حمایت جمعی از زندانیان سیاسی؛ و چند ارزیابی از بیانیه موسوی

جمعی از زندانیان سیاسی از بیانیه میرحسین موسوی و مطالبه او برای برگزاری رفراندوم و تدوین قانون اساسی جدید حمایت کردند. آنها اعلام کردند که تمامی تلاش خود را برای پیشبرد این برنامه و گذار مسالمت‌آمیز و خشونت‌پرهیز به ساختاری کاملا دموکراتیک و ایرانی توسعه یافته به کار خواهند گرفت.

متن بیانیه زندانیان به شرح زیر است:

بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی در حمایت از ابتکار ملی و دموکراتیک مهندس میرحسین موسوی

حق تعیین سرنوشت ملت‌ها، حقی مسلم و مستمر است و هیچ جامعه‌ای را نمی‌توان از این حق محروم کرد. بسیاری از ملت‌ها تلاش می‌کنند که بر پایه خرد جمعی و با بهره‌گیری از مقاومت خشونت‌پرهیز، دولت‌ها را به تمکین از این حق وادار کنند.

ملت ایران از یکصد و پانزده سال پیش تا انقلاب ۵۷، در ۴۵ سال پیش تلاش کردند تا به اتکای حق تعیین سرنوشت، استبداد را مهار و حکمرانان را به حاکمیت قانون عادلانه وادار کنند.

در شرایط کنونی که بحران‌های دامنه‌دار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به نارضایتی عمومی گسترده از نظام حکمرانی منجر شده و جامعه ایران را در برابر تهدیدها و مخاطرات جدی داخلی و خارجی  آسیب‌پذیر کرده است، به باور ما تنها راه خروج از بن‌بست، تسلیم شدن حاکمیت به حق تعیین سرنوشت مردم توسط خود آنان است زیرا ایران و ایرانیان آماده و  نیازمند تحولی بنیادین‌اند که خطوط اصلی‌اش را جنبش پاک “زن زندگی ازادی” ترسیم کرده است.

بر این اساس، امضا کنندگان این بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی، در شرایط فعلی از ابتکار ملی و دموکراتیک محصور مقاوم جنبش سبز، مهندس میرحسین موسوی برای ارائه برنامه سه مرحله‌ای ۱) برگزاری همه‌پرسی آزاد و سالم در مورد ضرورت تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید ۲) در صورت پاسخ مثبت مردم تشکیل مجلسی مرکب از نمایندگان واقعی ملت از طریق انتخاباتی ازاد و منصفانه و ۳) همه‌پرسی در مورد متن مصوب ان مجلس به منظور استقرار نظامی مبتنی بر حاکمیت قانون، حمایت کرده و تمامی تلاش خود را برای پیشبرد این برنامه و گذار مسالمت‌آمیز و خشونت‌پرهیز به ساختاری کاملا دموکراتیک و ایرانی توسعه یافته اعلام می‌دارند.

جمعی از زندانیان سیاسی
مصطفی تاج‌زاده، امیرسالار داودی، حسین رزاق، مهدی محمودیان، سعید مدنی، مصطفی نیلی، فائزه هاشمی


چند ارزیابی درباره بیانیه میرحسین موسوی

“میر و اتمام امیری”
عبدالله ناصری

همیشه ایهامی برایم می‌نمود که آقای‌ مهندس موسوی بعد از صدور بیانیه نکوهش جنایت آبان ۹۸ و مقایسه آن با کشتار شاهی شهریور ۵۷ و تشبیه رهبر به‌شاهنشاه، چه حرفی خواهد زد. از نظرم آن، حرف آخر بود و هنوز بر این باورم که ‌آن بیانیه، عبور از حکومت دینی را ندا داد.
اینک پس از بیانیهٔ امروز میرحسین، بر این باورم برای مردم حرف جدیدی نداشته ‌بلکه با انقلابیون “زن، زندگی، آزادی” بیعت ‌را تمام کرده و به علاوه به اصلاح‌طلبان‌دلسوز و اصلی که دنبال اصلاح ساختاری ‌هستند هشدار داده تابه گرد “موهوم” نگردند. نقطهٔ آغاز تغییر، سرنگونی جمهوری اسلامی ولوی فقهی است.



