با ادامه حصرها و حبس‌ها نمی‌توان جایگاه ایران در جهان را بهبود بخشید

javid_qorban-oghliهمزمان با سومین دور از گفت و گوها برای نگارش متن توافق جامع بین ایران و کشورهای ۱+۵  نشستی نیز بین آمریکا و شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس برگزار شد. به گفته تحلیلگران، این نشست به دعوت آمریکا برای رفع نگرانی متحدانش در منطقه و جلب رضایت آنها در مورد توافق هسته ای با ایران برگزار شد اما نتایج مثبتی در پی نداشت.

بعد از انتخابات سال ۹۲ و وعده روحانی مبنی بر پیش گرفتن سیاست تعامل سازنده با کشورهای جهان، نگرانی برخی کشورهای عربی از ارتقای جایگاه ایران در منطقه افزایش یافت. درصورت توافق جامع هسته ای مناسبات جهانی و سیر تحولات منطقه خاورمیانه تغییر خواهد یافت، امری که موجب نگرانی دلواپسان داخلی و خارجی شده است.

جاوید قربان اوغلی معتقد است که آمریکا به خوبی از توانمندی های ایران آگاهی دارد و به طور جدی به دنبال حل مشکلات با ایران است. رهبران ایران باید از این فرصت تاریخی در جهت منافع کشور استفاده کنند اما باید توجه داشته باشند که ایران نمی تواند با فضای بسته داخل و ادامه حصرها و حبس ها تحولی در این روابط ایجاد کند.

مشروح متن گفت و گوی خبرنگار کلمه با جاوید قربان اوغلی، کارشناس ارشد مسئل دیپلماسی، در خصوص پیامدهای منطقه ای توافق هسته ای در پی می آید:

آقای قربان اوغلی، هفته گذشته نشستی به دعوت باراک اوباما با سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برگزار شد. هدف از این اجلاس چه بود؟

محور اصلی شکل گیری این نشست مسئله مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای  ۱+۵  بود. در حقیقت وقتی بیانیه لوزان صادر شد آمریکا در یک ابتکار دیپلماتیک تلفنی از سران برخی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای یک نشست در کمپ دیوید دعوت کرد، که روز پنج شنبه با شرکت کویت، قطر، امارات، عمان، بحرین و عربستان سعودی برگزار شد و بیانیه ای هم صادر شد. اگر از نظر شکلی به این اجلاس نگاه کنیم یک نشست موفقی آنچنان که آمریکا پیش بینی می کرد نبود. زیرا فقط دو کشور قطر و کویت در حد سران کشورشان شرکت کردند و چهار کشور دیگر در سطح پایین تری از مقامات را به این اجلاس فرستادند. حتی از عمان در حد وزیر خارجه هم نرفته بود بلکه سلطان عمان یک فرستاده ویژه ای را فرستاده بود. بنابراین در یک ارزیابی از منظر شکلی این اجلاس آنچنان نبود که توقع برخی از کشورهای عربی یا آمریکا برآورده شود.

اما اینکه هدف آمریکا و کشورهای عربی از این اجلاس چه بود، جای تحلیل دارد. آمریکا احساس می کرد که پیشرفت مذاکرات باعث نگرانی کشورهای حوزه خلیج فارس نسبت به نیات آمریکا با آنها می شود که هم پیمان متحدی برای کشورهای عربی بود. از همین رو دعوت اوباما رفع نگرانی های این کشورها از توافق احتمالی با ایران بود. البته مسائلی دیگری هم بود؛ به عنوان مثال در اجلاس ده روز پیش در شورای همکاری خلیج فارس برای اولین بار در تاریخ این شورا مهمان ویژه داشتند و از رئیس جمهور فرانسه آقای اولاند به عنوان مهمان ویژه دعوت کردند، این موضوع ابعاد نگرانی آمریکا را افزایش داد. بنابراین اوباما در تلاش است در کنار پیشبرد مذاکرات هسته ای با ایران نگرانی متحدان خود را هم برطرف کند و در واقع یک توازنی برقرار کند. اما فراتر از این مسئله یک نکته را باید مدنظر قرار داد: اینکه این اجلاس بازتاب خوبی در برخی از جریانات مستقل و یا چپ جهان عرب نداشت و این فراخوان از جانب آمریکا را نوعی اهانت به کشورهای عربی تلقی کردند.

اتفاقا لحن اوباما و بیانیه ای که صادر شد لحن تندی بود. مثلا ابراز نگرانی از برخی کشورهای غیرعرب (اگرچه نام نبردند اما مشخص بود که منظورشان ایران است) که قصد بر هم زدن ثبات منطقه را دارند. یا در بند دیگری که به دخالت های برخی کشورهای غیر عربی در مسائل امنیتی منطقه اشاره می کند. بعد از آن بود که برخی از کشورهای عربی مصاحبه کردند که مطمئن شده اند که این توافق باعث نخواهد شد که ایران توانمندی های مد نظرش را حفظ کند و منطقه را کاملا بهدست بگیرد.

