آنچه نگفت و بايد مي گفت
ديدگاه فعالان سياسي درباره مصاحبه تلويزيوني رئيس جمهوري
روحاني چه چيزهايي را گفت و چه چيزهايي را نگفت؟ سخنانش در گفت وگوي خبري سيما تا چه اندازه اقناع كننده بود؟ آيا توانست انتظارات مردم را برآورده كند؟ آيا درباره همه آن چيزهايي كه بايد، سخن گفت؟ فعالان سياسي به اين پرسش ها پاسخ داده اند.
غلامحسين کرباسچي، دبيرکل حزب کارگزاران سازندگي، در همين پيوند به «شرق» گفت: «اينکه رئيس جمهوري با مردم به صورت مستقيم صحبت مي کند، کار خيلي خوبي است. در واقع بخشي از وظيفه مسئولان کشور اين است که گزارشي از عملکرد خود را به اطلاع مردم برسانند. هرچقدر متن گفت وگوها در اين برنامه ها واقعي تر باشد، نتايج آن بهتر خواهد بود. آقاي روحاني سخنور خوبي هستند. صحبت هاي رسمي و چارچوب دار اگرچه براي برخي از مردم خوشايند است و آنها با اين نوع گفتار ارتباط خوبي برقرار مي کنند، اما به نسبت ايام انتخابات و گفت وگوهاي هيجاني آن زمان افراد کمتري تحت تاثير قرار مي گيرند. وقتي صحبت ها عادي و صحبت از اعداد و ارقام است، طبيعي است که نقدها به اين گفتار بيشتر مي شود و جاذبه کمتري براي خيلي از مردم دارد. البته مجري برنامه و طرف صحبت هم مي تواند در روند گفت وگو تاثيرگذار باشد اما آنچه مورد مطالبه مردم است، اين است که مسائل با شفافيت بيشتر بيان شود. در گفت وگوي تلويزيوني اخير رئيس جمهور بهتر بود که مسائل شفاف تر بيان مي شد. از طرف ديگر گفت وگو در اتاق رئيس جمهور يا استوديوي صداوسيما و با بيان القاب رسمي نمي تواند آن تاثير مورد انتظار را بر عامه مردم داشته باشد. رئيس جمهور بايد در صحنه هاي واقعي زندگي مردم حضور داشته باشد و درباره اين مسائل واقعي با مردم حرف بزند. مثلا در حادثه کارگري اراک من نوشته بودم آقاي رئيس جمهور بايد به اراک سفر کرده و در آنجا به صورت واقعي با مردم صحبت کند. اين رفتار بسيار تاثيرگذارتر است و مي تواند تا مدت ها در خاطره مردم به جاي بماند. من فکر مي کنم در حوادث اخير رئيس جمهور بايد به زندان مي رفت و با زنداني هاي حوادث اخير که معترض مسائل معيشتي، فرهنگي يا سياسي بودند، صحبت مي کرد. در شرايطي که تبليغات جهاني حول محور مسائل حقوق بشري عليه ايران انجام مي شود، اين رفتار بسيار ماندگارتر مي شد. مثلا در تاريخ خيلي از مردم شاه عباس را با حضور ناگهاني او در ميان مردم به خاطر دارند يا امروزه فضاي رسانه اي و مجازي به گونه اي است که نشان مي دهد سلايق مردم عوض شده است. مردم به اخبار کپسولي که با زندگي واقعي آنها سروکار دارد، بيشتر رغبت نشان مي دهند تا گوش دادن يک برنامه يک ساعته رسمي تلويزيوني. رئيس جمهور و مسئولان بايد بتوانند با استفاده فضاهاي مجازي مثل توييتر يا ديگر شبکه هاي مجازي به سوالات روزمره مردم شفاف پاسخ بدهند. مثلا در اين برنامه رئيس جمهور گفت ۹۸ درصد طلب سپرده گذاران موسسات مالي غيرمجاز به آنها پرداخت شده است. چقدر خوب بود که وزير اقتصاد يا رئيس بانک مرکزي يک بار در ميان تظاهرات کنندگان حاضر مي شدند و از اين جمعيت مي پرسيدند که شما چقدر در اين موسسه سپرده داريد يا دولت چقدر از طلب هاي شما را پرداخت کرده است. به غير از رئيس جمهور همه وزرا و مديران رده بالا بايد در کنار مردم حضور داشته باشند و با آنها گفت وگو کنند. خاطرم است زماني که من در شهرداري تهران بودم بارها چنين کاري را انجام مي دادم. حتي برخي از مردم مي گفتند فلاني با دوچرخه به کارگاه يا فلان خيابان سرکشي کرده است؛ اگر چه من هميشه با ماشين رفت وآمد مي کردم ولي حضور در ميان و کنار مردم در لحظات واقعي، سرمايه اجتماعي ارزشمندي براي مديران است که با تبليغات رسمي نمي توانند به آن دست يابند».
![]() |
نيازي به مجري نيست
عباس عبدي هم با اشاره به اينكه من تلويزيون نگاه نمي کنم و متن صحبت ها را در رسانه ها مي خوانم، به «شرق» گفت: «در اين گفت وگو هم مطابق انتظار نکات مثبت قطعا وجود داشت. همچنين ايشان سعي کردند به جامعه آرامش بدهند و اين موارد در جاي خودش مثبت بود. در مورد شکل گفت وگو بايد بگويم به طور کلي معتقدم هر مسئولي يا بايد جلو يک يا چند روزنامه نگار مستقل و قابل اعتماد و توانا حرف بزند ولي اگر اين شيوه را نمي خواهد، بهتر است به تلويزيون برود و يک طرفه حرف بزند. بنده اين نوع اخير را نسبت به گفت وگوي دونفره صوري ترجيح مي دهم. خودشان مي توانند مسائل را ريز کنند و بگويند اين مسائل وجود دارد، اين نکات هم مطرح است و اين هم پاسخ هاي و برنامه من است. اصلا نياز نيست کسي از او سوال کند؛ چراکه همه مي دانند اين سوالات چندان جدي نيست و بنابراين اين مصاحبه ها بيشتر مصنوعي مي شود. بنابراين ترجيح من اين است که رئيس جمهور يا هر مسئول ديگري به طور مستقيم در تلويزيون در مقابل مردم قرار گيرد و يک طرفه با مردم حرف بزند. هيچ نيازي هم به پرسش و پاسخ نيست چراکه سوالات مردم معلوم است و اگر او به سوالات بي ربط ديگري پاسخ دهد، مردم از گفت وگوي مزبور رضايت نخواهند داشت و اگر هم به سوالات درست جواب دهد، مردم هم متوجه مي شوند که او سوالات مردم را فهميده است و مي داند که نکته ابهام کجاست. حالا يا او مي تواند رفع ابهام کند يا نمي تواند. بنابراين فکر مي کنم بايد از اين فضاي گفت وگوي دونفره خارج شد. اما در کل گمان نمي کنم آقاي روحاني قادر باشد بخش اعظم سوالات مقدر جامعه و مردم را پاسخ دهد. بخشي از اين ناتواني ناشي از ضعف دولت است و بخشي از آن هم ناشي از وضعيت عمومي مملکت است؛ چراکه اساسا او در مقامي نيست که به بعضي از سوالات جواب دهد. بنابراين اين نوع سوال و جواب ها کمکي بنيادي در رفع ابهام ها نمي کند بلکه در بهترين حالت اين گفت وگوها ابهام جديدي به وجود نمي آورد».
حسين انصاري راد، فعال سياسي اصلاح طلب، نيز به «شرق» گفت: «گفت وگوي مسئولاني که با راي مردم مسئوليت دريافت مي کنند، بايد صميمي، صريح، شفاف و بي پرده باشد و آنچه تحويل مي گيرند و آنچه انجام مي دهند، بي پرده و مرتب به مردم بگويند و درباره وعده هايي که مي دهند و مشکلاتي که وجود دارد و انجام داده اند يا نتوانسته اند، ابهامي باقي نگذارند و مردم را با توضيحات کافي روشن کنند؛ اما حقيقت اين است كه آنچه دولت يازدهم و دوازدهم تحويل گرفته، محصول مشکلات و سوء مديريت هاي گذشته و به ويژه هشت سال مديريت آقاي احمدي نژاد است که درباره طرح تحول اقتصادي برخلاف نظر کارشناسان مي گفت کاري خواهم کرد که بعد از من هيچ کس نتواند آن را تغيير دهد. در عين حال، آقاي روحاني مي توانست با استفاده از گروهي از دانشمندان علوم اقتصادي و اجتماعي، وضعيت کشور را با شفافيت کامل براي مردم بازگو کند و هيچ نقطه ابهامي نگذارد. كشور مشکلاتي ريشه دار دارد؛ تبعيض هاي کمرشکني وجود دارد و مجلس و دولت در چارچوب اين تبعيض ها تشکيل مي شوند.
نتوانست به دغدغه هاي مردم پاسخ دهد
عبدالله ناصري، فعال سياسي اصلاح طلب، هم ديروز به «شرق» گفت: «رئيس جمهور در گفت وگوي زنده خود نتوانست به دغدغه هاي جدي مردم پاسخ دهد. اين اولين حضور او بعد از ناآرامي هاي اخير در تلويزيون بود؛ شايد من اگر جاي او بودم، سعي مي کردم ريشه يابي اعتراضات اخير را که به نوعي از سوي همه به رسميت شناخته شد، مدخل بحث خود قرار دهم. اگرچه اين پذيرش نارسايي هايي هم داشت؛ اما بهترين مدخل براي ورود به بحث بود. بسياري از مسائلي که مردم دنبال مي کردند، مي شد به اين صورت مطرح کرد. يا موضع اخير وزير دفاع را که در آن گفته شد نيروهاي مسلح بايد از فعاليت اقتصادي کنار بکشند؛ اين خبر بسيار خوبي براي جامعه است. حتما بايد آقاي روحاني از اين موارد حرف مي زد. اگر اين خبر جدي باشد، بازگوکردن ابعاد آن از سوي رئيس جمهور که وزير کابينه خودش آن را خبري کرده بود، بسيار تاثيرگذار مي بود. از طرفي ديگر، بايد ابعاد اعتراضات اخير گفته مي شد. اين اعتراضات به جز اينکه به مسائل معيشتي برمي گشت، مطالبه گري در حوزه سياسي، اجتماعي و فرهنگي هم بود؛ اما در گفت وگوي ديشب مغفول واقع شد. مثلا گروه هاي هنري در برخي از استان ها بلاتکليف هستند. از زمان جنگ تا امروز اين وزارت ارشاد بود که آيين نامه ها و مجوزها را صادر مي کرد؛ اما در شرايط حاضر، امام جمعه فلان استان به قانون بي توجهي کرده و مانع تحقق خواست مردم مي شود. اينها مواردي بود که بايد روحاني در گفت وگوي خودماني با مردم مطرح مي کرد. اگرچه پرسشگر نيز در جهت دادن به مصاحبه خيلي مهم است؛ اما رئيس جمهور مي توانست با هوشمندي خود، مسير بحث را به نفع خود تغيير دهد. به تازگي وزير کشور که در اوايل انتخاب او انتقادهاي زيادي به عملکردش وارد بود و گفته مي شد بين امر توسعه سياسي، شعار انتخاباتي رئيس جمهور و انتخاب وزير اصولگراي غيرمعتقد به توسعه سياسي، همخواني وجود ندارد؛ اما شوراي گفت وگوي احزاب مطرح شده است. اميد مي رفت در اين برنامه صداوسيما، بيشتر درباره ابعاد اين طرح با مردم و معتقدان به امر توسعه سياسي گفت وگو مي شد. تاثير گفت وگوهاي کلي، فرمايشي و خطابه اي روي مردم خوب نيست. اگرچه نوع گفت وگوها نسبت به قبل بهتر شده بود. شايد اگر به جاي يک مجري رسمي، فعال يا کنشگر سياسي بي رودربايستي با رئيس جهمور گفت وگو مي کرد، اين بحث ها اثرگذارتر مي بود».
هنوز نفهميده ايم سرنوشت برجام چه شد
احمد کريمي اصفهاني، دبيرکل جامعه اسلامي اصناف، نيز به «شرق» گفت: «مردم در عمل احساس نمي کنند که مسائل گفته شده با عمل مسئولان مطابقت دارد. مثلا برجام يکي از همين موارد است؛ ما هنوز نفهميده ايم که سرنوشت برجام با بدعهدي آمريكا به کجا رسيده است. بايد مسئولان اين موارد را با مردم در ميان بگذارند. بدون تکيه بر مردم، اين مسائل حل نمي شود. در روزهاي اخير بار ديگر شاهد هستيم اروپا در کنار شريک هميشگي خود يعني آمريكا قرار گرفته است و معلوم نيست بايد تا چه زماني منتظر نتايج برجام بمانيم. اشتغال براي امروز جامعه بسيار پراهميت است. بخشي از اين اغتشاشات ريشه در همين مسئله داشت. ما اگر به حل مشکلات مردم و اصلاح امور اعتقاد داشته باشيم، بايد گفته و عمل ما مطابق هم باشد. دولت بايد زمينه را براي واگذاري بنگاه هاي خود به بخش خصوصي واقعي –نه خصولتي ها و شبه دولتي ها– فراهم کند. يا اينکه دولت بارها درباره اصلاح نظام بانکي و ارزي (تک نرخي شدن ارز) گفته است؛ اما هنوز خروجي چنداني نداشته است. در گفت وگوي ديشب رئيس جمهور هم به اين ابهامات پاسخي داده نشد. زماني اين گفت وگوها مي توانند اثرگذار باشند که حرف و عمل مطابق هم باشد.
واكنش ها در فضاي مجازي براي حل مشكل ريزگردها، كلانتري را عزل كنيد
آيت الله عباس کعبي، نماينده خوزستان در مجلس خبرگان رهبري، نيز در رشته توييتي نوشت: آقاي رئيس جمهور اگر مي خواهد مشکل ريزگردهاي خوزستان را حل کند، در اقدام اول بهتر است آقاي کلانتري را عزل کند. فردي که ايشان براي حل مشکل ريزگردها به استان خوزستان فرستاده اند، خود يکي از عوامل مشکل است. ايشان به نمايندگان استان در مجلس شوراي اسلامي گفته بود شما آب زياد داريد. جالب است که همين آقاي کلانتري به استان خوزستان آمده و در اولين موضع گيري، عامل خارجي را عمده عامل بحران ريزگردها دانسته و سياست هاي غلط انتقال آب رودخانه هاي استان خوزستان و اقدامات غلط و بي تدبيري ها را ناديده گرفته است. اين در حالي است که خود ايشان پيش از اين گفته بود «منشا ريزگردهاي پاييزه و زمستانه اي که در کشور داريم، عمدتا داخلي است». فردي که تا اين حد دچار تناقض گويي است و نظر غيرکارشناسي مي دهد، صلاحيت مديريت سازمان مهم محيط زيست را ندارد».
عليرضا رحيمي، نماينده مردم تهران و عضو فراکسيون اميد در واکنش به برنامه تلويزيوني رئيس جمهور در کانال تلگرامي خود نوشت: مصاحبه رئيس جمهور گرچه تاحدي در فرم و فريم متفاوت بود اما در محتواي مطالب حرف جديدش هوشمندي دکتر روحاني بود. زماني چنين گفت وگوهايي را مي شود پربار ارزيابي کرد که اقلا بر دو ميليون بيننده و ٥٠ نماينده مجلس تاثير مستقيم داشته باشد. گويا قرار بر اين بوده است که گفت وگو اصلا وارد مقوله سياسي اعم از داخلي و خارجي نشود و زاويه توييتر و فيلتر هم تعريضي کنايي بود و نه سوالي اصلي. پرداختن به وضعيت نرخ ارز و هواي خوزستان و تاحدي حادثه سانچي موضوعات روز بودند که در سوال ها به چشم مي آمد. اميدواريم تيم رسانه اي دولت و نيز سيماي ملي هر دو در عمل، درستي رويکرد و واقع نگري بيشتري نسبت به ظرفيت و تاثير چنين گفت وگوهايي از خود نشان دهند».
بايد مي گفت موسسات مالي چگونه شكل گرفتند
حسام الدين آشنا رئيس مرکز بررسي هاي استراتژيک رياست جمهوري نيز در دو توييتي بلافاصله پس از پايان گفت وگو نوشت: «سلام؛ اگرچه در اثر کوتاه شدن زمان گفت وگو بسياري از سوالات مجال طرح نيافت ولي بر خود لازم مي دانم ضمن تشکر از کساني که اين مسير را براي انتقال پيام خود به رياست جمهوري انتخاب کردند عرض کنم کليات سوالات به اطلاع ايشان رسيده است و جدول تفصيلي هم به اطلاع ايشان و همگان خواهد رسيد. تلاش مي شود که رياست جمهور – نه فقط روحاني – وارد سطح جديدي از قرارگرفتن در قاب تلويزيون شود. مصاحبه خبرنگار مي خواهد نه فقط مجري! اگر برنامه زنده است بايد تعاملي تر باشد. نزديک شدن به استانداردهاي گفت وگويي و استفاده از فناوري هاي تعاملي در برنامه هاي آتي دنبال خواهد شد». گفتي است که آشنا کمي بعد از مصاحبه حسن روحاني يک نظرسنجي توييتري نيز براي بررسي عملکرد رئيس جمهور انجام داد که تا ساعت پاياني آن حدود هفت هزار و ٥٠٠ نفر عضو توييتر در آن شرکت کردند. در اين نظرسنجي بيش از ۸۰ درصد «پاسخ هاي» رئيس جمهور را «ضعيف» ارزيابي کردند. آذر منصوري، قائم مقام دبيرکل حزب اتحاد ملت هم به ايسنا گفت: «مهم ترين نقد در ارتباط با آخرين گفت وگوي تلويزيوني رئيس جمهور به اين است که فضايي ايجاد شد که انگار قرار است در اين گفت وگوي يک ساعته آقاي روحاني به همه مشکلات اشاره کنند و راه حل همه ضعف ها را بيان کنند. مسائل سياسي و اقتصادي مهمي در سخنراني ديشب رئيس جمهور مطرح شد، از جمله آنکه به موضوع موسسات مالي و اعتباري اشاره شد. ايشان بايد در اين سخنراني براي مردم تشريح مي کردند که چگونه اين موسسات شکل گرفتند؟ چگونه بدهکار شدند؟ و چگونه هزينه هاي گزافي را براي دولت فعلي به جاي گذاشتند. اين در حالي است که پرداخت بدهي موسسات اصلا بر عهده دولت نبوده است و تنها در راستاي تامين منافع موسسات شکل گرفته است».
