زخم كهنه «قره باغ» در همسايگي ايران

azarb_arman2016

تنش ها در سرزميني بالاگرفته است که روزگاري جزئي از ايران بود. قره باغ همان جايي است که بعد از عهدنامه هاي گلستان و ترکمانچاي از سوي روسيه تزاري تصرف شد و وقتي انقلاب اکتبر موجب ايجاد تغييراتي در تقسيم بندي هاي منطقه قفقاز و آسياي مرکزي شد، محور مناقشه قرار گرفت.
بوريس يلتسين در سال ١٩٩١ يک باره جدايي روسيه از شوروي را اعلام کرد و ١٤ جمهوري ديگر که خود را در موقعيتي تازه ديده بودند، اعلام استقلال کردند. بيش از چهار دهه قبل در زمان استالين در جريان تعيين مرزها ميان جمهوري هاي عضو اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي، قره باغ با جمعيتي که بيشتر ارمني بودند، بخشي از آذربايجان تلقي شد و اختلاف هاي ارمنستان و آذربايجان از همين جا آغاز شد. در آستانه فروپاشي شوروي، درگيري هايي ميان آذري ها و ارمني ها رخ داد و اين مسئله به برخورد نظامي – از فوريه ۱۹۸۸ تا مارس ۱۹۹۴ – در قره باغ کشيد. ايران در آن زمان نمايندگان دو کشور تازه استقلال يافته را به تهران دعوت کرد و کوشيد با ميانجيگري اين مسئله را فيصله دهد، اما موفق نشد. کارشناسان مسائل بين الملل اعتقاد دارند موفق نشدن ايران به اين سبب بود که ديگر بازيگران منطقه و جهاني به ويژه ترکيه مايل نبودند ايران در اين زمينه ايفاي نقش کند. داوود هرميداس باوند با اشاره به اينکه ترکيه زودتر از ديگران استقلال جمهوري آذربايجان را پذيرفته بود، دراين باره مي گويد: «ترکيه موضعي به نفع آذربايجان گرفت و ديگران هم تمايلي نداشتند مذاکرات تهران به نتيجه برسد».

دوقطبي ايران- ترکيه
باوجود تلاش هميشگي ايران براي فيصله بخشيدن به مناقشه، برخي مدعي هستند ايران در اين مسئله از ارمنستان حمايت کرده است، در مقابل نيز ترکيه ارتباط بهتري با آذربايجان دارد، بنابراين اين موضوع نيز مانند سوريه يکي از موارد مورد اختلاف ايران و ترکيه است. از سوي ديگر برخي از کارشناسان اعتقاد دارند نقش ترکيه از همان اوايل مناقشه قره باغ سازنده نبوده است، براي مثال کارن خانلري، نماينده ارامنه تهران و شمال کشور، پيش ازاين در گفت وگويي به تلاش هاي ايران براي برقراري صلح و حل مسئله از طريق مذاکره اشاره کرده و گفته بود: «ترکيه به صورت يکجانبه به طرفداري از آذربايجان پرداخته است. جمله معروف آقاي اردوغان – ما يک ملت در دو دولت هستيم- يکي از مسائلي است که باعث بي طرف نبودن ترکيه در مناقشات منطقه اي مي شود». به گفته او ارمنستان و آذربايجان ميانجيگري ايران را قبول دارند، اما طرف ارمني به دلايل تاريخي و سياسي خود ميانجيگري ترکيه را نمي پذيرد.
باوند نيز با اشاره به جانبداري ترکيه از آذربايجان، وجود دوقطبي ايران – ترکيه را در اين زمينه تاييد کرد و گفت: «يکي از مسائل اثرگذار دراين باره لابي قدرتمند ارمنستان با آمريکا بود». به گفته او حتي کنگره آمريکا در جنگ قره باغ به سوي ارمنستان تمايل داشت بنابراين آذربايجان براي خنثي کردن نفوذ آنها، با رژيم صهيونيستي رابطه نزديکي برقرار کرد و از اين طريق تا حدي موفق بود، زيرا توانست تا حدي نگرش آمريکا به آذربايجان را تعديل کند. نبايد فراموش کرد که در عرصه مبارزه بين المللي با تروريسم به ويژه در افغانستان رابطه نزديکي ميان آذربايجان، اسرائيل و آمريکا برقرار شد. حال اگر روابط نزديک آذربايجان با ترکيه و آمريکا و رژيم صهيونيستي را در مقابل مشکلات و اختلاف هاي ايران با ترکيه، آمريکا و رژيم صهيونيستي قرار دهيم و نيم نگاهي هم به چالش هاي موجود ميان ايران و آذربايجان بيندازيم روشن مي شود که معادله تا چه حد پيچيده است. مواضع مقامات ايراني نيز نشان مي دهد قرار نيست جمهوري اسلامي ايران در تنش هاي اخير از کشوري هواداري کند و طرفين را به خويشتن داري دعوت کرده است.

