مذاکره با ايران بهترين گزينه ماست


تحليل واشنگتن پست از نگراني ها درباره سياست اوباما

30 ژوئن 2008

مذاکره با ايران بهترين گزينه ماست
تحليل واشنگتن پست از نگراني ها درباره سياست اوباما
ايوو دالدر و فيليپ گوردون
نقل از روز آنلاین

وقتي پاي سياست نزديکي به ايران به ميان مي آيد، باراک اوباما زير سؤال مي رود. همان طور که انتظار مي رفت، ‏جان مک کين رقيب جمهوريخواه اوباما درخواست او براي انجام مذاکرات مستقيم با ايران را محکوم مي کند. در همين ‏حال رندي شونمان مشاور مک کين در امر سياست خارجي اين رويکرد را چيزي جزء "تلاشي يکجانبه" نمي داند. ‏
عجيب تر اينکه بنظر مي رسد برخي از اروپاييان نيز از تغيير پيشنهادي اوباما در سياست ايالات متحده نگرانند. ‏استدلال آنها اين است که جامعه بين الملل نبايد خط مشي رسمي خود را رها کند. بدين معنا که هيچگونه مذاکره اي با ‏ايران نبايد اتفاق بيفتد مگر اينکه تهران برنامه غني سازي اورانيوم خود را به حال تعليق درآورد. در ماه جاري مقامات ‏اروپايي خاطر نشان کردند که "به شدت به ادامه روند فعلي معتقدند" و حتي يک تحليلگر فرانسوي نيز اوباما را به ‏‏"حذف شروط شوراي امنيت" بطور يکجانبه متهم ساخت. ‏
هر دوي اين انتقادها نادرست هستند. در واقع، تمايل آمريکا براي مذاکره با ايران بدون پيش شرط در خصوص کليه ‏مسائل مورد اختلاف دو کشور، بهترين اميدواري براي نجات يک سياست شکست خورده است. اين اقدام باعث اتحاد ‏آمريکا و اروپا و نه جدايي آنها خواهد شد. ‏
استدلال مک کين در اين باره که مذاکره با ايران تنها اين کشور را جسور خواهد کرد، اين واقعيت را ناديده مي گيرد که ‏هفت سال و نيم امتناع از مذاکره، ايران را قوي تر و دسترسي آن را به بمب اتم نزديک تر کرده است. اين استدلال توأم ‏با ادعاي مک کين مبني بر اينکه "تنها يک چيز بدتر از اقدام نظامي بر عليه ايران است و آن هم ايران داراي سلاح ‏اتمي است، " نشان مي دهد که اگر سياست فعلي مؤثر نباشد، تنها گزينه بمباران ايران خواهد بود. اگرچه هيچ يک از ‏اروپاييان عملا ً از بمباران ايران حمايت نمي کنند، اما برخي از آنها تأکيد مي کنند که قبل از برگزاري مذاکرات، ايران ‏هدف آنها يعني تعليق غني سازي اورانيوم را بپذيرد. منشأ اين موضع گيري – ممانعت ايران از متعهد ماندن به ‏موافقتنامه قبلي با اروپا در خصوص تعليق غني سازي – قابل درک است، اما ديگر منطقي نيست. طبيعتا ً اين اهداف نه ‏پيش شرطي براي ايرانيان بلکه موضوع مذاکره هستند. بنابراين، دليلي براي تفاوت آنها وجود ندارد. ‏
در واقع، اروپاييان تاکنون، درباره همه اهداف و مقاصد خود، با ايران در حال مذاکره بوده اند. همه آنها مانند روس ها ‏و چيني ها روابط کامل ديپلماتيک با تهران دارند. اروپاييان – به همراه مسکو و پکن و از طرف واشنگتن – به کرات ‏ليست مشوق هايي را که ايران در صورت پذيرش تعليق غني سازي از آنها بهره مند خواهد شد، به تهران ارائه داده اند ‏و ساعت ها در خصوص اين طرح ها با ايرانيان مذاکره کرده اند.‏
در حال حاضر رويکرد درست، پايان دادن به عادت غلط مذاکره نکردن آمريکا و کنار گذاشتن اين تصور است که اين ‏گفتگو مذاکره نيست. آيا کسي فکر مي کند که مذاکرات شش جانبه درباره کره شمالي بدون حضور آمريکا مي توانست ‏هيچگونه پيشرفتي داشته باشد يا اينکه ما قبل از قبول مذاکره بر تعطيلي کامل تأسيسات هسته اي کره شمالي، يونگ ‏بيون، تأکيد مي کرديم؟
اهداف اروپا و آمريکا در خصوص منع گسترش سلاح هاي اتمي توسط ايران يکسان هستند: يعني ايراني که نه سلاح ‏هاي اتمي و نه قابليت ساخت آنها را داشته باشد. آنچه که بنظر مي رسد منتقدان اوباما درک نمي کنند اين است که ‏مجازات هاي واقعي ايران نه امتناع از مذاکره بلکه تحريم هاي مالي و اقتصادي هستند که حتي در صورت ادامه ‏مذاکرات نيز مي توان آنها را تشديد کرد. اين قبيل اظهارات که مذاکره با ايران نقض قطعنامه هاي شوراي امنيت ‏سازمان ملل است، محتواي واقعي اين قطعنامه ها را وارونه جلوه مي دهد. در اين قطعنامه ها آمده است که ايران بايد ‏بخاطر ممانعت از تعليق غني سازي مجازات شود، نه اينکه ما نمي توانيم قبل از تعليق با تهران مذاکره کنيم.‏
آمريکا بايد قبل از نزديکي به ايران اقدامات خود را از نزديک با اروپاييان، روس ها و چيني ها هماهنگ کند. اين ‏گفتگو بايد عزم ما را براي رسيدن به اهداف مشترک و اجماع بيشتر در خصوص زمان بندي دقيق مذاکرات، مجازات ‏ها و موافقتنامه هاي احتمالي با ايران تقويت نمايد.‏
موضوعي که پس از مذاکرات گسترده ماههاي اخير با مقامات بلندپايه اروپاي غربي، مسکو و پکن براي ما روشن ‏است، اين است که به رغم انتقادهاي برخي مقامات درباره پيش شرط، چشم انداز آمريکايي که مايل است با ايران ‏مذاکره کند، مورد استقبال گسترده قرار خواهد گرفت.‏
در واقع، برخي از مقامات عالي رتبه اروپايي به طور محرمانه به ما گفته اند که به عقلاني بودن شرط تعليق اعتقادي ‏ندارند. تغيير سياست آمريکا در کنار مشاوره نزديک با اروپاييان مي تواند بهانه حذف اين پيش شرط نامعقول را به ‏اروپاييان بدهد. ‏
برخي معتقدند، از آنجا که دولتمردان ايران مصمم به ساخت سلاح هاي اتمي هستند، مذاکره با ايران بي فايده است. ‏ممکن است اين موضوع صحت داشته باشد. در اينصورت آمريکا و متحدانش ناگزير خواهند بود سران و ملت ايران را ‏متقاعد کنند که سياست هسته اي تهران هزينه بسيار گزافي بدنبال خواهد داشت و باعث از دست رفتن فرصت هاي ‏بزرگ خواهد شد. ‏
ايران مدعي است که تنها بدنبال استفاده صلح آميز از انرژي اتمي و حق برخورداري از فناوري هسته اي و نه بمب ‏است. رويکرد جديد آمريکا مؤثرترين روش براي امتحان اين فرضيه است.‏
منبع: واشنگتن پست، 29 ژوئن‏