تحليل جامعه‌شناسان از انتخابات رياست‌جمهوري در دانشگاه تهران: از پتانسيل جنبشي تا خيزش انتخاباتي

جلايي‌پور: مردم در ايران دقيقا و آگاهانه سر صندوق راي رفتند و با اين دقت راي دادند. اين به دليل آن است كه بر خلاف برخي نظرات ‌جامعه ايران توده‌يي نيست شايد در ايران مردم حزبي يا تشكيلاتي نباشند، ‌اما فوق‌العاده عقل دارند و اين ناشي از يك فرديت نهادينه شده در مردم است

ربيعي: وقتي جامعه دچار دلشوره و نگراني مي‌شود، ‌روح جامعه به حركت مي‌آيد و يك موج مي‌سازد و حماسه ايجاد مي‌كند و خيابان‌ها را به اشغال خود درمي‌آورد. اما كاش عصر حماسه تمام شود و ما به جاي سونامي انتخاباتي شاهد آن باشيم كه روح تحول‌خواهي نهادهايي قانونمند براي بيان مطالبات خود داشته باشد

‌صندلي‌هاي تالار ابن خلدون دانشكده علوم‌اجتماعي دانشگاه تهران عصر يكشنبه دوم تيرماه براي شمار كثير دانشجويان و اساتيد و مخاطباني كه آمده بودند تا پاسخي براي پرسش‌هاي متعددشان درباره انتخاباتي كه گذشت‌، ‌بيابند، ‌كم بود. به گفته دكتر محمد امين قانعي‌راد جلسه هفتگي انجمن جامعه‌شناسي ايران كه هفته‌هاي پيش در دفتر كوچك اين انجمن و با حضور تعداد انگشت شماري از متخصصان برگزار مي‌شد، ‌بدون آنكه تبليغاتي صورت بگيرد، ‌چنان مورد استقبال قرار گرفت كه حتي سالن شريعتي دانشكده نيز گنجايش مخاطبان را نداشت. آنچه در 24 خردادماه سال جاري در ايران رخ داد، ‌تنها تحليلگران و متخصصان را شگفت زده نكرد، ‌بلكه پرسش‌هاي فراواني را فراروي عموم جامعه گذاشت و بار ديگر مفروض «پيش‌بيني‌ناپذير بودن جامعه ايران» يا به تعبير ديگر «دقيقه نود بودن آن» را به اذهان متبادر كرد. اما وراي اين داوري‌هاي نسنجيده به راستي چه تحليلي از جامعه ايران مي‌توان ارائه كرد و روندهاي اجتماعي در آن را چگونه مي‌توان توضيح داد؟ در نشست انجمن جامعه‌شناسي در «تحليل جامعه شناختي رفتار مردم در انتخابات رياست‌جمهوري» دكتر محمد امين قانعي راد، ‌دكتر حميدرضا جلايي پور، ‌دكتر علي ربيعي، ‌دكتر ناصر فكوهي، ‌دكتر علي محمد حاضري، ‌دكتر هادي خانيكي و‌دكتر سعيد معيدفر سخنراني كردند، ‌چهره‌هايي چون دكتر يوسف اباذري و دكتر مهدي منتظر قائم نيز در اين جلسه حضور داشتند.

دكتر قانعي راد، رييس انجمن جامعه‌شناسي ايران مدير جلسه بود. وي در آغاز دستور جلسه را اعلام كرد و گفت: هدف اين جلسه تحليل جامعه‌شناختي انتخابات رياست‌جمهوري است. اينكه مردم و گروه‌ها و قشرها و طبقات مختلف ايشان از جمله اقوام، ‌قوميت‌ها، ‌بازار، ‌دانشجويان، ‌روستاييان، ‌شهرنشينان، جوانان، ‌زنان و… چه نقشي در آن ايفا كردند. برخي معتقدند كه در اين انتخابات احزاب نقش فعالي نداشتند و اين با وجود آن است كه امروز در كشور 24 حزب رسمي حضور دارد، در حالي كه برخي ديگر اين انتخابات را حركتي كاملا حزبي و سياسي تلقي مي‌كنند. همچنين بايد روشن شود كه گروه‌هاي مرجع اعم از نخبگان سياسي، روشنفكران، ‌دانشگاهيان، ‌هنرمندان، ‌رسانه‌ها و مطبوعات چه نقشي را در اين انتخابات ايفا كردند. ضمن آنكه بايد نقش روندهاي جهاني و تاثير آنها را نيز در اين انتخابات روشن كرد. البته جلسه به مسائل راهبردي كاري ندارد.


گشايشي در عرصه عمومي كشور

در ادامه دكتر حميدرضا جلايي پور، عضو هيات علمي دانشكده علوم اجتماعي سخنراني كرد. وي انتخابات اخير را رخداد مهمي دانست كه لكوموتيو دولت را جابه‌جا كرده است و گفت: من بحث خود را با يك سوال سياسي آغاز مي‌كنم و به يك مساله جامعه شناختي ختم مي‌كنم. در واقع مي‌خواهم تبييني جامعه شناختي از پتانسيل جنبشي جامعه ايران ارائه دهم. سوال سياسي اين است كه چرا آقاي روحاني به نحو غيرمنتظره در دور اول و با اكثريت قاطع آرا پيروز شد؟ در حالي كه حتي خود اصلاح‌طلبان انتظار داشتند در بهترين حالت انتخابات به دور دوم كشيده شود. ضمن آنكه خود اصولگرايان فكر مي‌كردند در دور اول يكي از كانديداهاي مورد نظرشان پيروز مي‌شود. بر اين اساس بايد مشخص شود كه شرايطي كه در آن، اين انتخابات رخ داد، ‌چگونه بود. از سال 88 به بعد مخالفان اصلاحات كوچك‌ترين امتيازي به ايشان ندادند و بر روند كنترل جامعه افزودند. تا جايي كه از يك سال گذشته تا به امروز تمام كساني كه به نحوي مي‌خواستند در انتخابات فعال شوند، ‌از فعاليت منع شدند و نمي‌توانستند از كانديداي مورد نظر خود حرف بزنند. آقاي خاتمي نخستين كسي بود كه گفت بايد دنبال هاشمي رفت. اما شرايط به‌گونه‌يي بود كه حتي آقاي هاشمي به عنوان شناسنامه انقلاب رد صلاحيت شد. اين فضا به‌گونه‌يي بود كه بخش وسيعي از طبقه متوسط ناكام و نااميد بودند. عده‌يي از ايشان نيز جذب سياست‌هاي نوسازي آقاي قاليباف شدند. ساير راي‌دهندگان نيز جذب ساير كانديداها شدند، ‌به‌گونه‌يي كه هيچ كس پيش بيني نمي‌كرد كه از ميان 6 كانديدا آقاي روحاني پيروز شود. ‌پس چطور شد كه آقاي روحاني راي آورد؟

جلايي‌پور در پاسخ به اين پرسش گفت: ‌در جريان انتخابات اخير بر خلاف انتظار گروه‌هاي تندرو، ‌به‌ويژه در روزهاي منتهي به انتخابات جنبشي فراگير شكل گرفت. اين جنبش فراگير كه به اين انتخابات برق‌آسا منجر شد، ‌ناشي از پتانسيل جنبشي جامعه ايران است. گسترش نارضايتي اقتصادي ناشي از تحريم‌ها و سوء‌مديريت و عدم ثبات نرخ ارز و كاهش درآمد دولت از عوامل فعال‌كننده اين پتانسيل بودند. اما مساله مهم‌تر نگراني مردم از آينده كشور بود. اينكه ايران مثل عراق و افغانستان و سوريه و ليبي نشود. البته اين عوامل مي‌تواند موجب شورش يا انقلاب شود. اما ما ديديم كه مردم در ايران دقيقا و آگاهانه سر صندوق راي رفتند و با اين دقت راي دادند. اين به دليل آن است كه بر خلاف برخي نظرات، ‌جامعه ايران توده‌يي نيست. شايد در ايران مردم حزبي يا تشكيلاتي نباشند، ‌اما فوق‌العاده عقل دارند و اين ناشي از يك فرديت نهادينه شده در مردم است. اين فرديت نهادينه شده به هوشياري جمعي منجر مي‌شود و باعث مي‌شود كه جامعه در شرايط دشوار مذكور به جاي شورشي يا انقلابي شدن به سمت جنبش حركت كند.

جلايي پور در بخش پاياني سخنش گفت: ‌در اين شرايط اصلاح‌طلبان هوشمندانه واقعيت جامعه ايران را شناختند، ‌نارضايتي‌ها را تحليل كردند و آگاهانه وارد بازي انتخابات شدند. ايشان از يك سال پيش كانديدايي را معرفي كردند كه تبليغات سرخود باشد و به چهره‌هاي كم‌تر شناخته شده مثل نجفي و عارف و روحاني اشاره نكردند. ابتدا آقاي خاتمي آمد و سپس ثبت نام آقاي هاشمي روحاني هفتاد و نه ساله بود كه موجب شد تمام مطالبات دوباره زنده شود. 2 ساعت بعد از ثبت نام هاشمي در تمام شهرها و روستاها زلزله‌يي بر پا شد. يعني جوانه‌هاي جنبش با ثبت نام او رشد كرد. در پس رد صلاحيت روحاني و عارف مطرح شدند. ائتلاف اين دو را نيز بايد بيش از همه كار جوانان شهرستان خواند. حمايت آقاي خاتمي از ائتلاف را نيز نمي‌توان ناديده گرفت. همين برنامه‌ريزي دقيق موجب شد كه در دو روز آخر جنبشي فراگير شكل بگيرد كه حتي در روستاها تا 70 درصد به روحاني راي دادند. اين انتخابات گشايش انفتاحي در فضاي كشور ايجاد كرد و مانع از اين شد كه شرايط بيمار كشور به جراحي قلب باز نياز داشته باشد.


سونامي بي‌نظير انتخاباتي

دكتر علي محمد حاضري ديگر سخنران اين نشست اين انتخابات را رخدادي شگفت‌انگيز خواند و گفت: شخصا در اين سي و پنج سال انتخاباتي را نديده بودم كه جناح منتقد با اختلاف كمي بيش از نصف آرا پيروز شود. نكته ديگر اين انتخابات آن بود كه نيروهاي خودسر به خود اجازه حمله به آراي مردم را ندادند. ضمنا در اين انتخابات بخش‌هاي كمتر توسعه يافته جامعه توانستند مطالبات قومي خود را بيان كنند. اما مساله مهم سونامي راي بي‌نظيري بود كه ظرفيتي فراتر از جنبش‌ها و قدرت‌هاي رسانه‌يي داشت. به همين دليل بايد از نقش ارتباطات چهره به چهره غافل نشد. البته نكته نازيباي انتخابات ضعف و ناكارآمدي نظام نظرسنجي‌هايي بود كه توسط نهادهاي علمي صورت گرفت و جامعه علوم اجتماعي كشور بايد فكري به حال اين امر بكند.

دكتر حاضري با اشاره به تغيير آراي طبقه متوسط از قاليباف به سمت روحاني به دليل تغيير شعارهايش در روزهاي پاياني گفت: ‌طبقه متوسط در آخرين روزها مطالبات خود را در جاي ديگري متجلي ديدند. البته بايد نقش عقلانيت اصلاح‌طلبي در ائتلاف را برجسته كرد. اين انتخابات نشان داد كه عقلانيت ابزاري اصلاح‌طلبي در پذيرش رهبري بيش از ولايت‌پذيري بخش‌هاي سنتي جامعه ايران است. ايشان توانستند تنوع نظرات را از ميان ببرند، ‌ضمن آنكه نشان دادند كه عدم حضور بي‌معناست. در اين انتخابات شاهد پيشرفته‌ترين روش عقل جمعي در مركزيت نهاد اصلاح‌طلبي بوديم، ‌تا جايي كه تا اقناع آخرين نفر بحث‌ها پيگيري شد. اين انتخابات از يكسو ظرفيت بالاي رفتار حزبي نهادينه شده در ايران را نشان داد و از سوي ديگر دستاوردهاي ذخيره شده ملي در جامعه ايران براي هوشياري اجتماعي و حركت در آخرين لحظات را شاهد بوديم.

