اصلاح‌طلبان و بحرانی به نام لیست واحد برای انتخابات شورای شهر

 

اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر در حوزه انتخابیه تهران روزهای پر مناقشه‌ای را از سر می گذارنند. در روزهای اخیر، انتشار فهرست نامزدهای اصلاح‌طلبان برای انتخابات شورای شهر تهران موسوم به لیست امید و نبود برخی چهره‌های شناخته شده و انتشار چند لیست دیگر مانند «شهر دیگر» و «امید اصلاحات»، بحث‌های گسترده‌ای را در میان چهره‎‌های اصلاح‌طلب و حامیان‌شان برانگیخته است. در این میان برخی از کاندیداها به لیست امید اعتراض کردند و برخی از چهره‌ها هم برای جلوگیری از انشقاق بیش‌تر اصلاح‌طلبان کناره‌گیری کردند. برخی از حامیان اصلاح‌طلبان هم در فضای مجازی اقدام به تهیه لیست‌های جداگانه‌ای کرده‌اند که یک تا پنج نفر از ۲۱ نفر معرفی شده توسط لیست امید را با افراد دیگری جایگزین کرده‌اند.

مخالفان لیست امید، ساز و کار تهیه لیست از سوی اصلاح‌طلبان را غیر دموکراتیک و محصول رابطه می‌دانند و به عدم همگونی سوابق برخی افراد معرفی شده با رویکردها و مطالبات اصلاح‌طلبی اشاره می‌کنند. در مقابل اصلاح‌طلبانی چون محمود صادقی نماینده‌ی تهران در مجلس شورای اسلامی و مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی از فرایند صدور لیست دفاع کرده‌اند. تاج‌زاده به همراه برخی بیش از ده نفر دیگر از چهره‌های میانی اصلاح‌طلب با صدور بیانیه‌ای تلویحا خواستار آن شده‌اند که با وجود انتقادهای مطرح باید به لیست امید به صورت کامل رای داد.

 

نامزدهایی که در لیست گنجانده نشدند

از چهره‌هایی که انتظار می‌رفت در لیست حضور داشته باشند و هواداران اصلاح‌طلبان پیش از انتشار فهرست، تبلیغات به نفع آن‌ها را آغاز کرده بودند می‌توان به لیلا ارشد، مددکار اجتماعی و فعال مدنی با سابقه، یاشار سلطانی سردبیر وب‌سایت معماری نیوز که گزارش‌های مربوط به املاک نجومی را منتشر کرد و مدتی بازداشت شد، حسین راغفر، اقتصاددان و مدیر باسابقه‌ی اقتصادی و ترانه یلدا طراح و معمار و همچنین برخی از اعضای کنونی شورای شهر مثل محمدمهدی تندگویان و محسن سرخو و … اشاره کرد. اعضای کنونی شورا که از قرارگرفتن در لیست اعلامی اصلاح‌طلبان باز مانده‌اند، حالا در فهرست «امید اصلاح‌طلبان» جا گرفته‌اند. فهرستی که باعث بروز برخی انتقادها شده و منتقدان معتقدند باعث شکسته شدن آرا می‌شود. دلیلی که به نظر می‌رسد لااقل برای برخی نامزدها قانع کننده بوده است.

از جمله لیلا ارشد در بیانیه‌ای نوشت: «علی‌رغم همه نقدهایی که به سازوکار انتخاباتی نخبگان اصلاح طلب دارم انصراف خود از شرکت در این انتخابات را به مصلحت منافع ملی دانسته و انصراف می‌دهم.»

هم‌زمان اما اخبار تایید نشده‌ای هم از فشار روی برخی از نامزدها برای انصراف از کاندیداتوری منتشر شده است. نامزدهایی که انصراف نداده و در میدان انتخابات مانده‌اند می‌گویند لیست اعلام شده ساز و کار مشخصی ندارد و شایسته‌ترین‌ها در آن گنجانده نشده‌اند. تندگویان که سخنگوی فراکسیون اصلاح‌طلبان شورای شهر فعلی تهران و حذف شده از لیست امید است می‌گوید: «شورای عالی اصلاح‌طلبان در این مدت از ما که به عنوان اعضاء اصلی شورای شهر کار می‌کنیم حتی یک بار هم برنامه‌ای نخواستند. حتی از ما سوال هم نکردند که عملکرد چهار ساله شما در این سال‌ها چه بوده است. یعنی بدون این که بررسی صورت بگیرد لیست را بسته‌اند.»

محسن سرخو هم معتقد است: «در این لیست دو نفر از اعضای فعلی شورا حضور دارند و ظاهرا هر کسی قدرت بیشتری داشته و توانسته لابی کند انتخاب شده است. در واقع وضعیت احزاب، تشکل‌ها و امتیازات هم در نظر نگرفته‌اند.»

عده‌ای هم گزینش لیست امید را با نظارت استصوابی شورای نگهبان مقایسه کرده‌اند، از جمله یاشار سلطانی که در حساب توییتری خود نوشته است: «گزینش ابهام‌برانگیز پدرخواندگان و توقع ازمردم برای اطاعت و پذیرش۱۰۰%، بدتراز نظارت استصوابی است. شورای نگهبان حق انتخاب حداقلی به مردم می‌دهد.»

 

چرا تاکید بر رای دادن بر لیست واحد؟

تجربه‌ی موفق انتشار لیستی تحت عنوان «امید» برای انتخابات دهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان که در اسفندماه سال ۹۴ برگزار شد و اختصاص اکثر کرسی‌های مجلس به اصلاح‌طلبان و پیروزی قاطع حوزه تهران در مجلس خبرگان را به دنبال داشت، مهم‌ترین دلیل و توجیه اصلاح‌طلبان برای رسیدن به لیست واحد است.

البته این تجربه پیش از این برای اصول‌گرایان هم ثمربخش بوده و این دوره در انتخابات شورای شهر تهران هم با یک لیست واحد حضور دارند.

اصلاح‌طلبان حامی لیست واحد اما دلیل دیگری هم برای حمایت همه‌جانبه از این فهرست دارند: رای نیاوردن اصول‌گرایان و به ویژه حامیان محمدباقر قالیباف. اصلاح‌طلبان قصد کرده‌اند پس از کنار رفتن شهردار تهران از انتخابات ریاست‌جمهوری – که به نوعی شکست دوباره‌ی او در تلاش برای رسیدن به ریاست‌جمهوری است- از حضور دوباره او در منصب شهرداری تهران جلوگیری کنند. هدفی که در نخستین سال دور فعلی شورای شهر هم برایش تلاش کردند اما تغییر رای یکی از اعضای لیست واحد اصلاح‌طلبان – الهه راستگو- موازنه را به سود اصولگرایان تغییر داد و مخالفان قالیباف ناکام ماندند.

دری که گشوده شد

فهرست اصلاح‌طلبان برای انتخابات پیش رو بسته و منتشر شده اما بحث‌ها در شبکه‌های اجتماعی همچنان ادامه دارد. حالا سازوکار انتخاباتی اصلاح‌طلبان یکی از بزرگ‌ترین سوال‌هایی است که باید در نخستین انتخابات پس از ۲۹ اردیبهشت به آن پاسخ دهند. حتی اگر این بار هم فهرست واحد با کمک حمایت چهره‌هایی مثل سیدمحمد خاتمی برای اصلاح‌طلبان پیروزی آفرین باشد هیچ تضمینی نیست که در ادوار بعدی یک سازوکار نه چندان شفاف و لیستی پرابهام و پرانتقاد بتواند بار دیگر آرای حامیان اصلاحات را به خود جلب کند. مگر این‌که جامعه مخاطب خود را صرفا شهروندانی بدانند که در تنگنای هر انتخابات، ناچارا به اصلاحات گرایش خواهند داشت. چنین اطمینان نادرستی یک بار در انتخابات شورای دوم شهر که مفسران آن را آزادترین انتخابات برگزار شده در جمهوری اسلامی می‌دانند شکست سختی برای اصلاح‌طلبان به دنبال داشته است.

اما برخی چهره‌های اصلاح‌طلبان عقیده دارند تجربه این دوره شوراها می‌تواند یک بستر مناسب برای تنظیم یک سازوکار مدنی و دقیق‌تر برای دوره‌های بعد باشد.

