چاره ای جز تلاش برای زنده ماندن نداریم !

گفتگو با پروین ذبیحی فعال حقوق زنان در مریوانparvin_zabihi2

زنان و توسعه پایدار – شما از معدود زنانی هستید که سال هاست یک روش مشخص را در پیش گرفته اید و تنگا تنگ زنان در روستاهای کردستان زندگی وکارفرهنگی می کنید و فراز و نشیب حوادث سیاسی تاثیری در روش کار شما نگذاشته ، برایمان از وضعیت زنان کرد ، مشکلات شان و مشکلات خودتان بگویید.
پروین ذبیحی – زنان کرد مانند بسیاری از زنان دنیا با مشکلات فراوانی روبرو هستند و مهم ترین مشکلی که به خاطر زن بودن شان دارند ، فرهنگ سنتی مردسالار جامعه کردستان و خشونت خانگی است . از کتک و شکنجه گرفته تا قتل و خودسوزی ، ختنه دختران و ممانعت از تحصیل دختران و ازدواج اجباری و سلب اختیارارت زنان حتی بر جسم و جان و روح شان .
که البته این وضعیت در شهرهای بزرگ کردستان بسیار تغییر کرده ولی در روستاها خشونت خانگی بیداد می کند . برای همین زنان آگاه و فعال کردستان در تلاشی جدی برای رفع خشونت و نابرابری کار می کنند و در هر شرایطی به کارشان ادامه می دهند .البته تبعیض های دیگری هم هست که گریبانگیر همه زنان حتی زنان فعال در حوزه زنان هم هست .تبعیض های قانونی که روز به روز هم بیشتر می شود .خوب وظیفه انسانی حکم می کند ، در راهی که قدم گذاشته ایم ، پیش برویم و طبیعتا آسان هم نیست چون محدودیت های زیادی از نظر اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی داریم .
زنان و توسعه پایدار – شما در قالب ان . جی . او . و – تشکل غیر دولتی غیر انتفاعی کار می کنید یا تعاونی ؟ و فرق کار کردن در این دو نوع تشکل چیست ؟ به نظر شما کدامیک برای زنان روستایی کرد مناسب تر است ؟
پروین ذبیحی – بستگی به اهداف و اصول و فعالیت های این دو تشکل دارد .ولی فکر می کنم یک ان . جی . او در زمینه کارهای فرهنگی دایره ی عمل اش گسترده تر است و می تواند مستقل تر عمل کند ،اما درخیلی از مناطق اصلا تشکل زنانی وجود ندارد و تعاونی زنان چون ثبت اش راحت تر است و یک فعالیت اجتماعی – اقتصادی است ، می تواند برای بالابردن آگاهی های زنان فعالیت خوبی داشته باشد .مضاف بر این که مساله کارو اشتغال برای همه زنان و طبیعتا برای زنان کرد هم مطرح است و زنان روستا راغب ترند که کار کنند و درآمدی داشته باشند و در حین کار آموزش هم ببینند .در واقع تعاونی های زنان یک وسیله ارتباطی مناسب با زنان ،در مناطق محروم است .زنان از طریق تعاونی ها به توانایی های خود پی می برند و محل خوبی است برای توانمند سازی زنان .
زنان و توسعه پایدار – توانمند سازی زنان از نظر شما چیست ؟
پروین ذبیحی – در بافت کهنه و سنتی ، زن در چارچوب خانه و آشپزخانه ، محصور نگه داشته می شود و اعتماد به نفس ندارد و از توانمندی های خود بی اطلاع است ، باید زنان بدانند که هیچ گاه تا کنون کاری بدون همراهی و مشارکت آنان، صورت نگرفته است و به این باور برسند که از آشکار سازی توانمندهای شان هراس نداشته باشند . از خود، سرسختی و مقاومت نشان بدهند . با صفت قربانی و ضعیف و جنس دوم به دنیا نیامده اند و هوشمندانه توانایی های خود را آشکار کنند و در مقابل خشونت ها بایستند .در واقع این نقطه شروع کار ما در آموزش زنان است .
توانمند سازی فرایندی پویا است که به موجب آن ، فرد با اعتماد به نفس ، خود را سازماندهی کند تا از منابع مختلف سهم داشته باشد ووابستگی هایش را کم رنگ کرده و در تصمیم گیری نقش داشته باشد وموجب تغییر رابطه نا برابرشود .این تغییر در سه بعد مرتبط یکدیگر پدید می آیند و انتخاب کردن را ممکن می سازد .منابع یا شرایط ، عاملیت یا فرایند و دستاورد یا نتایج. که در عمل به خوبی این مراحل دیده می شود.
پیمودن این مراحل جز با آموزش های عملی و کاربردی ممکن نیست .ما هم در آموزش های مان موضوع های زیر را پی می گیریم .
– پیشرفت زنان در تصمیم گیری
– مشارکت زنان در فعالیت های درآمد زا
– دسترسی زنان به آموزش های توانمند کننده از قبیل آموزش علیه خشونت و آموزش های فنی و حرفه ای و بهداشتی و آموزش در زمینه های مختلف اجتماعی و حقوقی
البته پیگیری این چارچوب برنامه ای درازمدت است و با توجه به موانع بیشمار فرا راه مان، این تلاش به سختی انجام می شود . موانع بسیار است و ما هیچ پشتوانه ای نداریم ، علاوه بر موانعی که برایمان به وجود می آورند ، از کمک مالی هیچ نهاد و سازمانی برخوردار نبوده و نیستیم و تنها کمک برخی از دوستان به طور داوطلبانه ، مستقل و محدود ، یارمان بوده است .
تنگناهای قانونی و فشاری که از طریق نهادهای مختلف حکومتی اعمال می شود ، فشارهایی که از طرف افراد سنتی با عرف و عادت های کهنه و فرهنگ مردسالار که از حمایت کامل قدرت موجود برخوردارند ، پیشرفت کار را کند می کند .
زنان و توسعه پایدار – با این شرایط سختی که دارید واقعا تلاش های تان نتیجه داشته است ؟ از کارهای ملموسی که کرده اید بگویید .
پروین ذبیحی – سال ها پیش ، کارمان را در روستاهای اورامانات ، در مقابله با ختنه دختران و خشونت های دیگر علیه زنان و کودکان ، به خصوص در مورد قتل زنان و بیشتر قتل های ناموسی ، و اذیت و آزار زنان و کودکان و خودسوزی زنان، به کمک دوستان ،گزارش هایی نوشتم و کارگاه های آموزشی برگزارکردم که نتایج خوبی داشت . همان اطلاع رسانی ها و آگاه سازی ها، منجربه اعتراضات خیابانی و مدنی زنان،علیه کشتن بی رحمانه زنان ، از جمله اعتراض به قتل شهین نصرالهی23 ساله ، توسط برادرش وهمچنین فرشته نجاتی 18 ساله که به طرز فجیعی توسط پدرش به قتل رسیده بودند ، شد . البته در حال حاضر خشونت علیه زنان به طور کلی کمی ، کاهش یافته ولی ما باید در این زمینه بیشتر،کار کنیم .
در حال حاضر از طریق” تعاونی روستایی زنان مریوان “، آموزش های خود را ادامه می دهیم و چون با یک فرهنگ بسته روستایی سر و کار داریم ، آموزش مرحله به مرحله جلو می رود . اهداف مان مشخص است .از آموزش های حرفه ای شروع کردیم . مثلا در روستای چور و ننه آموزش های زنبور داری ، قالیبافی ، گیوه بافی ، آرایشگری ، خیاطی و بافتنی و حتی آموزش کامپیوترداشتیم و در کنار این کلاس ها کارگاه های آموزشی در زمینه خشونت خانوادگی ، بهداشت خانواده و قوانین و مهارت های زندگی و نقش زنان در حفظ محیط زیست برگزار کردیم .
همچنین توانایی مقابله با خطر مین که در این گونه موارد از کادر تخصصی بهزیستی ، فنی حرفه ای و هلال احمر نیز استفاده کرده ایم و بعد از پایان هر دوره ، کارآموزان موفق به دریافت گواهینامه رسمی در رشته مربوطه شده اند .
تعدادی از زنان آموزش دیده ، با استفاده از وام کم بهره ، فعالیت اقتصادی محدودی را شروع کرده اند و این برای ما با تمام محدودیت های موجود بسیار دلگرم کننده است .
همچنین در روستای نشکاش و روستای چور ،نیز مستقل از تعاونی یک دوره خیاطی و مخلی دوزی برگزار کردیم . تعدادی از زنان روستا ، واحدهای کوچک و زودبازده، همچون پرورش گل و گیاه ، قارچ و تابلو فرش و خیاطی تاسیس کرده اند و این حرکت مورد استقبال خانواده های شان نیز قرار گرفته و موجب تشویق زنان شده است .
زنان و توسعه پایدار – از کارگاه آموزشی مقابله با خطر مین گفتید . لطفا کمی بیشتر در این زمینه توضیح بدهید وضعیت زمین های آلوده به مین چه طور است و چه قدر برای مردم خطرناک است .
پروین ذبیحی – ساکنان مناطق مرزی و سایر جاهایی که مین گذاری شده ، شدیدا در معرض خطر انفجار مین ها هستند . هفته ای نیست که خبر از انفجار مین نباشد . من خود یکی از ساکنان این منطقه هستم و بارها شاهد معلولیت یا کشته شدن افرادی بودم ،اما فعالانه وارد این حوزه نشده بودم ، تا این که در مهرماه 92 در یکی از روستاهای مریوان به نام نشکاش یک مین منفجر شد و هفت کودک بی گناه که سه نفرشان دختر و چهارنفرشان پسر بودند ، هنگام بازی ، زخمی شدند . وقتی من از جریان مطلع شدم ، که ، بچه ها را به بیمارستان برده بودند .فاجعه بود تلا یکی از دختربچه ها چشمش را از دست داد و گشین دختربچه ای 10 ساله هم یک پایش را از دست داده بود و بقیه هم جراحات دیگری داشتند . وقتی این وضعیت فاجعه بار را دیدم با خودم عهد کردم که در حد توان ام کمک شان کنم و به کمک دوستان نیک اندیش ،کار را شروع کردیم .اولین کاری که کردم تهیه یک گزارش مستند بود که جریان رسانه ای شد و قدم های بعد حمایت های مالی و گرفتن وکالت رایگان از وکیلی دلسوز تا شرکت در برنامه روزجهانی کودک در سنندج و ملاقات با استاندار و مطرح کردن خواسته ها و پیگیری خواسته ها تا این که درآبان ماه 93 به همت وکیل و پرسنل شریف بیمارستان فوق تخصصی افشارتهران و جمعی از انسان های دلسوز آنان را جهت ادامه معالجه بستری کردیم و از حمایت کامل این عزیزان برخوردار شدیم .
در واقع بعد از این اتفاق عملا فعالیت من در حوزه مین شروع شد . بد نیست بدانید که در ایران ،حدود 16 میلیون مین پاکسازی نشده در 24000 کیلومتر، دارد که حیات همه موجودات جاندار اکوسیستم را به خطر انداخته است .
در اکثراین مناطق حتی تابلوی هشدار دهنده ای هم نصب نیست و مردم این مناطق جان شان در خطر جدی قرار دارد .البته در این جور مواقع ، زنان بیشتر از همه آسیب می بینند چون یا جان خودشان را از دست می دهند یا معلول می شوند و یا وقتی یکی از اعضای خانواده آسیب می بیند ، بار سنگین پرستاری و مراقبت به عهده زنان است علاوه بر کارکشاورزی و مسئولیت خانه وزندگی ، اگر همسر از بین برود که مسئولیت کل خانواده را زن باید به عهده گیرد بدون کوچکترین حمایتی .
ما در روستای نشکاش یک ورکشاپ” توانایی مقابله با مین “داشتیم که کتاب های آموزشی به زبان ساده برای روستانشینان نیز توزیع کردیم . البته بدون یاری افراد نیک اندیش و دلسوز، هرگز من کاری از پیش نمی توانستم ببرم . بهر حال ما ،چاره ای جز تلاش برای زنده ماندن نداریم.
دولت در هر زمینه ای به خصوص ارتقای فرهنگ باید بیشتر به مساله آموزش توجه کند و برای آموزش بودجه مناسبی در نظر داشته باشد چون در این امر مهم ، ما ، ذره ای از پهنه ی ایران هستیم .طبیعی است قوانین تبعیض آمیز باید تغییر کند و به موازات آن فرهنگ برابری ارتقا پیدا کند. حوادث اخیر هم نشان می دهد که چه قدر زن ناموس مردان با غیرت جامعه است . ملاحظه کنید ، فرینازخسروانی دختر مهابادی که خود را ازطبقه چهارم پنجره هتل برای فرار از تجاوز به پایین پرتاب نمی کرد و کشته نمی شد ، چه باید می کرد ؟ اگر به او تجاوز می شد که همین مردان با غیرت او را به قتل می رساندند و قانون هم از او حمایت نمی کرد . راهی طولانی و ناهموار در پیش رو داریم.

‎زنان و توسعه پایدار‎'s photo.
‎زنان و توسعه پایدار‎'s photo.
‎زنان و توسعه پایدار‎'s photo.
‎زنان و توسعه پایدار‎'s photo.
برگرفته از:
صفحه ” زنان و توسعه پایدار ” در فیس بوک
Print Friendly, PDF & Email

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *