پیرامون حملات موشکی سپاه پاسداران به سوریه: تقویت دیپلماسی به جای حمله موشکی!

etehade-jomhourikhahanحملات موشکی اخیر سپاه پاسداران به دیرالزور سوریه، بعد از حملات تروربستی به مجلس و مقبره‌‌‌‌ی آیت الله خمینی که با عنوان انتقامگیری صورت گرفت، بیش از آن که پاسخی به داعش باشد، اقدامی است که در فضای جنگی و متشنج حاکم بر منطقه می تواند به گسترش تنش های موجود دامن زده، و جبهه بندی علیه کشور ما را تقویت کند. با این حملات، حضور سپاه پاسداران در جنگ سوریه ابعاد جدیدی به خود می گیرد و کشور ما را بیش از گذشته در این جنگ درگیر می کند.

هم اکنون که کنگره‌‌‌‌‌ی ایالات متحده‌‌‌‌‌ آمریکا، در تلاش تصویب تحریم های اقتصادی جدیدی علیه کشور ماست و رئیس جمهور آمریکا، همنوا با د‌‌ولت دست راستی اسرائیل، آشکارا کشور ما را تهدید می کند و در صدد ایجاد ناتوی عربی به رهبری عربستان است، قدرت نمائی هایی از این دست، آب در آسیاب جنگ طلبان می ریزد و فضا را برای تبلیغات افسار گسیخته علیه کشور ما آماده تر می سازد.

از سوی دیگر، مجادله بین سپاه پاسداران و دولت بر سر تصمیم به این اقدام، و تاکید سپاه پاسداران بر اتخاذ تصمیم در سلسله مراتب نظامی و دستور مستقیم رهبری، بیانگر این واقعیت است که هدف از این اقدام، علاوه بر قدرت نمائی در منطقه، به نوعی اعمال قدرت در داخل نیز هست.

روشن است که هدف تبلیغات سپاه پاسدران در جهت تهییج عمومی و ایجاد نوعی غرور ملی بعد از این قدرت نمائی باشد، اما آن چه که نیاز امروز کشور ماست، قبل از همه کاستن از تنش ها و ایجاد اعتماد متقابل با دیگر دولت ها علیرغم همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اختلافات است. این کار از طریق شلیک موشک ها به دست نخواهد آمد. فضای حاکم بر منطقه فضای تنش و جنگ است. در چنین فضائی هر شلیکی می تواند به تنشی دیگر منجر شود، مسابقه تسلیحاتی حاکم بر منطقه را گسترده تر سازد و به سود مرتجعین حاکم بر منطقه و سوداهای عظمت طلبانه آن ها و صنایع نظامی آمریکا تمام شود.

اکنون منطقه خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری، به ویژه بعد از روی کار آمدن ترامپ و تلاش برای شکل دادن به اتحاد سه کشور آمریکا، اسرائیل و عربستان علیه کشور ما، آبستن حوادث غیر قابل پیش بینی است. تحریم قطر از سوی عربستان و چند کشور عربی دیگر به بهانه دفاع از تروریسم و رابطه با ایران یک چشمه از این حوادث بود. در چنین فضائی سپردن سکان تصمیم گیری ها به دست نظامیان عین قدم زدن در میدان مین است.

سياست منطقه ای باید به دستگاه ديپلماسی کشور واگذار گردد، تنش زدائی مبنای سياست منطقه ای و بين المللی قرار گيرد و به جای فرياد شعار مرگ بر امريکا و مرگ بر اسرائيل، و دشمنی متقابل با عربستان، راه گفتگو و مذاکره در پيش گرفته شود. سياست گسترش «عمق استراتژيک» و حمايت از گروه های شيعه در کشورهای عربی، بايد کنار گذاشته شود. منافع ملی ایران در تامین صلح در منطقه است. جمهوری اسلامی با برداشتن گام های سنجیده در راستای خروج از سوریه، باید منادی حل صلح امیز مساله‌ی سوریه باشد. نگذاریم که جریانات نظامی و امنیتی قدرتمند در حکومت با سرنوشت کشور بازی کنند و کشور ما را در جهت درگیرشدن بیشتر در تشنجات منطقه ای سوق دهند.

اتحاد جمهوریخواهان ایران حملات موشکی به سوریه را در جهت فروتر رفتن هر چه بیشتر در باتلاق جنگ سوریه و گسترش آن در منطقه می داند.  ما همواره بر نقش تعیین کننده دیپلماسی، گسترش همکاری های منطقه ای در عرصه های سیاسی، اقتصادی و حل مناقشات از کانال توافقات دولت های منطقه و نهادهای بین المللی تاکید کرده و منتقد سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی، در اتکاء بر منابع سخت افزاری و نظامی و حضور پر رنگ سرداران سپاه در این عرصه بوده ایم. ما معتقدیم منافع ملی ما در اولویت دادن به دیپلماسی در مناسبات خارجی و تلاش برای گفت و گو برای تنش زدائی از مناسبات متقابل با دیگر کشور ها ست. هر گامی در جهت درگیر شدن بیشتر در مناقشات منطقه ای می تواند امنیت ملی کشور را به مخاطره بیندازد.

هیات سیاسی اجرائی

اتحاد جمهوریخواهان ایران

۱ تير ۱۳۹۶ – ۲۲ ژوين ۲۰۱۷