پیش نویس سند سياسی

پیش نویس سند سياسی

 همايش هفتم اتحاد جمهوريخواهان ايران 

وضعيت سياسی کشور و سياست های ما

وضعيت سياسی کشور

برجام و نتايج آن

مهم ترين رويداد سياسی در فاصله زمانی برگزاری همايش ششم و هفتم اتحاد جمهوری خواهان، حصول توافق بين دولت روحانی و کشورهای ٥ +١ برسر برنامه هسته ای ايران بود. با اين توافق که برجام ناميده شد، چالش سنگينی که بيش از يک دهه بين جمهوری اسلامی و کشورهای غربی بر سر برنامه هسته ای جريان داشت، به پايان رسيد، دپيلماسی به بار نشست، خطر حمله نظامی به مراکز هسته ای برطرف گرديد و سايه سنگين تحريم ها براقتصاد کشور که همراه با سیاست های نابخردانه حکومت لطمات سنگینی را بر اقتصاد کشور ما وارد آورده بود، به کنار رفت. برداشتن تحريم های اقتصادی، بخشی از منابع مالی کشور را آزاد و فضای جديدی برای اقتصاد کشور فراهم آورد.

برجام فرصت های جديدی را برای کشور ما در عرصه داخلی و خارجی به وجود آورده بود. اما راست افراطی و فرماندهان سپاه از سوئی و از سوی ديگر جمهوريخواهان در امريکا و متحدان آن ها در منطقه که مخالف برجام بودند، تا کنون تلاش کرده اند که مانع تحقق همه جانبه آن شوند. مخالفان داخلی برجام اتاق فکر راه انداختند و به صورت سازمان يافته به برجام و دولت روحانی حمله کردند. آقای خامنه‌ای هم بعد از برجام راسأ به ميدان آمد و با موضع گيری های متناقض در راه های گشايش در داخل و در مناسبات بين المللی به ويژه عادی سازی مناسبات با دولت امريکا مانع ايجاد کرد. روشن است که تصویب چنین توافقی بدون تأیید او امکان پذیر نبوده است. با اين وجود او در طی چند سخنرانی، سياست های “دشمنان جمهوری اسلامی” در دوره پسابرجام را تبيين نمود و به حاميان ولايت فقيه در منطقه و داخل کشور اطمينان داد که در “استکبارستيزی” جمهوری اسلامی بعد از برجام خللی به وجود نيآمده و مذاکره با امريکا از موضوع پروژه هسته ای فراتر نخواهد رفت. او گسترش مناسبات با غرب به ويژه عادی سازی مناسبات بين ايران و امريکا را به معنی “نفوذ” سياسی، فرهنگی، اقتصادی و امنيتی دشمن و”استحاله نظام از درون” دانست.

برجام دستآوردهائی مهمی برای کشور داشت. رفع بخش قابل توجهی از تحريم ها، افزايش ميزان استخراج نفت و صدور آن، بستن برخی قراردادهای اقتصادی با کشورهای غربی از جمله آن هاست. اما کارشکنی ها از سوی راست افراطی در داخل و تلاش های مخالفان در دستگاه سیاست خارجی آمریکا، موجب شد که از فرصت فراهم شده برای کشور بعد از برجام، بهره چندانی گرفته نشود و سياست های قبلی در عرصه داخلی، منطقه ای و بين المللی ادامه يابد.

اقتصاد کشور و وضعيت معيشتی مردم

دولت روحانی با اتخاذ سياست انقباضی و انضباط مالی قادر شد تورم ٤٥ درصدی را به تورم ٨ درصدی کاهش دهد، به بازار ثبات بخشد، ميزان توليد و صدور نفت را افزايش دهد و رشد اقتصادی را در سال ١٣٩٥ به ٧ درصد برساند. اما اقتصاد کشور هنوز از رکود بيرون نيامده، نرخ بيکاری افزايش يافته و بخش توليدی هم چنان در  وضعيت بحرانی به سر می برد. نرخ سرمايه‌گذاري در كشور منفی است و اين امر ريسک سرمايه گذاری برای  بخش خصوصی و سرمايه‌گذاران خارجی را در کشور بالا برده است. به گفته مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور، رشد اقتصادی تحقق‌یافته “حاصل فعال‌شدن ظرفیت‌های خالی اقتصاد، افزایش تولید و صادرات نفت و صادرات غیرنفتی است”. احتمال عدم پایداری رشد اقتصادی در‌ حالی‌که هنوز اصلاحات نهادی صورت نگرفته، بسیار زیاد است.

فعالیت گسترده نهادها و بنیادهای اقتصادی وابسته به بيت ولی فقيه و فعاليت اقتصادی سپاه که نزديک به نیمی از اقتصاد ایران را در اختیار دارند، خارج از کنترل دولت است. آن ها به دولت ماليات نمی پردازند و بخشی از آن ها از دولت بودجه هم می گيرند. وجود چنين حجمی از اقتصاد خارج از کنترل دولت، مانع جدی در بسامان کردن اقتصاد کشور و برون آمدن از “روزمرگی”است.

بيکاری معضل بزرگ اقتصاد کشور است. مرکز آمار نرخ بیکاری رسمی در فصل پائيز ١٣٩٥  را ۱۲.٣ درصد اعلام کرده است. این شاخص برای زنان تقریبا ۲ برابر مردان است. نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال، برپایه این گزارش ۲۴.۹ درصد است که نشان می‌دهد از هر چهار جوان ساکن ایران، یک نفر بیکار است.

