مرگ سه داوطلب محیط زیست دیگر در آتش زاگرس
مختار، سیروان و بلال در آتش زاگرس گرفتار شدند. آنها از اعضای انجمن ژیوای پاوهاند که دیروز وقتی برای خاموشی آتش منطقه حفاظت شده «بوزین و مرخیل» رفته بودند. مختار خندانی جانش را از دست داد و هنوز از دو نفر دیگر سیروان، بلال خبری نیست.
مختار دو روز قبل با «شهروند» از آتشهای پیدرپی جنگلهای زاگرس، از بلوطها و بنههای سوخته گفته بود؛ از اینکه انجمن ژیوای با ١٢ دمنده و بیشمار شاخهتر به دل آتش میزند. از این گفته بود که نیروهای سازمان محیط زیست و سازمان جنگلها تعدادشان زیاد نیست و در نبود آنها، دوستداران طبیعت بیترس از آتش به دل حادثه میروند. البرز زارعی هم ٣٠ خرداد، جانش را از دست داد. او از کوهنوردان انجمن کوهنوردی زاگرس و از اعضای فعال تشکل زیستمحیطی سبزگامان کهگیلویه و بویراحمد بود که در آتش کوه دیل گچساران سوخت.
دوستداران محیط زیست دلشان از سوختن مختار و البرز سوخته است. اولین بار نیست. سوم شهریور دو سال پیش، شریف باجور فعال محیط زیست و از اعضای انجمن سبز چیا، به همراه امید حسینزاده، محمد پژوهی و رحمت حکیمینیا در آتش جنگلهای روستای پیله و سلسی مریوان کشته شدند.
زبانههای آتش در ارتفاعات «بوزین و مرخیل» چنان قد کشیدهاند که هیچ دمنده و شاخهتری نمیتواند حریفشان باشد. بعد از چندین ساعت خاموشی آتش در این منطقه حفاظت شده، شعلهها دوباره از صبح دیروز در جان طبیعت نشستهاند. آتش از بامداد پنجشنبه آغاز شده و با وجود چندبار خاموشی، هنوز درحال سوزاندن است. برآوردهای اولیه میگوید بیش از ۵۰۰ هکتار از مراتع و جنگلهای منطقه حفاظتشده بوزین و مرخیل، جایی بین پاوه و جوانرود، سوخته و خاکستر شده است. معلوم نیست که با هر خاموشی، آتش دوبارهای روی زمین سوخته مینشیند اما این زمزمه شنیده میشود که احتمال دارد نارضایتی از روند برداشت سقز، دلیل آتشسوزی باشد.
آتشسوزی «بوزین و مرخیل» صبح دیروز دوباره شروع شد. دوباره یعنی پس از ٧٢ساعت سوختن درختان و مراتع و پس از چندین مرتبه تلاش برای خاموشی. عطاالله قادری، رئیس اداره محیطزیست شهرستان جوانرود میگوید شعلهها چنان بلندند که دیگر کار از کار گذشته است. نفرات بسیاری از گروههای مختلف امدادی، دوستداران طبیعت، محیطبانان و نیروهای منابع طبیعی، همه برای نجات طبیعت به بلندیها رفتهاند اما چطور میشود مقابل هیأت عظیم آتش ایستاد؟ «آتش در دو نقطه شروع شده و دیگر غیرقابل کنترل است. چنان مهیب شده که از عهده نیروی انسانی خارج است. نیروها با خودشان چه دارند؟ دمنده و شاخ و برگ تر، مثل همیشه.»
شعلههای «سرسوروان» ساعت ١١ ظهر شنبه خاموشِ خاموش شد اما از ٩ شب دوباره گُر گرفت. آتش ژاله هم مهار شده بود و صبح دیروز (یکشنبه) بار دیگر جان گرفت. قادری میگوید امیدی نیست: «نیروهای امدادی آنجا هستند اما آنها هم امیدی به خاموشی این آتش ندارند. این منطقه سختگذر است. باد شدیدی میآید. شیبش آنقدر تند است که آدم نمیتواند خودش را روی دوپا نگه دارد. درختان کهنسال بسیاری سوختهاند. ما امیدمان را از دست دادهایم. دیگر حتی بالگرد آبپاش هم نمیتواند کمکی کند. تنها به این امیدواریم که آتش جایی به رودی برسد و سد راهش باشد.»
قادری در جنگلهای سوخته مار، سنجاب و خرگوشهای سوخته دیده و شنیده که کل و بزها از آتش گریختهاند.
این آتش از کجا آمد؟
بنه، بلوط و زالزالک پوشش قالب این منطقه است. ٥٠٠ هکتار جنگل و
مرتعی که این درختان را در خود داشته، سوختهاند. این آتش از کجا آمد که خاموش
نمیشود؟ رئیس اداره محیطزیست شهرستان جوانرود میگوید درختان کهنسال سوخته در
دلشان آتش دارند و میتوانند گیاهان دیگر را زغال کنند. «هنوز دلیل آتشسوزی
معلوم نیست. دیروز در منطقهای بودم که برای برداشت صمغ به یک طایفه اجاره داده
شده بود. معیشتشان در خطر بود و با هرچه در توان داشتند، به کمک ما آمده بودند.»