اما اینکه واقعا آنچه که در کمپ دیوید اتفاق افتاد به منصه ظهور خواهد رسید یا نه، جای تردید است؛ زیرا واقعیت این است که به دلیل اختلافات درونی اعراب و تصمیم گیری آمریکا بر اساس منافع خود، آنها نمی توانند به دستاورد مشترکی برسند.

نگرانی برخی از قدرت های منطقه ای و عربی از توافق جامعه جهانی در موضوع هسته ای با ایران چیست؟

در هر حال مسائل عراق، سوریه، لبنان و حزب الله، درگیری های اعراب و اسرائیل و بحران یمن باعث شده تا خاورمیانه به یک دیگ متلاطم بدل شود. نگرانی این شش کشور عربی هم از این است که ایران یک هژمونی منطقه ای را بر کشورها تحمیل می کند. سایه سنگین حضور ایران بر سوریه و عراق باعث نگرانی غرب و کشورهای عربی خلیج فارس شده و اخیرا هم مشکلات یمن، و خواست مشترک آمریکا و سعودی است که مشکلات یمن را مدیریت کنند تا از تبدیل آن به کانون خطر و رویش داعش و القاعده جلوگیری کنند.

دلواپسان اصلی توافق هسته ای چه کسانی هستند و کلا ارزیابی شما از افق سیاسی مطرح در بیانیه لوزان چیست؟

در مورد توافق هسته ای طیف های مختلفی به طور صریح و علنی مخالفت و اظهار نگرانی می کنند:

  • برخی از جناح های داخلی آمریکا از جمله برخی از اعضای سنا یا لابی های یهودی.
  • تندروها در ایران، موسوم به دلواپسان که مدام بیانیه می دهند و طرح سه فوریتی به مجلس می دهند. مخالفت این جریانات در ایران هم بخاطر منافع اقتصادی و مالی یا ایدئولوژیکی است و نمی خواهند تابوی دشمنی با آمریکا فرو بریزد.
  • مخالفان دیگر این توافق اسرائیلی ها با صدای نتانیاهو هستند.
  • دسته چهارم هم برخی از کشورهای عربی و مشخصا کشورهای حوزه خلیج فارس هستند و بیشتر از همه عربستان و قطر نگران توافق هسته ای هستند.

نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که الان یک فرصت تاریخی برای ایران به وجود آمده، زیرا آمریکایی ها از یک سو به هر ترتیبی می خواهند مسئله هسته ای با ایران را به سرانجام برسانند و از سوی دیگر تحولی در روابط خود با ایران ایجاد کنند. واقعیت این است در طی همین هجده ماه مذاکرات، یخ روابط ایران و آمریکا آب شده که دستاورد بزرگی است.

بنابراین ضروری است رهبران ایران از این فرصت تاریخی که برای ایران به وجود آمده استفاده کنند؛ در گام اول مسئله هسته ای را حل و فصل کنند و در گام بعدی تحولی در روابط ایران و آمریکا ایجاد کنند. البته نه به معنای حل همه اختلافات زیرا اختلافات در سی و پنج سال در چند ماه خاتمه پیدا نمی کند اما در مسیر حل اختلافات قرار گرفتن، خود زلزله ای در منطقه آشوب زده عربی خواهد بود. آمریکا به خوبی از توانمندی های ایران آگاهی دارد و اوباما به هر دلیلی به این جمع بندی رسیده که مشکلات خود با ایران را در این فرصت ایجاد شده حل کند.

پیامدهای توافق نهایی مذاکرات هسته ای بر روابط ایران با روسیه و چین چه خواهد بود؟

در بین دسته بندی که از دلواپسان مذاکرات هسته ای (جناح های تندرو داخلی ایران، جناح های تندرو  آمریکا، اسرائیل و کشورهای عربی) ارائه دادم باید دلواپسان روسیه و چین را اضافه کنم، اگرچه آنها خیلی بی صدا دلواپسی خود را نشان می دهند. روسیه و چین سعی می کنند برگ های خود را خیلی رو نکنند، ولی می دانند اگر توافق احتمالی انجام شود بسیاری از امتیازات اقتصادی ایران که به دلایل تحریم ها به آنها داده می شود قطع خواهد شد و روسیه و چین قسمتی از بازار بزرگ ایران را از دست خواهند داد. با این حال این دو کشور سعی می کنند خود را همراه نشان دهند اما به طور طبیعی نگرانی خود را رسیدن این مذاکرات به نتیجه نهایی دارند.