فقر و فاصله طبقاتی افزايش يافته است. بر مبنای گزارش مرکز آمار حدود ۳۰ میلیون نفر در ایران زیر خط فقر هستند. افزايش ميزان کودکان کار، کارتون خواب ها و گورخوابی نشانه بارز گسترش فقر در کشور است.

مشکل ديگر اقتصادی و اجتماعی رقم بالای حاشيه نشين هاست. به گفته مقامات دولتی، جمعیت حاشیه‌نشین کشور ۱۱ میلیون تا ۱۴ میلیون نفر است.

معلمان

معلمان کشور با مشکلات فراوانی روبرو هستند. سال هاست که معلمان معترض وضعيت معيشتی خود و کيفيت آموزشی هستند. اختصاص بودجه عادلانه برای آموزش و پرورش، افزایش حقوق معلمان و بهبود کیفیت آموزشی، بهبود وضعیت معیشتی و منزلتی، دستمزد و حقوق بالای خط فقر برای همه معلمان از جمله نیروهای قراردادی و خدماتی، بهبود کیفیت آموزش، توقف روند پولی شدن آموزش و حفظ آموزش رایگان و برابر برای همه کودکان، رفع نگاه امنیتی به فعالان صنفی و آزادی معلمان زندانی، بازگرداندن پول‌های اختلاس‌شده صندوق ذخیره فرهنگیان، مشارکت معلمان در روند تصمیم‌گیری های مرتبط با خویش و تقویت تشکل‌های مستقل از زمره مطالبات معلمان کشور ماست.

کارگران

کارگران و مزدبگيران کشور در وضعيت دشواری به سر می برند. با اين وجود دولت روحانی به حساب ارزان کردن کردن نيروی کار و به فلاکت کشاندن کارگران، می خواهد سرمايه های داخلی و خارجی را جلب کند. دولت روحانی لايحه تغيير قانون کار را که به زيان کارگران بود به مجلس برد. اما با اعتراضات گسترده کارگری روبرو گشت و مجبور شد که لايحه تغيير قانون کار را پس بگيرد.در چند سال گذشته اعتراضات کارگری گسترش يافته است. کارگران، معلمان، پرستاران، کارکنان دولت و بازنشستگان یک‌صدا خواهان افزایش دستمزدها و حقوق ها هستند.

آسيب های اجتماعی

انباشت آسيب های اجتماعی، از معضلات کشور ما است. نمود بارز اين انباشت را می توان در ميزان پرونده های قضائی مشاهده کرد. جمعیت ٨٠ میلیونی ایران، ١٥میلیون پرونده قضایی دارد.

رحمانی فضلی، وزير کشور گزارش و آمار تکان دهنده ای از آسیب های اجتماعی را در صحن علنی مجلس ارائه کرد. فشرده گزارش و آمارها را می توان در چند خط آورد:

ـ وجود ۱۱ میلیون حاشیه نشین و ۲۷۰۰ محله حاشیه نشینی

ـ ٣میلیون حاشیه نشین در اطراف تهران، مشهد و اهواز

ـ اعتیاد عامل ۵۰ درصد طلاق ها

ـ منتهی شدن ۳۶ درصد ازدواج ها به طلاق در برخی مناطق

ـ ورود سالانه ۶۰۰ هزار نفر به زندان و ماندن ۲۰۰ هزار نفر آنان در زندان

ـ دو میلیون و ۵۰۰ هزار زن سرپرست خانوار

ـ وجود سه میلیون و ۵۰۰ هزار بیکار با توزیع منطقه ای نابرابر و مناطقی با نرخ ۶۰ درصد بیکاری

ـ وجود یک میلیون و ۵۰۰ هزار معتاد

ـ اعتیاد و مواد مخدر اتهام ۶۰ درصد زندانیان در ایران

وزير کشور تنها در مورد برخی از آسيب های اجتماعی گزارش داد. ابعاد آسيب ها به مراتب وسيع تر از گزارش وزير کشور است. در گزاش وزير به فقر، تعميق شکاف طبقاتی، کارتن خوابی، کودک آزاری، روسپيگری، تجاوز، خودکشی، افسردگی و کودکان کار پرداخته نشده است

انباشت آسيب های اجتماعی نمودی از فروپاشی اجتماعی است. جامعه ما را خطر فروپاشی اجتماعی تهديد می کند. اين خطر جدی است و نبايد آن را دست کم گرفت.

فضای امنيتی کشور و تداوم سرکوب

فضای کشور به شدت امنيتی است. فعالين سياسی و مدنی توسط ارگان های متعدد امنيتی و قوه قضائيه تهديد و بازداشت می شوند. اعدام ها و دستگيری فعالين سياسی و مدنی، روزنامه‌نگاران، پژوهشگران، فعالين جنبش کارگری و زنان، محيط زيست، اقلیت‌های قومی و دینی، ادمين ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی ادامه دارد. عده ای از روزنامه نگاران و فعالين شبکه های اجتماعی به خاطر اطلاع رسانی و افشاء فساد حکومتگران به اسارت کشيده شده اند. دستگيری ها شامل شهروندان دو تابعیتی هم شده است. عده ای از آن ها دستگير شده اند.فعالين سياسی و مدنی کنترل شده و هر چند وقت يکبار احضار و تهديد می شوند.

شبکه های اجتماعی به شدت کنترل شده و کاربران و ادمين آن ها احضار و يا بازداشت و کانال های تلگرامی بسته می شوند. در آستانه سال نو ارگان های سرکوب جمهوری اسلامی به ادمین‌های کانال‌های تلگرامی، روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی توسط يورش بردند. به گفته دادستان کل ايران هرهفته در ايران ١٦ تا ٢٠ هزار کانال تلگرام فيلتر می شود. در ماه های مانده به برگزاری انتخابات، معمولأ از فشارها اندکی کاسته می شود. اين بار قبل از برگزاری انتخابات، فشار روی فعالين سياسی و مدنی، رسانه ها و شبکه های اجتماعی تشديد شده است.

مسائل محيط زيست

کشور ما با بحران محیط زیست روبرو است. بزرگ‌ترین بحرانی که در حال حاضر محیط زیست ایران را تهدید می‌کند، بحران خشکسالی است. به گفته کارشناسان این بحران سال‌ها ادامه خواهد داشت و ما را به یک کشور بیابانی و خشک تبدیل خواهد کرد. در میان ۴۵ کشوری که ناسا در گزارش خود از آن‌ها به عنوان کشورهای در خطر خشکسالی شدید نام برده بود، ایران در جایگاه چهارم قرار داشت.

بخش کشاورزی در ایران پر مصرف‌ترین بخش از نظر میزان استفاده از آب است. ۹۰ درصد از منابع آب ایران در زمین‌های کشاورزی مصرف می‌شود. در سال ۹۴ بیش از ۳۰۰ هزار چاه غیرمجاز کشاورزی در سراسر کشور شناسایی شد. چاه‌هایی عمدتاً عمیق که با برداشت بی‌رویه خود از ذخایر آب‌های زیرزمینی باعث خشکاندن بسیاری از منابع آبی ایران شده است. مدیریت نا‌صحیح موجب خشک شدن دریاچه ها، تالاب‌ها و هدر رفتن آب‌های سطحی و زیر سطحی شده است. مصرف آب کشور بیشتر از توان طبیعت ماست. الان با بیلان‌های منفی سرسام آوری در منابع آب‌های زیرزمینی روبرو هستیم که کمتر کشوری در جهان با این آمار و ارقام مواجه است.

شماری از استان‌های کشور با بحران ریزگردهای مرگبار روبروند. در بسیاری از روزهای سال در اين استان ها میزان ذرات گرد و غبار در هوا به سطوح خطرناک و میزان آلودگی هوا به ۱۵ برابر حد مجاز رسیده است. غلظت گردوغبار در بسیاری از روزها، به قدری شدید بوده که دستگاه ‌های سنجش آلودگی هوا را از کار انداخته است.

مسائل محيط زيست در کشور محدود به موارد بالا نيست، حوزه های وسيعی از جمله آلودگی شهرهای بزرگ تا تخريب جنگل ها را شامل می شود.

 انتخابات رياست جمهوری و شوراهای شهر و روستا و صف آرائی ها

انتخابات رياست جمهوری و شوراهای شهر و روستا در روز ٢٩ ارديبهشت (١٩ ماه مه) برگزار می شود. شورای نگهبان صلاحيت ٦ کانديدا را تائيد کرده است که دو تن از آن ها نماينده راست افراطی و يک نفر نماينده راست سنتی و در طرف مقابل سه تن به طيف اعتدال گرايان تعلق دارند. حسن روحانی از حمايت نيروهای اصلاح طلب و اعتدال گرا برخوردار است. به احتمال يکی از دو کانديدای راست افراطی کنار خواهد کشيد. در طرف ديگر هم احتمالأ هر دو و يا يکی از آن ها کنار خواهد کشيد. رقابت اصلی بين حسن روحانی با رئيسی و يا قاليباف خواهد بود.

راست افراطی و فرماندهان سپاه و رسانه های وابسته به آن ها از ماه ها قبل به شدت روحانی را تخريب می کنند و می خواهند روحانی را تک دوره ای کنند. در صورت عدم موفقيت، آن ها می خواهند انتخابات را به دوره دوم بکشانند، رای حسن روحانی را  به حداقل برسانند تا روحانی ضعيف بر صندلی رياست جمهوری بنشيند و سياست های جريان حاکم را پيش ببرد. آن ها روی مسائل اقتصادی، رکود اقتصادی، وضعيت معيشتی مردم و مناسبات با غرب انگشت گذاشته اند. در اين دوره مسئله اقتصاد و معيشت مردم به کانون چالش در کارزار انتخابات تبديل شده است.

اصلاح طلبان و اعتدال گرايان در ائتلاف با هم وارد کارزار انتخابات شده و حسن روحانی را به عنوان کانديدای خود اعلام کرده اند. جریانمقابل  در صدد است موقعيت حسن روحانی در ميان کارگران و زحمتکشان و در مناطق قومی تضعيف کند. او به وعده خود در زمينه حل مشکل برنامه هسته ای جامه عمل پوشيد و راه را برای برداشتن تحريم ها باز کرد. ولی بخشی  از وعده های او به دلايل مختلف از جمله کارشکنی نيروهای راست افراطی، نهادهای امنيتی و قوه قضائيه، خامنه ای و بيت او، روی زمين مانده است. از جمله شکستن فضای امنيتی، قانونيت بخشيدن به تشکل های صنفی و دمکراتيک، تامين حقوق شهروندان، تامين خواسته های کارگران و مزدبگيران.

برای انتخابات شوراهای شهر و روستا عده کثيری نام نويسیکرده اند و صلاحيت اکثر آن ها تائيد شده است. انتخابات شوراهای شهر و روستا فرصتی برای فعال سازی جامعه مدنی. انتخابات شوراها در مقایسه با سایر نهادهای انتخابی از فرایند بازتری برخوردار است و از این رو بیشتر بازتاب دهنده نظرات گروه های مختلف اجتماعی است.

شوراهای شهر و روستا در تعدادی از شهرها به کانون فساد و بندوبست تبديل شده اند. با اين وجود تشکیل این نهاد و تداوم آن به طور نسبی اثرات مثبتی بر کارکرد شهرداری ها و مدیریت شهری داشته است. در شوراها نزدیک به ۲۵۰ هزار نفر از شهروندان منتخب در اداره شهر و روستا نقش ايفاء می کنند که تجربه ای مهم در اداره شهر و روستا توسط مردم محل به حساب می آيد.

صف بندی ها در منطقه

در دهه گذشته عربستان، ترکيه و ايران به قدرت های منطقه ای تبديل شده و نقش آن ها در تحولات منطقه افزايش يافته است. هر يک از آن ها می کوشند مقام رهبری خاورمیانه را به دست آورند.  بعيد به نظر می رسد که در چشم انداز نزديک، يک کشور در منطقه آن چنان قدرتمند شود که اقتدار خود را بر کشورهای ديگر تحميل کند.

امريکا در دوره بوش پسر با سرنگونی صدام و طالبان دو دشمن جمهوری اسلامی را که در همسايگی ايران قرار داشتند، از ميان برداشت و زمينه را برای حضور قدرتمند رژيم ايران در منطقه فراهم آورد. قدرت گیری شیعیان در عراق برای جمهوری اسلامی آغاز فصلی نو در خاورمیانه و تغییر موازنه قدرت بود. جمهوری اسلامی با توجه به نفوذش در عراق، سوريه، لبنان، يمن و با در نظرداشت توان نظامی آن، به قدرت منطقه ای تبديل شده است. جمهوری اسلامی پايه گسترش نفوذ خود را عمدتا بر شيعی گری و شيعيان و دشمنی با اسرائيل گذاشته و از دولت ها و جريان های شيعی در کشورهای مختلف همه جانبه حمايت می کند.

گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه از جمله در عراق، کشورهای عربی و به ويژه عربستان سعودی و شيخ نشين ها را به شدت نگران کرده و بين جمهوری اسلامی و اين کشورها رقابت و چالش شديدی در منطقه پديد آمده است. جمهوری اسلامی و عربستان سعودی انبوهی از پرونده‌های گشوده و میدان‌های خصومت دارند. عراق، سوریه، لبنان، بحرین، یمن، سودان، افغانستان و فلسطین که هر کدام با درجات و به شکل‌های متفاوتی در چند سال اخیر به عرصه تقابل و رویارویی میان دو دولت تبدیل شده‌اند.

با اين صف بندی ها، رویاروئی در منطقه و در جهان اسلام میان دو جريان اصلی اسلامی ـ تسنن و تشيع ـ پديد آمده است. سنی ها در اکثریت هستند و بیش از ۷۰ درصد جامعه عرب را تشکیل می دهند. تنها کشور بزرگ تشیع، ایران است که درواقع عرب نیست. در جهان عرب، شیعیان تقریباً در همه جا پراکنده اند. چالش بين جمهوری اسلامی و عربستان با روياروئی تسنن و تشيع پيوند خورده است.

در سال های گذشته بنيادگرايان اسلامی و گروه های جهادی و به ويژه داعش به خطر بزرگ در منطقه تبديل شده  بودند. اما در يکسال گذشته داعش در عراق و سوريه شکست های سنگينی خورده و موقعيت آن به شدت تضعيف شده است. اما گروه‌های جهادی در پهنه وسیعی از خاورمیانه و شمال آفریقا سلاح به دست گرفته و می‌جنگند. خطر تروريسم و بنيادگرائی اسلامی در منطقه هنوز جدی است و زمينه را برای برخی همکاری ها بين دولت ها فراهم آورده است.

سياست دولت ترامپ نسبت به جمهوری اسلامی و  صف بندی ها در منطقه

با روی کارآمدن دونالد ترامپ، صف بندی های جديدی در خاورميانه در حال شکل گيری است. بعد از برجام تنش بين دو دولت ايران و امريکا به حداقل رسيده بود. اما با آغاز رياست جمهوری ترامپ، دو دولت وارد منازعه سنگينی شده اند. دولت ترامپ تحريم های تازه ای را وضع نموده و مجالس امريکا در صدد تصويب تحريم های بيشتری هستند. در امريکا کابينه جنگی سرکار است که جمهوری اسلامی را برهم زننده امنيت منطقه خاورميانه و بزرگترين حامی تروريسم می‌داند.