بیانیه میرحسین موسوی نشان داد او کنار مردم ایستاده است
تقی رحمانی

شعار جنبش مهسا را درک کرده و در راستای این شعار او از حق شادی کردن ایران می‌گوید.
از ضرورت مجلس موسسان که همه نمایندگان مردم در آن حضور داشته باشند، سخن می‌گوید.
امیدوارم بدون اداهای رهبری،  میرحسین موسوی به عنوان چهره معین در این جنبش نقش موثر بازی کند، چرا که در کنار مردم ایستاده است.


موسوی می‌گوید ما برای نجات ایران هیچ راهی جز گذار از قانون اساسی و ساختار ج.ا نداریم
رضا علیجانی در گفت‌وگو با ایران اینترنشنال

پس از تصمیم موسوی برای ایستادن در برابر تقلب انتخاباتی سال ۸۸، او اینک بزرگترین تصمیم سیاسی عمرش را گرفته است؛ کسی که همزاد انقلاب و نخست وزیر محبوب آقای خمینی بوده و تا چند سال پیش هم بر «اجرای بی‌تنازل قانون اساسی» تاکید می کرد اما حالا در سن هشتاد و یک سالگی، بر اساس صداقت، شجاعت و وجدان اخلاقی‌اش آخرین جمع‌بندی‌هایش را با مردم در میان می‌گذارد.

میرحسین با اشاره به بحران‌های متعدد جاری می‌گوید «بحرانِ بحران‌ها» ساختار اساسی کشور و قدرت غیرپاسخگو و مسئولیت ناپذیر است.
مفاد این بیانیه یک «ایده وحدت‌بخش» و پرچمی است که هر فرد می‌تواند دستش بگیرد… هر کس می‌تواند به سهم خودش در رستاخیر ملت ایران و ماراتنی که برای تغییر شرایط و نجات ملت در جریان است، مشارکت کند.

میرحسین این جمعبندی را مبتنی بر اعتراضات به حق مردم و حوادث خونبار «ماه‌ها و سال‌های اخیر» (که به نظر می‌رسد دارد آدرس اعتراضات سال‌های ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱ را می‌دهد)، می‌داند که به ملت ایران ثابت کرد در «چارچوب ساختار موجود» اصلاح غیر ممکن است.
موسوی می‌گوید دیگر اجرای بی‌تنازل قانون اساسی که سیزده سال پیش بدان امید می‌رفت کارساز نیست و باید گامی فراتر از آن گذاشت.
موسوی بر اساس شرافت شخصی خود به تشخیص و وجدان جمعی اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران می‌پیوندد و تصریح می‌کند که «ایران و ایرانیان  نیازمند و مهیای تحولی بنیادین» هستند که خطوط اصلی‌اش را «جنبشِ پاکِ زن، زندگی، آزادی» ترسیم کرده است.
او با استناد به همان منطقی که در سال ۵۷ مبنا قرار گرفت (عدم کفایت قوانین قبلی)، می‌گوید جامعه ایران نیازمند میثاق جدیدی است که توسط نمایندگان «همه مردم از هر قومی و یا گرایش‌های سیاسی و عقیدتی»  تهیه و به تصویب ملت ایران برسد.
در این بیانیه دو نقطه بازر اخلاقی قابل توجه وجود دارد یکی اینکه او هیچ سهمی برای خودش نمی‌خواهد و صریحا می‌گوید پیشنهاداتش را «به عنوان یکی از آحاد ملت» مطرح می‌کند و دیگر آنکه انتهای بیانیه‌اش را باز می‌گذارد و آن را موکول به خرد جمعی  می‌کند.
میرحسین بعد از اینکه همه مردم و اقوام ایرانی را صاحب حق برای نوشتن یک میثاق جدید می‌داند؛ پیشنهادات سه گانه‌اش را به «پیشگاه مردم، همه نیروها، شخصیت‌های آزادی‌خواهِ علاقه‌مند به استقلال و یکپارچگی سرزمینی، خشونت پرهیز و توسعه‌گرا» ارائه می‌دهد. بدین ترتیب او فراتر از مرزهای عقیدتی و سیاسی، همه مردم و همه گرایشات را مخاطب پیشنهادات خود می‌داند.
موسوی پیشنهاد یک-همه پرسی جهت ضرورت یا بی‌نیازی به یک قانون اساسی جدید، دو- اگر رای مردم مثبت بود، تهیه پیش نویس این قانون توسط نمایندگان برگزیده همه مردم در یک انتخابات آزاد و منصفانه و سوم-همه پرسی عمومی در باره آن را می‌دهد.
در پایان او همگان را به هم‌اندیشی در باره نهاد مجری و پذیرای این همه پرسی، این که دوباره بعد از چهل سال به عقب برنگردیم و یک جمله ایهام آمیز ولی مهم دعوت می‌کند «ایمان به توانایی‌مان برای عبور از این مرحله». این نشان می‌دهد که میرحسین گمان نمی‌کند حکومت برای اجرای این مطالبات عقب‌نشینی کند. به همین دلیل است در ادامه می‌گوید «اگر ملتی نگاهش متوجه و علاقمند به نظمی جدید باشد ساختار پیشین، بخواهد یا نخواهد فرو می‌ریزد». بدین ترتیب تکیه میرحسین به مردم است و نه به ساختار قدرت و یا نیروهای خارجی.
هر چند برخی پیام‌های قبلی موسوی مثل حمایت از اعتراضات سال ۹۸ و برعلیه سرکوب و خونریزی حکومت، همین مضامین را به صورت تلویحی داشت ولی در این پیام با صدای بلند اعلام می‌کند که اصلاحات به پایان رسیده و ما برای نجات ایران هیچ راهی جز گذار از قانون اساسی و ساختار ج.ا نداریم.
بخش‌های مهمی از نیروهای درون نظام به سخنان میرحسین اعتماد بیشتری دارند تا دیگرانی که در داخل یا خارج مخالف حکومت‌اند و یا فاصله گفتمانی زیادی با ج.ا دارند.
امید است که نگاه فراگیری که موسوی در بیانیه‌اش دارد در همه نیروهای سیاسی وجود داشته باشد تا همگی بتوانیم، علیرغم پیشینه‌های متفاوت و یا نقدهای به حقی که به گذشته همدیگر داریم، زیر یک چتر بزرگ قرار گیریم و با توان‌افزایی و با تجمیع همه نیروها  به مصاف با استبداد سهمگین و سیاهِ دینی برویم.
مفاد این بیانیه یک «ایده وحدت بخش» و پرچمی است که هر کس می‌تواند دستش بگیرد اما این که این ایده‌ها چگونه عملیاتی شود باید باز به همان جمله ایهام‌آمیز برگردیم؛«اراده و توانایی مردمان گوناگون این سرزمین» و تغییر توازن قوا و تحمیل آن بر حاکمان ج.ا. حمایت بین‌المللی و خارجی نیز ضروری اما فرع بر این مسئله است. در این روند ساختار حکومت نیز دچار ریزش و فروپاشی خواهد شد.


سخنی کوتاه در باره بیانیه موسوی
بابک تبریزی
موسوی، نماینده آن قشر خاکستری است که در جنبش اخیر با وجود حمایت از آن به طور موثر وارد خیابان نشد.دلایل کوتاه:
۱. حکومت به شدت سرکوب می کند و در کشتار هیچ ابایی ندارد.
۲. با وجود اینکه بسیار موافق و‌ دلگرم از اعتراضات بین‌المللی است، ولی به اپوزیسیون خارج از کشور اعتماد جدی ندارد.
۳. بین گذار (خشونت‌پرهیز، رفراندم) و براندازی، دو دل است. هنوز اندک امیدی به عقب‌نشینی حاکمان با فشارهای مدنی را دارد.
۴. رهبرانشان (موسوی، ستوده، نرگس محمدی و…….) براندازی را مطرح نکردند.
از این جهت، این موضع گیری مشخص، تکلیف این قشر را روشن می‌کند. در واقع خواسته این قشر را بطور دقیق مطرح می کند. اینقشر تأیبن کننده است (دلایلش نوشته‌ای دیگر می طلبید). این بیانیه، مدعیون رهبری در خارج را به حاشیه می برد ‌و نشان می دهد که مرکز ثقل مبارزه داخل ایران می باشد. این بیانیه با حکومت اسلامی اتمام حجت می‌کند. این بیانیه بهترین راه حل برای گذار است و داخل را متحد می کند. شاید این راه حل، بارها توسط دیگران مطرح شده است ولی از قلم‌ موسوی اعتبار دیگری دارد. مقداری طولخواهد کشید ولی این بیانیه، منشور مبارزه علیه حکومت می‌باشد و امید هست که دور آن جمع شویم.


به جبهه ملی نجات ایران نیاز داریم

مجتبی نجفی

میرحسین موسوی، زندانی ویژه رهبر جمهوری اسلامی، در پیام تازه خود عبور رسمی‌اش را از جمهوری اسلامی اعلام کرد. او خواستار تدوین قانون اساسی جدید برای گذر از وضعیتی شده که کیان ایران را به خطر انداخته. برای موسوی مهم نه نظام سیاسی که ایران است، چرا که نظامها رفتنی اند اما ایران است که می ماند.برای همین موسوی مطالبه سیاسی مشخصی را برای گذر از این وضعیت بحرانی طرح کرده:برگزاری همه‌پرسی در مورد ضرورت تغییر یا تدوین قانون اساسی جدیدتشکیل مجلس مؤسسان مرکب از نمایندگان واقعی ملت از طریق انتخاباتی آزاد و منصفانه.
موسوی بر حق انقلابی مردم تاکید کرده. همان حقی که سال پنجاه و هفت داشتند چرا اکنون نداشته باشند؟ ما در زمانه جدید با حاکمیتی بحران زا زیست میکنیم و نظام جدید سیاسی حق طبیعی ماست. اهمیت این بیانیه، به موقعیت نگارش آن است: زندانی در حصر از کارگزاران با سابقه جمهوری اسلامی که امروز اجرای تنازل قانون اساسی را راهبردی ناکارآمد دانسته و خواستار مساعی مشترک برای تغییر این قانون ظالمانه شده.
سوای طرح موسوی، امروز نظام جمهوری اسلامی در برابر کوچکترین خواستی مقاومت میکند، اما به تداوم فشار، نافرمانی مدنی، تشکیل شورای رهبری به خصوص متشکل از شخصیت های تحت ظلم جمهوری اسلامی در داخل کشور برای کمک به جنبش زن،زندگی و آزادی نیاز داریم.
هیچ جنبشی بدون مطالبه مشخص سیاسی راه به جایی نخواهد برد. یاد بگیریم که سعادت ایران در گرو همزیستی مسالمت آمیز و حتی رقابت جریانهای مختلف سیاسی کشور است. این مهم در گرو اتحاد همگانی برای نه به جمهوری اسلامی و مساعی مشترک برای تدوین قانون اساسی جدیدی است که بتواند به نیازهای زمانه پاسخ بگوید و ضمن اینکه بر آزادی های اساسی مردم تصریح کند، حاکمیت ملی را مستقر کند و بر جدایی نهاد دین از دولت صحه بگذارد.
ما در دوران رنج آوری زیست میکنیم. اما وجه مثبت آن را ببینید در سمت و سوی گذر به نظمی جدید هستیم. تا این نظم جدید را مستقر نکنیم نمی توانیم بحثهای عمومی جدی، رقابت دموکراتیک، همبستگی ملی برای توسعه ایران داشته باشیم. برای همین لازم است همچنانکه موسوی نوشته: “برای نجات ایران، آن مادری که از او طفلی به نام شادی گم شده است، با چشم‌های روشن براق، با گیسویی بلند به بالای آرزو. هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر. این هم نشان ما: یک سو خلیج فارس، سوی دگر خزر.”
آنها که ایران را متحد و متکثر، توسعه یافته و دموکراتیک، شاد و آزاد میخواهید بر میثاق مقاومت مدنی برای زدودن ارزشهای فرقه گرایانه جمهوری اسلامی متحد شوید. این تازه آغاز یک راه سخت و زمانبر است.

ایران امروز

حمایت جمعی از نواندیشان دینی ازپيشنهادهای موسوی

برای عبور از نظام فروبسته‌ی کنونی همراهیم
بیانیه‌ی جمعی از نواندیشان دینی درباره «پيشنهادهای سنجيده‌ و دلیرانه‌ی میرحسين موسوی»

ضرورت تغییر بنیادین و ساختاریِ نظام جمهوری اسلامی ایران مضمونی تازه نیست. با این حال، هنگام شکل‌گیری جنبش سبز پس از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری سال ۸۸، در ذهن و ضمير بسیاری از شهروندان معترض ایرانی این ایده هنوز چندان جای‌گیر نشده بود. در نظر شماری از معترضان ۸۸ هنوز کوره‌راهی برای تغییر در درون ساختار فعلی حکومت میسر بود. دوران کوتاه‌مدت اعتبار حسن روحانی با دولت مستعجل برجام، که در زمین‌گیر شدن آن علل گوناگون داخلی و خارجی سهم داشتند، راه را بر چرخش به سوی ضرورت همه‌پرسی و تغییر ساختاری هموارتر کرد.

تا پیش از کشتار و سرکوب‌های گسترده‌ی سالیان ۹۶ و ۹۸ که با سکوت معنا‌دار حسن روحانی رخ داد، قالب نيمه‌جان اصلاحات که میراث دوران رياست جمهوری سید محمد خاتمی بود، هنوز گهگاهی عرض وجود می‌کرد. از دوره‌ی دوم حسن روحانی تا اضمحلال کامل صندوق رأی در انتخابات ۱۴۰۰، که با انتصاب فرمايشی یکی از بی‌کفايت‌ترین زمام‌داران تاریخ جمهوری اسلامی ایران همراه بود، مرزبندی‌ جناح‌های حاکم سياسی ایران يکسره در هم شکست. ايران انبار باروتی شد که مسئولان عالی‌رتبه‌ی نظام و معتمدان خاص رهبر مادام العمر و مطلق العنان‌اش با سیاست‌های ماجراجویانه‌ی دشمن‌محور، به جای دوستی و همکاری جهانی و منطقه‌ای کبریت زیر این انبار باروت می‌کشیدند و همواره از حمایت بی‌دریغ رهبر در این تهدیدهای امنیتی برخوردار بودند.

پیام تازه‌ی میرحسین موسوی از حصر ظالمانه‌ی دوازده‌ساله‌‌، مبنی بر ضرورت همه‌پرسی و تغییرات ساختاری نشان از عبور دلیرانه‌ی میرحسین موسوی از «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» به «نیاز به قانون اساسی جدید» است؛ تصریحی انکارناپذیر که نشان از تغییر الگوی فکری (پارادایم شیفت) در رويکرد میرحسین به سياست ايران دارد. پيام میرحسین نه تنها جنبش «زن، زندگی، آزادی»‌ را به رسميّت می‌شناسد که در راستای آن حرکت می‌کند و آن را سکوی پرشی برای تصرف قدرت نمی‌بیند.

روشن است که نظام جمهوری اسلامی و تصمیم‌گیران اصلی‌اش هيچ عبرتی از چند ماه اعتراض و نارضایتی مردمی نگرفته‌اند و «جز لجاجت و اصرار بر روش‌های سرکوبگرانه به جای گفت‌وگو و اقناع» سر سوزنی حاضر نشدند صداهای برخاسته از گوشه‌-گوشه‌ی ایران را به رسمیت شناسند. ميرحسين موسوی با اشاره به «زایش دلهره‌آور فاصله‌های طبقاتی، اثرات سیاست‌های ماجراجویانه دشمن‌محور به جای دوستی و همکاری جهانی و منطقه‌ای، فساد گسترده در نهادهای پولی و مالی، خفقان گسترده فرهنگی، فقدان آزادی‌ها و سرکوب وحشیانه زنان و مردان و حتی کودکان» مهم‌ترین ویژگی‌های نظام سياسی فعلی ایران را تحت رهبری مادام العمر و مطلق العنان کنونی نشان داده است.

تازه ترین نمونه‌‌ای که بستر فساد اقتصادی را بیش از پیش گسترش می‌دهد طرح فروش (بخوانید: چوب حراجِ)  اموال دولتی است تا پول آن خرج نهادهای سرکوب و مغزشویی شود؛ فروشی بدون نظارت افراد و نهادهای ذی‌صلاح، بدون طی کردن مراحل قانونی که تنها با تأیید رهبری و مصونیت قضایی فروشندگان اموال دولتی انجام می‌گیرد، به‌ویژه آنکه مشخص نیست خریدارانِ این اموال کدام اشخاص، نهاد‌ها و شرکت‌ها هستند.

بر اساس تجربه‌ی شکست اصلاحات و مقاومت حاکمیت در برابر هرگونه تغییر، میرحسین پیشنهادهای سه‌گانه‌ی خود را مطرح می‌کند: ۱. همه‌پرسی تغییر قانون اساسی، و در صورت موافقت مردم ۲. تشکیل مجلس مؤسسان از سوی نمایندگان همه‌ی مردم برای تهیه‌ی پیش‌نویس قانون اساسی جدید و ۳. به همه‌پرسی گذاردن قانون اساسی جدید.

پیام میرحسین با اذعان به ابهامات گذار از وضع کنونی پایان می‌یابد: «کمترینش آنکه چه کسی قرار است آن را بپذیرد یا به اجرا بگذارد. از آن بالاتر چه باید کرد تا چهل سال بعد از نو به همین نقطه باز نگردیم و از سوی آیندگان سرزنش نشویم. از آن مبرم‌تر، چگونه به توانایی‌مان برای عبور از این مرحله ایمان بیاوریم».

موسوی خود يا هم‌فکران‌اش را منجی راه آينده‌ی ايران معرفی نکرده است؛ اين فروتنی خصلتی است کلیدی. خردمندی میرحسین در اينجا خود را نشان می‌دهد که او درِ باغ سبز نشان نداده است. او می‌پرسد که چه کنيم تا جمهوری اسلامی با اين روش‌ها و تنگ‌نظری‌ها دوباره در لفافه‌ای جدید تکرار نشود. این نگرانی‌ها را هم‌ اکنون در میان جمعی از مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی در داخل یا خارج از کشور هم می‌توان ديد. مهم‌تر از همه اين‌که موسوی به توانایی مردم ايران برای عبور از این مرحله ايمان دارد. برای او اين مقطع بن‌بست نيست. برای مردمی جان‌به‌لب‌رسیده، زجرکشیده، شادی‌باخته، سرکوب‌شده و زندگی‌بربادرفته چیزی عظيم‌تر از اين نيست که کسی آينه‌ای در برابرشان بگیرد و به آن‌ها بگوید: شما می‌توانيد و حق دارید روزگاری شاد، آزاد و برخوردار داشته باشید.

ما امضا کنندگان این بيانيه، که دل در گرو ایران و ایرانی داریم، حمايت کامل خود را از پيشنهادهای سنجيده‌ و دلیرانه‌ی میرحسين موسوی اعلام می‌کنیم. ما همراهی خود را در رفتن به سمت تغيیرات کلیدی برای عبور از نظام فروبسته‌ی کنونی از رهگذر همه‌پرسیِ تغییر ساختاری و بنیادی ابراز می‌کنیم.


هاشم آقاجری، حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، رضا بهشتی معزّ، میثم بادامچی، رضا علیجانی، احمد علوی، علی طهماسبی، حسن فرشتیان، علیرضا رجایی، سروش دباغ، رحمان لیوانی، عبدالله ناصری طاهری، داریوش محمدپور، مهدی ممکن، یاسر میردامادی

منبع: تلگرام کلمه

Print Friendly, PDF & Email

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *