رجب طیب اردوغان و ‘خواجه افندی’

 

gulen_erdogan

هر دو عضو شریک در حکومت بر سر تقسیم پست‌های سیاسی و توزیع مناقصه‌های اقتصادی میان شرکت‌های نزدیک به خود دچار اختلاف شدند

 

رابطه رجب طیب اردوغان با جنبش منتسب به فتح‌الله گولن نوسان‌های متفاوتی داشته است. این دو درک و دریافت‌های متفاوتی از اسلام را نمایندگی کرده‌اند. سال ۲۰۰۲ هر دوی این نیروها رسما وارد ساختار حکومتی شدند و اجرای پروژه مشترک خود یعنی زودون ساختار قدرت از میراث‌داران سکولار کمال‌آتاتورک را پی گرفتند، ولی این اشتراک دوام نیاورد. کودتای نافرجام اخیر نبرد نهایی این دو نیرو را به جریان انداخته است.

فتح‌الله گولن «رهبر مذهبی پرنفوذی است که با خطابه‌ها وعظ‌های خود پیامی از رواداری اشاعه می‌دهد و از این طریق عده زیادی را در جهان به ستایش خود واداشته». با این استدلال بود که مجله تایم سال ۲۰۱۳ گولن را در فهرست سالانه صد نفره پرنفوذترین چهره‌های سیاسی و مدنی معاصر دنیا قرار داد. تایم البته همزمان او را «صحنه‌گردانی در پس پرده» توصیف کرد که در ترکیه به همان اندازه محبوبیتش مورد نفرت هم هست. این نفرت حالا به ویژه پس از کودتای اخیر در ترکیه که دولت اردوغان سلسله‌جنبان آن را گولن می‌دانند بیش از پیش افزایش یافته و ورای ابعاد اجتماعی در سرکوب‌ها و بگیر وببندهای دولتی نمود یافته است.

گولن متولد ۱۹۴۱ در ارزروم ترکیه است. او در تاسی به پدر روحانی خود پا جای پای او گذاشت، در ازمیر امامت بخشی از مسلمان‌ها را به عهده گرفت و روز به روز هم بر شمار هوادارانش افزوده شد

ریشه‌های متفاوتمناسبات میان گولن و اردوغان و نگاه متفاوت تشکل‌های وابسته به آنها به اسلام و اصول آن ظرف‌ دهه‌های اخیر مراحل متفاوتی را طی کرده است.

گولن متولد ۱۹۴۱ در ارزروم ترکیه است. او در تاسی به پدر روحانی خود پا جای پای او گذاشت، در ازمیر امامت بخشی از مسلمان‌ها را به عهده گرفت و روز به روز هم بر شمار هوادارانش افزوده شد. بعدها او در میان هوادارنش به «خواجه افندی» معروف شد که هاله‌ای از تقدس را بر گرداگرد مرشد تداعی می‌کند. این دوران، اوج جنگ سرد هم بود و تشکلی که گولن با نام «انجمن مبارزه با کمونیسم» به راه انداخت هم نمودی از همگرایی‌های غیرمستقیم او با گرایش‌های سیاسی رسمی در ترکیه بود.

گولن به جای تبلیغ و تلاش برای ساختن مسجد ایجاد مدارس و دانشگاه‌های خصوصی را تبلیغ می‌کرد تا «نسلی طلایی» تربیت شود و بتواند «ترکیه اسلامی» را در جهان گولوبالیزه‌شده نمایندگی کند. صاحبان سرمایه مذهبی در منطقه آناتولی که دهه‌ها سکولارهای پیرو آتاتورک در دستگاه‌های اداری آنها را از سهم‌گیری در قدرت و امتیازهای اقتصادی محروم کرده بودند کمک‌های هنگفتی را در اختیار گولن و اشاعه دیدگاه و نظریات او قرار دادند. این کمک‌ها در طول دهه‌ها به ایجاد شبکه‌ای از مدارس و امکانات خدماتی منجر شد که «خدمت» نام دارد و شعبه‌های آن در ۱۴۰ کشور دیگر هم دائر شده‌اند.

گولن مبلغ شاخه‌ای از اسلام با رگه‌های صوفی‌گری است که در وجه عمده بر آموزه‌های سعید نورسی، مصلح مذهبی ترکیه در دهه‌های ابتدای قرن گذشته، استوار است و درک نرم و منعطف‌تری دستکم در عرصه بیرونی از گرایش خود ارائه می‌کند. اردوغان و گرایش اسلام‌گرای او عمدتا به جنبش ملی گروش (نگاه ملی) نظر داشته‌اند که نجم‌الدین اربکان، از اسلاف فکری اردوغان، و مولف کتابی به همین نام (نگاه ملی) از بنیانگذاران آن بود و تلفیقی از اسلام‌گرایی و ملی‌گرایی را نمایندگی می‌کرده است. این گرایش در مقایسه با جنبش گولن بیشتر با مولفه‌های سکولاریستی حاکم درگیر بوده است. پیروان سعید نورسی، از جمله گولنیست‌ها به رغم گرایش‌های ملی‌گرایانه خود جنبش ملی گروش را به داشتن تمایلات ناسیونالیستی، غیرمنطف و غیردمکراتیک متهم کرده و با آن ابتدا کمتر نقطه اشتراکی یافتند.

جنبش گولن و حزب عدالت توسعه در فاصله میان ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ که دوران ماه عسل خود را در حکومت طی می‌کردند تمرکز را بر حذف وابستگان به سنت آتاتورک و به حاشیه‌راندن ارتش از سیاست گذاشته بودند.

تغییراتی که اشتراک ایجاد کردهر دو گرایش اما در پی تغییر در نظام سیاسی ترکیه و کاستن از مولفه‌های سکولاریسم آتاتورکی آن و استقرار نظامی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی بوده‌اند. از این رو نظام سکولاریستی حاکم که پیوسته مولفه‌هایی از دیکتاتوری را نیز در خود حمل کرده با هر دو گرایش یادشده سر سازگاری نداشت. گولن چاره را در آن دید که بیش از پیش لحن و کلام خود را معتدل کند، عبا و عمامه را زمین بگذارد و کت و شلوار بپوشد، بر آموزش و مدرسه‌سازی تاکید بیشتری داشته باشد، به تبلیغ اختیاری بودن حجاب بپردازد و برگشتن از دین را امری عادی تلقی کندکه عاملان آن مستحق مجازات نیستند.

منتفدان گولن اما جنبش او را متهم می‌کنند که به رغم نمای بیرونی منعطف و دمکراتیکی که عرضه می‌کند، در درون ساختارهایی سخت و مبتنی بر مرید و مرشدی دارد و مخالفان با انواع و اقسام شیوه‌ها زیر فشار قرار می‌گیرند. اسنادی که ویکیلیکس از مکاتبات درونی این جنبش بیرون داده است نیز کم و بیش موید این انتقادهای مخالفان هستند.

اردوغان نیز مسیر مشابه‌ای را طی کرد تا از تیررس فشار و سرکوب نظام حاکم خارج شود و اهداف خود را از طریقی دیگر متحقق کند. او که از پیروان نجم‌الدین اربکان، از رهبران ملی گروش و عضو حزب رفاه او بود، سال ۱۹۹۴ شهردار استانبول شد و در این مقام علاوه بر پیشبرد پروژه‌های مهم شهری، از قصد خود برای جداسازی زن و مرد در متروها و نیز ممنوعیت صرف الکل در رستوران‌ها و بارها سخن گفت. سرانجام در سال ۱۹۹۷، اقدام او در خواندن شعری از ضیا گوک آلپ، شاعر ملی گرای ترکیه به هنگام یک سخنرانی کاسه صبر نظامیان سکولاری را که هنوز سهم اصلی را در قدرت داشتند لبریز کرد و زندانی‌اش کردند. اردوغان در این سخنرانی می گوید: «مساجد پادگان های ما، گنبدها کلاهخودهای ما، مناره ها سرنیزه های ما و مومنان سربازان ما هستند».

سران حکومت نظامی ترکیه وی را به تبلیغ برای ترویج اسلامگرایی و تحریک مخالفان متهم و به چهار ماه زندان محکوم کردند.

زندانی شدن اردوغان گرچه بر محبوبیت او افزود، ولی سبب شد که پس از آزادی برای تحقق آرمان‌های خود منعطف‌تر عمل کند و در مصلحت مربوط به کنار زدن ارتش و سکولارهای درون حکومت، تاسی به دمکراسی و حقوق مدنی و نیز نزدیکی به اتحادیه اروپا را شیوه‌ای مناسب‌تر بیابد.

گولن نیز در دهه آخر قرن پیش به دلیل افزایش تلاشش برای نفوذ هر چه بیشتر در دستگاه‌ها و نهادهای حکومتی و نیز نقشی که در حمایت از دولت اسلام‌گرای نجم‌الدین اربکان داشت، از چشم بخشی از سکولارهای ملی‌گرای حاکم افتاده بود. به خصوص انتشار ویدئویی از او که در آن هوادرانش را به «نفوذ بی‌سر و صدا در رگ و پوست نهادهای حکومتی و قبضه تدریجی قدرت» فرامی‌خواند نقطه عطفی شد و پرونده‌ای هم برای او باز کردند. گولن اما سال ۱۹۹۹ با رفتن به آمریکا دیگر به ترکیه بازنگشت و در تبعیدی خودخواسته ماند.

به این ترتیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه تازه‌بنیادش و جنبش گولن، هم در زمینه رویکردها و هم در زمینه مخالفتی که از جانب سکولارها متوجه آنها بود مشترکات بیشتری پیدا کردند و تلاششان برای به حاشیه‌راندن سکولارها در ارتش و دستگاه حکومتی همپوشی بیشتری پیدا کرد. بر این بستر، حزب عدالت و توسعه در اتحادی با هواداران جنبش گولن توانست سال ۲۰۰۲ بیشترین کرسی‌های مجلس را از آن خود کند و اردوغان را به نخست‌وزیری ترکیه برساند.

با به قدرت رسیدن اتحاد گولن- اردوغان در سال ۲۰۰۲، راه بیش از پبش برای فعالیت جنبش گولن و شبکه‌های مالی و رسانه‌ای و آموزشی وابسته به آن باز شد، نه در ترکیه که در کل جهان. به خصوص در خود ترکیه بانک آسیا به یکی از عمده‌ترین نهادهای مالی این کشور بدل شد. رسانه‌های وابسته به جنبش گولن نیز در ترکیه بیشترین مخاطب را داشته‌اند، از تلویزیون سامان‌یولو تا روزنامه زمان و خبرگزاری جیحان و …جنبش گولن و حزب عدالت توسعه در فاصله میان ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ که دوران ماه عسل خود را در حکومت طی می‌کردند تمرکز را بر حذف وابستگان به سنت آتاتورک و به حاشیه‌راندن ارتش از سیاست گذاشته بودند. تشکیل پرونده‌های بعضا جعلی و بحث‌انگیز در قوه قضائیه زیر نفوذ وابستگان به گولن، علیه محافل سکولار آتاتورکیست در ارتش از نمودهای برجسته چنین تلاش‌هایی بود.

دو پادشاه و یک اقلیمبه تدریج اما کار به جایی رسید که “دو پادشاه در یک گلیم” جا نمی‌گرفتند. هر دو عضو شریک در حکومت بر سر تقسیم پست‌های سیاسی و توزیع مناقصه‌های اقتصادی میان شرکت‌های نزدیک به خود دچار اختلاف شدند. تلاش حزب عدالت و توسعه برای مصالحه با حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) و شروع مذاکرات مخفی با رهبر زندانی آن، عبدالله اوجلان، یا انتقاد جنبش گولن به تلاش کشتی اعزامی از سوی ترکیه برای شکستن محاصره غزه در سال ۲۰۱۰ نیز مزید بر علت شد.

جنبش گولن با سیاست‌های دولت اردوغان در سوریه و عراق نیز زاویه داشت و با آن موافق نبود. این اختلافات با حمایت جنبش گولن از اعتراضات معترضان به تغییر کاربرد پارک گیزی استانبول در میانه سال ۲۰۱۳ وارد مرحله تازه‌ای شد و با تلاش وابستگان این جنبش در قوه قضائیه برای به جریان انداختن پرونده‌هایی مبنی بر درگیربودن پسر اردوغان و اعضای کابینه او در فساد اقتصادی، از جمله دریافت رشوه برای کمک به نقض تحریم‌های علیه ایران، نقطه عطف تازه‌ای یافت. گرچه ۴ وزیر کابینه مجبور به استعفا شدند، ولی دولت اردوغان ضدحمله‌ای را علیه حضور وابستگان به جنبش گولن در نهادهای حکومتی آغاز کرد. شمار زیادی از افراد پلیس و قضات و دادستان‌های نزدیک به این جنبش یا بازنشسته یا جا به جا شدند و موسسات بزرگ مالی و آموزشی و اقتصادی وابستگان به گولن زیر نظر دولت قرار گرفتند یا ملی شدند.

اردوغان همچنین از عزم دولتش برای درهم‌شکستن شبکه گولن سخن گفت و از آمریکا خواست فتح‌الله گولن را به ترکیه مسترد کند. او همچنین اعلام کرد که در “کتاب سرخ امنیت ملی” ترکیه که هر ۴ سال یک بار در توصیف و توضیح تهدیدها علیه امنیت این کشور بازنویسی می‌شود جنبش گولن نیز به عنوان تهدیدی تازه مطرح خواهد شد. رسانه‌های نزدیک به دولت نیز جنبش گولن را به همکاری با سیا و موساد متهم کردند. قتل وابستگان به اقلیت‌های مذهبی در ۱۰ سال گذشته نیز به پای وابستگان به این جنبش نوشته شد.

همه این تحرکات و بگیر و ببندها و اخراج‌ها علیه “دولت موازی” گولن در ساختار حکومت ترکیه که ظاهرا قرار بود در ماه اوت و در گستره ارتش نیز ابعادی تازه بگیرد از جمله دلایل تلاش بخشی از نظامیان ترکیه در انجام کودتای نافرجام اخیر ذکر می‌شوند. به رغم وجود پاره‌ای نشانه‌های قوی در تایید درگیر بودن وابستگان به جنش گولن در این کودتا هنوز هیچ دادگاه مستقلی این اتهام را بررسی نکرده و فتح‌الله گولن هم مدعی است که هیچ ارتباطی با این کودتا نداشته است.

سوءاستفاده دولت از شرایط پس از کودتا برای تغییرساختار سیاسی کشور متناسب با قد و قواره آمال و آرزوهای شخص اردوغان که سیستم سیاسی را ریاستی و انحصاری کند و زمینه‌های باقی ماندن پرقدرت خود در قدرت تا سال ۲۰۲۴ فراهم سازد نیز، مایه نگرانی‌هایی است.

پایانی که هنوز رقم نخورده استبرای دولت ترکیه که قبل از کودتا هم، حذف و به زانودرآوردن جنبش گولن به اولویت اول تبدیل شده بود، حالا کودتا هم صرفنظر از این که واقعا این جنبش چه نقشی در آن داشته محمل مناسبی برای تشدید و پیشبرد آن اولویت است. جامعه ترکیه هم در وجه عمده روایت دولت را پذیرفته و از اقدامات دولت علیه شبکه گولن حمایت می‌کند. این در حالی است که هم نحوه برخورد با متهمان و اخراج و بگیر و ببندهای گسترده و هم این که ورای وابستگان به جنبش گولن دمکرات‌ها و چپ‌های مخالف دولت که هیچ نسبتی با جنبش گولن ندارند آماج حمله و سرکوب شوند به دغدغه‌ای بزرگ بدل شده است. سوءاستفاده دولت از شرایط پس از کودتا برای تغییرساختار سیاسی کشور متناسب با قد و قواره آمال و آرزوهای شخص اردوغان که سیستم سیاسی را ریاستی و انحصاری کند و زمینه‌های باقی ماندن پرقدرت خود در قدرت تا سال ۲۰۲۴ (صدسالگی تشکیل ترکیه) فراهم سازد نیز، مایه نگرانی‌هایی است.

در این میان به نظر نمی‌رسد که استرداد فتح‌الله گولن به ترکیه چندان مورد علاقه خود دولت اردوغان هم باشد، زیرا پیامدهای محاکمه مردی که روزگاری در ترکیه میلیون‌ها نفر هوادار داشته لزوما قابل پیش‌بینی نیست. از این رو شاید رفتن گولن به کشوری کم‌اهمیت که فاقد قراداد استرداد مجرمان با ترکیه باشد گزینه بهتری بشود. این که اقدامات دولت ترکیه به لحاظ مالی و ساختاری ضربه‌ای سنگین به جنبش گولن می‌زند کمتر مورد تردید است.

کشورهای غربی هم که روزگاری نظر مثبتی نسبت به این جنبش و درک و دریافتش از اسلام داشتند به خاطر ملاحظه نظر دولت ترکیه دست به عصاتر خواهند شد. با این همه به نظر نمی‌رسد که پرونده این جنبش با توجه به گستردگی نفوذش و قدرت مالی و شبکه‌ای‌اش هر چقدر هم که فشارها و اقدامات دولت علیه آن شدید باشد به زودی و به طور کامل بسته شود، چنان که گرایش‌های اسلامی متفاوت در ترکیه در این صد سال کم و بیش و به رغم افت و خیزها به موجودیت خود ولو که در سیما و ساختار دیگر ادامه داده‌اند.

 

بی بی سی

 

 

Print Friendly, PDF & Email