باقر مومنی نویسنده و مترجم درگذشت؛ بیانیه کانون نویسندگان در این رابطه

باقر مومنی، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی در سن ۹۷ سالگی در پاریس درگذشت.  مومنی از سال‌های دهه ۱۳۲۰ تا آخرین روزهای زندگی، در سیاست، نویسندگی و ترجمه و تحقیق فعال بود. او یکی از اعضای بنیانگذار کانون نویسندگان ایران بود.

باقر مؤمنی در سال ۱۳۰۵ کرمانشاه به دنیا آمد. دوره دبستان و دبیرستان را در  این شهر گذراند. پایان دوره دبیرستان او با سال‌های پر جنب‌وجوش سیاسی دهه ۱۳۲۰ در ایران هم‌زمان بود و او نیز وارد فعالیت سیاسی شد.

در آن سال‌ها کرمانشاه در اشغال نیروهای ارتش بریتانیا بود و حزبی به نام «پیکار» با تمایلات ضدانگلیسی و طرفدار آلمان نازی تأسیس شده بود که رهبری آن را خسرو اقبال بر عهده داشت. باقر مؤمنی جذب مقالات تند و تیز روزنامهٔ این حزب به نام «نبرد» شده و به همراه چند تن دیگر در کرمانشاه دفتر این حزب را راه‌اندازی می‌کند.

با این حال مؤمنی برای ادامهٔ تحصیل در دانشگاه به تهران می‌آید و در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران ثبت نام می‌کند. در آنجا وارد محافل سیاسی احزابی مانند «پیکار»، «میهن‌پرستان» و «استقلال» می‌شود. در نهایت جذب تبلیغات حزب توده ایران شده و نهایتاً در اواخر سال ۱۳۲۴، به این حزب می‌پیوندد.

باقر مومنی پس از پایان تحصیلات خود در دانشکده حقوق نیز به فعالیت در صفوف حزب توده ادامه می‌دهد. در سال ۱۳۳۳ و یک سال پس از کودتای ۱۳۳۲، در یک جلسه مخفی حزبی بازداشت و چند روز بعد آزاد می‌شود. بازداشت دوباره او در سال ۱۳۳۵ برایش محکومیت ۱۸ ماهه به دنبال داشت.

در مرداد ماه ۱۳۳۷ از زندان آزاد می‌شود. پس از آزادی از زندان، ارتباط خود را با بقایای حزب قطع می‌کند. در سال ۱۳۳۹ و در دوره دولت علی امینی و بازشدن فضای سیاسی پایان‌نامه خود را تحت نام «ایران در آستانهٔ انقلاب مشروطیت» به چاپ ‌رساند. در همین زمان همراه با تعدادی رفقایش گروهی به نام «اول ماه مه» ایجاد می‌کنند. این گروه گرایش چپ داشت اما مستقل از احزاب و کشورهای کمونیست آن زمان بود.

در سال ۱۳۴۶ مومنی برای تحصیل مدتی را فرانسه می‌گذراند و دو سال بعد به ایران باز می‌گردد و انتشارات صدای معاصر را تأسیس می‌کند. در نیمهٔ دوم سال ۱۳۵۳ با یک بورس شش‌ماهه‌ از طرف این موسسه به فرانسه می‌رود، در سوربن ثبت نام می‌کند و نگارش رسالهٔ دکترایش را با نام مسئله ارضی و جنگ طبقاتی در ایران آغاز می‌کند. نگارش این رساله دو سال وقت می‌برد و مؤمنی علی‌رغم مخالفت مؤسسه تا پایان کار در فرانسه می‌ماند، ضمن اینکه جلد اول آن را نیز با نام مستعار ا-پوران در فرانسه به چاپ می‌رساند.

مومنی سال ۱۳۵۵ به ایران بازمی‌گردد، اما به دلیل اختناق موفق به چاپ کتابش نمی‌شود؛ بنابراین دستنوشته را به بزرگ علوی می‌سپارد، اما کتاب چهار تیاتر میرزا آقاخان تبریزی را تصحیح و به چاپ می‌سپارد. سال ۱۳۵۶ با بازتر شدن فضا سه کتاب به نام‌های سیمای روستا در ایران، رو در رو و کتاب احمد چاپ می‌کند.

باقر مومنی در آستانه انقلاب ۵۷ با همکاری ناصر رحمانی‌نژاد، سعید سلطانپور و بزرگ پورجعفر هفته نامهٔ «صدای معاصر» را منتشر می‌کند که با سردبیری صارم‌الدین صادق وزیری تا تیر ۱۳۵۸ چهارده شماره از آن منتشر می‌شود.

مؤمنی پس از انقلاب و در جریان تجدید حیات حزب توده ایران دیگر به این حزب نمی‌پیوندد. سال ۵۹ محفل مارکسیستی باقر مؤمنی و رفقایش پنجمین و آخرین شمارهٔ اندیشه را منشر کرده و با جناح چپ جامعهٔ سوسیالیست‌های نهضت ملی ائتلاف می‌کند. این ائتلاف ماهنامه‌ای مخفی به نام اخگر منتشر می‌کند که سردبیری‌اش را باقر مؤمنی به عهده می‌گیرد.

پس از سی‌ام خرداد ۱۳۶۰ امکان هرگونه فعالیت سیاسی از گروه سلب می‌شود و مؤمنی با گذر از کوه‌های کردستان ایران و ترکیه خود را به پاریس می‌رساند.

در پاریس با رایزنی و جلب نظر فعالان سیاسی در تبعید به دنبال تشکیل جبههٔ متحد چپ می‌رود، اما با اقبال مواجه نمی‌شود. به دنبال آن به ادامهٔ کار نویسندگی می‌پردازد و کتاب‌های متعددی مانند مسائل اپوزیسیون ایران، گفتارهای سیاسی و دمکراسی، دین و دولت در عصر مشروطیت، از موج تا توفان، انفجار سبز، اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی، حکومت اسلامی و اسلام حکومتی، پروندهٔ پنجاه و سه نفر، یادمانده‌های ایرج اسکندری، در خلوت دوست، دنیای ارانی و … را منتشر می‌کند.

تالیفات:
* اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی، فرانکفورت: بزرگترین مرکز پخش کتاب، بی تا.
* انفجار سبز (کمونیسم در جهان و ایران)، استکهلم: آلفابت ماکزیما، ۱۹۹۹م= ۱۳۷۸.
* دی‍ن و دول‍ت در ع‍ص‍ر م‍ش‍روطی‍ت، س‍وئ‍د: ن‍ش‍ر ب‍اران، ۱۹۹۳م= ۱۳۷۲.
* سرزمین عرب در آستانه حاکمیت اسلامی، لس آنجلس: شرکت کتاب، ۲۰۱۲م= ۱۳۹۱.
* ای‍ران در آس‍ت‍ان‍هٔ ان‍ق‍لاب م‍ش‍روطی‍ت، ت‍ه‍ران: صدای معاصر، ۱۳۴۵.
* پ‍ن‍ج ل‍ول روس‍ی، ت‍ه‍ران: شباهنگ، ۱۳۵۷.
* تاریخ و سیاست، کلن: انتشارات فروغ، ۲۰۰۸م= ۱۳۸۷.
* دربارهٔ مسائل جنبش و حزب توده، تهران: پیوند، ۱۳۵۸.
* درد اه‍ل ق‍ل‍م، ب‍ی‌ج‍ا: بی‌نا، ۱۳۵۶.
* دن‍ی‍ای اران‍ی، ت‍ه‍ران: خ‍ج‍س‍ت‍ه، ۱۳۸۴.
* رودررو، تهران: شباهنگ، ۱۳۵۶.
* ص‍ور اس‍راف‍ی‍ل، بی‌جا: بی‌نا، ۲۵۳۷=۱۳۵۷.
* م‍س‍ئ‍ل‍ه ارض‍ی و ج‍ن‍گ طب‍ق‍ات‍ی در ای‍ران، ت‍ه‍ران: پیوند، ۱۳۵۹.
* نواندیشی و روشنفکری در ایران، کلن: مؤلف، ۱۳۸۶
* همراه با انقلاب از درخت سخن بگو، کلن: مؤلف، ۲۰۰۹ م= ۱۳۸۸.

ترجمه:
* اوس‍ی‍پ‍ف، وال‍ری دم‍ی‍ت‍ری ی‍وی‍چ، ن‍ام‍ه‌ای ک‍ه ه‍رگ‍ز ف‍رس‍ت‍اده ن‍ش‍د، بی‌جا: انتشارات توکا، ۱۳۵۷.
* تاریخ قرون وسطی، ترجمهٔ صادق انصاری و باقر مؤمنی، بی جا: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۲.
* س‍ال‍ت‍ی‍ک‍وف، م‍ی‍خ‍ائ‍ی‍ل ی‍وگ‍راف‍ووی‍چ، ق‍ص‍ه ب‍رای ب‍زرگ‍س‍الان، ت‍ه‍ران: س‍پ‍ه‍ر، ۱۳۴۹.
* شایرر، ویلیام، نازیسم و ریشه‌های فکری و تاریخی آن، ترجمه محمد مربوط و محمدباقر مؤمنی، تهران: امیر کبیر، کتابهای سیمرغ، ۱۳۴۳.

گردآوری، تحشیه و بازنشر:
* سیاحتنامه ابراهیم بیک: (یا بلای تعصب او)، اثر زین العابدین مراغه‌ای؛ با مقدمه و حواشی باقر مؤمنی، تهران: نشر اندیشه، ۱۳۵۳.
* تمثیلات، فتحعلی آخوندزاده، ترجمه محمدجعفر قراجه‌داغی، مقدمه و حواشی باقر مؤمنی، تهران: اندیشه، ۱۳۴۹.
* ت‍ی‍ات‍ر ک‍ری‍م ش‍ی‍ره‌ای، ب‍ا م‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: سپیده، ۱۳۵۷.
* ع‍ل‍وی، ب‍زرگ، در خ‍ل‍وت دوس‍ت: ن‍ام‍ه‌ه‍ای ب‍زرگ ع‍ل‍وی ب‍ه ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍دوی‍ن ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍ه‍ران: ع‍طائ‍ی، ۱۳۸۲.
* یک گفتگوی خودمانی و چند نامه بزرگ علوی، کلن: فروغ، ۲۰۰۷.
* ع‍روس و دام‍اد، م‍ول‍ی‍ر، ت‍رج‍م‍ه ج‍ع‍ف‍ر ق‍راچ‍ه‌داغ‍ی، ب‍ا م‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: سپیده، ۲۵۳۷ = ۱۳۵۷.
* ک‍تاب اح‍م‍د، ع‍ب‍دال‍رح‍ی‍م طال‍ب‍وف، ب‍ام‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: شبگیر، ۲۵۳۶ پ. = ۱۳۵۶.
* م‍س‍ال‍ک ال‍م‍ح‍س‍ن‍ی‍ن، اث‍ر خ‍ام‍ه ع‍ب‍دال‍رح‍ی‍م اب‍ن‌ش‍ی‍خ اب‍وطال‍ب ب‍خ‍ار ت‍ب‍ری‍زی، ب‍ام‍ق‍دم‍ه و ح‍واش‍ی ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، ت‍ه‍ران.
* یک کلمه، میرزا یوسف مستشارالدوله، به کوشش باقر مؤمنی، تهران: شادگان، ۱۳۸۸.
* م‍ق‍الات، نوشته ف‍ت‍ح‍ع‍ل‍ی آخ‍ون‍دزاده، گ‍ردآورده ب‍اق‍ر م‍وم‍ن‍ی، تهران: آوا، ۱۳۵۱.
* نامه‌های سرگرد وکیلی، به کوشش باقر مؤمنی، آلمان: [بی نا]، ۱۳۸۶.
* یادنامه‌های همشهری بامداد، باقر مؤمنی، تهران: کتابفروشی بامداد، بی تا.


با استفاده از ویکی‌پدیا

ایران امروز


بیانیه کانون نویسندگان ایران در سوگ باقر مومنی

باقر مؤمنی (۱۳۰۵ ـ ۱۴۰۲) نویسنده، مترجم، پژوهش‌گر و عضو دیرین کانون نویسندگان ایران روز یکشنبه ۲۸ آبان در نودوهفت‌سالگی در پاریس جهان را واگذاشت.

او در سال ۱۳۰۵ در کرمانشاه به‌دنیا آمد. دوره‌ی دبستان و دبیرستان را در این شهر به‌سرانجام رساند. پایان دوره‌ی دبیرستان او مقارن با سال‌های پُرالتهاب سیاسی دهه‌ی بیست خورشیدی در ایران بود و او نیز متاثر از این فضا به فعالیت‌های مرسوم سیاسی روی ‌آورد.

درهمین ایام برای تحصیل در رشته‌ی حقوق راهی پایتخت شد و در دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران ثبت‌نام کرد. در تهران به برخی محافل سیاسی راه یافت و اواخر سال ۱۳۲۴ به حزب توده ایران پیوست. پس از پایان تحصیلات خود هم‌چنان به‌فعالیت در صفوف حزب توده ادامه داد و در همین ارتباط در سال ۱۳۳۵ به ۱۸ ماه زندان محکوم شد.

در سال ۱۳۳۹ پایان‌نامه‌ی دانشگاهی خود را به پایان برد و آن را زیر نام ِ «ایران در آستانه‌ی انقلاب مشروطیت» به چاپ ‌رساند. در سال ۱۳۴۶ برای ادامه‌ی تحصیل راهی فرانسه شد و پس از دو سال اقامت به ایران بازگشت و انتشارات صدای معاصر را بنیاد گذاشت. در سال ۱۳۵۳ دوباره راهی فرانسه شد و در دانشگاه سوربن طی دو سال نگارش رساله‌ی دکترایش را با نام «مسئله ارضی و جنگ طبقاتی در ایران» به ‌پایان برد و جلد اول آن را با نام مستعار الف-پوران در فرانسه به چاپ رساند.

پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۵، مجدانه به کار پژوهش، نگارش، ترجمه و تصحیح متون مشروطه همت گماشت اما، به دلیل اختناق و استبداد حاکم بر فضای آن روزهای جامعه‌ی ایران، بسیاری از آثارش در محاق و سایه‌ی سنگین سانسور گرفتار آمد.

در سال ۱۳۵۶، مقارن با آغاز دوره‌ی دوم حیات کانون نویسندگان ایران، یکی از اعضای پایدار و پیگیر آن بود و در برگزاری شب‌های نویسندگان و شاعران در انستیتو گوته، وابسته به سفارت آلمان در تهران، حضوری فعال و موثر داشت و سخنرانی او در شب پنجم با استقبالی پرشور مواجه شد، به‌ویژه آنجا که درباره‌ی سانسورِ سیستماتیکِ حکومت‌های خودکامه گفت:

«سانسور پیوند ملت را با فرهنگ گذشته‌اش قطع می‌کند. در شرایط سانسور، تاریخ را با زمانِ حال آغاز می‌کنند. به ‌زعم سانسور، در گذشته هیچ‌چیز وجود نداشته و عصر ماست که عصر طلایی‌ست!! ملت همیشه هیچ بوده، هیچ گذشته‌ای هم ندارد. الان هم هیچ نیست و این وظیفه‌ی دست‌اندرکاران سانسور است که باید او را ارشاد کنند و آموزش بدهند.»

در سال ۱۳۵۷ با همکاری سه‌یار کانونی‌اش سعید سلطان‌پور، ناصر رحمانی‌نژاد و بزرگ پورجعفر به انتشار هفته‌نامه‌ی «صدای معاصر» همت گماشت که تا تیرماه ۱۳۵۸ چهارده شماره‌ منتشر شد. گفتنی‌ست  که در همین ایام سردبیری نشریه‌ای سیاسی با عنوان «اندیشه» نیز بر عهده‌ی او بود که تنها ۵ شماره‌ از آن انتشار یافت.

در ۱۳۶۰ امکان هرگونه فعالیت اجتماعی از کانون نویسندگان ایران سلب شد و کانونیان زیر ضرب شدید و مدام حکومت اسلامی قرار گرفتند. هم‌ازاین‌رو مؤمنی ناگزیر تن به تبعید سپرد و بدون گذرنامه با گذر از مرزهای غربی کشور خود را به پاریس رساند. دریغا که این تبعید تا سفرِ سرانجام ِ او به‌درازا کشید.

باقر مومنی در غربتِ تبعید نیز هم‌چنان آرمان‌‌خواهی انسان‌مدار  و آزادی‌خواهی برابری‌طلب و ستم‌ستیز باقی ماند و تا واپسین‌دم سر بر خط هیچ قدرتی ننهاد، همواره به ‌‌پشتیبانی و هواخواهی از منشور و aاساس‌نامه‌ی کانون نویسندگان ایران پایبند و دلبسته ماند، و هرگز از تکاپو و کوشش مجدانه برای برچیدن سلطه‌ی سانسور بازنایستاد.

او در کتاب ِ «درد اهل قلم»، در پاسخ به پرسشی پیرامون عوارض ممیزی و وظیفه‌ی نویسندگان در مقابله با سانسور و در قبال کانون نویسندگان ایران می‌گوید:
«آن‌چه مربوط به اهل قلم و هنر است؛ آن‌ها باید به کانون نویسندگان بپیوندند و به‌ وجوه مختلف آن را تقویت کنند. کانون باید بی‌پروا و مدام دستِ سانسور را رو کند، اشکال مختلف سانسور و عوارض این سانسور را توضیح بدهد، با تمام دستگاه‌های سانسور به ‌ستیز برخیزد و همه‌ی آن‌ها را رسوا کند.»

از میان آثار باقر مؤمنی ــ گذشته از «درد اهل قلم»، «رودررو»، «پ‍ن‍ج ل‍ول روس‍ی»، «صوراسرافیل»، «درباره‌ی مسائل جنبش و حزب توده»، «مسئله‌ی ارضی و جنگ طبقاتی در ایران» و شماری از ترجمه‌ها و گردآوری‌ها که در سال‌های  ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۹ امکان چاپ در ایران را یافتند ــ می‌توان به «اسلام ایرانی و حاکمیت سیاسی»، «انفجار سبز (کمونیسم در جهان و ایران)»، «دین و دولت در عصر مشروطیت»، «تاریخ و سیاست»، «نواندیشی و روشنفکری در ایران» و «همراه با انقلاب از درخت سخن بگو» اشاره کرد.

کانون نویسندگان ایران درگذشت این دانشی‌مردِ آزادی‌خواه را به خانواده، دوستان و جامعه‌ی فرهنگی مستقل کشور تسلیت و سوگ‌باش می‌گوید.

یادش گرامی و یادگارانش ماندگار!
کانون نویسندگان ایران

یکشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲

Print Friendly, PDF & Email

One comment

  • گفت و شنود با زنده‌یاد باقر مومنی
    https://www.youtube.com/watch?v=R6eVsRCVOk4
    در این گفت و‌شنود، واقعه ۱۵ بهمن ۱۳۲۷، سوءقصد به پادشاه، بگیر و ببند پس از آن، اولین دادگاه سیاسی کشور پس از شهریور ۱۳۲۰، رساله یک کلمه اثر میرزا یوسف خان تبریزی، دستگیری پرویز شهریاری، مهندس صادق انصاری، منوچهر هوشمند راد..اشاره می‌شود. همان روز زنده‌یاد باقر مومنی هم گلوله می‌خورد…

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *