى ما شايسته سالارى، علم، صداقت و كار و تلاش خريدار چندانى ندارد، چگونه انتظار داريم جوانان از شغل خود رضايت داشته باشند.
دكتر خورشيدى كارشناس مسائل اقتصادى نيزدر اين باره معتقد است: از ديد كلى، بحث نارضايتى از شغل را مى توان به دو شكل تعبير كرد، نخست اصل شغل كه باعث عدم رضايت فرد مى شود و دوم محيط فعاليت فرد شاغل موجب مى شود تا نارضايتى هايى براى وى به وجود آيد. اين كارشناس مسائل اقتصادى همچنين مى افزايد: بى عدالتى در به دست آوردن شغل مناسب نيز از عوامل مهم ديگرى است كه باعث به وجود آمدن نارضايتى در افراد مى شود.دكتر خورشيدى در ادامه مى گويد:هنگامى كه فرد مى بيند دوستش با مدرك تحصيلى مشابه و تنها به دليل داشتن ارتباط يا پارتى، جايگاه و شغل بهترى نسبت به او دارد، حتى اگر شغل مناسبى هم داشته باشد باز احساس نارضايتى مى كند كه متأسفانه اين مسأله در جامعه ما كم نيست و آشكارا قابل مشاهده است.
به اعتقاد اين استاد دانشگاه،از بعد مقايسه مى توان به اثر مشاهده محيط هاى ديگر نيز،بر ايجاد و يا افزايش نارضايتى از شغل در افراد اشاره كرد.چراكه امروزه به دليل انفجار اطلاعات، نسل جوان به راحتى مى تواند دنيا را ديده و خود را با آن مقايسه كند. هنگامى كه جوانى همسن و سالان خود را در جاى ديگرى از جهان مى بيند كه از شرايط شغلى و رفاهى بهترى نسبت به او برخوردار هستند نارضايتى و احساس گريز از كار در او ايجاد مى شود.
اين كارشناس مسائل اقتصادى مى گويد:اين نارضايتى ها در محيط هاى كارى ما تقويت مى شود به طورى كه حتى افرادى كه احساس رضايت مى كنند هم در محيط هاى كارى ناخودآگاه برگشت پيدا مى كنند و كم كم از شغل خود ناراضى مى شوند.
دكتر خورشيدى ادامه مى دهد: محيط از ابعاد مختلف فيزيكى، همكاران، روابط مديريت با كاركنان و امكانات رفاهى بر روى رضايت افراد تآثير مى گذارد كه متأسفانه به اين مسائل كمتر توجه مى شود؛ از سوى ديگر وجود افرادى با درآمدهاى بسيار بالا در ادارات دولتى كه كارمندانى با درآمدهاى بسيار پايين در آن مشغول به كار هستند نيز باعث تشديد اين نارضايتى ها مى شود.

ضرورت مشاوره شغلى
و در نهايت توجه به امر مشاوره قبل از انتخاب شغل تا اندازه اى مى تواند در رضايتمندى دوران اشتغال كمك كند.چراكه مشاوره عبارت است از تعيين يك حرفه كه با استعدادها و امكانات و خصوصيات روانى و جسمى فرد سازگار و هماهنگ باشد.به عبارتى در اين شاخه راهنمايى و مشاوره دو دسته اطلاعات مورد بررسى قرار مى گيرند.يك دسته اطلاعات مربوط به مشاغل و دسته ديگر اطلاعات مربوط به ويژگيها و استعدادهاى فرد و در جريان مشاوره تلاش مى شود تا هماهنگى و تناسب بين اين دو دسته اطلاعات مشخص شود و تعيين گردد تا چه اندازه اى شرايط مربوط به يك حرفه با تواناييها و ويژگيهاى فرد سازگارى دارد.
منبع: ایران