روس ها، غايبان هميشه حاضر
روشن است که نمي توان مسئله قره باغ و بازيگران اثرگذار بر آن را با ناديده گرفتن نقش روسيه بررسي کرد. ارمنستان که از لحاظ ثروت و موقعيت جغرافيايي نسبت به آذربايجان در موضع ضعف قرار دارد در اين سال ها به سمت روسيه مايل بوده و اکنون نيز طرح پيشنهادي روسيه با عنوان اتحاد اروپا- آسيا فعلاشامل روسيه سفيد، کشورهاي آسياي مرکزي و ارمنستان مي شود. اين طرح ابتدا اتحاد گمرکي و سپس اقتصادي، سياسي، امنيتي را در نظر دارد. از سوي ديگر مي دانيم که درخواست آذربايجان، گرجستان و اوکراين براي عضويت در ناتو نيز به خاطر روسيه تاکنون به نتيجه نرسيده است بنابراين بايد به روابط روسيه با آذربايجان و ارمنستان نگاهي دقيق تر داشت. باوند در اين زمينه به تلاش هاي اخير آذربايجان براي برقراري تعاملات پنج ميلياردي با روسيه اشاره کرد و گفت: «آذربايجان با اين کار خواستار بهبود روابط با روسيه است. در مقابل روسيه نيز خواستار توقف تقابل في مابين است».

موضع ايران چيست؟
به هرترتيب اين مسئله که از زمان فروپاشي شوروي آغاز شده است تاکنون پيشنهادهايي مانند آنچه آمريکا درباره ايجاد يک کريدور بين نخجوان و جمهوري آذربايجان و درعين حال چشم پوشي آذربايجان از قره باغ مطرح کرد، به نتيجه نرسيد. باوند در حين تشريح مواضع ايران درباره مسئله قره باغ در سال هاي گذشته، درباره اين پيشنهاد گفت: «ايران با اين پيشنهاد مخالفت کرد، زيرا اين کريدور سبب مي شد مرز ايران و ارمنستان قطع شود»؛ به هرحال اين طرح منتفي شد و حتي تلاش هاي ديگري که گروه مينسک انجام داد نيز منجر به رفع اين اختلاف ها نشد، بنابراين موضوع همچنان لاينحل است». باوند در ادامه به موازنه کنوني قدرت دراين باره اشاره کرد و گفت: «ارمنستان به ناچار در طيف روسيه قرار دارد و آذربايجان به غرب نزديک است، اما تعاملات اقتصادي اخير آذربايجان با روسيه، اين کشور را نيز به سوي روسيه مي برد. از سوي ديگر سياست پوتين آن است که با نگاه به شرق به هر دو کشور نزديک باشد. به همين دليل نيز در تنش هاي اخير از هر دو طرف خواسته است وارد گفت وگوي سازنده شوند. دولت ايران نيز همين کار را کرده و خواستار جلوگيري از ادامه برخورد شده است». اين کارشناس مسائل بين الملل در پاسخ به اينکه بهترين موضعي که ايران مي تواند در اين شرايط اتخاذ کند، چيست؟ گفت: «به نظر مي رسد جمهوري اسلامي ايران نتواند نسبت به دفعه پيش – دعوت نمايندگان اين کشورها به تهران- پيشنهاد تازه تري داشته باشد». او در ادامه پيشنهاد ايجاد ائتلافي را شبيه به آنچه در ابتداي استقلال قبرس ايجاد شده بود طرح کرد و گفت: «مي توان براي قره باغ نيز خودمختاري مطلق قائل شد و آن کساني را که مجبور به تخليه قره باغ شدند، بازگرداند. در ادامه نيز يک حکومت ائتلافي گردشي شبيه آنچه در آغاز استقلال قبرس شکل گرفت، ايجاد کرد که براي مثال رئيس جمهوري از ارمني ها و نخست وزير از آذري ها باشد». به اعتقاد اين کارشناس مسائل بين الملل بهترين موضعي که ايران مي توان در اين مقطع زماني اتخاذ کند، اين است که بعد از بررسي هاي لازم و گفت وگوي مقدماتي و جداگانه با آذربايجان و ارمنستان – در صورت تمايل طرفين – پيشنهادي را طرح کند. زيرا اگر ايران راه حل مورد قبول نسبي طرفين را ارائه کند به يک دستاورد ديپلماسي بزرگ که بازتاب جهاني گسترده دارد، خواهد رسيد.

