نقش کم‌سابقه اعراب اسرائیل در انتخابات کنست

اعراب اسرائیل بر خلاف دهه‌های گذشته این بار با فهرستی واحد وارد انتخابات شده‌اند. تقویت حضور آنها در پارلمان اسرائیل (کنست) می‌تواند شانس به قدرت‌رسیدن جبهه مخالف نتانیاهو را تقویت کند. رویکرد این دولت در برابر توافق هسته‌ای با ایران همکاری با آمریکاست.

انتخابات پارلمانی اسرائیل روز سه شنبه ۱۷ مارس (۲۶ اسفند) برگزار می‌شود. تفاوت نسبی این دور از انتخابات با انتخابات‌های پیشین در این است که مسائل امنیتی که عمدتا بر مناقشه با فلسطینی‌ها و خطر برنامه هسته‌ای ایران متمرکز بوده نقش کم‌رنگی در دغدغه‌های عمومی دارند و بیشتر مسائل معیشتی و اقتصادی (گرانی و تورم و به خصوص افزایش سرسام‌آور بهای اجاره‌ها) است که موضوع کارزارهای انتخاباتی است. از همین رو، هم تمرکز شدید و بعضا «دل‌زننده» بنیامین نتانیاهو و حزب لیکود او بر «خطر ایران» و هم انتشار برخی اخبار در باره سوءاستفاده خانواده نتانیاهو از امکانات دولتی، پیروزی او و حزبش در انتخابات را تا حدودی با علامت سوال روبرو کرده‌اند.

این در حالی است که سه ماه پیش که نتانیاهو با بیرون‌کردن دو حزب کوچک از دولت، انتخابات پیش‌رس را مطرح کرد، محبوبیت او در نظرسنجی‌ها بالا بود و پیروزی حزب لیکود امری تقریبا قطعی به شمار می‌رفت. دو حزب یادشده مخالف تصویب قانونی برای تقویت هویت یهودی دولت به ضرر اعراب اسرائیل و نیز مخالف کمک بیشتر به ایجاد خانه‌های مسکونی در مناطق اشغالی بودند.

نظرسنجی‌ها در حال حاضر یا ائتلاف راست به رهبری لیکود را همتراز با ائتلاف «اتحاد صهیونیستی» مرکب از حزب کارگر به رهبری اسحاق هرتسوگ و حزب هاتنوعا (جنبش) به رهبری خانم زیپی لیونی نشان می‌دهند یا ائتلاف دوم را کمی جلوتر از اتئلاف اول.

(در مورد احزاب اسرائیل بیشتر بخوانید)

(مجموعه مطالبی در مورد انتخابات اسرائیل را اینجا بخوانید)

نقش متفاوت‌شده اعراب اسرائیلی

فاکتوری که در این انتخابات تا حدود زیادی متفاوت از دوره‌های قبل است و می‌تواند احتمال به قدرت رسیدن «اتحاد صهیونیستی» را تا حدی افزایش دهد، نقش اعراب فلسطینی اسرائیل است که بیست درصد جمیعت این کشور را تشکیل می‌دهند.

۲۰ کرسی از ۱۲۰ کرسی مجلس اسرائیل به طور بالقوه به اعراب اختصاص دارد، ولی در سال‌های گذشته در کنار تحریم انتخابات از سوی بخش عمده‌ای از اعراب اسرائیل، اختلاف و پراکندگی میان احزاب و دسته‌جات سیاسی آنها و عدم شرکت در انتخابات با لیست واحد هم، کمتر امکان استفاده از این ظرفیت را در پارلمان برایشان فراهم کرده بود. به عبارتی احزاب چپ، اسلامی، ملی‌گرا و فمینیستی در میان اعراب کمتر تمایل به اتحاد و ارائه لیست واحد برای انتخابات داشته‌اند. از همین رو مثلا در دوره قبلی پارلمان، اعراب تنها یازده کرسی را صاحب بودند.

اما احزاب عرب در انتخابات روز سه‌شنبه با لیستی واحد («فهرست متحد») وارد صحنه می‌شوند. علت این اتحاد تا حدودی اجبار است. بر خلاف انتخابات گذشته، حد نصاب رای برای ورود به مجلس این بار نه ۲ درصد که ۳.۲۵ درصد است و اکثر احزاب عرب اسرائیل بیم دارند که به تنهایی نتوانند از این سد عبور کنند.

افزایش شانس اعراب اسرائیلی در کسب کرسی‌های بیشتر البته صرفا به ارائه لیست واحد انتخاباتی از سوی آنها بر نمی‌گردد. آنها همچنین تلاش کرده‌اند که با جامعه یهودی اسرائیل نیز تماس بیشتری برقرار کنند و شعارهای انتخاباتی‌اشان را طوری تنظیم کنند که به خصوص دغدغه‌های اقتصادی یهودیان اسرائیل را نیز بازتاب دهد.

واردکردن برخی چهره‌های یهودی در «فهرست متحد» و تبلیغات انتخاباتی به زبان عبری نیز از دیگر تدبیرهای جدید اعراب برای افزایش بخت کسب کرسی‌های بیشتری در مجلس است. نامزدهای «فهرست متحد» حتی کوشیده‌اند که در مورد تبعیض علیه اعراب در جامعه اسرائیل یا اشغالگری اسرائیل در مناطق فلسطینی موضع رادیکالی اتخاذ نکنند.

سرگردان میان دو هویت

یک عرب اسرائیلی طرفدار نتانیاهو
یک عرب اسرائیلی طرفدار نتانیاهو

اعراب اسرائیلی که یک پنجم جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند، در مجموع در دهه‌های گذشته به لحاظ هویتی وضعیت متناقضی داشته‌اند. در واقع، از زمان تاسیس اسرائیل این سوال که موضع تو نسبت به دولت اسرائیل چیست سوالی حساس و مناقشه‌انگیز در میان اعراب اسرائیلی بوده است. آنها از یک سو خود را «فلسطینی‌» می‌‌دانند و نمی‌توانند در برابر رنج و مشکلات هم‌تبارانشان در مناطق اشغالی غزه و ساحل غربی رود اردن بی‌تفاوت باشند و از سوی دیگر روز به روز با جامعه اسرائیل بیشتر در می‌آمیزند، زبان عبری را فرا می‌گیرند و از فواید تابعیت اسرائیلی خود و پاسپورت آن استفاده می‌کنند.

به خصوص قشر میانه‌ای که در میان عرب‌های اسرائیل رو به رشد است، روز به روز از جذب شدن در جامعه اسرائیل سود بیشتری می‌برد و رفع تبعیض‌ها را هم از طریق مشارکت در صحنه سیاسی ممکن‌تر می‌داند تا برکناری و تحریم چنین مشارکت‌هایی.

رشد همین درک و دریافت، در کنار شراکت با «فهرست متحد» در انتخابات پیش‌رو موضع آن دسته از اعراب را که همواره با استناد به اشغالگری اسرائیل بر تحریم انتخابات تاکید داشته‌اند ضعیف‌تر کرده است. در انتخابات قبلی در سال ۲۰۱۳ تنها ۵۰ درصد اعراب صاحب حق رای در پای صندوق‌های رای حاضر شدند. این بار نظرسنجی‌ها از شراکت ۷۰ درصدی آنها خبر می‌دهند. البته یک تصمیم اخیر فهرست متحد تا حدودی اثری منفی بر بخشی از آرای آن‌ها خواهد داشت.

این فهرست به خاطر رعایت دیدگاه بخشی از فلسطینی‌ها که همچنان حاضر به ائتلاف با احزاب اسرائیلی (صهیونیستی) نیستند از قبول پیشنهاد حزب چپ‌گرای اسرائیلی مرتص بر سر اتحاد در مورد «آرای ضایع‌شده» سرباز ‌زد. این امتناع احتمالا اثرات مثبت تبلیغی خوبی برای جذب آن دسته از اسرائیلی‌هایی که با فهرست متحد احساس همبستگی و نزدیکی دارند نمی‌گذارد.

شرکت در دولت نه، حمایت آری

بنا بر قانون انتخابات اسرائیل، کل رای ماخوذه را بر تعداد کرسی‌های مجلس تقسیم می‌کنند و کرسی‌ها را بر اساس نتیجه میان احزابی که ورای حد نصاب (۳.۲۵ درصد آرا) رای آورده باشند توزیع می‌کنند. در چنین حالتی ممکن است بخشی از آرای این یا آن حزب و فهرست به هدر رود. برای مثال اگر هر کرسی به صد رای برسد، حزبی که ۳۵۰ رای آورده تنها سه کرسی را صاحب خواهد شد و ۵۰ رایش به هدر خواهد رفت. در چنین حالتی احزاب یا فهرست‌ها می‌توانند بر سر این آرای هدر رفته خود ائتلاف کنند و به کرسی‌های مشترک دست یابند. اما فهرست متحد حاضر نشد با حزب چپ‌گرای اسرائیل، مرتص، وارد چنین ائتلاف موضوعی شود.

با این همه، اگر پیش‌بینی‌ها جنبه واقعی پیدا کند، اعراب دستکم ۱۵ کرسی کنست را از آن خود می‌کنند و به این ترتیب حتی ممکن است بتوانند در تشکیل دولت آتی اثر گذار باشند. البته نه خود آنها هنوز حاضرند در دولتی که «اشغال فلسطین» را پایان نداده شرکت کنند و نه احزاب یهودی حاضر به ائتلاف رسمی با آنها هستند. از همین رو، نقش نمایندگان عرب احتمالا این خواهد بود که اگر «اتحاد صهیونیستی» دولت اقلیت تشکیل دهد با حمایت غیرمستقیم از آن زمینه‌های کارش را فراهم کنند و نگذارند که جناح مقابل آن را سرنگون کند.

در فاصله میان ۱۹۹۳تا ۱۹۹۵ نمایندگان اعراب اسرائیلی در کنست چنین نقشی را ایفا کردند. در آن زمان ائتلافی به رهبری حزب کارگر به رهبری اسحاق رابین در اسرائیل زمام امور را در دست داشت و قرارداد معروف اسلو با فلسطینی‌ها حاصل همان دوران است.

گزینه‌ها برای حل مسئله فلسطین

زیپی لیونی و اسحاق هرتسوگ
زیپی لیونی و اسحاق هرتسوگ رهبران “اتحاد صهیونیستی”

البته دولت «اتحاد صهیونیستی» احتمالا از اکثریت لازم در کنست و در جامعه اسرائیل برای رسیدن به توافقی سریع با فلسطینی‌ها برخوردار نخواهد بود، شاید از همین رو در این زمینه در کارزار انتخاباتی چندان با نتانیاهو و ائتلاف او در نیفتاد. نتانیاهو کماکان بدون نفی رسمی سیاست معطوف به ایجاد دو کشور فلسطینی و اسرائیلی در کنار یکدیگر، کمتر انعطافی در زمینه احیای مذاکرات صلح یا حصول تفاهم با فلسطینی‌ها نشان می‌دهد. این موضع هم برای جلب هر چه بیشتر آرای راستگرایان و شهرک‌نشینان اسرائیل است و هم برای مساعد نگه‌داشتن زمینه برای ائتلاف با احزاب راستگراتری که با قائل شدن هر گونه حقی برای فلسطینی‌ها مخالفند.

برنامه انتخاباتی ائتلاف صهیونیستی شعار کلی «پایان‌دادن به انزوای بین‌المللی اسرائیل (بهبود رابطه با آمریکا) و جلوگیری از افزایش فزاینده هزینه‌‌های زندگی» را در پیشانی دارد. دولت این ائتلاف‌ می‌خواهد تا ۴۰ درصد تولید ناخالص ملی را در زمینه‌های اجتماعی (آموزش، بهداشت، و خانه‌سازی) سرمایه‌گذاری کند و با مجازکردن ساخت و ساز در بخشی از زمین‌های دولتی به افزایش هزینه‌‌های مربوط به خرید یا اجاره خانه مهار زند.

در زمینه حل مناقشه با فلسطینی‌ها، راه‌حل اتحاد صهیونیستی بر تشکیل یک دولت فلسطینی فاقد قوای نظامی متمرکز است. در طرح صلح دولت اتحاد صهیونیستی بخش بزرگی از شهرک‌های اسرائیلی در مناطق فلسطینی برجا خواهند ماند و اورشلیم نیز «پایتخت جاودانی اسرائیل» باقی خواهد ماند.

توافق هسته‌ای با ایران در کنار یک ‘پیمان مشترک’

تا آنجا که به ایران و برنامه هسته‌ای آن برمی‌گردد، «اتحاد صهیونیستی» مخالف اصولی مذاکرات کنونی با ایران نیست و حصول توافق با آن را هم مانند نتانیاهو رد نمی‌کند. به نظر می‌رسد که این ائتلاف مجموعا به دیدگاهی تمایل دارد که در روزهای اخیر آموس یادلین، رئیس پیشین اطلاعات ارتش اسرائیل عنوان کرده است. از یادلین به عنوان نامزد وزارت دفاع در کابینه اتحاد صهیونیستی یاد می‌شود.

یادلین خواستار آن شده که همزمان با توافق هسته‌ای ایران، امضای «پیمانی موازی» میان اسرائیل و آمریکا نیز شکل گیرد که بر اساس آن اگر جمهوری اسلامی مفاد توافقنامه احتمالی هسته ای را نقض کند بتوان به ایران حمله کرد. به گفته این ژنرال پیشین نیروی هوایی اسرائیل، قرارداد مزبور باید تصریح کند که اگر ایرانی‌ها توافقنامه را نقض کنند، اسرائیل مجاز باشد اقداماتی همچون حمله نظامی انجام دهد، درخواستی که تا کنون با چراغ سبز آمریکا روبرو نبوده است. «پیمان مشترک» همچنین باید ضرورت حمایت آمریکا از هر گونه حمله نظامی اسرائیل به ایران و نیز تجدید همه تحریم‌های علیه تهران را به روشنی مورد تاکید قرار دهد.

به نظر نمی‌رسد که واشنگتن پیمانی چنین تعهدآور را با اسرائیل به امضا رساند، به خصوص که همچون گذشته می‌تواند میان دولت‌ها و نهادهای امنیتی اسرائیل و کشورهای غربی اینجا و آنجا بر سر حد پیشرفت اتمی ایران یا نقض توافقات اختلاف نظر باشد و درک کاملا واحدی میان طرفین از میزان و نوع تهدیدات امنیتی و چگونگی مقابله با این تهدیدات وجود نداشته باشد.

با این همه، می‌توان تصور کرد که «اتحاد صهیونیستی» در صورتی که بتواند دولت تشکیل دهد، حتما بر ما به ازای روشنی در قبال توافق هسته‌ای که به ایران امکان غنی‌سازی محدود را بدهد پا خواهد فشرد و رابطه بهتر خود با دولت اوباما را در خدمت آن خواهد گرفت که آمریکا بیش از پیش در گسترش مناسبات استراتژیک با اسرائیل و تامین امنیت این کشور متعهد و دخیل شود.

بی بی سی

Print Friendly, PDF & Email