بيانيه تحليلی دفتر تحکيم وحدت درباره جنايت هولناک پاکدشت
در ميان جنجالهای سياسی و بينالمللی بر سر مسائل هستهای ايران و تهديدها و چانهیها مواضع حسينی و حسنی دو جناح حاکم که هر دو پيش برد اهداف و عملکرد مخفی و نيمه علنی فعاليتهای ايجاد زمينه قدرت برای تحکيم بيشتر پايههای حاکميت را از جيب و جان ملت حواله میکنند، (نگاه به سخنان رهبران هر دو جناح اقتدارگرا و اصلاحات) و نيز در کثر و قوسهای دستاوردهای بزرگ انقلاب و اسلام و حرکت بيست و چند ساله هدايت و اجرايی روحانيون که با تعارفات و حملات آن دستاوردها(!) را از آن گروه و تفکر خود میداند و خواهان سهم خواهی بيشتر در قدرت و ثروت است، واقعهای اسفبار و جانکاه ماهيت استقرار حکومت اسلام ناب را برای ساعاتی کنار مید و دهها کودک که در طول نزديک به دو سال قربانی فجيعترين جنايات در چند کيلومتری مرکزيت مدعيان دارالخلافه جهان اسلام و اخيرا گفتگوی تمدنها شدهاند رخ مینمايد.
پرونده اين جنايت مانند بسياری از ناهنجاریهای لجام گسيخته در کشور بايد خيلی زود درز گرفته شود و با قربانی يکی دو نفر دامن اسلام و انقلاب و حکومت مرکزی از عجر و ناتوانی اداره امور يک زندگی عادی برای مردمی که طبق آمار رسمی سازمان مديريت و برنامهريزی ۵۱% آنان زير خط فقر بسر میبرند بدور ماند. (روزنامه ايران- شماره ۲۹۵۵ مقاله کار سياه ۷۰۰ هزار کودک ايرانی) و هر موضوع - حتی جنايت هولناک کودکان قربانی شده خطه پاکدشت- موضوع تسويه حسابهای باندها و سازمانهای طرفدار هر يک از دو جناح گردد، مراجعه به برخی از گفتگوهای طرفين تامل انگيزاست:
?فرمانده نيروی انتظامی استان: اداره اطلاعات متهمان اصلی پروژه قتل کودکان پاکدشت و قيامدشت را که دستگير شده بودند آزاد کرد و با توجه به اهميت موضوع، مطنوعيتی همراه پروندهای تشکيل شده در اختيار اداره اطلاعات قرار گرفتند و پس از مدتی اين مظنونان (شرق شماره ۲۹۳) (از جمله دو متهم اصلی) بدون اطلاع نيروی انتظامی از دان آزاد شدند."
?فرمانده نيروی انتظامی در کميسون امنيت ملی: در سال ۸۱ اولين مفقودی در منطقه رخ داد، در سال ۸۲ بين ۸ تا ۱۰ مفقود در منطقه گزارش شد در سال ۸۲ چهار جسد پيدا شد. مفقودينی که در آن زمان معرفی شدند افراد فعلی نبودند و بر غم بروز اين ميزان حادثه، شورای تامين پاکدشت فقط يکبار جلسه داشت."
"مسئولان اداره اطلاعات پاکدشت: ضمن اظهار تاسف از مصاحبه فرمانده نيروی انتظامی استان تهران مبنی بر اينکه متهم در اختيار اين اداره بوده است، ادعای ايشان شديدا تکذيب میگردد و عليرغم اينکه پيگری اين نوع حوادث از وظايف ذاتی اداره اطلاعات نمیباشد برای کمک و شناسايی جانيان اقداماتی انجام و نتيجه آن مسئولان زيربط گزارش شده است و وظيفه اصلی اداره اطلاعات پاکدشت اطلاع رسانی به مسئولان و ايجاد حساسيت در منطقه بوده و در پی آن شورای تامين شهرستان تشکيل جلسه و اقداماتی انجام داده که ماحصل آن عدم وقوع حتی يک مورد از اين جنايتها در پاکدشت تا زمان دستگيری متهم بوده است و با اظهار تاسف از فرافکنی نيروی انتظامی و متهم نمودن ديگران، اقدام به شناسايی علل وقوع حوادث و چگونگی فرار جانيان نمايند."
"فرماندار پاکدشت: پس از اطلاع من در ۱۹ اسفند ۸۲ همان روز جلسه را در شورای تامين تشکيل شد و از آن زمان هيچ قتل يا کودکربايی در شهرستان پاکدشت اتفاق نيفتاد و قاتلان احساس ناامنی کرده و فعاليت خود را در شهرک قيامدشت ارائه دادند که منجر به افتادن ساير قتلها شد." ( شرق شماره ۲۹۸)
تا آنجا که رهبر اصلاحات درون حکومتی دستور تشکيل ستاد پيگيری میدهد:? ? وزارت محترم اطلاعات و نيروی محترم انتظامی نيز با همکاری خود با اين ستاد در جهت برخورد با اين واقعه هولناک و زمينهسازی برای کيفر مناسب مسببان امر اقدام لازم را مبذول دارند.?
مسببان امر مورد توجه خاتمی چه کسانی يا سازمانهايی هستند که نياز به زمينهسازی برای کيفر آنان دارد که با تشکيل ستادیخواهان زمينهسازی برای کيفر مسببان واقعه میشود؟ آيا خاتمی توانسته است مسببان قتلهای جيرهای را کيفر دهد و يا به مردم اعلام نمايد؟ آيا توانسته است عوامل حمله به کوی دانشگاه تهران شناسايی و زمينه مناسب را برای کيفر آنان فراهم کند؟ آيا توانسته است عوامل حمله به دانشگاه تبريز، دانشگاه علامه و ? حمله به سخنرانی دکتر سروش در منزل شخصی که حريم خصوصی تلقی می شود را معرفی يا زمينه کيفر آنان را فراهم آورد؟ آيا توانسته است از ورشکستگی اقتصادی کشور در بسياری از زمينهها مثل صنايع نساجی- کفش- چای- شکر- برنج و ? جلوگيری و عوامل آنرا به مردم معرفی نمايد؟ يا زمينه کيفر مسببان بيش از ۵ ميليارد دلار قاچاق سالانه را فراهم نمايد؟ آيا توانسته است انتخابات مردمی برگزار نمايد و نمايندگان واقعی مردم را در شوراهای شهر و مجلس راه يابند و کسانی با ۸-۱% واجدين به نام نمايندگان مردم تصميم نگيرند؟ آيا توانسته است از تک بلندگويی کشور که مردم را متنفر کرده است جلوگيری نمايد و زمينه فضايی مردمی را مهيا نمايد، و آيا توانسته است از دانی شدن روشنفکران و نويسندگان و آزادی خواهان و دانشجويان جلوگيری نمايد يا با سکوت سنگين خود انحصار طلبان را به انهدام هر مانعی تشويق مینمايد؟
بله، بالاخره ستاد پيگيری جنايت پاکدشت به رئيسجمهور گزارش میدهد: "جنايت اول در اسفند ۸۱ به وقوع پيوسته که خانواده قربانی به پاسگاه مراجعه میکنند و دوم در فروردين ماه و گزارش میشود و ? تا ۱۹ اسفند ۸۲، ۱۹ جنايت رخ میدهد که ۱۶ مورد گزارش می شود و پيگيریهای جدی از طرف خانوادهها شده است و آن که طوماری تهيه میشود و ?
"بالاخره: فرمانده اوليه منطقه انتظامی کوتاهی کرده
فرمانده فعلی منطقه انتظامی کوتاهی کرده
فرمانده موقت استان انتظامی کوتاهی کرده
عواملی در دادگستری قصور داشتهاند
در دستگاه قضايی پيگيری جدی نبوده
سازمان اطلاعات تهران تيم اعزام کرده و تقاضای رسيدگی کرده
نيروی انتظامی تهران تيم اعزام کرده و تقاضای رسيدگی کرده
اگر تحقيقات و بررسیهای کارشناسی صورت میگرفت، با توجه به سرنخهای جنايات میتوانستند مانع ادامه جنايت شوند."
ولی آقای رئيسجمهور نکته اصلی قصور همه مسئولان نظام که به صورت فرهنگ در نظام فعلی در آمده را از سخن فرماندار پاکدشت بشنويد: "آنچه باعث تاخير در پیگيری و اعلام قتلها شده وضعيت خاص خانوادههای اين منطقه است که آنها را افرادی بیبضاعت و ? تشکيل میدهد" و نيز خدادادی، عضو کميسيون امنيت ملی مجلس: "اگر اين جرم در شمال تهران رخ میداد امروز صدای همه مسئولان به هوا میرفت اما تعدادی خانواده فقير و محروم دچار چنين ضايعهای شدهاند و پس از دوسال تازه مشخص میشود قاتل کيست" ولی آيا جنايت هولناک پاکدشت فقط به وضعيت خاص روانی آن دو نفر بر میگردد؟ آنچه که تمامی دستاندرکاران هر دو جناح به شدت در پی انکار نمايی آنان و تلاش میکنند آنرا حاکی از "رفتار ساديستيک کاملا شديد خصوصيات روانی يک نفر" بدانند و يا آنکه اين جنايت توسط تيمی قابل توجه انجام میگرفته فقط يک نفر به مقصر اصلی و نفر دوم را هم از وی دور نمايند تا نفرات بعد و سپس زمينهسازهای آن نيز به ترتيب فراموش شوند تا نکند غبار و گاری بر رخ ادارهکنندگان امور در حکومت اسلام ناب که حال با گفتگوی تمدنها عطر و بويی برای خويش فراهم کرده است بنشيند؟
بريدههای جرايد زير نيز قابل تامل است:
"همچنين هفت پسر جوان نيز به اتهام همدستی با در متهم دو آزار و اذيت چند تن از قربانيان بازداشت و به دادگاه کيفری استان منتقل شدند.
- بيجه (بسيجه) با ضمانت يکی از پرسنل نيروی انتظامی تحت فرماندهی انتظامی تهران آزاد شده بود (مشئول اداره اطلاعات پاکدشت).
- اداره اطلاعات پاکدشت متهمان پرونده را که از سوی نيروی انتظامی در اسفند گذشته دستگير شده بودند آزاد کرده و قاتلان پس از آزادی دوباره قتلها را آغاز کرده بودند (رضا زارعی فرمانده انتظامی استان تهران).
- تا جايی که به من گزارش شده در رابطه با اين پرونده دستگاه قضايی قصوری نکرده و هنگام بازداشت وی هيچ مدرکی از سوی نيروهای امنيتی و انتظامی عليه وی به قاصی مربوط ادائه نشده و قاضی هم حدود دو ماه متهم را برای تکميل تحقيقات در اختيار نيروی انتظامی- امنيتی قرار داده بود. (آقای شاهرودی رئيس قوه قضائيه شرق شماره ۲۹۸)
?از وقتی بيجه و علی را در اختيار دان خورين ورامين قرار دادهام نتوانستهام برای تحقيق نزد آنان بروم. اين معضل در دفعه نخستی هم که بيجه دستگير شده بود وجود داشت و تاثير زيادی در عدم نتيجهگيری بر جا گذاشت? هيچ دليلی در دست نبود در بازداشت سه ماهه آنان تندروی نيز کردم از پليس و وزارت اطلاعات خواستم تحقيق کنند ولی هيچکدام از اين دوارگان نتوانستند دلايلی بر مجرميت ارائه دهند بلکه تاکيد کردند که بيجه نمیتواند در ناپديد شدن بچهها نقشی داشته باشد."
- "وقتی بيجه دستگير شد (دفعه اول) از آگاهی استان تهران و اطلاعات کمک خواستيم با اين فرضيه که بچهها برای فروش اعضای بدنشان ربوده میشوند و به افغانستان قاچاق میشوند. ولی پليس نسبت به بيجه اعلام مظنونيت نکرد ? عدهای نيز پس از نماز جمعه نزد شاکی رفته بودند و با بیگناه دانستن بيجه خواسته بودند که اعلام رضايت کنند (بازپرس عباسی شعبه اول دادسرای پاکدشت)
- بيجه: دفاعی ندارم همه را من کشتهام
علی باغی: من اتهامات را قبول ندارم من اصلا نمیدانستم که محمد دست به چنين جناياتی مید"
- آيا مسوولان قضايی کشور، تاکنون اين حد تساهل و عطوفت را در حق نخبگان، انديشمندان، فعالان سياسی، مدنی و اجتماعی، روا داشتهاند؟ سرمايههای اجتماعی و سياسی و فرهنگی کشور بدون ارائه توضيح و ادله قانونی ماهها در بازداشت موقت نگه داشته میشوند. اما متهمان اصلی جنايت هولناک پاکدشت وجدان قاضی دستگاه قضايی را بيدار میکند و حکم آزادی وی را صادر میکند. آيا بازداشت يکساله مهندس سحابی و افشاری و فعالان ملی مذهبی در سال ۷۹ توجيه قانونی داشت و آيا وجدان متوليان امور قضايی را بيدار کرد؟ بازداشت بيش از ۴۰۰۰ نفر از مردم در وقايع خرداد گذشته و بازداشت چند ماهه ۶۰- ۵۰ نفر از دفتر تحکيم وحدت آن هم بدون ادله قانونی اتهام مشخص و برگزاری دادگاهی با حضور هيئت منصفه، چگونه توجيه میشود؟ آيا بازداشت عليجانی، رحمانی و صابر در خرداد ۸۲ و تداوم دانشان تاکنون وجدان بيداری در قوه قضاييه را پريشان کرده است و يا موراد اتهامی آنها اثبات شده که همچنان در دان بسر میبرند؟ بازداشت جمع زيادی از فعالان مدنی، مطبوعاتی و وبلاگ نويسان در چند ماهه اخير بدون توضيح قوه قضاييه و ارائه ادله قانونی و اقناع افکار عمومی باکرام توجيه صورت میگيرد؟ آيا به حال اين کشور نبايد گريست که فردی جانی را به راحتی آزاد میکنند تا به ادامه جنايتش بپردازد و وجدان مسئولان قضايی مکدر از بازداشت بیدليل جانی میشود، اما برای جمع زيادی از فعالان سياسی، مدنی، اجتماعی و دانشجويی حتی يک وجدان بيدار نمیشود و دلی نمیسوزد که سرمايههای اجتماعی را نبايد سوزاند؟
آری؛ در کشورهايی که حاکميت، بويی از مردمسالاری برده است و مردم قادرند در قالب سازمانها و احزاب و مطبوعات نظرات خود را ابراز دارند و يا به تعاملاتی عليه حکومت- به صورت قانونی- دست ياد فشار افکار عمومی تا آنجاست که:
توسط رئيسجمهور به خاطر ربوده شدن يک کودک ده ساله وزير کشور و رئيس پليس پاراگوئه برکنار شدند ولی رئيسجمهور کشور ما برای هر موضوعی ستادش را راه میاندازد و گزارش میشنود و ? هيچ. و حداکثر اعلام میکند به خاطر جنايت اتفاق افتاده میخواستم استعفا دهم ?و ای کاش رئيس جمهور دائما شرمنده سالها پيش استعفا کرده بود.
و اما واقعا ماهيت چنين جنايتی چيست؟
- چطور ممکن است جنايتهای مستمری در مدت بسيار طولانی آنهم در يک منطقه کوچک در يک محله رخ دهد و هيچ ? صفر.. صفرمطلق. حتی مطبوعات نيز چنين صدايی نشنوند.
- چطور ممکن است در منطقهای شايع باشد که مواظب بچههاتان باشيد در اينجا بچههاتان را میدزدند و کليههاشان را (اعضاء بدن آنها را) میفروشند. و هيچ? صفر? صفر مطلق? حتی مطبوعات نيز?
- چطور ممکن است در منطقهای پدران و اولياء بچههای مفقود شده بارها دستهجمعی و فردی به اين نهاد و آن ارگان و سازمان مراجعه نمايند و هيچ ?صفر ? صفر مطلق. حتی مطبوعات نيز?
- چطور ممکن است بالاخره شاکی و شاکيانی قادر شوند با دلائل و شواهدی جنايتکاران را تحويل مقامات حکومتی نمايند و با اينهمه دلايل بيش از ۷۰ روز بازداشت بازپرس دادسرا از اينکه آنان را در حبس نگه داشته بر خود بترسد که کارش را از دست میدهد و آنان را آزاد میکند؟ و بعد ? هيچ ?صفر
- چطور ممکن است يک کارگر کورهپز خانه با حقوق ماهی ۹۰-۸۰ هزار تومان وثيقه ميليونها قربانی که يا يکصد ميليون نيز گفته شده تهيه نمايد و بعد? هيچ ? صفر?
- چطور ممکن است مامور نيروی انتظامی تحت فرماندهی نيروی انتظامی استان تهران ضمانت جنايتکاری که شاکی نيز دارد را بنمايد و او را برای دامه جنايتهای بزرگترش آزاد نمايد و بعد?
- و چطور پذيرفتنی است که فردی جنايتکار دارای شاکيان مشخص که فردانشان ربوده شدهاند با دليل اينکه مفقوديت جرم محسوب نمیشود از طرف نيروی انتظامی آزاد میگردد و بعد?
آيا مفقوديت مترادف بیتوجهی است؟ اگر فردان يکی از هزار فاميل و نه ده هزار فاميل حکومتی مفقود شدند تمامی نيروهای امنيتی و انتظامی بسيج نمیگردند که وی را بيابند .
اگر اسلام علی آن بود که در حکومتش اگرخلخالی از پای يهودی در آورند، مرگ حکومتداری از غصه عيب نيست، آيا اين حکومت در هر دو جناح بويی از حکومتی که بنامش اينقدر جنايت میشود برده است؟
- به چه دليل است که اين پرونده يک متهم اصلی دارد با آنکه زمينهسازان اصلی در نهادهای حکومتی خزيدهاند و سعی کردهاند حتی دخالت در قتل نز دوم را در عرض چند دقيقه و در عين ناباوری حتی وکيل متهم و هيات ويژه بپذيرند و زمينه آزادیسازی او را فراهم کنند در حاليکه به دختران زير ۱۸ سال براحتی حکم سنگ و اعدام میدهند.
آری در اين پروژه افراد جنايتکار زيادی مجرم و نيز ارگانها و سازمانهايی حامی مستقيم و غير مستقيم بودهاند که بايستی قبل از اجرای حکم مشخص گردند. ولی توسط چه نهاد يا سازمانی؟
آيا چاقو دسته خودش را میبرد؟ آيا بخشی از حاکميت قادر است عليه بخش ديگر اعلام جرم کند و حداقل افشا نمايد يا به مجازات برساند؟ پس از دوم خرداد چند سال بسياری خوشباورانه اين تئوری را دنبال کردند ولی پس از جنايتهای بیشمار و بیپاسخی که ابتدا به آن اشاره شد برهمگان ثابت گشت که اين تئوری امکان عمل ندارد و هم اکنون فقط بعضی لاشخورهای اصلاحات درون حکومتی به اين امر، اصرار میورد و علاقمندند با کسانی کنار بيايند که سهم آنها را از قربانی کشور و مردم و ثروت آن بدهد. و لذا ما از سازمانهای بينالمللی میخواهيم که موضوع اين جنايت هولناک را پيگيری کنند که اگر شائبه قاچاق گسترده اعضاء بدن کودکان در آن وجود داشته باشد که احتمالا فقط در يک منطقه بر ملا شده است را افشا کنند و به دست اندرکاران حکومت اعلام میکنيم که اعدام عملگر اين ماجرا فقط برای سرپوش گذاشتن و مسکوت نگاه داشتن جنايتهايی از اين قبيل است و تا درمان واقعی صورت نگيرد، مسکن ره به جايی نمیبرد. در اين راستا از خانم شيرين عبادی بعنوان فعال رسمی حقوق بشر در ايران میخواهيم با توجه به سخنانشان در خصوص جنايت پاکدشت موضوع را از طريق سازمانهای بينالمللی پيگيری نمايد و دفتر تحکيم وحدت نيزآمادگی همه جانبه خود را در همکاری با ايشان اعلام می کند. تا جناياتی به اين گستردگی از طرف فرماندهی نيروی انتظامی "برکت" قلمداد نگردد. (شرق شماره ۳۷)
شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت
۱۱/۸/۸۳