روابط ايران با ارمنستان و آذربايجان
روابط ايران با ارمنستان و آذربايجان با وجود فرازوفرودهايي که داشته و دارد صميمانه و مثبت است و مي تواند در اين زمينه موثر باشد. مي دانيم که ايران در زمينه برق و انرژي با ارمنستان مراوداتي دارد. در ارتباط با آذربايجان نيز با مسائلي که در زمينه بهره برداري از ميادين مشترک، پروژه خط لوله ناباکو و نزديکي اين کشور به رژيم صهيونيستي وجود دارد، به دليل همسايگي و منافع مشترک به ويژه در عرصه انرژي، بستر گسترش و توسعه روابط وجود دارد. پيشينه روابط ايران و آذربايجان نيز نشان مي دهد ايران همواره سعي کرده با همسايگان خود روابط دوستانه و مناسب داشته باشد. باوند در اين زمينه به نطق «ايلچي بيک»، رئيس جمهور آذربايجان، در آغاز جدايي اين کشور از شوروي اشاره کرد و گفت: «ايلچي بيک ادعاي رهايي برادران آذري در جنوب ارس از يوق فارس ها را طرح کرد و اين موضوع براي ايراني ها که فکر مي کردند طرفين بايد از روي ارس بپرند، يکديگر را در آغوش بگيرند و بر گذشته ها اشک بريزند، شوک بزرگي بود. پس از آن نيز وقتي علي اف در نخجوان بود، ايران کمک هاي مالي بسياري به او کرد، اما وقتي رئيس جمهور شد در يک برخورد غيردوستانه در کنسرسيومي که ايران پنج درصد سهم داشت، سهم ايران را به ١٠ درصد سهم ترکيه افزود. با همه اين ها ايران سعي کرده است برقراري روابط حسنه با همسايگان ازجمله ارمنستان و آذربايجان را در دستور کار قرار دهد».

اجلاس باکو، فرصتي تازه
با اين اوصاف روابط خوب ايران با آذربايجان و ارمنستان که با وجود همه اين مسائل و در گذر سال ها حفظ شده است، مي تواند در ثمربخش بودن ميانجيگري ايران ميان دو کشور در مسئله قره باغ، موثر باشد، بنابراين به نظر مي رسد اجلاس سه جانبه ايران، آذربايجان، روسيه در باکو که فردا آغاز مي شود فرصتي براي توجه به اين موضوع است. از سوي ديگر نبايد فراموش کرد که هر سه کشور حوزه قفقاز – ارمنستان، آذربايجان و گرجستان- عضو شوراي اروپا هستند و اين شورا نيز مي تواند به اين مسئله ورود کند. در يک نگاه منطقي به شرايط موجود بايد قره باغ را يک منطقه ازدست رفته براي آذربايجان دانست زيرا در برخورد نظامي پيشين نيز ناموفق بوده اند. از سوي ديگر ارمنستان به روسيه نزديک است و غربي ها و آمريکا نيز به اين کشور چندان بي ميل نيستند. روابط ايران نيز با ارمنستان تاکنون کمتر تنش داشته و حتي مي توان اين کشور را يکي از اصلي ترين مسيرهاي دورزدن تحريم در سال هاي گذشته به شمار آورد، بنابراين با وجود قدرت مالي و نظامي بالاتر آذربايجان، اوضاع خيلي به نفع آنها نيست و انتظار مي رود از تلاش هاي ميانجيگرانه احتمالي استقبال کنند. به اعتقاد باوند ايران در صورت تمايل، با توجه به قدرت منطقه اي و وضعيت کنوني ديپلماسي خود مي تواند اين نقش را به خوبي ايفا کند.

نويسنده: آرزو فرشيد
روزنامه شرق ، شماره 2551

Print Friendly, PDF & Email