غافلگیری؟ پپامد، جنایت و انتقام

پپامد، جنایت و انتقام
حمله غافلگیر کننده ی حماس (شنبه، ۷ اکتبر ۲۰۲۳) تمام معادلات خاورمیانه را به هم ریخت.
روند عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی، و پروژه ی «توافق ابراهیم» به بایگانی سپرده میشوند و اگر هم در آینده دوباره سر بلند کنند نه نتایج و نه ابعاد منتظره تا شش اکتبر را نخواهند داشت. در شرایط جدید، دولتهای عربی محبورند در سیاستهایشان تعدیل کنند.
شکاف جدیدی بین غرب (از یک طرف) و از طرف دیگر قطر و ترکیه ظاهر شده که صف بندیهای قبلی را بر هم میریزد.
موضوع جدیدی هم بر انبار تنشهای ایران و غرب تلنبار میشود. باید به جمهوری اسلامی هشدار داد که تا دیر نشده است دست از ماجراجوئی بردارد. مردم ایران تاوان ماجراجوئیهایش را میپردازند.
جنایت – چند صد کماندوی حماس از مرز اسرائیل عبور کردند و بیش از هزار اسرائیلی (عمدتا غیر مسلح ) را کشتند و بیش از صد اسیر (نظامی) و گروگان (غیر نظامی) را گرفتند.
تمام اهداف اعلام شدهی حماس (مقابله با سیاست کلنیالیستی افراطیون دست راستی اسرائیل و دفاع از فلسطینیان بیگناهی که بعضی هایشان سالها در زندان بوده اند) قابل درک و دفاع بوده اند. اهداف اعلام نشده هم به جای خود قابل بحث هستند. معلوم نیست کدام واقعی هستند و باز هم معلوم نیست چه معیارهای ارزشی و اخلاقی به کار گرفته میشوند. ( اسرائیل و امریکا پروژه ای داشتند که – در صورت تحقق – موضوع فلسطین و آرمانهای فلسطینی را به بایگانی میسپرد. این مقوله منطقا در ذهن رهبران حماس بوده است.)
در این عملیات ، حماس مرتکب جنایتهای مکرری شد که – جدا از اهداف اعلام شده – قابل دفاع نیستند. کشتن زنان بی گناه و کودکان، جنایت جنگی هستند. البته دستگاه تبلیغی صهیونیستها در این مورد اغراق میکنند (دروغهای فراوانی به خورد ما میدهند) ولی همان ذره ی واقعی این جنایتهای غیر انسانی – ضد انسانی – قابل بخشش نیستند . معلوم است که این جنایات به پای رهبری حماس نوشته میشوند. ولی مردم بیگناه فلسطین، همانها که حماس میخواست از حقوقشان دفاع کند، تاوان این وحشیگری های حماس را میپردازند.
اهمیت استراتژیک – این عملیات – بر کسی پوشیده نیست که ابهت ارتش اسرائیل در هم شکسته شد. درست است که هنوز هم اسرائیل قویترین ارتش منطقه را دارد ولی پاشنه ی آشیل ارتش اسرائیل هم روشن شد. چه شد که موساد با تمام ادعاهایش این برنامه را ندید؟ چه شد که اخطار و هشدار مصریها را به کناری گذاشتند؟ ( “تئوری توطئه” بیش از آن سوراخ دارد که جدی گرفته شود. خود بزرگ بینی اسرائیل واقعیت جدیتری دارد) چه شد که پس از شروع حمله، چند ساعت طول کشید تا ارتش اسرائیل به مقاومت منظم بپردازد؟. اسرائیل بیش از یک بلیون دلار – برای کشیدن دیوار الکترونیک به دور غزه – خرج کرده بود ولی نیروهای حماس با پرتاب چند پهباد همه ی آنها را بی اثر کردند. این واقعه نشان داد که سیاست آپارتاید اسرائیل بدون هزینه نمی ماند. هنوز هم تفوق اسرائیل باقیست ولی تا زمانی که آرمانهای محقانه فلسطین برآورده نشوند، فلسطینیها بالاخره راهی – برنامه ای – برای مقابله پیدا میکنند.
این جنگ یکطرفه است. قوای عظیم اسرائیل در مقابل امکانات محدود غزه واضح است . با تمام اینها در همین جنگ ، تلفات اسرائیل بیشتر از جنگهائی بوده که دولت اسرائیل با ارتشهای منظم عرب داشتهاست.
انتقام – در این ماجرا جانیان ظالم و مظلومان بیگناه فراوان داریم ولی قهرمانان انسان دوست ندیده ایم. مجموعه ی اقدامات اسرائیل بیش ا ز پیش “انتقام” هستند. انتقامی وحشیانه. مشابه رفتار جنگجویان غزه. منتها بیشتر و بزرگتر. فلسطینیها با تفنگ میکشتند ولی اسرائیل با توپ و تانک و بمباران هوایی. در همان هفته اول جنگ،صدها کودک بیگناه فلسطینی کشته شده اند. دستور صادر کرده اند که بیش از یک ملیون ساکنین شمال غزه به جنوب کشور بروند ولی تمام باریکه غزه بیش از ۳۷۰ کیلومتر مربع نیست (تفریبا برابر یک شهر متوسط). مجموعه کشته شدگان میتواند به دهها هزار تن و بیشتر برسد.
