مظلومیت روزنامه نگاری در این دیار


کریم ارغنده پور

06.02.2009

از نمای آینده
کاوش در ادبیات دولت نهم به خوبی امکان داوری در باره میزان تطابق گفتار و رفتار آن را پدیدار می سازد. واژه "عدالت" از کلماتی است که در این دولت به وفور به کار رفته و ادعاهای زیادی را خلق کرده است، در مقابل شاید واژه "آزادی" باشد که کمتر بکار رفته و ادعای زیادی هم برنیانگیخته است. همین طور است واژه "مردم سالاری" که چنان که شایسته بوده در دولت جدید بکار نرفته در حالی که این دولت نه تنها در فربه سازی خود تلاش کرده بلکه از هیچ کوششی نیز در بسته تر کردن نظام تصمیم گیری ها فروگذار نکرده است. بهترین شیوه کاربردی این کاوش این است که هر کسی در حوزه کاری خود شعارها و عمل دولت را مورد داوری قرار داده و قضاوت کند. طبعا این کار جدا از اینکه دولت بپسندد یا نه، در بطن جامعه صورت خواهد گرفت.
در حوزه روزنامه نگاری این کار نتایج بسیار جالبی به دست می دهد. من در اینجا مایلم فقط درباره شعار عدالت نکاتی را در این حوزه طرح نمایم: اولا دولت در ابتدای امر وعده داد که به همه احزاب قانونی کشور مجوز روزنامه می دهد ثانیا امکان نقد دولت را فراهم می سازد ثالثا شفافیت در کارش باشد رابعا امکان دسترسی به مسئولان را تسهیل می نماید خامسا با نظارتی که انجام می دهد کمتر روزنامه ای توقیف می شود و قس علیهذا. حال که بیش از 3 و نیم سال (یعنی بیش از 90 در صد) از زمان مسئولیت این دولت سپری شده با کمال تاسف باید گفت که شعارهای فوق نه تنها عملی نشده بلکه وضعیتی حاکم شده که جز بی عدالتی واژه دیگری توان تبیین آن را ندارد.
اولا به همه احزاب مجوز روزنامه داده نشد بلکه به بهانه های غیرمنطقی پاره ای از آنها –و از جمله مهمترین رقبای دولت- از این حق محروم ماندند. در این زمینه از ابتدای مسئولیت دولت نهم بنا بر اخبار تنها مجوز 4 روزنامه صادر شده که همه آنها بدون استثنا یا وابسته به نهاد دولتی بوده اند یا حامی دولت بوده اند و یا به جناح اصول گرا تعلق داشته اند. در برابر، در همین مدت چندین روزنامه و مجله مستقل یا اصلاح طلب توسط هیات نظارت بر مطبوعات توقیف یا لغو امتیاز شده است. به این ترتیب به راحتی می توان درباره ادعای استقبال از نقد و یا شفاف کردن اطلاعات نیز قضاوت نمود. افزودن بر شمار مطبوعات دولتی، وابسته به دولت و یا حامی آن و متقابلا حذف مطبوعات رقیب یا مستقل، روشن است که جز مبسوط الید کردن دولت نقش دیگری نداشته است. در همین زمینه اقدام نمادین دولت در معرفی ناقدان برتر و اهدای جایزه به آنان اقدام برجسته ای بود که نمی تواند در این میان دور از نظر قرار گیرد. تبلیغات کنندگان به عنوان ناقد برتر معرفی شدند و به این ترتیب روشن شد که نزد این دولت ظاهرا معنای بسیاری کلمات با عرف عمومی متفاوت است و "نقد" نیز یکی از آن هاست! ادعای در دسترس تر بودن مسئولان هم نیازی به گفتن ندارد. دولت نهم این ادعا را حتی درباره نشریات متحد خود نتوانسته اجرا کند چه رسد به کل نشریات. اصولا با مشی بسته این دولت چنین امکانی منتفی است. کمتر شدن توقیف مطبوعات نیز حکایت جالبی دارد. اگر تا پیش از استقرار دولت نهم احکام قضایی توقیف بسیاری از نشریات را رقم می زدند؛ در دوران این دولت هیات نظارت بر مطبوعات در این زمینه پیشتاز بوده و بدون تشریفات و روند قضایی به تعطیل و توقیف بسیاری از نشریات مستقل حکم داده است.
اقدامات دولت نهم درباره مطبوعات البته به موارد فوق محدود نمی شود. چندی پیش مدیران 5 روزنامه اصلاح طلب درنامه ای به رییس جمهور محترم مواردی از تضییقاتی که در حق آنها روا داشته شده و می شود را توضیح دادند. در هفته گذشته نیز یکی از آنان که نماینده مجلس هست توضیحات بیشتری را ارائه کرد که همگی تاسف برانگیز است. همه می دانند که حوزه فرهنگ در کشور ما از نظر اقتصادی بسیار نابرخوردار است. روزنامه و کتاب از دیرباز امکان دریافت کمکهای دولتی را داشته اند. کمکهای دولت اصلاحات در این زمینه نه تنها به سمت اصلاح طلبان جهت دار نبود بلکه در بسیاری اوقات دوستان اصلاح طلب گلایه و اعتراض داشتند که کفه ترازوی دولت به سمت رقبا سنگین تر هم هست! حال دولت نه تنها این کمک ها را به شدت محدود کرده بلکه به طرق مختلف تلاش می شود تا همین روزنامه های فعلی نیز محدود و محدودتر شوند. از جمله اینکه فاش شده که دولت در ادامه مهرورزی های خود تلاش دارد از سفارش آگهی های دولتی به مطبوعات مستقل نیز جلوگیری کند. این امر در کشور ما که بخش عمده امور اقتصادی و اجتماعی و خدماتی و غیره دولتی است در حکم این است که مطبوعات مستقل از بخش عمده درآمدهای خود نیز محروم شوند. بگذریم از اینکه بر اساس گفته ها تلاش برای ناتوان کردن مطبوعات از این منظر ابعاد بزرگتری دارد. معنای بارزتر این تلاش ها جز نفس گیر شدن حرکت مطبوعات مستقل و غیروابسته نیست.
حال با عنایت به گفته های فوق آیا باز هم نیازی به کاوش درباره میزان عادلانه بودن رفتار با مطبوعات مستقل هست؟!