با مجاهدین خلق در ایران چه باید کرد؟

سیاست‌ورزی بیش از اراده‌گرایی و آرمان‌گرایی است؛ به ویژه در پهنه ی سخت سیاست ایران، سیاست‌ورزی دریافتی از قدرمقدور و‌ دانستن و برساختن دمکراسی هم هست؛ یعنی باید از رویاها ی قشنگ و دل‌پذیر خود، بیش‌تر و پیش‌تر برویم و دمکراسی ‌خواهی را در امتداد دمکراسی‌سازی بگذاریم.

فرایند دمکراسی‌سازی پیش از رسیدن به قدرت آغاز می‌شود؛ گفت‌وگو‌ها ی ملی و مشارکت در آن‌ها در مسیر برانداختن استبداد است که به برساختن دمکراسی و‌ گذار دمکراتیک می‌انجامد.

مجاهدین خلق یک نمونه ی برجسته از جریان‌ها ی سیاسی در ایران و در میان مخالفان و‌ منتقدان جمهوری اسلامی هستند؛ آن‌ها از جهاتی سرآمد جریان‌ها ی سیاسی‌اند و از جهاتی بسیار آسیب‌پذیر و قابل‌ نقد. سرآمدند، زیرا یک ماشین سیاسی ی تنومند و نهاد برجسته و کارآمد ساخته‌اند، (کاری که هیچ جریان دیگری نتوانسته است.) و آسیب‌پذیر هستند، زیرا این سازمان از امکان‌ها ی لازم برای هماهنگی با مناسبات تازه و‌ شرایط جدید برخوردار نیست. گفت‌وگو با آن‌ها هم بخشی از فرآیند گذار دمکراتیک است و هم از ضرورت‌ها ی آن. اما این گفت‌وگو چندان ساده نیست؛ و به آسانی آغاز نخواهد شد. زیرا هم مخالفان فراوانی دارد و هم خود مجاهدین هم چندان اشتیاقی برای گفت‌وگو از خود نشان نمی‌دهند.

این دشواری‌ها و امکان‌ها و ناامکان‌ها ی گفت‌وگو با مجاهدین خلق را از پشت عینک سرکار خانم مریم سطوت به تماشا نشسته‌ایم. سطوت از جسارت سیاسی و شجاعت نظری ی ایستادن در برابر باد مخالفت‌ها ی بی‌مایه و بیمار برخوردار است؛ و راه گفت‌وگو را گشوده می‌خواهد.

اجراکننده: اکبر کرمی

پشت عینک دیگران

Print Friendly, PDF & Email

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *