فاز جديد پرونده هستهاي
آزموني كه براي پاسخگويي به آن دورنماي امنيت و منافع ملي ايران بايد بيش از هر عامل ديگري مورد توجه قرار گيرد. توجه به اين نكته كه در مناسبات مربوط به حقوق بينالملل واژه »حق« مفهوم لغوي خود را از دست ميدهد لذا گفتوگوي ديپلماتيك زباني متفاوت ميطلبد. زباني كه حق جاي خود را به منافع ملي ميدهد و تلاش در جهت حفظ اين منفعت است كه به بازي ديپلماتيك رنگ ميبخشد.
پرونده هستهاي ايران پس از ارائه پيشنهادهاي جديد هستهاي گروه 1+5 وارد فاز جديدي شده است.
اگر تا هفتهاي پيشتر دولتمردان ايراني در سايه تاكيد بر عدم عقبنشيني ايران از دستيابي به انرژي هستهاي به طرف مقابل چشم دوخته بودند اكنون نوبت كشورهاي غربي است كه در انتظار تصميم ايران بنشينند. تصميمي كه طبق گفته مقامات كشورهاي اروپا و آمريكا در مدت زمان كوتاهي بايد اعلام شود. بر اين اساس خاويار سولانا در چهارمين سفر خويش به تهران بستهاي سياسي را به مردان هستهاي ايران تقديم كرده است تا عكسالعمل سياستگذاران ايراني به آخرين پيشنهاد طرفهاي مذاكره غربي را به نظاره بنشيند.
اگرچه مفاد اين بسته تاكنون عمومي نشده اما لاريجاني و متكي پس از ملاقات با سولانا از مثبت بودن پيشنهادهاي جديد سخن گفتند و البته پاسخگويي را به ارزيابي مفاد اين بسته موكول كردند. به اين ترتيب اكنون بار ديگر مردان هستهاي و سياستگذاران دستگاه خارجي ايران آزموني را در مقابل خويش دارند.
آزموني كه براي پاسخگويي به آن دورنماي امنيت و منافع ملي ايران بايد بيش از هر عامل ديگري مورد توجه قرار گيرد. توجه به اين نكته كه در مناسبات مربوط به حقوق بينالملل واژه »حق« مفهوم لغوي خود را از دست ميدهد لذا گفتوگوي ديپلماتيك زباني متفاوت ميطلبد. زباني كه حق جاي خود را به منافع ملي ميدهد و تلاش در جهت حفظ اين منفعت است كه به بازي ديپلماتيك رنگ ميبخشد.
اين چنين است كه اولويت سياستگذاران ايراني در اين مقطع حساس را شايد بتوان تغيير ادبيات ديپلماتيك عنوان كرد، تا در اين راستا آنچه در عرصه جهاني نصيب ايران ميشود تامينكننده منافع ملي و تضمينكننده امنيت كشور باشد. بررسي پيشنهادهاي جديد ارائه شده به ايران وظيفهاي دشوار است كه البته با تيزبيني ميتوان نتايج دلخواه را نيز به ملت ايران تقديم كرد.
تنها نكته مهم اين است كه بسته جديد را بايد با توجه به ادبيات ويژه حقوق بينالملل بررسي و تحليل كرد. نكتهاي كه به نظر ميرسد در ملاحظات اخير مردان هستهاي و سياسي كشور مهجور مانده است و لذا سخن گفتن و سخن شنيدن در فضاي بينالملل را براي ايران و طرفهاي مذاكره با ابهام مواجه كرده است.
منبع: روزنا