جمهوری اسلامی هم به تهديدهای دولت ترامپ با آزمايش موشک های بالستيک و مانورهای نظامی پاسخ داده است. برخورد دو دولت، تهديدها و اقدامات آن ها، فضای متشنج و نگران آوری به وجود آورده است. اگر اين فضا کنترل نشود، يک رويداد غيرمنتظره می تواند به روياروی نظامی بيانجامد. به احتمال زياد ترامپ همانند اوباما با خونسردی و تدبير عمل نخواهد کرد. به نظر نمی رسد که سناريو جنگ بين دو دولت در آینده قابل پیش بینی مطرح باشد.  اما فشارها بر جمهوری اسلامی افزايش خواهد يافت، تحريم های بيشتر  اعمال و در مناطقی که عمق استراتژی جمهوری اسلامی است درگيری سازمان داده خواهد شد. وضعيت “نه جنگ و نه صلح”، وضعيت شکننده ای است و يک پيش آمد غيرمنتظره و يا اقدامات تحريک آميز می تواند به روياروئی نظامی منجر گردد.

عليرغم طرح پاره کردن برجام در دوران تبليغات انتخاباتی توسط ترامپ، به نظر نمی رسد که برجام در کانون چالش بين دو دولت قرار گيرد. در دوره ترامپ فشار به جمهوری اسلامی افزايش خواهد يافت و به احتمال زياد آزمايش و پرتاب موشک های بالستيک در کانون چالش بين دو دولت قرار خواهد گرفت.

عربستان سعودی و جمهوری اسلامی درگير جنگ نيابتی در سوريه و يمن و در چالش سنگين در تعدادی از کشورهای عربی هستند. سران عربستان مخالف جدی سياست اوباما و برجام بودند. آن ها از پایان دوران اوباما و از روی کار آمدن ترامپ خوشحال اند. سران عربستان اظهار امیدواری می کنند که به کمک آمریکای ترامپ، ایران به درون مرزهای خود پس رانده شود. ترامپ عربستان را در ليست ٧ کشور قرار نداد، جنگ يمن را با جمهوری اسلامی گره زد و اين اطمينان را به دولت عربستان داد که واشنگتن حامی آن در مقابل رژيم ايران است. مناسبات دولت دست راستی نتانياهو در دوره اوباما به سردی گرائيده بود. اما با روی کار آمدن ترامپ اين مناسبات گرم شده و  نتانياهو پيشنهاد شکل دادن ائتلاف جهانی عليه جمهوری اسلامی را داده است.

می توان گفت که ائتلاف امريکا، عربستان و اسرائيل در حال شکل گيری عليه جمهوری اسلامی است. با شکل گيری چنين ائتلافی، جمهوری اسلامی تحت فشار سنگينی قرار خواهد گرفت. با اين حکومت ايران  هم چنان بر خصومت خود با امريکا و اسرائيل، سياست گسترش عمق استراتژيک در منطقه، آزمايش موشک های بالستيک و سپردن سياست های منطقه ای به دست سپاه و دخالت نظامی در سوريه و حمايت از رژيم جنايتکار اسد را ادامه می دهد.

با صف آرائی ائتلاف امريکا، عربستان و اسرائيل عليه جمهوری اسلامی و چالش حاد بين واشنگتن و تهران در ماه های گذشته، فضای متشنج و نگران کننده ای به وجود آمده است.

ارزیابی از وضعيت نيروهای جمهوريخواه و چشم اندازها

تشکيل اتحاد جمهوريخواهان اميد زيادی را بين بخش قابل توجهی از نيروهای جمهوريخواه آفريد. اين انتظار وجود داشت که اجا چتری برای گرد آمدن نيروهای جمهوريخواه باشد.

در دهه ٨٠ روند همکاری و نزديکی نيروهای جمهوريخواه شتاب گرفت. از درون اين روند، اتحاد جمهوريخواهان و جمهوريخواهان دمکرات و لائيک به وجود آمد. چند سال بعد جريان اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران (اپسدا) در امريکا پا گرفت. در آن دهه  ٩ جريان سياسی اپوزيسيون با هم همکاری داشتند و در مورد رويدادهای موضع سياسی مشترک اتخاذ می کردند. می توان گفت که روند همکاری و اتحاد بين جريان های جمهوری خواه غالب بود.

در دهه ٩٠ روند جدائی و فاصله گيری پيش رفت. تاکید بر اختلافات در بین گرایش های درون جمهوریخواهان برای بخشی از نیروها عمده شد. این روند به انشعاب در اجا منجر شد. ادامه کار نه جریان با مانع مواجه شد و عملا به همکاری خود خاتمه دادند. هر چند گفت و گوها و تلاش ها برای همگرائی و وحدت نیروهای جمهوریخواه ادامه یافت، اما همین هم با مشکل مواجه گشت. جريان منشعب از اجا يعنی سازمان جمهوری خواهان ایران (سجا) با جريان اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران وحدت کرد و همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشر در ایران (هجا) شکل گرفت، ولی این وحدت هم در همان گام نخست درجا زد. روند وحدت بين اجا و هجا علیرغم تصویب مجدد آن در همآیش ششم، در عمل پيش نرفت. در همان ماه های نخست بعد از تشکیل هجا، حتی فضای همکاری بین این دو جریان هم از بین رفت.

جمهوريخواهان دمکرات و لائيک هم نيرو از دست دادند و نقش و تاثیرشان بیش از پیش کاهش پيدا کرد.

