سیاست جدید آمریکا در مقابل ایران


حبيب پرزين

21 ژانویه 2007

ما در مورد راه واقعی خارج کردن ایران از بحران که دست برداشتن از سیاستهای ماجرا جویانه در منطقه، صرفنظر کردن از غنی سازی اورانیوم و برقراری روابط دوستانه با تمامی کشورهای جهان از جمله آمریکا و اسرائیل است بارها صحبت کردهایم. اما میان این راه ایدهآل و سیاستهای مخرب خامنهای احمدی نژاد، راه میانهای هم وجود دارد.

نيروهای آمريکايی در اربيل، واقع در کردستان عراق، به محل دفتر نمايندگی ايران در اين شهر حمله کردند و پنج نفر از کارمندان اين دفتر را با مقاديری اسناد و مدارک و دستگاه های کامپيوتری همراه خود بردند.
ارتش آمریکا در بیانیهای افراد بازداشت شده را به همکاری و داشتن رابطه با سپاه پاسداران متهم کرده است. در بیانیه آمده است، نتایج مقدماتی مشخص کرده که پنچ نفر دستگیر شده با سپاه پاسداران ایران در ارتباط بودهاند، سازمانی که با دادن پول، سلاح، فناوری ابزار انفجاری و آموزش به گروههای افراطی، آنها را در جهت بی ثبات کردن دولت عراق و حمله به نیروهای ائتلافی تقویت میکند. از سوی دیگر، دولت اتریش اعلام کرده دو نفر از دستگیر شدگان متهم به مشارکت در قتل عبدالرحمان قاسملو هستند و خواستار تحویل آنها به این کشور شده است. با وجود اینکه هوشیار زیباری وزیر امور خارجه عراق اعلام کرده که دستگیر شدگان دیپلمات نبودهاند و پاسپورت سیاسی نداشتهاند، دولت ایران ادعا میکند که آمریکایها دیپلماتهای ایرانی را دستگیر کردهاند. اما معلوم نیست اگر دستگیر شدگان واقعا دیپلمات هستند، چرا مقامات ایرانی تاکنون از آوردن نام و سمت آنها خودداری کردهاند.
مدتها است که سیاستمداران سنی، و فرماندههای نظامی امریکایی به دخالت ایران در امور داخلی عراق، و تلاش برای گسترش دادن جنگ داخلی میان شیعه و سنی اشاره میکنند. ماه گذشته چند نفر از کادرهای سپاه پاسداران ایران در بغداد دستگیر شدند، و بارها خبر کشف سلاحهای ساخت ایران منتشر شده است.
ظاهرا ثبات عراق باید به نفع دولت ایران باشد. رهبران حکومتی ایران هم این را تایید میکنند. آنها بارها پیروزی شیعیان در انتخابات پارلمان عراق، و تشکیل دولت با اکثریت شیعه را یکی از پیروزیهای خود و شکست آمریکا قلمداد کردهاند. بر این اساس، این ادعا که ایران برای تشدید جنگ داخلی در عراق تلاش میکند، باور نکردنی به نظر میرسد. اما حکومت ایران تمام وقایع سیاسی خاورمیانه را در یک راهبرد کلی تقابل میان خود و دولت آمریکا می بیند. دولت ایران فکر میکند تنها با بدست آوردن فناوری تولید سلاح اتمی است که در مقابل تهدید آمریکا مصونیت پیدا می کند. به همین خاطر، با وجود مخالفتها و موانعی که برسر راهش بوجود میآورند، مانند تحریم اقتصادی و تهدید به حمله نظامی، حاضر به متوقف کردن برنامه اتمی خود نیست. دولت ایران برای تحقق این برنامه به زمان احتیاج دارد و برای بدست آوردن زمان باید آمریکا را در منطقه بخصوص در عراق آنچنان درگیر نگهدارد که فرصت و توان حمله نظامی به ایران را نداشته باشد. مخالفت حزب دمکرات آمریکا با سیاستهای جرج بوش، و خواست آنها برای خروج زمانبندی شده از عراق فرصت مناسبی برای جمهوری اسلامی بوجود آورده تا به کمک گسترش جنگ داخلی در عراق و بالابردن تعداد کشتههای نیروهای آمریکایی این کشور را وادار به عقب نشینی از منطقه بکند.
ایران برای مقابله با اسرائیل می کوشد از یک طرف به جناح تندروی حماس کمک مادی و معنوی بکند تا در مقابل فشار آمریکا و اروپا برای به رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل مقاومت کند. و از سوی دیگر با کمک مالی و تسلیحاتی به حزبالله لبنان این سازمان را برای سرنگون کردن دولت طرفدار غرب فواد سینوره تقویت میکند.
ایران برای تحقق این برنامه راهبردی خود همیشه برای مذاکره با آمریکا آماده است، و به شرط تداوم برنامه غنی سازی اورانیوم، حاضر به هرنوع سازشی است.
علی لاریجانی رئیس شورای امنیت ملی ایران در سفر به عربستان سعودی از پادشاه این کشور درخواست کرده است که میان ایران و آمریکا وساطت کند، اما پادشاه عربستان این پیشنهاد را نپذیرفته است. سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان به خبرنگاران گفت، احتیاجی به وساطت ما در این مورد نیست. میان ایران و آمریکا کانالهای ارتباطی زیادی وجود دارد، آنها هر وقت که بخواهند می توانند با یکدیگر تماس بگیرند. جلال طالبانی رئیس جمهور عراق در مصاحبه اختصاصی با روزنامه الحیاة گفت، ایران به آمریکا اطلاع داده است که درصورت پذیرش حق غنی سازی اورانیوم با نظارت سازمان ملل متحده، حاضر است دست از حمایت حزبالله لبنان و سازمان حماس بردارد و به پایان دادن جنگ داخلی در عراق کمک کند. این پیشنهاد در هماهنگی کامل با استراتژی ایران است. برای دولتمردان ایران، داشتن سلاح اتمی مهمتر از تمام برنامههای منطقهای است، آنها حاضر هستند برای اجرای این برنامه تمام متحدهای خود را قربانی کنند. شاید هم فکر میکنند با بدست آوردن فناوری هستهای و رفع خطر آمریکا، میتوانند با خیال راحت برنامههای متوقف شده در لبنان و فلسطین را دوباره به راه بیاندازند.
ما در مورد راه واقعی خارج کردن ایران از بحران که دست برداشتن از سیاستهای ماجرا جویانه در منطقه، صرفنظر کردن از غنی سازی اورانیوم و برقراری روابط دوستانه با تمامی کشورهای جهان از جمله آمریکا و اسرائیل است بارها صحبت کردهایم. اما میان این راه ایدهآل و سیاستهای مخرب خامنهای احمدی نژاد، راه میانهای هم وجود دارد. دولت ایران میتواند حداقل بطور موقت، تا دوسال دیگر که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار می شود، پروژه غنی سازی را تعطیل کند. و پس از آن در شرایط مناسب، دوباره برای اجرای علنی و قانونی این برنامه تلاش کند. و در این فاصله از مزایایی که در بسته پیشنهادی اروپا مطرح شده بود هم استفاده کند. شاید اگر تصمیم گیری در این مورد با یکی از افراد جناح معتدلتر نظام بود این راه را انتخاب میکرد، اما خامنهای و احمدی نژاد تا وقتی که احساس میکنند آمریکا در باتلاق عراق گیر کرده، نه تنها باین راه فکر نمیکنند بلکه میکوشند تا حد ممکن به پیشروی بپردازند. آنها اسیر تبلیغات و رجزخوانیهای خود هستند و راه بازگشت را بر روی خود بستهاند.
رابرت گیتس وزیر دفاع جدید ایالات متحده هم به همین نکته اشاره میکند. او میگوید تا وقتی که دولت ایران فکر میکند ارتش آمریکا در باتلاق عراق گیر کرده است، به برنامههای خود ادامه خواهد داد، آنها وقتی تغییر جهت خواهند دارد که خطر حمله نظامی را حتمی بدانند.
دستگیری افراد وابسته به سپاه پاسداران در اربیل شروع برنامه جدیدی است که میخواهد به دولت ایران نشان بدهد، حتا اگر آمریکا در باتلاق هم گیر کرده باشد، باز قدرت مقابله با ایران را دارد. دیوید ولش از همکاران وزیر امور خارجه آمریکا میگوید، دستگیری افراد در کردستان عراق پیام روشنی به ایرانیان بود که باید از دخالت در امور عراق دست بردارند. او اضافه میکند، تمرکز نیروهای ما در خلیج فارس موجب نگرانی دوستان ما نمیشود، بلکه آن کسانی را نگران میکند که دلیلی برای نگرانیشان وجود دارد.
اگر وزیر دفاع و دولت آمریکا تصمیم داشته باشند که نشان بدهند آمریکا با وجود وضع عراق قدرت مقابله با ایران را دارد، آنوقت واقعا باید نگران آینده ایران بود.