پوچ شدن رؤیای خوشبختی- به مناسبت روز جهانی مبارزه با قاچاق انسان
سیام ژوئیه، روز جهانی مبارزه با قاچاق انسان، میتواند یادآور هزاران کودک و زنی باشد که در طول سالها، قربانی شیوهای نوین از بردهداری به نام قاچاق انسان شدهاند.
آمارهای حاصل از پژوهشهای مختلف نشان میدهند که اولین گروه قربانی قاچاق، زنان و کودکان هستند و قاچاق اعضای بدن و قاچاق به منظور بهرهکشی از نیروی کار در ردههای بعدی قرار دارند.
نتایج پژوهش اخیر کمیسیون اروپا در هلند، بلژیک و ایتالیا، انگیزه قاچاق را نیاز به پول برای رفع نیازهای اولیه، پول برای خانواده، پول برای زندگی شیکتر، ماجراجویی و اعتیاد معرفی کرده است.
بر اساس آخرین آماری که سازمان “اتحاد علیه قاچاق انسان در آسیای جنوب شرقی” ارائه داده است، ۱۶۱ کشور تحت تاثیر موضوع قاچاق انسان هستند (از نظر کشور مقصد، ترانزیت یا مبدا).
کشورهای موجود در این لیست از نظر شرایط اقتصادی در شرایط مختلفی قرار دارند و این به آن معناست که قاچاق انسان تنها منحصر به کشورهای جهان سوم نیست. بیشتر از ۵۰ درصد قربانیان قاچاق انسان بین ۱۸ تا ۲۴ سال سن دارند و سالیانه یک و نیم میلیون کودک، قربانی قاچاق میشوند.
اکثر عاملان قاچاق، قربانیان خود را از میان ملیت خود انتخاب میکنند.
از ۳۱.۶ میلیارد دلار درآمدی که سالانه از قاچاق انسان به دست میآید، ۹.۷ میلیارد دلار به قاره آسیا اختصاص دارد.
قاچاق انسان در ایران
به دلیل حساسیت دولت ایران به انتشار آمار قربانیان قاچاق در ایران، آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد، اما آنچه بر اساس آمار سازمان دفاع از خشونت در مورد ایران انکارناپذیر است، این است که ایران هم به عنوان کشور مبدا و هم به عنوان کشور ترانزیت مطرح است: کشور ترانزیت برای زنان، دختران و کودکان وارد شده از کشورهای بنگلادش، پاکستان، افغانستان و … برای قاچاق به کشورهای اروپایی و … و کشور مبدا برای زنان و دختران ایرانی که به برخی کشورهای حوزه خلیجفارس از جمله امارات و بعضی دیگر از کشورهای همسایه قاچاق میشوند.
بر اساس تحقیقات انجام شده در بنیاد پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، بیشترین قربانی قاچاق انسان در ایران “دختران فراری” و کودکان دستفروش هستند.
بر اساس تحقیقات همین بنیاد، ماهانه ۵۵ دختر ایرانی ۱۶ تا ۲۵ ساله، در کراچی توسط افراد ثروتمند خریداری می شوند، به شکلی که به تازگی پدیده فروختن دختران و زنان توسط خانوادهها یا شوهرهایشان در شهرهای مختلف مرزی ابعاد نگران کنندهای پیدا کرده است.
قربانیان (قاچاق به پاکستان) اغلب از خانوادههایی هستند که در حاشیه شهر زندگی میکنند و گرفتار فقر بسیار شدید هستند.
قاچاق دختران به دبی اما خلاف پاکستان، اغلب اوقات ظاهرا با رضایت و آگاهی قربانیان انجام میشود و در واقع قربانیان از همان ابتدا از مقصد و نحوه کار خود آگاهی دارند. بیشتر افراد در این گروه از قربانیان، تمایلی به بازگشت به ایران ندارند.
سارا، دختری است از تهران که چهار سال پیش همراه دوستش با انگیزه دستیابی به زندگی مرفه در دبی ،حتی به قیمت زندگی در کنار مردی که به لحاظ فرهنگی هیچ سنخیتی با او نداشته، تصمیم میگیرد از ایران خارج شود. او با مدرک کارشناسی دبیری زبان و سه سال سابقه کار آموزشی در موسسههای مختلف، با پرداخت پنج میلیون تومان به یک باند قاچاق، راهی دبی میشود و به عقد مردی عرب درمیآید.
به گفته سارا اعضای باند به او وعده ازدواج با یکی از شیوخ اماراتی را داده بودند، اما مردی که سارا با او ازدواج میکند، مردی سوری است که سه هزار درهم امارات به همان باند پرداخت کرده است. این مرد که خود صاحب زندگی متوسطی در شارجه است، دو همسر سوری و پنج فرزند هم دارد.
پس از گذشت چهار سال از ازدواج سارا با ین مرد سوری، امتناع او از بارداری، زندگیاش را در کنار دو زن دیگر طاقت فرساتر کرده است. پاسپورت او هم توسط این مرد ضبط شده و سارا اکنون تصمیم دارد با مراجعه به سفارت ایران خود و اعضای باند قاچاق را معرفی کند تا شاید به ایران بازگردانده شود.
سارا زندگی در دبی را زندگی مدرنی میداند و معتقد است که فقط اماراتیها از رفاه صددرصد برخوردار هستند. او خودش را بدشانس میداند و همچنان آرزو میکند که کاش همسرش اماراتی بود.
ایران و اسناد بینالمللی در مورد قاچاق انسان
ایران در زمینه قاچاق انسان، اسناد ۱۹۲۱، ۱۹۱۰، ۱۹۰۴ و ۱۹۳۳ سازمان ملل متحد را امضا کرده است و در راستای آن، قوانینی داخلی را نیز به تصویب رسانده است.
پس از آن در کنوانسیون ۱۹۴۹ نیز پروتکل اصلاحی را برای تایید دوباره سه سند نخست به تصویب رساند، اما با وجود اینکه خود از امضاکنندگان قطعنامه مجمع عمومی برای تصویب کنوانسیون ۱۹۴۹ بود، بعدا از امضای خود کنوانسیون خودداری کرد.
از سوی دیگر به دلیل اینکه ایران “کنوانسیون ۱۹۷۹ رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان ” را هم امضا نکرده است، تعهدی بینالمللی برای مبارزه با خشونت علیه زنان از جمله قاچاق آنان طبق ماده ششم آن سند ندارد و شاید تنها توافقنامه استرداد که میان دولت ایران و برخی از کشورها منعقد شده است، در این زمینه قابل استناد باشد، اما در این توافقنامه فقط به لزوم استرداد مجرمان میان کشورهای طرف معاهده اشاره شده است بدون اینکه اشاره مستقیمی به بزهکاران قاچاق شده باشد.
در قانون مجازات اسلامی جرمی تحت عنوان قاچاق انسان وجود ندارد. تنها در ماده ۲۴۲ این قانون آمده است: «قوادی عبارت است از به هم رساندن دو یا چند نفر برای زنا یا لواط.»
اینکه قوادی را بتوان معادل قاچاق در نظر گرفت، احتمالا تنها در حالتی میسر است که قاچاق به منظور سوءاستفاده جنسی باشد.
یک حقوقدان از ایران در اینباره به رادیو زمانه میگوید: «در ایران جرمی با عنوان قاچاق انسان وجود ندارد اما با توجه به اینکه قانون اساسی پیشگیری از جرم را طبق اصل ۱۵۶ به طور صریح و در اصل هشتم به طور غیرمستقیم مد نظر قرار داده است، این موضوع اهمیت پیدا میکند. بنابراین سرمایهگذاری در زمینه پیشگیری و مبارزه با قاچاق انسان در ایران باید از اولویتها باشد و دستگاه قضایی هم با آن برخورد کند.»
این حقوقدان در ادامه میگوید: «با توجه به اینکه قانونگذار در حال حاضر تنها یک گروه از قربانیان قاچاق انسان (قاچاق انسان با هدف بهرهکشی جنسی) را در ماده ۲۴۲ مورد اشاره قرار داده است، لزوم تصریح قانون در خصوص انواع دیگر این جرم نیز ضروری به نظر میرسد.»
بنا به گفته این حقوقدان، از آنجا که قاچاق انسان در ایران اغلب به شکل سازمان یافته و به وسیله اشخاص حقوقی مانند آژانسهای مسافرتی انجام میشود، تعریف مسئولیت کیفری برای اشخاص حقوقی و جرمانگاری خاص برای این دسته از شرکتهای تجاری، باید از اولویتهای دستگاه قضایی ایران برای مقابله با قاچاق انسان باشد.»
انگیزه و گستره جغرافیایی قاچاق انسان در جهان
بر اساس آمارهای موجود، حدود ۸۰ درصد از قربانیان قاچاق انسان زنان و دختران هستند و ۴۶ درصد از کل قربانیان قاچاق انسان به انگیزه سوءاستفاده جنسی ربوده میشوند. این در حالی است که آمار قاچاق زنان و دختران در کشورهای پاکستان، افغانستان و برخی کشورهای حوزه خلیجفارس افزایش داشته است.
از سوی دیگر تایلند از کشورهای شاخص منبع قاچاق انسان محسوب میشود.
گزارش سازمان بینالمللی کار حاکی از این است که زنان برای به دست آوردن پول، ممکن است به طور ارادی تن به مهاجرت قاچاق بدهند و سعی کنند تا از زندگی خود که به هر دلیل فکر میکنند متناسب با آنها نیست، فرار کنند.
آنها اغلب با آرزوی کسب درآمد برای خانواده خود، انواع تقاضاها برای جابهجایی غیرقانونی را میپذیرند. بسیاری از این زنان، چندان آگاه نیستند که در این جریان و به دلیل بهرهکشی از آنها، به بیماریهای روانی گوناگون دچار خواهند شد و در نهایت جامعه آنها را نخواهد پذیرفت.
این گزارش نشان میدهد که دلالان، نخست قربانیان را به عنوان پرستار بچه، پیشخدمت یا برای هر فرصت کاری مناسبی که در خارج از کشور برای قربانی پیش میآید، وارد گروه خود میکنند و بعد از گرفتار کردنشان، آنها را از طریق ضبط اوراق هویت و گذرنامه، تهدید خانوادگی، بدهکار ساختن، خشونت، شکنجه و … کنترل میکنند.
این زنان اغلب در مشاغلی پستتر نسبت به مردان و با حقوقی کمتر مشغول به کار میشوند.
نکته مهم دیگری که در گزارش سازمان بینالمللی کار وجود دارد این است که دستهای از این زنان به دلیل مبتلا شدن به بیماریهای مقاربتی و روانی، با هدف انتقام گرفتن از جامعه، خود سرگروه شده و واسطهگر (قاچاقچی انسان) میشوند.
قاچاق کودکان اما عمدتا برای استعمار با کار رایگان و فروش اعضای بدن صورت میگیرد.
قاچاق اعضای بدن هم معمولا به دو صورت انجام میشود: ربودن افراد، بیهوش کردن آنها، خارج کردن عضوی از بدن آنها در حالی که زنده هستند و سپس قرار دادن این عضو در اختیار افرادی که مدتهاست منتظر عضو پیوندی هستند و حاضرند مبلغ هنگفتی برای آن پرداخت کنند، یا نبش قبر کردن غیرقانونی مردگان بلافاصله پس از دفن آنها و فروختن اجساد.
دنا دادبه
رادیو زمانه