در حال حاضر پراکندگی در صفوف نيروهای جمهوريخواهان حاکم است. تردیدی نیست که تداوم پراکندگی و گریز از همکاری ها، ميزان تاثيرگذاری نيروهای جمهوريخواه بر روندهای سياسی کشور  را محدودتر می کند.

سياست های ما

برجام

اتحاد جمهوريخواهان طی اعلاميه ای از اجرای برجام اظهار خشنودی کرد و این موفقیت را به همه دست اندرکاران توافق اتمی و مردم ايران تبريک گفت. کشور ما طی دهۀ گذشته همواره در معرض تحریم و تهدیدات مختلف، از جمله خطر جنگ قرار داشت. برجام اين خطر را رفع کرد و زمينه را برای برداشتن تحريم ها فراهم کرد. برجام دستآوردهائی قابل توجهی برای کشور ما داشت. اما مخالفین برجام در امریکا و نه تنها اجرای بخشی از تعهدات آن کشور در زمینه رفع تحریم ها را عملا معوق گذاشته اند بلکه در صددند تحریم های تازه ای را علیه کشور ما اعمال کنند. از سوی دیگر در جمهوری اسلامی ایران نیز مخالفین برجام عملا مانع از آن شده اند که رفع مناقشه هسته ای به بسط مناسبات ایران و ایالات متحده بیانجامد. این ممانعت، به ویژه تا وقتی آقای اوباما رئیس جمهور امریکا بود باعث فرصت سوزی ها و زیان های سنگین برای کشور شد .همايش اجا اجرای برجام را به سود مردم و به نفع منافع ملی کشور می داند و از آن حمايت می کند.

گشايش فضای سياسی

وعده های آقای روحانی مبنی بر شکستن فضای امنيتی، رفع حصر و تامين حقوق شهروندان تحقق نیافت و فضای امنیتی و اعمال فشار بر مخالفین و منتقدین با شدت ادامه دارد. حسنروحانی در مقابل اعدام ها و سرکوب فعالين سياسی و مدنی توسط ارگان های سرکوب سکوت کرد و تنها به انتشار حقوق شهروندی اکتفا نمود که جنبه اجرائی پيدا نکرد. بی قانونی، دستگیری فعالین سیاسی، فرهنگی، مدنی توسط ارگان های امنيتی، محاکمه آن ها در دادگاه های فرمايشی و صدور احکام سنگين، امنیت را از مردم ربوده است. فضای امنيتی به به محدود تر شدن و افت شدید فعاليت های کنش گران سياسی و مدنی انجاميده است. قوه قضائيه در سرکوب مخالفين و منتقدين نقش برجسته ای دارد. ما خواستار پايان دادن به فضای امنيتی، آزادی زندانيان سياسی و عقيدتی، برداشتن حصر رهبران جنبش سبز، توقف بازداشت مخالفين و منتقدين و تامین حقوق شهروندان هستيم.

تداوم اعدام ها 

بنا به گزارش سازمان عفو بین‌الملل، ایران به تنهایی ۵۵ درصد از کل اعدام‌های ثبت‌شده در جهان را در سال ٢٠١٦ به خود اختصاص داده است. اعدام ها در سال گذشته نسبت به سال قبل از آن کاهش یافته است. در سال ۲۰۱۶ دست‌کم ۵۶۷ نفر در ایران اعدام شدند، این رقم در سال ۲۰۱۵، ۹۷۷ نفر بود. ما مخالف صدور حکم اعدام هستيم و از “کمپين لغو گام به گام اعدام” حمايت می کنيم.

حقوق بشر

حقوق شهروندان در کشور ما به شدت نقض می شود. در طی دهه گذشته فعاليت عليه نقض حقوق بشر گسترش يافته است. ما تلاش‌ فعالان حقوق بشر را ارج می گذاريم و از فعاليت آن ها حمايت می کنيم. اجا برای لغو مجازات اعدام، دفاع از حقوق زنان و کودکان مبارزه کرده و بر آزادی عقیده، بیان، پوشش، سفر، انتخاب محل اقامت، تحصیل و آموزش و انتخاب شغل تاکيد دارد. کمیته حقوق بشر سازمان ملل و نماینده آن خانم عاصمه جهانگیر خواهان صدور مجوز برای مسافرت به ايران برای بررسی موارد نقض حقوق بشر، گفتگو با فعالين سياسی و مدنی و بازدید از زندان های کشور است. ما خواهان صدور مجوز برای او هستيم.

تامين حقوق قومی و مذهبی 

حقوق اقليت های قومی و مذهبی ـ به ويژه بهائی، دراویش و سنی ـ در جمهوری اسلامی به شدت نقض می شود. ما به برابری حقوق شهروندان بدون در نظر گرفتن تفاوت های قومی، زبانی، مذهبی و شيوه های زندگی فردی عقيده داريم. ما خواهان رفع  تضييقات نسبت به حقوق اقليت های قومی و مذهبی در زمينه  حقوق سياسی، فرهنگی و اجتماعی هستيم. عدم تمرکز قدرت و توزيع آن در چهارچوب تماميت ارضی عامل موثر در تامين امنيت کشور، تضمين حاکميت ملی و لازمه تامین دمکراسی در کشور ماست. ما خواهان آموزش زبان مادری در کنار زبان فارسی هستیم و از هر اقدامی که در اين زمينه صورت گيرد، استقبال می کنیم .

انتخابات آزاد 

اتحاد جمهوریخواهان ایران مناسب ترین راه رسیدن به آزادی و دمکراسی و تثبیت آن را برگزاری “انتخابات آزاد” می داند و بر گشايش فضای سیاسی و تامین آزادی های مدنی و سیاسی، آزادی فعاليت احزاب سياسی، آزادی مطبوعات و مبادله آزادانه اطلاعات به مثابۀ پیش شرط برگزاری انتخاباتی آزاد، سالم و عادلانه تأکید دارد. در جمهوری اسلامی مخالفين امکان کانديدا شدن در انتخابات را ندارند و حقوق شان نقض می شود. انتخابات در جمهوری اسلامی برای تنظیم مناسبات قدرت در درون آن و رقابت بين جريان های حکومتی است. با اين وجود در مقاطعی اين امکان فراهم می شود که مردم بتوانند مهر خود را برانتخابات بزنند و برنتيجه انتخابات تاثير بگذارند. از انتخابات ٧٦ جنبش اصلاح طلبی و از انتخابات ٨٨ جنبش سبز شکل گرفت که تاثيرات معينی بر تحولات سياسی کشور گذاشت. جنبش سبر حکومتگران را وادار کرد که در انتخابات سال ٩٢ و ٩٤ در آراء مردم دست نبرند. ما برحذف نظارت استصوابی، انتخابات آزاد و دمکراتيک و پذيرش رای آزادانه مردم، عدم مداخله و بی طرفی نهادهای حکومتی پای می فشاريم. انتخابات آزاد مطالبه فراگير و پوشش دهنده بخش بزرگی از نيروهای سياسی مخالف و منتقد است.

جنبش های اجتماعی 

جنبش های اجتماعی در تحولات سياسی و اجتماعی کشور نقش موثر دارند. طرد استبداد، تامین آزادی‌های سياسی و اجتماعی و استقرار دمکراسی در کشور، نیازمند کنشگری جنبش های اجتماعی است. ما از جنبش زنان، دانشجویان، کارگران، حقوق بشر، محيط زيست و اعتراضات به حق و دمکراتيک کارگران، زحمتکشان، بازنشستگان و پرستاران و از حق تشکل گروه‌های اجتماعی در تامین حقوق‌شان، پشتیبانی می کنيم.

معلمان و کارگران

ما خواهان آزادی همه معلمان زندانی، تعطيل بسیج دانش آموزی مدارس، فعاليت آزادانه کانون های صنفی معلمان، رسیدگی به مطالبات صنفی معلمان و بازنشستگان و در نظر گرفتن بیمه درمانی موثر و کار آمد برای معلمان و شاغلان مدارس هستيم. مدرسه باید برای همه فرزندان ملت رایگان باشد. اجا خواهان ایجاد تغییرات در کتب آموزشی از طریق شرکت دادن و نظارت معلمین و اساتید دانشگاه ها برای تدوین کتب درسی جدید که محتوی علمی داشته باشد، است. ما خواهان پايان دادن به دخالت دادن مذهب در امر آموزش هستيم.

ما خواهان قانونی شناختن سنديکاها و اتحاديه های مستقل کارگران، افزايش و پرداخت به موقع دستمزد کارگران، شموليت يافتن قانون کار به همه کارگران، ممنوعیت کار کودکان و لغو قرادادهای موقت در مشاغلی کە ماهیت مستمر دارند، ايجاد اشتغال، قرار گرفتن همه کارگران تحت پوشش تامین اجتماعی و آزادی کارگران زندانی هستيم

محيط زيست

وضعيت محيط زيست در کشور ما وخيم و  بحران خشکسالی و کم آبی فاجعه بار شده است. ما خواهان اقدامات همه جانبه و اختصاص بودجه ضرور برای غلبه بربحران خشکسالی و حفظ محيط زيست هستيم. لازم است با تدوین مقررات مقتضی و انجام اقدامات ضرور جلوی نابودی جنگل ها و مراتع، خشک شدن تالاب ها و درياچه ها گرفته شود، برای حل معضل ريزگردها و آلودگی هوا در شهرهای بزرگ بودجه لازم اختصاص داده شود و استفاده بهینه از انرژی و کاهش پخش مواد آلوده زا و بر پایه استانداردهای زیست محیطی تشویق و برنامه ریزی گردد. ماخواهان تخصيص بودجه ضرور در زمینه محیط زیست هستيم. لازم است از سازمان های مردم نهاد محیط زیست حمایت شود، صدا و سيما آگاهی های ضرور در زمینه محیط زیست را به مردم ارائه دهد و از امکانات و تجارب نهادهای وابسته به سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی محیط زیست بهره گرفته شود.

فساد، رانت خواری و نابسامانی اقتصادی

اقتصاد و معيشت مردم، مشکل بزرگ کشور ما است. فعاليت های اقتصاد شفاف نيست، به فساد و رانت خواری شديدأ آغشته است و وجود مافيای قدرت ـ ثروت، فعالیت‌های اقتصادی نهادهای وابسته به بيت ولی فقيه و حضور سپاه در اقتصاد، بزرگ‌ترين بليه اقتصاد کشور است. در کشور ما اقتصاد با سياست و قدرت درهم آميخته است. رشد اقتصادی در گرو اصلاحات ساختاری در اقتصاد است و اصلاحات ساختاری در اقتصاد هم به اصلاحات ساختار سياسی وابسته است.

برای بسامان کردن اقتصاد کشور، رهیافت‌های کوتاه مدت زير لازم است: برداشتن موانع در مقابل فعاليت بخش توليدی، اتخاذ سياست های ضرور برای سوق دادن سرمايه ها به سوی بخش توليدی، برنامه ريزی برای کاستن از وابستگی اقتصاد کشور به درآمد نفت، مبارزه جدی با فساد، شفاف سازی فعاليت های اقتصادی، جلب سرمايه های خارجی برای سرمايه گذاری در بخش های توليدی با در نظرداشت تامین امنیت شغلی و رفاهی کارگران و منافع ملی، کاهش بودجه ارگان های نظامی، امنيتی ـ اطلاعاتی، سازمان های تبليغاتی، کاهش و حذف بودجه اختصاصی مراکز مذهبی، وادار کردن بخش های اقتصادی تحت مسئوليت ولی فقيه به پرداخت ماليات (بنيادها، آستان قدس رضوی، …)، خلع ید روشمند از سپاه و بسيج در فعالیت‌های اقتصادی.

سازمانیابی جمهوریخواهان

ما برای سازمانیابی جمهوری خواهان دمکرات، آزاديخواه و عرفی حول جمهوریت تلاش می کنیم. هدف این تلاش ها بالا بردن درجه تاثیر نیروی جمهوریخواه دمکرات و سکولار در تحولات سیاسی آتی کشور برای تغییر  و تحول ساختار های سیاسی، فرهنگی، حقوقی، قضایی و قوانین تبعیض آمیز و غیر دموکراتیک است. در این راستا ما مذاکره با تمامی نیروها و تشکل های جمهوریخواهی را که در مبانی سیاسی با ما اشتراک نظر و همسوئی دارند، ضروری می دانیم. به باور ما همکاری عملی اين نیروها می تواند زمینه برای اتحاد وسيع جمهوری خواهان دمکرات، آزاديخواه و عرفی فراهم آورد.

ما با تاکید و پای بندی بر بیاینه “برای اتحاد جمهوری خواهان ایران” ـ بیانیه تاسیس اتحاد جمهوریخواهان ایران ـ و اصول مندرج درآن می کوشیم تا در داخل و خارج از کشور، با همه جمهوری خواهانی که طرفدار دمکراسی، جدائی دین از ساختار حکومت و روش های مسالمت آمیز مبارزه هستند، اتحادی گسترده برپا سازیم و با تمام نیروهایی که خواهان تقویت عناصری از جمهوریت و دمکراسی در نظام سیاسی کشورند، به همکاری و اتحاد عمل دست یابیم.

منطقه  و سياست خارجی 

ما از گفتگو و مذاکره برای پايان دادن به جنگ، استقرار صلح و ثبات در منطقه، از منطقه عاری از سلاح‌های هسته‌ای و شیمیائی، از تامين حقوق بشر، دمکراتیزاسیون و سکولاریزه کردن ساختارهای سیاسی و اجتماعی، از همزیستی و دوستی ادیان و باورهای انسان‌ها، همکاری های اقتصادی و سمت گيری برای ایجاد بازار مشترک و بهره‌گیری روشمند از ثروت نفت در خدمت رشد اقتصادی، رفاه و عدالت اجتماعی دفاع می کنيم.

سياست توسعه طلبانه قدرت های بزرگ و قدرت های منطقه، حمله نظامی و دامن زدن به جنگ داخلی، جنگ های نيابتی، تلاش برای کسب هژمونی از سوی اين و يا آن بازيگر منطقه، تلاش برای تحميل شيعی گری، وهابی گری، سلفی گری، نئوعثمانيسم ترکيه، طالبانيسم و میلیتاریزم دینی پاکستانی و خلافت داعشی برمنطقه، منطقه را به جنگ و بی ثباتی می کشاند. دمکراتيسم، حکومت های دمکراتيک، پذيرش منافع و حقوق کشورها، عدم دخالت در امور داخلی کشورها، پيشبرد سياست فقرزدائی و برنامه توسعه پايدار  می تواند چهره خاورميانه را دگرگون کند و بنيادگرائی را منزوی سازد.

کشور ما بعد از روی کار آمدن ترامپ در شرايط مخاطره آميز قرار گرفته است. روياروئی دولت ترامپ و جمهوری اسلامی می تواند به فاجعه بيانجامد. ما سياست های خصمانه دولت ترامپ نسبت به کشور ما را محکوم می کنيم. به نظر ما برای پرهيز از رودروئی با دولت ترامپ، لازم است که درمقابل سیاست های خصمانه دولت ترامپ با خویشتن داری و عقلانیت برخورد و از اقدامات تحريک آميز توسط جمهوری اسلامی اجتناب شود، سياست منطقه ای به دستگاه ديپلماسی کشور واگذار گردد، تنش زدائی مبنای سياست منطقه ای و بين المللی قرار گيرد و به جای فرياد شعار مرگ بر امريکا و مرگ بر اسرائيل، راه گفتگو و مذاکره در پيش گرفته شود. سياست گسترش “عمق استراتژيک” و حمايت از گروه های شيعه در کشورهای عربی، تنش آفرين و زمينه ساز جنگ است. اين سياست بايد کنار گذاشته شود.