مختار خندانی، از فعالان محیطزیستی که برای اطفای حریق به مناطق سوخته رفته، هم میگوید: «هر منطقهای آتش میگرفت، دوباره بچهها مشغول کار میشدند و دوباره آتش دیگری میدیدند. ما آتش را سهبار خاموش کردیم اما باز هم از نقاط مختلف خبر میرسید که آتش درجایی شروع شده.»
خندانی معتقد است اختلافات میان عشایر باعث شده آنجا را آتش بزنند. «سقزگیری از بنه، از زمان قدیم میان مردم بومی رسم بود اما امروز استفاده از درختان، تجاری شده است. منابع طبیعی منطقه را برای بهرهبرداری به مردم بومی اجاره میدهد اما پای واسطههایی به میان آمده که منطقه را به قیمت چندبرابر از نفر اول تحویل میگیرند و آنقدر از درخت برداشت میکنند که بیجان میشود.»
یک منبع آگاه در اداره منابع طبیعی پاوه، دلیل تکرار آتشسوزی در این مناطق را شرایط خاص مناطق مرزی و مسائل اقتصادی میداند. «خواسته ما این است که اگر مانوری هم درحال برگزاری است، نیروهای آتشنشانی و یگان منابع طبیعی هم حضور داشته باشند تا درصورت وقوع حادثه به سرعت وارد عمل شوند.»
او دلیل معیشتی آتشسوزی را هم اینطور تشریح میکند: «سالیان سال است که عشایر مناطق مرزی به بهرهبرداری از جنگل وابستهاند. وقتی استفاده از منابع طبیعت بدون هیچ دلیلی برای آنها قطع میشود، باعث نارضایتی است. آنها هم میدانند بنهای که هرسال شیرهاش گرفته میشود، دیگر قدرت صمغدهی ندارد اما میگویند ما هم گرسنهایم. میپرسند زندگی درخت مهم است یا ما آدمها؟ اختلافات طایفهای بر سر اینکه چرا صمغگیری آزاد نمیشود، باعث مناقشاتی میشود و سبب میشود کسی سامان عرفی درختان را آتش بزند تا رقیب نتواند بهرهبرداری کند.»
ماجرای سقز و اختلافات
روز شنبه خبر آمد که مجوز بهرهبرداری از درختان بنه در استان صادر
شده است. درختان بنه در سطح ۲۰۰هزارهکتار
از عرصههای منابع طبیعی پراکنش دارند و موضوع بهرهبرداری از آنها در جلسه اداره
منابع طبیعی پاوه، «با توجه به مشکلات عدیده ازجمله مسأله بیکاری مردم در این
ایام شیوع بیماری کرونا و وابستگی تعداد زیادی از خانوارها به جهت تأمین معیشت،
حضور بهرهبرداران در عرصه و پیشگیری از حریق در جنگلها» بررسی شد. نتیجه اینکه
با کسب تکلیف از شورایعالی جنگل سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، موافقت
بهرهبرداری در سال ۱۳۹۹
کسب و قرار شد شرایط عقد قرارداد به اطلاع مردم غرب کرمانشاه برسد.
ماشالله کولانی، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کرمانشاه به ایرنا گفته است که این مجوز برای برداشت سقز از سطح ۲۰۰هزار هکتار از جنگلهای استان که پراکنش بنه در آنها مطلوب است، صادر شده است. آخرین برداشت سقز در سال ٩٧ انجام شد و سال٩٨ زمان استراحت بنهها بود. در سال ٩٧، ۴۵ تن سقز در استان به دست آمد که نیمی از آن در داخل کشور مصرف شد و نیم دیگر به کشورهای اروپایی و حاشیه خلیجفارس صادر شد.
پیام حسنزاده، مدیرعامل انجمن ژیوای پاوه معتقد است که برداشت صمغ از درختان بیرویه و رقابت و نارضایتی باعث چند مورد آتشسوزی شده است. از نگاه او، ناآگاهی درباره طبیعت و محیطزیست باعث شده درختها و زمینها و آب به چشم وسیلهای دیده شوند که فقط باید سوددهی کنند و اگر به رقیبان سود رساندند، بهتر است از بین بروند. «در این چند روز متوجه شدیم سامان عرفی که برای بهرهبرداری درنظر گرفتهاند، مشکلاتی دارد و شرایط آن در شهرستانهای مختلف فرق میکند و امکان شرکت همه وجود ندارد. چند روز پیش سامان یکی از شهرستانها به هر دلیلی غیرفعال بود و عدهای نتوانستند برای بهرهبرداری ثبتنام کنند و باعث اعتراض شد. اطلاعرسانی هم درست نبود. آنها معترض شدند و آتش زدند.»
او هم از مشاهداتی میگوید که نشان میدهد این زمینها چندبرابر قیمت واگذاری منابع طبیعی، به افراد غیربومی داده میشود: «آنها حتی اگر آتش هم نزنند، دارند شیره جان درختان را بدون مهلتی برای نفسکشیدن میگیرند. نهایتا پول برداشت محصول به جیب کسی میرود که بعد از دهیاریها یا با دلالها و واسطههایی که بعد از دهیاری پیدا میشود، این امتیاز را خریداری کرده است.»
اقبال جعفری، کارشناس ارشد امور جنگل منابع طبیعی شهرستان پاوه هم معتقد است اگر بهرهبرداری از بنه آزاد باشد، مردم احساس مسئولیت بیشتری به طبیعت دارند. او البته میگوید، نمیتوان درباره دلیل آتشسوزی مطمئن بود اما وقوع آتشسوزی به دلیل این اختلافات را رد نمیکند: «گاهی خطاهای انسانی غیرعمد و گاهی مناقشاتی درباره بهرهبرداری از درختان به آتشسوزی منابع طبیعی منجر میشود.»
جعفری توضیح میدهد که هرکدام از مراتع، یک مالک عرفی دارد و برای بهرهبرداری از مراتع به آنها مجوز داده میشود: «ما برای هر سامان طرحی تعریف کردهایم؛ بهطور مثال از ٨٩ مراتع مختلف برای برداشت سقز به صورت میدانی شمارش شده و قابلیت بهرهبرداری و نرخ بهره مالکانه آنها تعریف شده است؛ مثلا اگر امروز نرخ هر کیلو سقز در حدود ٢٠٠هزار تومان درنظر بگیریم، ١٠ تا ١٥درصد آن نرخ بهره مالکانه محاسبه میشود.»
اینطور که او میگوید، امتیاز سامانی که بهرهبرداری یک تن صمغ از آن پیشبینی میشود، به کسی که در آن مرتع نوبت داشته باشد، فروخته میشود. آن فرد میتواند یک طایفه، خانواده یا گروه باشد و بعد بین آنها تقسیم شود. آن طایفه، خانواده یا شخص به واسطه شورای محل به منابع طبیعی معرفی میشود و با آنها قرارداد بسته میشود، هزینه آن به خزانه دولت واریز میشود و بهرهبرداری تحت نظارت انجام میگیرد.
پاسخ بنهها به برداشت سقز
در پژوهشی با عنوان «پاسخ درختان بنه به برداشت سقز» که سال٩٥ در
شماره چهارم نشریه پژوهشهای علوم و فناوری چوب و جنگل منتشر شده، آمده: در روش
سنتی برداشت سقز، در پوست تنه و شاخههای اصلی درختان بنه با قطر برابر سینه بیش
از ٢٠سانتیمتر، تعداد زیادی شیار ایجاد میشود و شیرابههای تراوششده در کاسههای
گلی جمعآوری میشود. این کار، با اعمال تناوب ٤-٣ساله توسط روستاییان جنگلنشین
انجام میشود و در هر نوبت بهرهبرداری بهطور متوسط از هر درخت، ٢٨٧گرم شیره سقز
استخراج میشود.
دفتر بهرهبرداری سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری از سال ٦٤ برداشت سقز از بنهها را آغاز کرده و این تحقیق که در جوانرود انجام شده، نتیجه میگیرد که اگرچه برداشت سقز یک منبع مهم معیشتی برای ساکنان محلی در زاگرس شمالی است اما روش سنتی بهرهبرداری از نظر اکولوژیکی و اقتصادی ناکارآمد است.
جعفری، کارشناس امور جنگل منابع طبیعی پاوه میگوید این صمغ هم در ایران فرآوری نمیشود و از طریق عراق به ترکیه صادر میشود؛ هم با مجوز و هم به صورت قاچاق. «برداشت سقز اگر به صورت اصولی باشد، صدمهای به درخت نمیزند. باید به درخت زخمی زد که به لایه آوندهای آببر برسد و شیره در ظرفهای سفالی بریزد؛ ١٠ زخم سطحی و اصولی کارگر است و در کنارش میتوان کارهای پرورشی برای درخت انجام داد. اگر اصولی باشد و توانایی را بسنجیم، آسیبی نمیزند. اما ممکن است بعضی بگویند حالا که نوبت آنها شده، سود بیشتری بخواهند و به درخت هم رحم نکنند. ما موافق زخمزدن به درخت نیستیم اما برای معیشت منطقه مجبوریم.»
او معتقد است اگر امسال زودتر آزادسازی بهرهبرداری اعلام میشد، نارضایتی کمتر بود. «در گذشته هرساله این واگذاری انجام میشد، سالهای ٨٩ تا ٩٣ هرسال و هرسال. این بهرهبرداری درخت را ضعیف میکند و خود بومیان هم میدانند. بعد از آن یکسال درمیان بود و سال ٩٩ وقت بهرهبرداری شد.»
شهروند / مهتاب جودکی