چرا درباره ناآرامي ها چيزي نگفت؟
غلامرضا ظريفيان گفته است: «معقدم گفت وگوي ديشب بد نبود اما کمتر از انتظار مردم و افکار عمومي بود. باز هم تاکيد مي کنم رئيس جمهور بايد فاصله را با مردم کم کند و در هر گفت وگو به مسائل به صورت جداگانه بپردازد و در کنار پرداختن به مسائل صراحت را نيز در نظر داشته باشد. او ادامه داد: نرخ ارز، مشکلات مناطق زلزله زده، مسائل اقتصادي از مشکلات مردم بود که بايد در آنان بسياري از مسائل ديگر نيز بيان مي شد اما آن چيزي که در اين ميان مهم است اين بود که رئيس جمهور بايد مقداري صريح تر و روشن تر با مردم صحبت کند. از طرفي هم بايد ابعاد پرسش هايي که مطرح شد، گستردگي بيشتري پيدا مي کرد و رئيس جمهور هم بايد با زمان بيشتري به اين سوالات پاسخ مي داد. حادثه اي در کشور رخ داده و بخشي از جامعه اعتراضاتي داشتند که اگر بخش راديکال نامناسب و هنجارشکن آن را در نظر نگيريم، پاسخ به اين امر بخشي از نياز جامعه و افکار عمومي است. نکته ديگر ارائه راهکارهايي براي حل مسئله اشتغال بود. مردم انتظار دارند که در رابطه با اين موضوع پاسخ درست بشنوند. مثلا در بحث بودجه که مردم هم بسيار حساس شده اند، رئيس جمهور بايد به دور از نگاه پوپوليستي و به صورت واقع بينانه و به طور صريح درباره اين موضوع توضيح مي دادند. جامعه مايل است به صورت شفاف مسئله هاي خودش را از زبان مسئولان بشنود و پاسخ بگيرد». حجت الاسلام محسن غرويان هم گفت: «مردم توقع بيشتري از سخنان رئيس جمهور داشتند، آنان منتظر بودند به برخي از مسائل عيني جامعه و به پرسش هايي که در ذهنشان بود، پاسخ داده شود. حتي طرفداران ايشان هم اين گونه اظهار مي کردند که ضمن حمايت از انديشه هاي آقاي روحاني، سطح مصاحبه و سخنراني بسيار پايين بود. بايد در سخنراني شب گذشته مشخص مي شد ناآرامي هاي اخير منشا داخلي يا خارجي داشت و آيا کشورهاي منطقه در اين امر دخالت داشتند يا خير؟ اين ناآرامي ها ابتدا توسط چه کساني و از کدام شهر آغاز شد و بعد در دست جريان هاي ديگر افتاد؟ ما و مردم توقع داريم که آقاي روحاني توضيح و تشريح کنند». رضا اکرمي، عضو جامعه روحانيت مبارز هم گفته است: «سخنراني روحاني خوب بود اما مشکل امروز جامعه و کاهش واردات و قاچاق مورد توجه قرار نگرفت. روحاني بايد با سران قواي ديگر بنشيند و براي ايجاد رونق اقتصادي و اشتغال تصميم بگيرند و بعد مردم را به کمک بطلبند».
سوالات پيش پاافتاده
محمد هاشمي اما انتقادش بيشتر به نحوه سوالات بود تا پاسخ ها. او به انتخاب گفته است: «بيشتر اين سوالات سطحي و پيش پاافتاده و بعضا غيرمعقول بود که هيچ ارتباطي هم به رئيس جمهور و وظايف او نداشت. به طور مثال اينکه چرا شما با ماشين ضدگلوله از مناطق زلزله زده بازديد کرديد؟ مگر رئيس جمهور مسئول حفاظت از خودش است؟
رئيس جمهور تيم حفاظت دارد که با دستورالعمل مشخصي عمل مي کنند و ترکيب محافظان نيز معلوم است. اشکال اساسي در سوالاتي بود که در اختيار مجري گذاشته شده بود. اين سوالات مربوط به صداوسيما و منتقدان رئيس جمهور بود و تنها مي خواستند از رئيس جمهور قول بگيرند و او را اذيت کنند. طرح مسائل سطحي و جزئي در اين برنامه باعث شد تا به طور مثال نه گزارش چهار ماهه رئيس جمهور به ملت را شاهد باشيم و نه سخنراني اي بود که رئيس جمهور در آن حق انتخاب داشته باشد. طراحان سوال هاي گفت وگوي رئيس جمهور بسيار ناشيانه عمل کردند و با اين کار خود هم وقت ملت را گرفتند، هم وقت رئيس جمهور را. البته در نهايت اين موضوع به ضرر خود جرياني است که صحنه را اين گونه صحنه آرايي و اجرا کرد». اما عزت الله ضرغامي برخلاف محمد هاشمي در كانال تلگرامي اش نوشته است: «سخنان «تکراري»! کليشه اي و غيرمتفاوت رئيس جمهور باعث شد تا همه قضاوت ها به سمت مجري برود و اين خوب نيست! پيشنهاد مي کنم آقاي روحاني به خاطر استفاده از کلمه «قوطي» براي سرپناه ميليون ها نفر از مردم عزيزمان از آنان عذرخواهي کند. درست است که خانه آنان در مقابل خانه هاي دولتمردان، حکم قوطي را دارد؛ ولي روضه مکشوف هم خوب نيست!».
شبكه هاي سرنگوني طلب را در خماري گذاشت
حميدرضا جلايي پور هم در كانال تلگرامي اش نوشته است: «به نظر من در مجموع روحاني در شبکه يک صداوسيما در ساعت ۹ شب دوم بهمن ٩٦ خوب صحبت کرد. مثل رئيس جمهور يک کشور با ثبات. دنبال تحريک مخاطب نبود؛ همچنين دنبال تحريک منتقدان درون حاکميتي اش نبود. ثبات کشور براي او ارزش پايه اي است. حق اعتراض مردم را پذيرفت. راجع به ارز به مردم نشانه خوبي داد. گفت درآمد ارزي ما از مخارج ما بيشتر است. حرف هاي او درباره زلزله، بافت فرسوده و ماشين هاي فرسوده و موسسه هاي ورشکسته اعتباري واقعي و غيرتبليغاتي بود. امشب صحبت هاي او شبکه هاي سرنگوني طلب را در خماري گذاشت». غلامعلي دهقان، عضو حزب اعتدال و توسعه، هم به ايلنا گفت: با توجه به تجربه پنج دهه روحاني از پيش از انقلاب تا به امروز، روحاني توانست با آرامش به دغدغه هاي مردم به ويژه پس از روزهاي شورش دي ماه پاسخ دهد. خونسردي و اعتمادبه نفس، همچنين ادبيات شمرده آقاي روحاني حکايت از نوعي آرامش فکري داشت که براساس عملکرد کارهايش ايجاد شده است. با توجه به اينکه روحاني بيش از پنج دهه در صحنه سياست حضور داشته، مي تواند با ادبيات پذيرفتني و وزين شرايط را براي مردم شرح دهد. روحاني با آرامش درباره مسائل روز کشور صحبت کرد و با همين آرامش به مسئله ارز؛ موضوعي که اين روزها ذهن مردم را به خود مشغول کرده، پرداخت. روحاني اشاره کرد که به دليل اجرائي نشدن دقيق برجام از سوي برخي قدرت ها مشکلاتي در اقتصاد ايجاد شد؛ اما در مجموع شرايط اقتصادي در ماه هاي آينده رو به بهبود مي روند.
روزنامه شرق ، شماره 3069 به تاريخ 4/11/96،
***
آنچه رييس جمهور درباره اقتصاد نگفت
نظرخواهي «اعتماد» از اقتصاددانان درباره گفت و گوي تلويزيوني روحاني
سخنان دوشنبه شب رييس جمهور درباره مسائل مختلف كشور، در حوزه اقتصاد، آنگونه كه بايد انتظار اقتصاددانان و فعالان اقتصادي را برآورده نكرد و سبب شد تا برخي از آنان در گفت وگو با «اعتماد» به بيان نقدهاي خود در اين خصوص بپردازند.به باور اين دسته از اقتصاددانان، انتظار بر آن بود تا رييس جمهور با توجه به تغييرات عميق در بودجه ٩٧، تبعات مصوب نشدن بودجه مد نظر خود در كميسيون تلفيق را شرح دهد، از اصلاح قيمت ها سخن بگويد و به اين موضوع اشاره كند كه اقتصاد ايران در چه درجه اي از چالش ها قرار گرفته و اگر اصلاحات عميق در آن اجرا نشود، آحاد اقتصادي با چه ضرر و زيان هايي مواجه خواهند شد.
شايد بهتر بود تا رييس جمهور از بودجه اي كه با دستان خود به مجلس تقديم كرده جانانه دفاع مي كرد و با شرح دلايل اقتصادي افزايش قيمت سوخت در بودجه ٩٦، مسووليت افزايش قيمت حامل هاي انرژي را بر عهده مي گرفت و بيصدا از كنار آن نمي گذشت.
از كيفيت سوالات اين گونه بر مي آمد كه حسن روحاني نمي خواهد درباره اصلاحات اقتصادي و واقعي سازي قيمت ها سخن بگويد و افكار عمومي را از خود برنجاند ولي در مقابل هم نتوانست با توضيحاتي كه درباره سرنوشت سپرده گذاران و بازار ارز داد دل آنان را به دست آورد.
اما آخرين سوال مجري از رييس جمهور كه تحت تاثير خبرهاي منتشر شده در شبكه هاي اجتماعي بود، حسن روحاني را به جايي رساند كه جلوي چشم ميليون ها بيننده اعتراف كند، توجيه قانع كننده اي براي بالا بردن تعرفه واردات خودروهاي هيبريدي ندارد. اينكه خودروهاي وارد شده هيبريدي واقعي نبوده اند.
روي ديگر اين سوال قول مجري از رييس جمهور بود. وقتي كه او از روحاني پرسيد آيا تعرفه واردات خودروهاي هيبريدي واقعي را كم خواهد كرد، رييس جمهور به جاي آنكه سازوكارهاي موجود واردات را بيان كند، به سرعت پاسخ مثبت داد تا واردكنندگان خودرو از اين پس با برچسب «هيبريدي واقعي» وارد بازار شوند.
در مجموع مي توان گفت از منظر اقتصادي رييس قوه مجريه سعي كرد تا اقدامات اجتماعي نظير بافت هاي فرسوده و خروج خودروهاي آلاينده را بيشتر مورد بررسي قرار دهد كه تمامي اينها نياز به بودجه و منابع دارند اما نگفت كه اين منابع از چه راهي تامين خواهد شد تا همواره بخش هزينه دولت معلوم و بخش درآمدي آن با اما و اگرهايي توام بوده و شفافيت لازم را نداشته باشد.
ابهاماتي كه رفع نشد
در همين حال نمي توان از كنار تحليل هاي گفته هاي رييس جمهور نيز به سادگي گذشت: موضوعي كه مرتضي اسدي، عضو هيات علمي دانشكده اقتصاد دانشگاه خوارزمي آن را پايداري ابهامات قبلي مي خواند و در تحليل گزارش جديد رييس جمهور با تاكيد بر اينكه برخي ابهامات كماكان به قوت خود باقي است، مي گويد: «اين نوع گفت وگو ها قدم مثبتي در ارتباط بين دولت و ملت ايجاد خواهد كرد اما مستمر بودن اين دست صحبت ها از سوي رييس جمهور بيشتر مي تواند كارساز باشد. متاسفانه يكي از مشكلات در ارتباط بين دولت و ملت اين است كه فقط هر از چندگاهي كه وضعيت كشور بحراني مي شود، اين نوع گفت وگوها شكل مي گيرد. لازم است كه رييس جمهور در راستاي رفع ابهامات و توضيح به مردم جلساتي مداوم در فواصل زماني مشخص انجام دهد. مباحث زيادي بود كه در همين جلسه فرصت پاسخگويي آقاي روحاني به آنها نبود. بنابراين تكرار اينچنين جلسه اي در آينده كوتاه مدت مي تواند مفيد باشد.»
وي مي افزايد: «رييس جمهور از اقداماتي سخن گفت كه در شرايط بحراني انجام شده و دولت سياست هاي لازم را براي رفع آن در پيش گرفته است. در چنين وضعيتي عملي كردن راهكارها سخت تر از شرايط عادي است. دولت ها بايد پيش از وضعيت بحراني اقدام به حل مشكلات كنند و البته اين دورنگري مي تواند مسير را هموار تر كند. مشكلات در حوزه صندوق هاي مالي، ريزگردها، بافت هاي فرسوده و محيط زيست از جمله مواردي بود كه با بروز وضعيت بحراني، دولت تلاش به رفع آنها كرده اما نبايد فراموش كرد كه چاره انديشي ها بايد پيش از خطير شدن وضعيت اتفاق بيفتد.» اين اقتصاد دان با اشاره به بحران هاي ارزي در كشور ادامه مي دهد: «شايد بهتر بود كه پيش از رسيدن به اين وضعيت بحراني دولت راه حل هايي را ارايه مي كرد. دولت آقاي روحاني بيشتر به راهكارهاي معطوف به طرف عرضه در مساله ارز توجه دارد و به طرف تقاضا توجه چنداني نمي كند. همين امر مشكلات زيادي را به وجود آورده است. در سال ٧٤ نيز مشكلي مشابه آنچه امروز مي بينيم، وجود داشت. بانك مركزي ابتدا به روش تزريق ارز و افزايش عرضه روي آورد اما اين راهكارها چندان خوب نبود و نتوانست از مشكلات بكاهد. در طرح ساماندهي اي كه در همان سال توسط مجموعه اي از كارشناسان تدوين شد، تجربه ساماندهي ارزي خوبي رقم خورد. در آن طرح به طرف تقاضا توجه بيشتري شد. يكي از بحران هايي كه در حوزه اقتصادي كشور وجود دارد، ناشي از عدم اعتماد است. مساله اعتمادسازي را بايد جدي گرفت. اين دست جلسات گفت وگوي رييس جمهور با مردم مي تواند در افزايش اعتماد در حوزه اقتصادي موثر باشد. خوب است كه آقاي روحاني مصاحبه اي اقتصادي انجام دهد و با كارشناسان بنشيند تا توضيحاتي در اين حوزه به مردم داده شود.»
اسدي با بيان اينكه در اين مصاحبه آقاي روحاني به مساله صندوق هاي مالي نيز پرداخت و بيان كرد كه بخش مهمي از اشكالات به دولت قبل باز مي گردد، اظهار داشت: «به هر حال دولت آقاي روحاني هم در زمان اجرا فرصت داشت كه بسياري از كمبودهاي دولت قبلي را اصلاح كند اما اقدامي در مورد موسسات فاقد مجوز صورت نگرفت. در حال حاضر براي بهبود وضعيت اقتصادي دولت مي تواند اقداماتي اساسي انجام دهد و اين مساله نياز به همدلي بين مسوولان دارد.»
شفاف نبود
مهدي پازوكي، اقتصاددان ديگري است كه در تحليل وعده اي رييس جمهور در گفت وگوي تلويزيوني وي، با بيان اينكه اي كاش رييس جمهور در برنامه هاي مختلف خاص در هر بخش اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي به موضوعات مهم روز كشور پاسخ مي داد، مي گويد: «در حال حاضر يكي از اصلي ترين توقعات مردم از رييس جمهور پاسخ دادن به پرسش هايي در مورد پشت پرده هاي موسسات مالي و اعتباري غيرمجاز، پشت پرده فساد اقتصادي و… است: موضوعي كه به نظر مي رسد در گزارش رييس جمهور ناگفته يا نيمه تمام باقي ماند.»
او با اشاره به صحبت ها و سخنراني هاي ماه هاي گذشته رييس جمهور بعد از برگزاري انتخابات دولت دوازدهم تاكيد مي كند: «سخنراني هاي آقاي روحاني در ماه هاي گذشته بسيار شفاف تر از آنچه بود كه دوشنبه شب از سوي ايشان عنوان شد. اين در حالي است كه جامعه انتظار داشت كه صحبت هاي جديدتري از رييس جمهور بشنود و اميد بگيرد. به نظر مي رسيد آقاي روحاني مي توانست از اين فرصت استفاده كرده و در خصوص بحث تبعيض و نابرابري، بي عدالتي و فساد اقتصادي در جامعه صحبت كند. اين يك واقعيت است كه رييس جمهور نيز بايد از آن مطلع باشد كه مردم در انتخابات ٩٦ به تغيير راي دادند و ايشان بعد از خدا بزرگ ترين سرمايه شان راي مردم است.»