امریکا هم تا کنون مرتبا در دفاع از اسرائیل دم زده است. موشک و گلوله توپ به اسرائیل فرستاده ولی فراموش کرده به اسرائیل هشدار بدهد که زیاده روی نکند.
نتیجه ی جنگ؟ – هنوز روشن نیست که جنگ کنونی به چه شکل پایان مییابد. ابعاد نهائی جنگ هم روشن نیستند. تا آنجا که به مردم معمولی و غیر نظامی – اسرائیلی و فلسطینی مربوط است – این جنگ فاجعه آفرین بوده ولی ابعاد دیگر این جنگ روشن نیستند. مسلم است که استقلال فلسطین دوباره به صدر مسائل خاورمیانه بر میگردد و تا حل منصفانه ی این مسئله، خاورمیانه نمیتواند روی صلح و آرامش را ببیند.
حل اختلافات نمیتواند از راه جنگ عملی شوند. صلحی عادلانه تنها راه ممکن و انسانی است، که در آن مردم اسرائیل و فلسطین بتوانند در کنار هم با آرامش زندگی کنند. خاورمیانه نیازمند صلحی عادلانه است. ما نیازمند رهبرانی دوراندیش و مستقل هستیم که بتوانند این معضل هشتاد ساله را به پایان رسانند.
غافلگیری؟
یک جنبه ی جنگ حماس »غافلگیر» کردن اسرائیل بوده است. یک قدرت بسیار کوچک (حماس) موفق شد که قویترین نیروی نظامی خاورمیانه ( اسرائیل ) را غافلگیر کند و تجربه ای تلخ و دردناک را به او تحمیل کند. (جدا از جنبه جنایات نظامیان حماس ) این غافلگیری نظامی از ترکیب چند عامل بدست آمد که شاید مهمترین آنها سازماندهی قدرتمند رهبری نظامی و توان مخفی نگاه داشتن برنامه، علیرغم جاسوسی گسترده (شبکه ی وسیع جاسوسی انسانی و شبکه ی شهرت یافته ی جاسوسی/ شنود تکنولوژیک) شین بت و موساد، و بالاخره مهارت در کاربرد تکنولوژی نوین ( علیرغم برتری اسرائیل).
آنچه که در وحله ی اول به ذهن خطور میکند جنبه ی نظامی این غافلگیریست. اسرائیل توان حماس را در سازماندهی ، در توان کاربرد فناوری های نوین و بالاخره در توان به کار گرفتن این مهارتها در اجرای عملیات نظامی (عملیاتی که از دید دیگران مخفیانه باقی بماند) دست کم گرفت. این دست کم گرفتن به خاطر نخوت رهبران (نظامی و سیاسی) اسرائیل بود . نیویورک تایمز (۳۰ اکتبر ۲۰۲۳) مینویسد” بطور کلی، نخوت – در میان مسئولین سیاسی و امنیتی – بود که به آنها باورانده بود که برتری تکنولوژی اسرائیل بر حماس تعیین کننده خواهد بود. ” نیویورک تایمز در ادامه مینویسد ” اسرائیل میدانست که با کمکهای مالی ایران، تعلیمات و اسلحه، در طول زمان، حماس قویتر میشود. اما مسئولین { اسرائیلی} فکر میکردند که همراه شبکه ی وسیع جاسوسی انسانی وسائل مدرن نظارت و شنود که هشدار سریع {از برنامه های حماس} میداد، و استحکامات مرزی میتوانند حماس را مهار کنند، جلوی حمله ی حماس را بگیرند و با سیستم دفاعی »گنبد آهنین» موشکها و راکتهائی را که از غزه پرتاب میشوند از بین ببرند”(۱)
حمله ی هفت اکتبر نشان داد که اسرائیل در مورد توان حماس چیزهای زیادی را نمیداند. یکی از دلائل تعلل ارتش اسرائیل در حمله ی زمینی همین عامل »نادانسته » هاست. آنها ارزیابی دقیقی از توان نظامی حماس ندارند و نمیدانند آیا حماس شگرد دیگری هم در آستین دارد یا نه.
سازمان دهی – حمله ی هفت اکتبر نیازمند سازماندهی بسیار قدرتمند و پیچیده ای بوده است. فیلمهائی که دوربینهای فیلمبرداری کماندوهای حماس گرفتند (اسرائیل نشان داد – که در ضمن شاهد جنایات حماس بود) نشان میدهند که کماندوهای حماس دقیقا از اطاقهای حساس در پایگاههای نظامی اسرائیل خبر داشتند. در چندین پایگاه نظامی اسرائیل که به دست نیروهای حماس افتاده بود آنها به محض ورود اطاقهای کنترل و ارتباطات را خنثی میکردند.
این عملیات پیچیده – منطقا – نیازمند تمرین- چند باره ی -صدها نفر بوده است. صدها نفر- اقلا – از این برنامه خبر داشتند. درجه ی انظباط (دیسیپلین) کادرهای حماس ناظران غربی را به تعجب انداخته است. (آنقدر دیسپپلین داشتند که در تماسهای تلفن موبایل خودشان حتی یک بار به این برنامه اشاره نکرده اند). شین بت و موساد هیچ بوئی از این برنامه نبرده بودند.
مهارت فنی – اسرائیل یک بیلیون دلار برای کشیدن دیوار به دور غزه خرج کرده بود. دوربینهای فراوان هر حرکت نزدیک مرز را کنترل میکردند و مسلسلهای مرزی هم آماده بودند که با نزدیک شدن هر فلسطینی بطور اتوماتیک به کار بیافتند. نیروهای نظامی حماس موفق شدند با پرتاب چند پهباد اطاقهای کنترل مرزی را از کار بیاندازند. این درجه از دقت عمل و مهارت حماس در استفاده از تکنولوژی مدرن قابل انتظار اسرائیل نبود.
شاید برنامه ی وسیع و چندین ساله ی حماس در حفر تونلهائی در خاک غزه بیشترین و اعجاب آورترین جنبه ی مقاومت فلسطینی ها باشد که – علیرغم برتری فاحش اسرائیل، تکنولوژی و قدرت آتش – راهی یا طرح نوینی برای مقابله با اسرائیل مییابند. یک مقاله ی نیویورک تایمز در این مورد میگوید:
” یکی از مسئولین امریکا، آنها {تونلها} را به مینیاتور شهرها تشبیه میکند” و نیویورک تایمز می افزاید ” یکی از دلائل محتمل تعلل اسرائیل در ورود به خاک غزه، پس از حمله ی 7 اکتبر حماس، دلیل برجسته، بر طبق گفته ی کارشناسان نظامی ، تونلها ، اطاقها و حتی جاده هائی برای حمل و نقل اتومبیلها، ۱۳۰ فوت زیرزمین ، هستند که آدمها میتوانند ماهها در آنها مخفی بمانند. .. حماس منظما در زمینه ی جنگ زیر-زمینی (تحت الارضی) ابداع (اختراع) میکند . تخمین زده اند که حماس بیش از ۵۰۰ کیلومتر تونل زده است منجمله تونلهائی که از خاک غزه به سواحل دریائی اسرائیل میروند. (۲)
نتیجه ی جنگ – تقریبا یک ماه از شروع جنگ میگذرد. در این مدت بیش از ۹۰۰۰ (نه هزار) اهالی غزه کشته شده اند ولی نتیجه ی تاکتیکی (بلافصل) جنگ کنونی هنوز معلوم نشده است. تانکهای اسرائیل شهر غزه – شمال باریکه ی غزه – را در محاصره گرفته اند.
انگیزه های حماس در این عملیات استراتژیک بودند. معادلات موجود خاورمیانه بر هم خورده اند. »توافق ابراهیم» هنوز بر روی کاغذ برجاست ولی در عمل از کار افتاده است. (حتی بحرین و امارات هم سفرای خود را از اسرائیل فراخوانده اند ) . عادی سازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل فعلا به بایگانی سپرده میشود. مسئله مناقشه ی فلسطین و اسرائیل به صدر موضوعات خاورمیانه برگشته میشوند. بدین معنی حماس در برنامه ی استراتژیکش موفق بوده ولی مردم غزه بهای بسیار سنگینی را برای این پروژه ی حماس می پردازند.
امریکا – تا اینجا – بازنده ی جنگ است و مجبور است در سیاست “نگاه به شرق” تعدیل کند.
پس از حمله ی حماس بحثی وسیع درباره ی آینده ی غزه پیش کشیده شده. هنوز روشن نیست چه پیش می آید. آیا غزه از فلسطینی ها تخلیه میشود؟ آیا حماس بطور کامل از بین برده میشود؟ سئوالات فراوانی در این موارد بروز کرده اند که به نتیجه ی تاکتیکی جنگ وابسته اند.
بالاخره اینکه طرح دو کشور (فلسطین و اسرائیل) دوباره مطرح شده است. مسلما این طرح با مقاومت راست افراطی اسرائیل روبرو میشود. بنیامین نتانياهو نه تنها از زاویه سیاسی/ ايدئولوژيک بلکه از زاویه ی منافع شخصی هم مخالف این طرح خواهد بود و چوب لای چرخ طرح دو کشور می اندازد ولی اگر این طرح موفق شود بالاخره روزنه ای از صلح و آرامش را در خاورمیانه به همراه دارد.
__________________
1- https://www.nytimes.com/2023/10/29/world/middleea…
2- https://www.nytimes.com/2023/10/28/us/politics/ga…
برگرفته از سایت به پیش