عقلانيت در تصميم‌گيري

هادي خانيكي، استاد ارتباطات دانشگاه علامه نيز در اين نشست بحث خود را با تاكيد بر ارتباط ميان سه ساحت سياست ورزي، كنشگري علمي و كنشگري روشنفكرانه در فهم پديده‌هايي چون انتخابات آغاز كرد و گفت: ‌بايد در تحليل ميان سه سطح خرد، ‌مياني و كلان تمييز قائل شد. در سطح خرد نقش كنشگران سياسي اهميت مي‌يابد. در سطح مياني به اين امر پرداخته مي‌شود كه چگونه جامعه در آخرين لحظات به پاي صندوق‌ها رفتند. نگراني اين بود كه فرودستان جامعه به اعتبار رسيدگي معيشتي رفتاري در برابر طبقه متوسط داشته باشند، ‌اما تلنگر منزلتي به ايشان باعث شد كه مناطق محروم و حاشيه‌يي راي بالايي به آقاي روحاني بدهند. در سطح كلان تحليل نيز بايد به مساله تاريخي جامعه ايران كه ناامني است توجه شود.

دكتر خانيكي سپس به بحث رسانه‌ها در انتخابات اشاره كرد و گفت: نقش رسانه‌ها را در انتخابات 76 به وضوح مي‌توان ديد، ‌اما در اين انتخابات به نظرم آن تاثير را نمي‌توان ديد، ‌بلكه بايد مجموعه تركيبي از رسانه‌ها اعم از برخورد رودرروي مردم، ‌شبكه‌هاي اجتماعي، ‌مطبوعات و رسانه‌هاي رسمي را با نقش‌هاي متفاوت ارزيابي كرد. البته بيش از همه بايد به نوع ديگري از ارتباطات سياسي كه مبتني بر نوعي ديالكتيك انتقادي بود اشاره كرد. در سال‌هاي اخير اصلاح‌طلبان توان رسانه‌يي خود را از دست داده بودند، ‌اما در چند ماه پاياني گفت‌وگوهايي ميان سه سطحي كه گفتم صورت گرفت كه بعد از آمدن آقاي هاشمي اين ديالكتيك انتقادي به سطح جامعه منتقل شد. در اين انتخابات شاهد نوعي عقلانيت در تصميم‌گيري شديم. از دل اين عقلانيت اصلاحاتي بيرون آمدن كه رنگ و بوي اعتدال داشت.


سامان سياسي نداريم

دكتر علي ربيعي، سخنران بعدي اين نشست بحث خود را با نگراني از وضعيت پيش‌بيني‌ناپذيري جامعه ايران آغاز كرد و گفت: ‌چندين دوره است كه وضعيت جامعه به همين صورت است. علت آن است كه ما سامان سياسي نداريم و در بي‌ساماني سياسي انتخابات صورت مي‌دهيم. يكي از دلايل آن است كه ساخت قدرت از عصر پهلوي تا عصر حاضر تمايل دارد كه مستقيم با مردم حرف بزند و رفتاري توده‌ستايانه دارد. اين امر سبب مي‌شود كه موج تحول‌خواهي در آستانه انتخابات مطالباتش را در يك ايماژينه مي‌يابد. بر اين اساس حركت جامعه ايران را اولا در يك فرآيند تحول‌خواهي و ثانيا در آنچه من آن را «لج ملي» مي‌خوانم، مي‌توان توضيح داد. اين موج تحول‌خواهي را من از انتخابات مجلس چهارم تا الان دنبال كرده‌ام.

وي سپس به بازخواني تحولات سياسي ايران همسو با تحولات ارزشي و تحول‌خواهي جامعه پرداخت و در پايان گفت: ‌در شرايطي كه همه شادند و جشن مي‌گيرند و هر كس مي‌گويد حماسه رخ داده است ‌من معتقدم كه اين تغييرات ناشي از يك بيماري در جامعه و فقدان سامان سياسي است. ما ساختار سياسي مشخص و نظام كنترل اجتماعي نداريم. در كشور ما جامعه مدني شكل نگرفته است، ‌احزاب، ‌اصناف، ‌اتحاديه‌ها و گروه‌ها حضور جدي و متشكل ندارند و در نتيجه وقتي جامعه دچار دلشوره و نگراني مي‌شود، ‌روح جامعه به حركت مي‌آيد و يك موج مي‌سازد و حماسه ايجاد مي‌كند و خيابان‌ها را به اشغال خود درمي‌آورد. اما كاش عصر حماسه تمام شود و ما به جاي سونامي انتخاباتي شاهد آن باشيم كه روح تحول‌خواهي، نهادهايي قانونمند براي بيان مطالبات خود داشته باشد.


تقدم امر اجتماعي بر امر سياسي

دكتر ناصر فكوهي، ‌استاد انسان‌شناسي دانشگاه تهران در اين نشست بر اهميت نگاهي جامعه‌شناختي بر انتخابات تاكيد كرد و گفت: ‌به نظر من رسالت جامعه‌شناسي اين نيست كه به بحث سياسي درباره اين يا آن نامزد بپردازد. گفتمان سياسي در همه جاي دنيا امر سياسي را به كنش كنشگران سياسي تقليل مي‌دهد. در حالي كه امر سياسي اين نيست. امروز در سطح جهان بحث‌هاي متنوعي پيرامون خود مفهوم انتخابات صورت گرفته است و بحث در اين است كه چطور يك سيستم واقعي كنش اجتماعي كه فرآيندي داراي پيوستار و غيرقابل مديريت و پراكنده است، به يك لحظه خاص در يك انتخابات تقليل مي‌يابد؟ اين كار تخيل است كه ايماژي مي‌سازد و اين تصور و تخيل را پديد مي‌آورد كه پيروزي در انتخابات به معناي تغيير اجتماعي است.

دكتر فكوهي با تاكيد بر اهميت تحليل اجتماعي گفت: ‌آن چيزي كه در يك جامعه موثر است و به صورت قاطعانه مي‌تواند جامعه را تغيير دهد و مي‌تواند آن را به طرف بهتر شدن پيش ببرد، ‌امر اجتماعي است، ‌يعني كنش در سطح روزمرگي و در شكل پيوستاري‌اش و نه اتفاقي كه صرفا در راس سيستم سياسي رخ مي‌دهد.

وي سپس به نقد راهكارهايي كه در سال‌هاي اخير براي حل مشكلات ارائه شده پرداخت و گفت: شكست امر سياسي اين طور خودش را نشان مي‌دهد. بنابراين برنده اين انتخابات هيچ يك از كانديداها به تنهايي نبودند، ‌بلكه همه آنها بودند، ‌زيرا همه آنها مخالف روندهايي بودند كه در جامعه اجرا شده بود. كساني هم كه راي دادند دچار اين توهم نبودند كه با انتخابات همه مشكلات حل مي‌شود. خوشبختانه چيزي كه در جامعه ما عوض شده اين است كه سيستم سياسي تغييرات اجتماعي را درك كرده است و فهميده كه جامعه‌يي با سرمايه فرهنگي و اجتماعي بالا را به راحتي مي‌توان اداره كرد.

دكتر فكوهي در پايان ضمن تاكيد بر عقلانيتي كه در انتخابات اخير شكل گرفت، ‌گفت: امروز بيش از هر زمان از جامعه‌شناسان كشور انتظار مي‌رود كه به نقد فضاي موجود بپردازند. اين حداكثرخواهي يا اتوپيسم نيست، ‌اما معتقدم وظيفه جامعه‌شناسي نقد است.


نگران توقعات فزاينده هستم

در پايان اين نشست نيز بحث و گفت‌وگويي ميان سخنرانان و مخاطبان صورت گرفت. علي ربيعي در اين بخش گفت: ‌من نگران توقعات فزاينده‌يي هستم كه اين روزها از سوي برخي از افراد جامعه مشاهده مي‌شود. بين وضع موجود و وضع مطلوب شكافي وجود دارد و بايد مراقب بود كه سطح توقعات به‌گونه‌يي نباشد كه همه دستاوردهايي كه به دست آمده از دست رود.

هادي خانيكي نيز از فضاي اميد به وجود آمده استقبال كرد و آن را زمينه‌يي براي ديالكتيك ميان كنشگران سياسي و چهره‌هاي دانشگاهي و فعالان روشنفكري خواند و گفت: بايد نگرش برد-برد را گسترش داد. اعتدال در گفتمان اعتدال به معناي محافظه‌كاري يا ناديده گرفتن ميل به تغيير نيست، ‌بلكه اعتدال به معناي حركت خردورزانه بردبارانه است.

معيدفر نيز با تاكيد بر فضاي اعتدال به وجود آمده گفت: ‌خوشبختانه پيام 24 خرداد شكاف‌ها و كينه‌هاي عظيم را از ميان برد البته نبايد كار نهادسازي فراموش شود و لازم است تا جامعه مدني تقويت شود.

اعتماد / محسن آزموده

Print Friendly, PDF & Email