اين اقتصاد دان با اشاره به اينكه رييس جمهور بايد در سخنراني اش از ريشه ناآرامي هاي اخير و مسائل مربوط به اتفاقات اخير صحبت مي كرد، خاطرنشان كرد: «آقاي روحاني بسيار محافظه كاران در گفت وگوي تلويزيوني شان ظاهر شدند اين در حالي است كه توقع مي رفت كمي واقعيت ها را عنوان كنند. آقاي روحاني بايد بدانند كه مردم به شدت به دنبال شفافيت هستند.» پازوكي با اشاره به گزارش هاي رسمي در مورد ميزان خصوصي سازي در كشور مي گويد: «آقاي رييس جمهور بايد در سخنراني شان از موفق نبودن خصوصي سازي هاي انجام شده در دولت هاي قبل صحبت مي كرد و مي گفت كه ٨٦ درصد از واگذاري ها به نهادها و سازمان هايي واگذار شده كه در حقيقت خصوصي نبوده و نيمه دولتي بوده اند.»وي ادامه مي دهد: «ايشان بايد مي گفت كه ٢٥ درصد نقدينگي ١٤٠٠ تريليون توماني موسسات و صندوق هاي پولي از طريق رباخواري اقتصاد شكل گرفته اند و بايد از كساني صحبت مي كرد كه در زماني به دنبال استفاده از رانت ها توانستند اين نقدينگي را به دست آورده و موسسات مالي غيرمجاز را تشكيل دهند. به نظر من رييس جمهور بايد بي پرده و شفاف از پشت پرده هاي اين موسسات و كساني كه به پول هاي كلان رسيدند، صحبت مي كرد. اين اقتصاددان با اشاره به اينكه ريشه اغتشاشات اخير در بدنه مخالفين دولت بود كه تا پيش از اين از رانت هاي كلان اقتصادي منتفع شده بودند و حالا كه دولت را مخالف خود مي بينند به دنبال ريشه زني دولت هستند، ادامه داد: «مردم طرفدار حقيقت هستند و با دروغ مخالف، رييس جمهور مي توانست مسائل مربوط به عدم شفافيت اقتصادي باندبازي هاي قاچاق كالا و مواد مخدر را عنوان كند. اين حق مردم است بدانند كه چه كساني تنها ٥ ماه بعد از روي كار آمدن دولت دوازدهم به دنبال ناكارآمد جلوه دادن دولت هستند.»
تكرار تجربه گذشته
سيدكمال اطهاري، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصاد توسعه در مورد وعده هاي رييس جمهور در گفت وگوي تلويزيوني دوشنبه شب او مي گويد: «آقاي روحاني در گفت وگوي تلويزيوني خود از نوسازي بافت هاي فرسوده صحبت كردند اين در حالي است كه تاكنون نهادهاي لازم براي بهسازي بافت هاي فرسوده يا همان برنامه بازآفريني شهري كه از سوي وزارت راه و شهرسازي عنوان مي شود، به همراهي و همكاري با يكديگر ترغيب نشده اند و هيچ يك از نهادهاي مرتبط وظايف خود را برعهده نگرفته اند. البته به نظر مي رسد متوليان اين امر از پشت پرده هاي اين بحث اطلاعاتي به رييس جمهور داده اند كه ايشان در گفت وگوي خود وعده اي در اين خصوص اعلام كردند.»
وي البته با اشاره به اينكه ممكن است برخي وزرا با ارايه اطلاعاتي به رييس جمهور، وعده اشتغال زايي از اين محل را داده اند و ايشان نيز به واسطه اين تعهد و خوشحالي از اجرايي شدن وعده دولت در خصوص ايجاد اشتغال در گفت وگوي خود اين موضوع را عنوان كرده اند، ادامه مي دهد: «نمي توان به اين بحث به ديد كاچي بعض هيچي نگاه كرد و نبايد رييس جمهور تنها با تكيه بر وعده وزراي خود وعده اي را به مردم بدهد كه نتواند از پس اجرايي كردن آن بر آيد چرا كه اين تعهدات بدنه كارشناسي دولت را زير سوال مي برد.»
اين پژوهشگر اقتصاد توسعه همچنين با اشاره به برنامه هايي كه دولت هاي قبلي در اين خصوص تاكنون اعلام كرده اند، مي گويد: «نوسازي بافت هاي فرسوده يا همان بهسازي شهري سابقه اي بيش از ٢ دهه دارد و اين وعده ها عملياتي نشده است، امري كه به نظر مي رسيد با حضور عباس آخوندي در راس وزارت مسكن و شهرسازي عملياتي تر مورد توجه قرار گيرد. در حقيقت اين صحيح نيست كه در اثر نداشتن راهبرد و برنامه لازم براي ساماندهي بافت هاي غيررسمي و بافت هاي فرسوده كه دو طرح مشترك است و در طرح جامع مسكن در مورد آن برنامه هايي اعلام شده است مجددا وعده اي جديد بدهيم و بخواهيم تجربه شكست خورده مسكن مهر را به نوعي ديگر در اين بافت ها تكرار كنيم.»
كمال اطهاري با اشاره به اينكه متاسفانه بايد پيش بيني كنيم اين روال باعث شكست اين وعده جديد رييس جمهور خواهد شد، ادامه مي دهد: «البته بايد مقصر شكست اينچنين طرح هاي را پيشنهاددهندگان آن دانست كه قابل استيضاح هستند. مخصوصا بعد از واكنش مردم چرا كه تا سياست هاي اجتماعي جامع تدوين نكنيم هيچ گونه بازآفريني و بهسازي به صورت مجزا در بافت هاي فرسوده قابل اجرا نيست و بايد تمام سياست هاي مختلف از جمله حتي اجراي طرح هدفمندي يارانه ها نيز با سياست هاي جامع مسكن پيوند بخورد.»
وي با طرح سوالاتي همچون اينكه بايد مشخص شود نحوه مشاركت مردم در اين فرآيند چگونه است؟مشاركت نهادها در اين طرح چقدر است؟ فعالان اقتصادي چه ميزان در اجراي اين طرح مشاركت دارند؟ تاكيد مي كند: «بايد تبعات اجراي چنين طرح هاي به خوبي ديده شود و مجددا به اعياني سازي عده اي مبدل نشود، تجربه اي كه پيش از اين در كشور شاهد آن بوده ايم و اگر اين طرح ها نيز به همان سمت و سو هدايت شود ثمري جز تكرار اشتباهات گذشته ندارد.»
اشتغال بدون سرمايه ايجاد نمي شود
شهرام معيني، عضو هيات علمي اقتصاد دانشگاه اصفهان محور اصلي صحبت هاي رييس جمهور با مردم حول محور اشتغال را اين گونه تحليل مي كند: «برآيند آنچه از برنامه هاي كابينه مشخص مي شود تمركز كابينه بر اشتغالزايي از محل اصلاح قيمت حامل هاي انرژي است و چنانچه اين اصلاحات انجام نگيرد، عملا نمي توان حداقل منابع لازم براي اين امر را به دست آورد.»
وي مي افزايد: «به طور كلي كليد اشتغالزايي، سرمايه گذاري است، روشن است كه رشد اقتصادي، افزايش توليد و اشتغال نيازمند سرمايه است. وقتي در يك كشور بيكاري بالا مي رود به سادگي به اين معنا است كه در آن كشور رشد جمعيت و متقاضيان شغل بيش از رشد انباشت سرمايه به صورت خالص و واقعي بوده است و تعادل نيروي كار و سرمايه به هم خورده است. در شرايط فعلي، سطح پس انداز در كشور بسيار پايين است كه البته به لحاظ اقتصادي كاملا قابل توضيح و مورد انتظار است چرا كه تجارب و تئوري هاي اقتصاد كلان نشان مي دهد در صورت رخداد يك دوره افت درآمد ملي، مخارج مصرفي عملا نسبت به كاهش مقاومت مي كند و افت درآمد ملي در افت شديد پس انداز منعكس مي شود نگاهي به عملكرد سنوات گذشته نشان مي دهد كه زماني كه درآمد ملي به دليل جهش قيمت نفت و عوامل ديگر، افزايش يافت، اين افزايش درآمد منجر به افزايش هزينه هاي مصرفي خانوار شد و با افت درآمد ملي در اثر تحريم ها از سال ١٣٩٠ تا ١٣٩٢، كاهش درآمد سرانه خود را به صورت افت دراماتيك پس انداز سرانه خانوار و پس انداز و سرمايه گذاري در كشور بازتاب داد. اين امري طبيعي و مطابق انتظار تئوري هاي اقتصادي است كه خانوار يا جامعه پس از رشد مصرف، به دليل عادات شكل گرفته نمي تواند به سادگي مصرف خود را كاهش دهد و كاهش درآمد عمدتا موجب كاهش پس انداز مي شود.»
اين اقتصاددان ادامه مي دهد: «اين روال در سال هاي ٩٢-١٣٩٠ كه درآمد ملي و درآمد سرانه خانوار كاهش يافت، روي داد و پس انداز در سطح خانوارها و نتيجتا در سطح ملي شديدا كاهش يافت به نحوي كه چندين سال است كه خالص تشكيل سرمايه در كشور منفي است. آنچه اتفاق مي افتد به لحاظ اقتصادي كاملا مورد انتظار است و در اين شرايط انتقاد از اين يا آن مديريت، شوخي با دانش اقتصاد است. اين روال به خوبي نشان مي دهد كه كشور براي افزايش سرمايه گذاري و بهبود اشتغال نيازمند اصلاحاتي است كه خود منوط به مسووليت پذيري همه مسوولان در همه نهادها و قوا و البته همراهي مردم است.»
معيني تاكيد مي كند: «براي مثال يكي از برنامه هايي كه مي توان به شرط اجماع عمومي انجام داد، اصلاح قيمت حامل هاي انرژي است كه مي تواند عملا بخشي از منابع كه فعلا صرف مصرف انرژي مي شود را آزاد كرده و براي كمك به ايجاد اشتغال امكاني فراهم كند. اگر فرض كنيم قيمت بنزين به سطح قيمت ميانگين جهاني افزايش يابد مي تواند از محل اين افزايش، منابعي براي ايجاد اشتغال فراهم مي آيد.»
اين استاد دانشگاه ادامه مي دهد: «درحقيقت در حال حاضر با روالي كه جامعه و خانوارها در آن قرار گرفته اند پس انداز خالصي انجام نمي شود. جامعه پس از افت درآمد ملي در دوره ٩٢-٩٠ هزينه هاي مصرفي را به كندي كاهش داده اما سطح پس انداز را به صفر رسانده است لذا در شرايط فعلي انتقاد از دولت يا سازمان مديريت، مفهومي جز پوپوليسم عريان ندارد درخواست با اصرار و ابرام از دولت براي حل مشكلات هم هيچ مشكلي را حل نمي كند حل مشكلات نيازمند سرمايه گذاري است و اكنون سرمايه اي براي سرمايه گذاري وجود ندارد كشور نيازمند تصميماتي است كه بايد در سطح ملي گرفته شود و مقدمه آن مسووليت پذيري قانوني، شرعي و اخلاقي همه نهادها و البته مردم است.»
معيني با تاكيد بر اينكه اغلب اين تصميم گيري ها از دست دولت خارج است و نيازمند همراهي همه قواست تاكيد مي كند: «براي مثال در بحث اصلاح حامل هاي انرژي علاوه بر عزم دولت، مجلس نيز بايد با دولت همراه باشد كه در هفته هاي اخير و بعد از بررسي بودجه نشان داده شد كه مجلس در اين بحث دولت را همراهي نمي كند. البته مجلس هم محق است چرا كه نمي توان بار چنين تصميم سنگيني را صرفا بر دوش مجلس انداخت، بقيه نهادها و قوا هم بايد حداقل با حمايت كلامي از چنين اصلاحي، به عزم مجلس يا دولت براي چنين تصميم گيري سختي كمك كنند. بايد باور كنيم كه همه در يك كشتي نشسته ايم و همه بايد از اقدامات اصلاحي، لفظا و عملا حمايت كنيم تا قابل اجرا باشد.»
وي البته به تجربه برخي كشورهاي ديگر براي موفقيت در برنامه هاي توسعه اي شان اشاره مي كند و معتقد است: «يك سوال اصلي در رشد اقتصادي براي هر كشوري، منبع تامين سرمايه لازم براي سرمايه گذاري است در كشور روسيه، پوتين رسما سياست برداشت تهاجمي منابع نفت و گاز را براي اجراي سريع برنامه توسعه كشور اعلام و عملا آن را اجرا كرده است پوتين بدون كمترين ترديدي به اين سمت حركت كرد كه سرمايه لازم براي سرمايه گذاري، رشد اقتصادي و توسعه اقتصادي را با برداشت حداكثري از ذخاير نفت و گاز اين كشور فراهم كند و در اين مسير هم موفق بوده است. در اقتصاد هيچ راه حل ساده اي وجود ندارد كشور نيازمند چنين تصميمات خطيري است مشابه چنين تصميمي براي كشورمان نيز قابل پياده سازي است اما نيازمند اجماع نظر تمام نهادها اعم از دولت و فرادولت است.»
نويسنده: عليرضا بهداد، نرگس رسولي
روزنامه اعتماد، شماره 4010 به تاريخ 4/11/96،