گفتگو در باره منشور اتحاد جمهوریخواهان ایران، در سالگرد انتشار آن
سال از انتشار منشور جمهوری میگذرد. این منشور که سیزده سال پس از فروپاشی دیوار برلین و امپراطوری شوروی، در 1100 کلمه و به امضای 1100 نفرمنتشر شد، بیانگر یک نقطه عطف و یک چرخش بزرگ گفتمانی و ریزش دیوار های فکری در حیات اپوزیسیون دموکرات ج.ا. بود.
امضا کندگان منشور از شاخه های مختلف چپ، ملی و مذهبی ، با انتشار این سند، پایان سلطه افکار تمامیت خواهانه بر سپهر اندیشه سیاسی اپوزیسیون و گشوده شدن افق های لیبرال -دموکرات و سوسیال-دموکراتیک در این سپهررا نوید دادند. منشورکه در میانه دولت دوم خاتمی انتشار یافت، بااعلام ” بن بست اصلاحات” ، ولايت فقيه و نهادهای وابسته به آن را بزرگترين مانع در راه استقرار مردمسالاری و ثبات و پيشرفت کشور دانست ، هدف راهبردی خود را تغییر قانون اساسی عنوان نمود و استراتژی عقب راندن اقتدارگرایان از طریق هـمگامی و هـمآهنگی افراد و نيروهای آزادی خواه و ايـجاد يک جنبش وسيع دمکراتيک ، دستيابی به آزاديهای سياسی، برگزاری انتخابات آزاد و در نهايت مراجعه به آراء عـمومی برای تغيير قانون اساسی و گذار به دمکراسی را تدوین نمود و در ده بند سیمای کلی ایران مطلوب خود را ترسیم کرد.
صحت عموم احکام و ارزیابی های منشور جمهوری، در طول ۲۱ سال گذشته در کوران عمل، در جنبش سبز و جنبش های پس از آن و بویژه در جنبش زن-زندگی-آزادی به اثبات رسیده اند. منشور جمهوری اما نتوانست از ترکش های سه گسل بزرگ اطراف خود در امان بماند. در حالی که نگاه منشور، عمیقا ” داخل-محور” بود، ناکامی در حضور موثر در حیات سیاسی داخل کشور، جمهوریخواهان را که همگی ساکن خارج از کشور بودند، در تنگنا قرار داد. از جمله به دلیل همین تنگنا، از سویی گرایش به نفی احکام منشور و حمایت یک جانبه از اصلاح طلبان دوم خردادی به عنوان تنها گزینه ” نگاه به داخل” به میدان آمد و از سوی دیگر تجدید نظر در اصل ” جمهوریخواهی ” ، به امید دستیابی به تفاهم با غیر جمهوریخواهان و تاثیرگزاری بر عملکرد لینک های خارجی، امکان بروز یافت.
اتحاد جمهوریخواهان ایران که پس از اجلاس بی نظیر و بزرگ برلین بر پایه منشور جمهوری تشکیل شده بود ، تشکیلات خود را ، نه حزب و نه جبهه، بلکه تشکل افراد ، فارغ از تعلقات حزبی و گروهی آنها تعریف کرد. این تعریف اما نمی توانست از فعالیت متشکل و گروهی، تشکل های موجود در آن جلوگیری کند و امکان کافی برای حضور مطمین افراد مستقل را ایجاد نماید. این چالش تشکیلاتی هم به دو گسل قبلی افزوده گشت و رهبری اجا را در شرایط دشواری قرار داد و اجا نتوانست از تنگنا های ناشی از آن به سلامت عبور کند.
منشور جمهوری که بیانگر آن نقطه عطف بزرگ بود، طبعا به مرور زمان کمبود های خود را آشکار کرد. جهانی شدن و انقلاب بزرگ اطلاعاتی، بازتاب روشنی در منشور ندارند. دو جنبش بزرگ سبز و زن-زندگی- آزادی، و جنبش های کوچک و بزرگ دیگری که در این سالها اتفاق افتاده اند، دستاورد های مهم راهبردی دارند که منطقا باید به منشور افزوده گردند. منشور به محیط زیست بهای لازم را نداده است، به هم میهنان افغانی الاصل و میلیون ها مهاجر افغانستانی بی اعتناست. در مورد ضرورت پایان دادن به آمریکا ستیزی و دشمنی با اسراِییل شفاف نیست و بر ضرورت عادی سازی رابطه با این دو کشور بطور مشخص مکث نکرده است و به ستم به گرو ههای جنسی و جنسیتی به اندازه کافی نپرداخته است.
به این کمبود ها هم در این گفتگو به تفصیل بیشتر پرداخته ام.
احمد پورمندی
گفتگو از اکبر کرمی