شکایت های حیرت انگیز مجلس از دولت
شکایت مجلس از رییس هیات دولت به قوهقضاییه، هم حیرتانگیز است، هم بیسابقه و هم از نظر سیاسی دارای تبعات تاملبرانگیز. حیرتانگیز است چون حسب قانون اساسی، قوهمجریه به مجلس باید پاسخگو باشد. اگر مجلس ایرادی در کار قوهمجریه ببیند وزیر مربوطه و در سطح بالاتر شخص رییسجمهوری را به مجلس برای ادای توضیحات احضار میکند و در صورتی که مجلس از ادای توضیحات رییس قوهمجریه راضی نشود کار به استیضاح میکشد. به بیان غیرحقوقی مجلس میتواند از رییس هیات دولت حساب و کتاب بکشد، به کارش نظارت اعمال کند و در نهایت اگر از عملکرد وی رضایت نداشته باشد او را کنار بگذارد. اینکه مجلس از رییسجمهوری به قوهقضاییه شکایت کرده یعنی در عمل و در اجرا، خودش را ناتوان دیده که عارض وی شود و از قوهقضاییه تقاضای دادخواهی میکند. بیسابقه است چون در گذشته از وزیر، یا یکی دیگر از مدیران اجرایی یا یک دستگاه اجرایی به سازمان بازرسی یا سایر زیرمجموعههای قوهقضاییه طرح دعوای حقوقی کردهاند، اما از شخص رییس هیات دولت تاکنون بهصورت عملی و واقعی اتفاق نیفتاده است. پس کمترین پرسش حقوقی که مطرح میشود آن است که آیا شکایت از محمود احمدینژاد است یا از رییس قوهمجریه؟ اما مهمترین تبعات این شکایت، در بخش سیاسی آن است. مهم نیست که قوهقضاییه در عمل چه ترتیبی را اتخاذ کند بلکه مهم آن است که اختلاف میان دو قوه آنقدر و آنچنان بالا گرفته که کار دیگر از راهحلهای «کدخدامنشی»، «حکمیت»، «مصالحه» و «توافق» گذشته و به جایی رسیده که قانون باید تعیین تکلیف کند. در واقع، اگر کسی آمار آنچه را که مجلس «تخلفات» شکایتهای حیرتانگیز مجلس دولت نامیده تهیه میکرد به عدد بالایی میرسید. کمتر هفتهای میگذرد که رییس مجلس، رییس مرکز پژوهشهای مجلس، یکی از اعضای هیاترییسه مجلس یا یکی از مسوولان کمیسیونهای مختلف مجلس سخنی در باب تخلف رییس هیات دولت بر زبان نیاورد. از برداشتهای غیرقانونی از حسابهای مختلف گرفته، تا عدم واریز به حسابهای مختلف، از اقداماتی خلاف مصوبات مجلس، تا این حساب و آن حساب کردن و سایر اشکال دیگر تخلفات. جالب است که رییس دولت هم انگارنهانگار که آن اعتراض یا اعلام تخلف نسبت به عملکرد وی بوده و اصلا زحمت اینکه پاسخی بدهد را هم به خود نمیدهد. بهراستی چرا چنین شده؟ چرا مجلس اینقدر در برابر قوهمجریه احساس ضعف و ناتوانی میکند؟ چرا وضعیتی شده که اساسا رییس هیات دولت قوهمقننه را جدی نمیگیرد؟ آیا اشکال در شیوه مدیریت اجرایی رییس دولت است یا مشکل در جای دیگری است؟ نکته آن است که هر پاسخی برای این پرسشها در نظر بگیریم، این واقعیت تلخ را نمیتوان نادیده گرفت که به قول قدیمیها «از ماست که بر ماست»؛ شکل و شیوه و نوع برخورد و تعامل مجلس از همان ابتدا با دولت بهگونهای بود که کار را به اینجا کشانده. در آن دوران طولانی ماهعسل میان اصولگرایان و احمدی نژاد که از تیر ۸۴ شروع شد و تا اردیبهشت سال گذشته تداوم یافت، مجلس همه تخممرغهایش را در سبد آقای احمدینژاد گذاشت و با همه توان از وی حمایت کرد. اما اگر آن روزهایی که مجلس دولت را بر عرش اعلا برده بود، اندکی اندازه نگه میداشت و مجالی هم به سخنان منتقدان وی میداد، امروز مجبور نمیشد که فریاد انتقاد از تخلفات دولت برکشد.
منبع: روزنامه شرق