بی بی سی

***

مستقل‌ها در انتخابات شورا؛ پدیده‌ای انتخاباتی یا چالش اصلاح‌طلبان؟

در روزهای منتهی به انتخابات شورای شهر پنجم، اعلام لیستی از نامزدها مستقل، سازوکار انتخاباتی شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و چیستی این تشکل را به چالش کشیده است.

اما این چالش تا چه حد جدی است؟ آیا حضور کاندیداهایی که اکنون «مستقل» خوانده می‌شوند، می‎تواند به معنای اعلام موجودیت «صدای سومی» باشد که انتخاب‌های مردم را از دوتایی اصلاح‌طلب- اصولگرا فراتر ببرد؟

لیلا ارشدحق نشر عکسISNA
Image caption
با اعلام اسامی تأئید صلاحیت‌شدگان در انتخابات شورای شهر ۱۳۹۶، برخی از فعالان شناخته‌شده اجتماعی و سیاسی امکان رقابت یافتند/ لیلا ارشد کاندیدای مستقلی که بعدا انصراف داد

با اعلام اسامی تأئید صلاحیت‌شدگان در انتخابات شورای شهر ۱۳۹۶، برخی از فعالان شناخته‌شده اجتماعی و سیاسی امکان رقابت یافتند.

اما آنچه امروز سبب شده تا آنها با هویت «کاندیداهای مستقل» شناخته شوند، دلایلی حادث دارد.

چه اینکه شماری از این کاندیداها که در خارج از لیست اصلاح‌طلبان -با عنوان «امید»- قرار گرفته‌اند در اولین قدم پس از تأیید صلاحیت‌شان، درخواست حضور در لیست اصلاح‌طلبان را داشتند. درخواستی که از سوی اصلاح‌طلبان اجابت نشد و همین امر جرقه‌ای برای رویایی شورای سیاست‌گذاری و حامیان کاندیداهای مستقل شد.

به عبارت دیگر «کاندیداهای مستقل» هویتی واکنشی دارند. از جمله دلایلی که می‌تواند این ادعا را اثبات کند عدم نقد جدی اصلاح‌طلبان است. آنها تنها زمانی زبان به اعتراض گشودند که لیست شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان منتشر شد.

با این حال، این جریان جرقه به خرمنی انداخته که پیشتر صدای اصلاح‌طلبان کهنه‌کار را هم درآورده بود.

تأخیر محمد خاتمی در حمایت از لیست شوراها فرصت کوتاه دیگری برای عرض اندام به مستقل‌ها داد. خاتمی به عنوان چهره‌ای که اکنون تأیید او به منزله رسمیت و مشروعیت و اصلاح‌طلب بودن یا نبودن کاندیدا‌هاست، در نخستین بیانیه‌ای خود اشاره‌ای به لسیت شورای سیاست‎گذاری نکرد.

پیش از آن نیز ۹ تن از اصلاح طلبان سرشناس از جمله سعید حجاریان، محمدرضا خاتمی، هادی خانیکی، فیض‌الله عرب سرخی، محمدرضا جلایی پور و مصطفی تاجزاده در نامه‌ای به شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان نسبت به عملکرد غیرشفاف و عدم معرفی اعضا این انتقاد ضمنی کرده بودند.

بیشتر بخوانید:

در واقع لیست‌های مستقل تا کنون تنها به مثابه نشانه‌ای از بحران اصلاح‌طلبان به چشم آمده است.

و الا برای رأی‌دهندگانی که با دو گزینه «لیست‌ مستقل» و «لیست امید» مواجه‌اند، سازوکار و هویت نمایندگی هر دو جریان ناروشن و مبهم است.

از یک سو مستقل‌هایی قرار دارند که در نبود جنبش‌های اجتماعی و سیاسی و خمودگی جامعه مدنی ارتباط روشنی با بدنه اجتماع ندارند. پایگاه رای‌شان معلوم نیست. مشخص نیست چه طبقه و گروه‌هایی را نمایندگی می‌کنند. چه کسانی آنها را انتخاب کرده اند. آنها دچار تشت‌اند؛ برخی‌شان پس از اعلام لیست‌های مستقل در حالی که اسم‌شان در لیست است انصراف می‌دهند و برخی دیگر هم به نفع اصلاح‌طلبان کناره‌گیری می‌کنند. در نهایت می‌توان گفت «مستقل‌ها» از کم‌تجربگی رنج می‌برند و برنامه انتخاباتی‌شان از انسجام برخوردار نیست.

از سوی دیگر اصلاح‌طلبان نیز با نقدهایی جدی مواجه‌اند. اصلاح‌طلبان حتی در دوران اوج حضورشان رابطه قوی و منسجم و یا حزبی با بدنه اجتماعی نداشتند. اما این مسئله اکنون در نبود احزاب اصلی اصلاح‌طلب همچون مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی بیشتر هم به چشم می‌آید. مکانیزم انتخاب نامزدها روشن نیست و در عین حال مهر تأیید محمد خاتمی، رئیس‌جمهوری اصلاح‌طلب بر کاندیداها شبیه انتصابی از بالا عمل می‌کند. علاوه بر این حضور چهره‌های ناشناخته در لیست «امید» اصلاح‌طلبان انتقاد به شیوه انتخاب را بیش از پیش کرده اند.

هر چند این نخستین بار نیست که بحث بر سر لیست واحدی در انتخابات شوراها برای اصلاح‌طلبان و نیروهای مخالف اصولگرایان با دردسر روبرو شده. به روایت صدیقه وسمقی، نخستین سخنگوی شورای شهر اول، در همان نخستین دوره انتخابات شوراهای شهر، بحث‌ بر سر امتیازگیری و سهمیه‌بندی میان ۱۸ گروه اصلاح‌طلب منجر شد تا کارگزاران و نیروهای اصلاح‌طلب لیست‌هایی متفاوت ارائه کنند. در این دو لیست با وجود آنکه اکثریت کاندیداها مشترک بودند اما بر سر چند صندلی اختلاف نظر شد.

نباید از یاد برد با وجود این اختلاف‌ها، تا کنون مستقل‌ها نتوانستند راه خود به شورای شهر باز کنند و اصل رقابت تنها میان اصلاح‌طلبان و اصولگرایان جریان داشته است.

این بار نیز، آنها که عنوان مستقل را یدک می‌کشند شانس چندانی برای موفقیت یا کسب آرای لازم ندارند. ورود آنها به عرصه رقابت‌های انتخاباتی از همان اول با موانعی روبرو بود.

در اولین قدم دستگیری مراد ثقفی مدیر مسئول فصلنامه گفت‌وگو و مدیر سازمان مردم‌نهاد «یک شهر» نشانه‌ای از راه دشوار کسب کرسی‌های شورا بود.

در ادامه نیز مستقل‌ها تنها در شبکه‌های اجتماعی توانسته‌اند فعالیتی چشمگیر داشته باشند و عملاً در زمینه تبلیغات انتخاباتی چندان توفیقی به دست نیاورند.

با وجود این، باید منتظر ماند و دید که فعالیت مستقل‌ها در آینده ادامه می‌یابد؟ و آیا آنها قادر خواهند بود تا گفتار و سازمان رأیی را شکل دهند؟ آیا آن ها موفق خواهند شد دوگانه محافظه کاران/ اصلاح طلبان را بشکنند و راه سومی ارائه دهند.

نباید از یاد برد که پاسخ به این سوالات و موجودیت این مستقل‌ها خود تابعی است مشروط به گسترش جنبش‌های زنان و دانشجویی و کارگری و غیره تا روشن شود این «صدای سوم» امکان بدل شدن به نیرویی سیاسی را دارد یا نه؛ نیروی سومی که به اعتبار خروج فعالان اجتماعی و سیاسی از شبکه روابط محدود به خود، قدرت نمایندگی و پرسش‌گری و مداخله در قدرت را داشته باشد.

اما سناریوی دیگر آن است: در صورت عدم پیوند کاندیداهای مستقل و حامیانشان با بدنه جامعه، این انتخابات تنها پایان ناامیدکننده فعالانی خواهد بود که از آنها می‌توان به عنوان «پدیده‌ و پیشامدی انتخاباتی» یاد کرد.

بی بی سی

 

Print Friendly, PDF & Email