پيرامون اظهارات اخير احمدي‌نژاد در حاشيه اجلاس سران كشورهاي اسلامي




پيرامون اظهارات اخير احمدي‌نژاد در حاشيه اجلاس سران كشورهاي اسلامي در مكه مكرمه بیانیه ای صادر کرد.
متن کامل این بیانیه در ادامه می آید:
به نام خدا

اظهارات اخير جناب آقاي احمدي‌نژاد، رئيس جمهوري اسلامي ايران، در حاشيه اجلاس سران كشورهاي اسلامي در مكه مكرمه يكبار ديگر به چالشي براي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران تبديل شده است.
متأسفانه در شرايط بحراني سياست خارجي كشور اينگونه اظهارات طبعاً به حساب سياست‌هاي رسمي كشور گذارده مي‌شود و هزينه‌هاي سنگيني را از ابعاد مختلف سياسي، امنيتي و اقتصادي بر پيكر منافع ملي كشور تحميل مي‌كند.
يك ماه و نيم پيش نيز در پي اظهارات مشابهي از سوي ايشان درباره موجوديت رژيم اسرائيل، موج سنگين اعتراض و انتقاد تا مرز تهديد امنيت جمهوري اسلامي ايران، از سوي كشور‌هاي غربي، سياست خارجي كشور را دچار بحران نمود و آثار بلافصل آن در روند‌هاي اقتصادي كشور به عينه مشاهده شد.
فارغ از آنكه به اعتقاد ما اين نوع اظهارات تنش‌آفرين مشخصاً با سياست رسمي اعلام شده از سوي نظام فاصلة آشكار دارد، تكرار آن در مدت زماني كوتاه و پس از مشاهده بازتاب‌ها و واكنش‌هاي بار نخست، به اين نگراني دامن مي‌زند كه شايد اين نوع رويكرد در سياست خارجي، جزئي از برنامه دولت جديد و شخص رئيس جمهور است و تلاش براي تغيير در رويكرد‌هاي كلان و سياست‌هاي استراتژيك نظام، با اتكا به مضمون سياسي اظهاراتي اين‌چنين، در دستور كار دولت قرار دارد. اگر چنين باشد بايد گفت، عدول از سياست تنش‌زدايي و اصرار بر سياست‌هاي تنش‌زا با تكيه بر ايدئولوژي‌هاي موهوم بنيادگرايانه، سم مهلكي است كه چنانچه در سياست‌هاي اجرايي كشور و به خصوص در سياست خارجي جريان يابد، جايگاه و اعتبار بين‌المللي و به تبع آن امنيت ملي كشور را به شدت تهديد مي‌نمايد.
اين تصور كه مي‌توان با شعار‌هايي تند و بنيادگرايانه، در هدايت افكار عمومي جهان اسلام موج ايجاد كرد و نقش‌هاي جديد ايفا نمود تصوري واهي و باطل است. اين رويكرد به محك سرنوشت بن‌لادن و طالبان در جهان اسلام آزموده شده است و افكار عمومي جهاني در برابر اين نوع تفكر، واكنش خود را بارها نشان داده است. بايد دانست هر كس با هر مسلك و آيين و جايگاهي در دنيا اگر بخواهد عزم اين نوع گفتمان و اين برخوردها را نمايد و از تريبون‌ها و جايگاه‌هايي كه در اختيارش قرار مي‌گيرد در جهت ترويج بنيادگرايي برآيد حداكثر در انتهاي صفي قرار مي‌گيرد كه بن‌لادن و امثال او سال‌ها علمداري و پيشگامي آن را كرده‌اند.
اين تحليل بارها حتي از سوي رسانه‌هاي محافظه‌كار داخلي تكرار شده است كه بنيادگرايي در جهان اسلام محصول سياست‌هاي غرب به ويژه آمريكاست و بيشترين نفع از بنيادگرايي و تندروي‌هاي بي‌حساب و كتاب در جهان اسلام، عايد غربي‌ها مي‌گردد. اين سخن و نگاه، قابل تعميم است و به آساني مي‌توان نشان داد، اين نوع مواجهه با مسائل دنياي اسلام و دميدن در كوره خشونت و خشم از سوي هر كسي كه صورت پذيرد، منافع آن تنها عايد كساني مي‌شود كه ظاهراً هدف اصلي اين نوع رويكرد‌ها هستند. طرفه آنكه نومحافظه‌كاران جنگ‌طلب آمريكايي نيز خشنودي خود را از كسب چنين فرصت‌هايي پنهاد نمي دارند.
تحريك بدون توجيه حساسيت‌هاي غرب و بازكردن پرونده‌هايي كه در شرايط امروز نه نفعي عايد ايران و ايراني مي‌كند و نه سودي از آن به فلسطينيان مظلوم مي‌رسد، تنها سبب تجري رژيم اشغالگر فلسطين و اجماع حاميان آن در افزايش حمايت‌ها از اين رژيم و برخورد يكپارچه آنان با ايران مي‌گردد. چنانكه شوراي امنيت سازمان ملل در دو مرحله به اتفاق آراء اين اظهارات ا محكوم كرد.
ايران اسلامي در سالهاي گذشته افتخار نموده است در جهاني كه از سويي بنيادگرايان مسيحي به زعامت نومحافظه‌كاران كاخ سفيد در كنار بنيادگرايان يهودي در قالب رژيم اسرائيل و از سوي ديگر بنيادگرايان اسلامي به سركردگي طالبان و القاعده و ياران بن‌لادن دست به دست هم داده و جهان را جولانگاه خشم و خشونت و خونريزي نموده‌اند، در اين كوران منادي اسلامي رحماني و پرچمدار و صلح و دوستي و گفتگو بوده است.
هيچ امتيازي جز زيان‌هاي كوتاه مدت و دراز مدت نصيب ما نيست اگر بخواهيم با اعلام رويكردهايي تند و غير قابل اجرا در سياست خارجي به ظاهر در پيشاپيش صفي قرار گيريم كه پشت سرمان حتي از خود فلسطينيان و سازمانهايي كه در صف مقدم مبارزه مردم فلسطينند خالي بماند و واكنش‌هايي را به تلخي از سوي رهبران فلسطيني برانگيزد كه نظير آن يك ماه و نيم پيش در سخنان مسئولان دولت خودگردان فلسطين در واكنش به اظهارات رئيس جمهور ايران مشاهده شد..
افزوني اين نگراني‌ها باعث تقويت اين تحليل مي‌شود كه بحران‌زايي‌هايي از اين نوع، كه منطقاً خصلت پاره‌اي از نيروهاي بحران‌زي است، براي سرپوش نهادن به ناكارآمدي‌ها و ناتوانايي‌ها در اداره كشور صورت مي‌گيرد. تحريك دشمني كه امروز در چند جهت هم‌مرز با ماست و به دنبال بهانه‌اي براي جمع‌كردن ياران بيشتر در جامعه جهاني براي ضربه زدن به منافع ملي ماست ناگزير اينگونه توجيه مي‌شود كه كساني به دنبال آنند تا ناكارآمدي‌ها و شكست‌ها را به گردن دشمن و مداخلات او بيفكنند.
جبهه مشاركت ايران اسلامي بار ديگر هشدار مي‌دهد كه منافع و امنيت ملي كشور با چنين اظهارات ناسنجيده‌اي به خطر مي‌افتد و طبعاً اگر چه مسئوليت عواقب آن به عهده دولتمردان جديد است اما هزينه آن بر گرده‌ ملت شريف و بزرگوار ايران تحميل خواهد شد.
تعقيب سياست اصولي تنش‌زدايي و گام زدن در مسير برقراري صلح در جهان و سوق دادن سياست خارجي در مسير اعتمادسازي با جهان پيرامون، خواسته اصولي همه دلسوزان كشور است و جبهه مشاركت ايران اسلامي از دست‌اندركاران و مسئولان عالي كشور مي‌خواهد كه بت در نظر گرفتن شرايط كشور اجازه ندهند كه اين رويكرد اصولي به واسطة پاره‌اي ماجراجويي‌ها و ندانم‌كاري‌ها دچار خدشه گردد.
جبهه مشاركت ايران اسلامي
21 آذر 1384