آیا رهبران ایران بدون توجه به مشکلات سیاست داخلی کشور می توانند از این فرصت ایجاد شده استفاده کنند؟

ایران نمی تواند با فضای بسته داخلی و ادامه حصرها و حبس ها تحولی در این روابط ایجاد کند و جایگاه خود در جهان را بهبود ببخشد. یقین داشته باشید آمریکایی ها در ادامه مذاکرات هسته ای خواهان ایرانی هستند که مسائل داخلی خود را حل کند. رهبران ایران باید مشکلات داخلی را حل کنند زیرا ایرانی که توانمندی این را دارد که چالش های خود را با پنج و شش کشور بزرگ دنیا حل کند، باید این ظرفیت را در خود ایجاد کند که بر مسائل داخلی خود غلبه کند و با از بین بردن کینه های شخصی و گروهی وارد فضایی شود که از نظر تاریخی برایش ایجاد شده است. اینکه حقوق بشر رعایت شود، یا زندان ها کاملا بر اساس دادگاههای صالحه عمل کنند، زندانی سیاسی نباشد یا به حداقل برسد، و یا اینکه حصرهای غیرقانونی برداشته شود، خواست های غیرقانونی و غیرمنطقی نیستند و ایران باید آنها را بپذیرد. فضای سنگین سیاسی و اقتصادی هشت سال دوره گذشته که ایران را به سوی بن بست سوق داده بود باید تغییر کند و امیدوارم کسانی که رهبری این ارکستر مذاکرات را در دست دارند و در پشت پرده آن را هدایت می کنند با رسیدن به یک جمع بندی خواهان ایرانی باشند که بتواند در جامعه بین الملل با استفاده از توانمندی های خود یک آینده ای بسیار خوبی را برای مردمش رقم بزند.

این روزها انتقادات زیادی به تیم مذاکره کننده صورت می گیرد ارزیابی شما از عملکرد آقای ظریف و همکارانش چیست؟

مذاکره کنندگان ایران با تسلط بر حقوق بین الملل و توانمندی حرفه ای که دارند قاطعانه از حقوق و منافع ایران دفاع می کنند. بارها غربی ها و مشخصا آمریکایی ها گفته اند که چقدر مذاکره کنندگان ایرانی حرفه ای و سخت مذاکره می کنند. حتی اگر ما مجبور شویم به قول دلواپسان امتیاز بدهیم اینها امتیاز نیست، بلکه توافق بر اساس استراتژی برد ـ برد است؛ یعنی دو طرف باید رضایتمندانه از صحنه مذاکرات خارج شوند، تا هم اوباما و غربی ها بتوانند جواب دلوپسان داخلی خود را بدهند و هم ایران پاسخ مجلس و دلواپسان را بدهد. اگر غیر از این بود همان سیاست های هشت ساله آقای احمدی نژاد ادامه پیدا می کرد و آقای جلیلی هم بیانیه می خواند و مذاکره ای در کار نبود. شنیدم که مثلا امام جمعه تهران در مورد مسائل بازدیدهای مراکز نظامی صحبت می کند که اصلا چنین چیزی نیست. اگر پذیرش پروتکل الحاقی یکسری الزاماتی نه فقط برای ایران بلکه برای کشورهای کره، ژاپن، فرانسه، آلمان و… تحمیل می کند، ما تنها کشوری نیستیم که پروتکل الحاقی را پذیرفته ایم. بسیاری از کشورها این پروتکل را امضا کرده اند و این بازرسی ها کاملا مدیریت شده و تعریف شده است و پروسه طولانی دارد. اساسا تیم مذاکره کننده بدون تایید نظام نمی تواند پروتکل را امضا کند و حرفهای دلواپسان بی اساس است و آقای ظریف و همکارانش تنها براساس منافع ایران دارند مذاکره می کنند.

موضوع این است که یک اجماع بین المللی علیه ایران شکل گرفته و تحریم های شدیدتری اعمال می شود و توافق جامع این فضا را برهم خواهد زد. در تاریخ روابط بین الملل امکان ندارد نمونه ای پیدا شود که شش قطعنامه فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل متحد با یک توافق ملغی شود. از آقایانی که امروز دلواپسند و فریاد می زنند باید پرسید، زمانی که این قطعنامه ها یکی پس از دیگری تصویب می شد کجا بودند؟ چرا از نظامی ها و مجلسی ها کسی حرفی نزدند؟ اما الان که این قطار دارد به مقصد می رسد از ترس به خطر افتادن منافع خود فریاد می زنند. آقای روحانی جمله زیبایی بکار بردند که “کاسبان تحریم بروند دنبال کار دیگری باشند”.

کلمه – مصطفی محمدی

 

Print Friendly, PDF & Email

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *