پاركها , نهادهاي اجتماعي محلي ؛ نيمكتهايي براي تمام فصول -
سولماز قرباني
May 18, 2006
نحوه و ميزان گذران اوقات فراغت فردي، گروهي و خانوادگي بستگي مستقيميبه فرهنگ مردم يك كشور دارد و در ايران نيز اين امر بشدت تحت تاثير فرهنگ شهرنشيني است. كودكان و نوجوانان معمولا به صورت خانوادگي و به طور خاص دانش آموزان به صورت گروهي، جوانان و سالمندان به صورت فردي و گروهي به منظور تفريح در بوستانها حضور پيدا ميكنند.
گفتهاند كه سعادت انسانها با هماهنگي و نزديكي با طبيعت به دست ميآيد، اما امروز روح و جسم بشر در محيط ماشيني خود ساخته، زنداني شده و بيشتر فشارهاي روحي و ناراحتيهاي رواني، ناشي از عدم هماهنگي و دور شدن از محيط زيست طبيعي است، پس بايد بين طبيعت و تكنولوژي هماهنگي به وجود آورد. براي افرادي كه امكان دسترسي به تفرجگاههاي خارج از شهر را ندارند، درختكاريهاي داخل شهر، همچنين پاركها نقش ارزنده اي ايفا ميكنند و درختان در پاركها، بسياري از نيازهاي روحي انساني را كه پديده شهرنشيني به ميزان وسيعي محدود كرده است، جبران ميكنند.
پاركها سمبل بهداشت و سلامتي محسوب ميشوند و در واقع كانون حياتي شهرها هستند و در گذران اوقات فراغت و تفرج اقشار قابل توجهي از مردم نقش اساسي دارند.
پارك، يك نهاد اجتماعي
بر اساس تعريف نهاد اجتماعي، به دليل كاركردهاي تخصصي و وجود فضاهاي فرهنگي علميو تفريحي در بوستانها، اين اماكن را داراي ويژگيهاي انعطاف پذيري و تطبيق با نيازها در هر زمان و مكان كرده است كه اين نشان از ويژگيهاي نهادي بودن بوستانها دارد.
در واقع چيزي كه كمتر در مورد بوستانهاي تهران به آن توجه شده است اين است كه اين اماكن كاركردي بيش از فضاي سبز شهري دارند، كاركردي كه در نهايت به تقويت روحي شهروندان و آماده سازي آنها براي تلاش در فعاليتهاي روزمره منجر ميشود. درواقع كاركرد تفريحي بوستانها، به طور مشخص جايگزين قسمتي از كاركردهاي تفريحي خانواده، روابط همسايگي، محلي و بازار شده است. با كوچك شدن مساحت خانهها، خانوادهها نه تنها براي گذران اوقات فراغت، بلكه گاه حتي براي گذران وقت با همسايهها و اقوام به بوستانهاي محلي پناه ميبرند، اتفاقي كه تا دو دهه پيش در حياطهاي پردرخت و بزرگ خانههاي ايراني ميافتاد.
با سر زدن به هريك از بوستانهاي محلي يا منطقهاي متوجه ميشويم كه اين اماكن امروز از عمدهترين مركزهاي گذران اوقات فراغت براي اقشار مختلف اجتماعي هستند. گسترش شهرنشيني توجه بيشتر به پديدهاي به نام اوقات فراغت را به دنبال داشته است. بوستانهاي ايران يكي از قديميترين مراكزي هستند كه به سرعت جايگزين تفريحگاههاي اختصاصي اطراف شهرها شدهاند. از طرف ديگر جماعت شهرنشين براي فرار از آلودگيهاي صوتي ناشي از زندگي و كار در شهر، بوستانها را بهترين محل براي آرامش و رفع خستگي خود يافته. اين ضرورت باتوجه به وجود وسايل بازي و سرگرميدر بوستانها براي كودكان و نوجوانان تنها و محدود در محيط خانه، محسوس ميشد، تا حدي كه بعضي از اقشار و افراد هر روزه ساعتي از عمر خود را در بوستان صرف ميكنند و در مقاطعي همانند روزهاي پايان هفته، بويژه در بهار و تابستان، كمتر كسي است كه در شهر باشد و به يكي از بوستانهاي اطراف خود پناه نبرد.
نحوه و ميزان گذران اوقات فراغت فردي، گروهي و خانوادگي بستگي مستقيميبه فرهنگ مردم يك كشور دارد و در ايران نيز اين امر بشدت تحت تاثير فرهنگ شهرنشيني است. كودكان و نوجوانان معمولا به صورت خانوادگي و به طور خاص دانش آموزان به صورت گروهي، جوانان و سالمندان به صورت فردي و گروهي به منظور تفريح در بوستانها حضور پيدا ميكنند.
بوستانهاي تخصصي
از آنجايي كه ترغيب شهروندان براي مشاركت در بسياري از برنامهها و طرحهاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي به فرهنگ سازي در متن جامعه نياز دارد، بسياري از سازمانها با همكاري شهرداري به ساخت بوستانهاي آموزشي و تخصصي اقدام كرده اند. احداث بوستان ترافيك در پونك يا طرح احداث بوستانهاي انرژي توسط سازمان بهينه سازي مصرف سوخت، از جمله اين بوستانهاست. در واقع از آنجا كه شهروندان براي گذران اوقات فراغت و تفريح به بوستانها مراجعه ميكنند، آشنايي با مفاهيم علمييا مسائل شهرنشيني را در اين اماكن بيشتر پذيرا هستند، چراكه نوع اين آشنايي ديگر از جنس تحميل يا تبليغ صرف نيست.
با تاكيد بر بهداشت رواني، بوستانها را ميتوان در زمره مراكز تامين كننده بهداشت جان و روان افراد دانست. نقش گسترده فضاي سبز در تمدد اعصاب بر كسي پوشيده نيست تا حدي كه مبحث پارك درماني به عنوان يكي از سنجههاي سلامت بخش شناخته ميشود. علاوه بر تاثير مستقيم حضور در بوستانها و فضاي سبز بر روان انساني، وجود و بهره گيري از فضاهاي مختلف فرهنگي، هنري و ورزشي تاثير مستقيميبر بهداشت جسميو رواني افراد دارد.
به دليل كاركردهاي تخصصي و وجود فضاهاي فرهنگي علميو تفريحي در بوستانها، اين اماكن داراي ويژگيهاي انعطافپذيري و تطبيق با نيازها در هر زمان و مكان هستند كه اين نشان از ويژگيهاي نهادي بودن بوستانها دارداز جمله اقدامات مشهود و موثر كه در سالهاي گذشته از رونق بيشتري برخوردار شده، اختصاص فضاهاي خاص ورزشي در بوستانها يا راه اندازي نرمشهاي صبحگاهي گروهي براي ميانسالان است.
اگر تا ديروز محلات، چهارسوقها، گرمابههاي عمومي و مساجد زمينه ساز روابط دوستي و همسايگي بين افراد و خانوادهها بودند، امروز در كنار آنها يا با كاهش و از بين رفتن نقش اجتماعي آنها، بوستانها و بخصوص بوستانهاي محلي، زمينه ساز آغاز، تحكيم و استمرار روابط همسايگي بين افراد يك محل، يك شهر يا يك منطقه هستند. چه بسا خانوادهها كه به بهانه بازي كودكان در بوستانها، روابط صميميو دائميخود را پايهريزي ميكنند يا خانوادههايي كه به بهانه تفريح و گذران روز تعطيل، ساعات مديدي را در بوستانها اقامت كرده و با اطرافيان خود رابطه برقرار ميكنند. با توجه به اوقات فراغت زياد افراد ميانسال و سالخورده، بيشترين، گستردهترين و مستمرترين روابط بين افراد اين قشر برقرار ميشود. اين افراد با انجام ساعتهاي طولاني گفت وگو به انتقال تجارب به يكديگر پرداخته و چه بسا از طريق آشنايي با يكديگر بسياري از مشكلات خود را از طريق همسن و سالهاي خود برطرف كنند.
به عنوان نمونه، ايجاد بوستانهاي محلي، بيشترين تاثير را در گسترش ارتباطات افراد يك محل داشته است. بوستانها زمينه ساز و روابط نانوشته سازمان يافتهاي است كه باتوجه به نيازهاي اقشار مختلف اجتماعي شكل گرفته و دوام پيدا ميكند. برداشت و نتيجهگيري اينچنيني از بوستانها با اين تعبير كه محيط اجتماعي را علت نهادهاي گوناگون ميداند، كاملا مطابقت دارد و بر همين اساس با قاطعيت ميتوان گفت كه بوستانها به عنوان يك نهاد بر اساس يك نياز اجتماعي به وجود آمده، شكل گرفته، پويا شده و به حضور و حركت خود ادامه خواهد داد.در همين حال آموزش و پرورش به عنوان يك نهاد وظيفه آموزش و تربيت دانش آموزان را به عهده دارد و با افزايش تعداد دانش آموزان (پيشرفت دانش) و احساس ضرورت به كارگيري آموزشي، علميدر كنار آموزش نظري بتدريج بر امكانات كمك آموزشي و شيوههاي آموزش نيز افزوده شده است. يكي از اين شيوهها، بازديدهاي علمياست كه پاركهاي حيات وحش طبيعي و مصنوعي با پاركهاي گياهشناسي چنين وظيفهاي را عهده دار شدهاند. وجود گونههاي مختلف گياهي در بوستانها، نظر علاقه مندان آشنايي با طبيعت را به خود جلب كرده است. بوستانها با برخورداري از اين گونهها، محل مناسب و قابل دسترس براي دانش آموزان است. در اين زمينه، بوستانهاي تخصصي گياهشناسي، زمينه ساز پژوهشهاي مختلف ميشوند.به رغم اينكه بوستانها محل تفريح و آرامش هستند، اما به دليل حضور گسترده مردم، محل مناسب و پررونقي براي عرضه كالاهاي مختلف موردنياز گردشگران شدهاند.
علاوه بر وجود مراكز رسميبراي فروش نيازهاي غذايي، فروشندگان دوره گرد در داخل و اطراف بوستانها كالاهاي مختلف فرهنگي، آموزشي، غذايي و سرگرم كننده عرضه ميكنند. كاركرد خريدو فروش تداعي كننده نقش بازار است كه در واقع قسمتي از كاركرد آنها به بوستانها انتقال يافته است، گرچه مردم معمولا براي رفع نيازهاي اقتصادي خود به بوستانها مراجعه نميكنند، اما نيازهاي خود را در همان محل برآورده ميسازند.
انعطاف پذيري پاركها
ويژگيهايي كه پاركها را به يك نهاد اجتماعي بدل ميكند، كاركردهاي مختلف اين فضاها، انگيزه شهروندان را براي سر زدن مداوم به پاركها بيشتر ميكند. ايفاي نقشها و كاركردهاي تفريحي، آموزشي، ارتباطي، بهداشتي و اقتصادي باعث تثبيت آنها در بوستانهاست. بوستانها نقشهاي ياد شده را در تعامل با محيط و در انطباق با ارزشهاي محيطي پذيرفته و شكل دادهاند و به همين دليل كاركرد آنها براحتي از طرف مردم پذيرفته و بتدريج گسترده شده است.از طرف ديگر فعاليتهاي بوستانها با رويكرد مردم گرايانه است. رفع نيازهاي مردم توسط بوستانها باعث استقبال دائمي و رو به گسترش مردم از بوستانها شده است و در مقابل، مردم هم با حضور و مشاركت خود، زمينههاي استمرار و گسترش حركت بوستانها را باعث شدهاند. به اينها بايد تنوع كاركردهاي تخصصي، تاسيس بوستانها در مقياسهاي محلي، شهري، منطقه اي يا از نوع جنگلي و ... از يك طرف و افزودن فضاهايي باكاركردهاي فرهنگي، هنري، علمي، پژوهشي، آموزشي و ... را هم اضافه كنيم. همه اين موارد حكايت از انعطاف پذيري بوستانها و تطبيق با نيازها در هر زمان و مكاني دارد.
از همه اينها كه بگذريم، گذران اوقات فراغت در فضاي سبز، كنار جوي آب و همراه با شنيدن آواز پرندگان، ريشه تاريخي در روحيات و فرهنگ ايراني دارد. با نگاهي به گذشته تهران و فضاهاي سبز شخصي و عموميآن طي ساليان گذشته، به اين نكته پي ميبريم كه اگرچه اين شهر پايتخت كشوري رو به توسعه و مدرن شدن بوده است، اما در عين حال ساكنان آن لحظهاي از گذران وقت و تفريح و استراحت در باغات و ييلاقهاي اطراف آن غافل نميشدهاند. هنوز هم برخي از ساكنان قديميشميران به خاطر ميآورند كه با شروع تابستان، خانوادهها با درشكه يا وانت وسايل خود را به ويلاي شميران منتقل كرده و تا آخر تابستان در اين منطقه ميماندند و تنها دليلي كه باعث ميشد در پايان تابستان به مركز شهر برگردند، سرماي زودرس اين منطقه بود.
با توسعه شهر به سمت شمال، بسياري از باغات شمال شهر قرباني اين توسعه، افزايش جمعيت و نياز به ساختمان سازي شد و در نتيجه تنها تفرجگاهي كه البته ديگر عموميتر بود و كمتر حال و هواي ييلاق را داشت، بوستانهاي شهري بود. بوستانهاي شهري بسته به فضا و امكانات، ميزبان شهرنشيناني هستند كه براي رفع نيازهاي طبيعت گرايانه خود به آنجا پناه ميبرند.
اجتماعاتي كه از پارك شكل ميگيرد
وقتي پارك كاركردهاي مختلفي مثل ورزشي، فرهنگي يا علمي پيدا ميكند، طبيعي است كه محلي براي شكل گيري اجتماعات مختلفي در همين زمينهها باشد. يك نمونه مشخص امروزي از شكلگيري اين اجتماعات، گروههاي ورزشي در پارك لاله است.
پارك لاله تهران كه در منطقهاي مركزي از شهر قرار گرفته، در روزهاي تعطيل تا ظهر ميزبان گروههاي مختلفي است كه براي ورزش به اين پارك ميآيند، اما اين همه ماجرا نيست. گروههاي ورزشي و تيمهاي فوتبال و واليبال كم كم بهانهاي براي فعاليتهاي اجتماعي يا آشنايي گروههاي مختلف مردم با هم ميشوند به طوري كه اين گروه از شهروندان كم كم در فعاليتهاي ديگري به اتفاق هم شركت ميكنند. گرد هم آمدن شطرنجبازها در بوستانهاي مختلف شهر هم گاه به شكلگيري همين تجمعات ختم ميشود. در مجموع پاركها يا فضاهاي عموميكه امكان حضور شهروندان و انجام فعاليتها يا گذران اوقات فراغت را با فراغ بال به آنها ميدهد، ميتواند با تقويت روحيه شهروندي و ايجاد اجتماعات و گروههاي غيررسميمردمي به مشاركت شهروندان در فعاليتهاي اجتماعي منجر شده و راه را براي فرهنگسازي در مسائل شهري و اجتماعي و رسيدن به توسعه پايدار شهر هموار كند.
فضاي سبز در نگاه انسان
از نظر زيباييشناسي، تماشاي درختان سرسبز و گلهاي زيبا و رنگارنگ و آرايش بديع گونههاي مختلف گياهان كه در ابعاد مختلف در كنار يكديگر به چشم ميخورد، انسان را به آرامش و آسايش فكري ميرساند و امروزه ثابت شده است كه بعضي درختان با ترشح ماده اي به نام فيتونسيد ايجاد يك حالت آرامش و خلسه در انسان ميكنند، بنابراين فضاي سبز در ايجاد تعادل عصبي انسان نقش عمدهاي ايفا ميكند.
گياهان با توجه به سيماي ظاهري خود ميتوانند به تزئين محيط و ايجاد چشماندازي مطلوب كمك كنند. فضاي سبز علاوه بر تلطيف و پاكسازي هوا، در اصلاح و بهبود شرايط زيست محيطي شهر و شرايط طبيعي و ساختاري مطلوبتر براي زيباسازي آن نقش انكارناپذير دارد و از اين رو آرامش بيشتري را به وجود ميآورد و ارتباط انسان با طبيعت در چنين محيطي بهتر حاصل ميشود. فضاهاي سبز شهري و بخصوص پاركها، بايد به گونهاي طراحي شوند كه تمامياقشار جامعه نه تنها امكان بهرهگيري از آنجا را داشته باشند، بلكه محيط اين اماكن به گونهاي جذاب و آرامشبخش باشد كه افراد ناخودآگاه جذب آن شوند. باتوجه به اهميت طبيعت و تعادل اجزاي آن در كمك به رشد صحيح و متناسب رواني در دوران كودكي و نوجواني لازم است تدابير اصولي انديشيد تا اين گروه سني هرچه بيشتر با فضاي سبز شهري مانوس شده و از مواهب كوتاه و درازمدت آن استفاده كنند.
در طراحي پارك بايستي تا حد امكان از به كار بردن وسايل خطرآفرين از جمله نردههاي كوتاه، لبههاي تيز، كانالهاي روباز و فوارههاي سنگي غيراستاندارد با لبههاي تيز پرهيز كرد و حتي المقدور از ميزان شدت خطر كاست. براي مطلوبتر كردن محيط پاركهاي شهري بهتر است تا حد امكان صداي ريزش آب همراه با موسيقي ملايم پخش شود (زيرا پخش موسيقي خوب تاثير مطلوبي بر روان انسان دارد) تا همواره محيط دلپذيرد و لذتبخش باشد.
هركجا كه آبي و درختي باشد، ناخودآگاه صداي پرندگان هم شنيده ميشود و محيط را دلپذيرتر ميسازد، بنابراين كاشت درختان و درختچهها، پرندگان مختلف را به محيط ميآورد و محيط حالت بيروحي خود را از دست ميدهد. مسلما صداي دلنشين پرندگان و حضور آنها ميتواند ثمربخشي محيط را دوچندان كند، بنابراين ميتوان با توجه به پوشش گياهي آن محيط، پرندگان و جانوراني را برگزيد كه بين مردم پربينندهترين بوده و نظر آنها را به خود جلب كنند و همه مردم از ديدن آنها لذت ببرند.
منبع: اعتماد ملی