خود سوزی دختر جوان در اعتراض به حکم زندانش به جرم تلاش برای ورود به استادیوم ورزشی

هفته گذشته دختری جوان در ایران مقابل مجتمع قضایی دست به خودسوزی زد. برای تشویق تیم محبوبش، استقلال با ظاهری پسرانه به استادیوم آزادی رفته بود که بازداشت می‌شود و به او می‌گویند به ۶ ماه حبس محکوم خواهد شد. سحر در اعتراض به این موضوع روی خودش بنزین می‌ریزد و جانش را به آتش می‌کشد.

از وضعیت دختر ۲۹ ساله‌ای که در اعتراض به تشکیل پرونده به خاطر تلاش برای ورود به استادیوم آزادی خودسوزی کرده، خبر زیادی در دست نیست. خودسوزی روز دوشنبه ۱۰ شهریور و پس از غیبت قاضی پرونده صورت گرفت و پایگاه اطلاع‌رسانی قوه قضاییه، موضوع را تحت عنوان خودکشی زنی منتشر کرد که “به مامور ناجا توهین کرده بود.”

خواهرش در دو مصاحبه، از او با نام مستعار سارا یاد می‌کند. کاربران شبکه‌های اجتماعی او را سحر خدایاری می‌نامند و رسانه‌های رسمی از او به عنوان “دختر عاشق فوتبال” یا “دختر آبی” نام می‌برند. خواهرش می‌گوید او عاشق فوتبال و استقلال بود و در اولین تلاش برای رفتن به استادیوم بازداشت شد: «حالش خوب نیست. ۹۰درصد سوختگی دارد. ریه‌هایش هم از داخل آسیب دیده است.»

روزنامه شهروند به نقل از خواهر سحر می‌نویسد، برای تماشای بازی استقلال و العین در اسفند سال ۹۷ کلاه گیس آبی گذاشته و پالتوی بلند پوشیده بود، اما وقتی ماموران قصد بازرسی بدنی او را داشتند و خودش به آنها گفت که دختر است، بازداشتش کردند: «چهارشنبه بود که ما به دادسرای ارشاد رفتیم. بازپرس وثیقه ۵۰میلیون تومانی تعیین کرد اما این پول نقد را همراه نداشتیم. فردا که پول را واریز کردیم کار از کار گذشته بود و خواهرم تا روز شنبه در زندان بود.»

او می‌گوید خواهرش پس از آزادی ناراحت و گوشه‌گیر شده و رفتارش تغییر کرده بود: «البته خواهرم سابقه بیماری و اختلال روانی (دوقطبی) داشت. ما اینها را هم به دادیار گفتیم. اما فایده‌ای نداشت. تا این‌که چند هفته بعد برای گرفتن گوشی موبایلش به دادسرای ارشاد مراجعه کرد. مثل این‌که آنجا از کسی شنیده بود که باید ۶ماهی زندانی شود. همین هم حال او را بدتر کرد. تا این‌که به ما اطلاع دادند پرونده به دادگاه انقلاب رفته است.»

الهه محمدی، روزنامه‌نگار می‌نویسد حراست بیمارستان، خبرنگاری که قصد ملاقات با سحر را داشت، با زور و تهدید بیرون کرده و گفته که پرونده امنیتی است.

elahe@elahemohammadi

خبرنگارمون رفت بیمارستانی که رو بستری کردن، حراست نذاشته حت  از پله‌های بیمارستان بالا بره، گفته پرونده سحر خدایاری امنیتیه، گفته بیشتر بمونی پلیس امنیت صدا می‌کنم، گفته اصلا تو اجازه نداری بیای بیمارستان و با زور و تهدید بیرونش کرده.
پرونده امنیتی؛ بله

در میان ورزشکاران، مسعود شجاعی، کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال و بازیکن سابق استقلال، نخستین کسی بود که به این خبر واکنش نشان داد. او ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه‌ها را با کشف حجاب احباری و نفرستادن دختران به مدرسه در دوران قدیم مقایسه کرد و در اینستاگرام نوشت: «این موضوع برای آیندگان غیرقابل درک و نشات گرفته از تفکری پوسیده و چندش‌آور خواهد بود.»

داریوش مصطفوی، بازیکن و رئیس سابق فدراسیون فوتبال ایران نیز به روزنامه “ایران” گفته است: «… هواداری فوتبال یا هر ورزشی یک عشق پاک است.. شعار کمیته ملی المپیک آزادی انسان‌هاست. اینفانتینو در فیفا و دوستان‌شان و مقامات فدراسیون فوتبال آسیا اگر بفهمند جنین اتفاقی افتاده چه فکری در باره جامه ما می‌کنند. با فدراسیون چه برخوردی می‌کنند؟»

مصطفوی افزوده که اگر جای رئیس فدراسیون یا وزیر ورزش بود در دادگاه حاضر می‌شد  تا برای آزادی این دختر رضایت بگیرد.

میلاد میداوودی، بازیکن سابق تیم ملی از هزینه‌های جبران ناپذیر رویاهایی ساده و پاک  مثل رفتن به ورزشگاه نوشت: «… چه هزینه‌ای بزرگتر از آن آتش مهیب و جانسوز را باید پرداخت تا درها را به روی زندگی بگشایند؟»

وریا غفوری، کاپیتان کنونی تیم استقلال نیز در پستی اینستاگرامی، راه ندادن زنان به ورزشگاه‌ها را غیرقابل توجیه دانست و نوشت: «… مثل بسیاری از قوانین پوسیده که در گذشته وجود داشته و اکنون ما گذشتگان‌مان را مواخذه می‌کنیم… کاش یک اتحاد همگانی داشتیم که خانم‌ها را به حق‌شان که ورود با احترام به استادیوم‌های فوتبال است می‌رساندیم.»

محمد مساعد، خبرنگار، در توییتی نوشت: «روزی نام یکی از ورزشگاه‌های بزرگ پایتخت دختر آبی خواهد بود. روزی که حتی اگر ما نباشیم نوادگان‌مان به یاد خواهند آورد برای رسیدن به بدیهی‌ترین حقوق انسانی‌مان چه مسیر سختی را پشت سر گذاشتیم…»

محمد مساعد

روزی نام یکی از ورزشگاه‌های بزرگ پایتخت، خواهد بود. روزی که حتی اگر ما نباشیم نوادگانمان به یاد خواهند آورد برای رسیدن به بدیهی‌ترین حقوق انسانی‌مان چه مسیر سختی را پشت سر گذاشته‌ایم…

همدلی و همبستگی با آنچه بر سحر ۲۹ ساله رفته، به چند بازیکن استقلال، یکی دو بازیگر سینما و کاربران فضای مجازی محدود شده و هیچیک از سلبریتی‌ها، نمایندگان مجلس، فراکسیون زنان و مقامات وزارت ورزش یا فدراسیون فوتبال هنوز واکنشی به این موضوع نشان نداده‌اند. یک نفر در توییتر نوشته است: «این اتفاق تو هر کشور جهان سومی افتاده بود، اوضاع به هم می‌ریخت. اینجا مث یه خبر عادی تصادف باهاش برخورد می‌کنن. چی تو آب مملکت ریختن اینطوری سر شدیم؟»

یک نفر دیگر نیز ابراز تعجب کرده که در تهران برای حیوانات تجمع شد اما برای خودسوزی دختری که عاشق فوتبال بود کسی قدمی برنداشت.

کاربر دیگری نوشته بساط هشتگ‌ زدن را باید جمع کرد و برای حمایت از سحر جلوی وزارت ورزش تجمع کرد.

احسان محمدی، روزنامه‌نگار می‌نویسد باید از خالی شدن واژه‌ها از معنی، مثل عادی شدن خبر خودسوزی آدم‌ها، خو کردن به فقر، تن دادن به ظلم، به حاشیه رفتن شرف و پاکدستی ترسید. او با  اشاره به بی‌تفاوتی‌ افکار عمومی نسبت به رویدادهایی که مستقیما متوجه آنها نیست، در توییتی نوشت:

«دختر استقلالی خودسوزی کرد
به من چه من پرسپولیسی‌ام
منتقد اصلاح‌طلب زندانی شد
به من چه من اصولگرام
آبروی یک روحانی بیگناه را بردند
به من چه من روحانی نیستم
یک کارگر معترض بازداشت شد
به من چه من کارمندم

نوبت ما هم می‌رسه، فقط دیر و زود داره…»

 

در همین زمینه:

دویچه وله

*****

واکنش پروانه سلحشوری به خودسوزی دختر جوان هوادار استقلال

سلحشوری:چرا ما اینقدر نسبت به هم بی‌تفاوت هستیم؟

سلحشوری: «به نظر من مردم باید دست به دست هم دهند و هم برای مشکلات معیشتی فکر علاجی کنند و هم برای مشکلات اجتماعی. مگر سوختن یک دکه‌دار در تونس منجر به انقلاب نشد؟ پس چرا ما اینقدر نسبت به هم بی‌تفاوت هستیم؟ چرا وقتی این همه زنان را تحت فشار قرار می‌دهند، ساکت هستیم و کسی حرفی نمی‌زند؟»

سلحشوری: «از خودم می‌پرسم آیا همین فوتبالیست‌ها نمی‌توانند [در واکنش به خودسوزی دختر فوتبال‌دوست] یک مقاومتی کنند و مثلا بگویند که ما بازی نمی‌کنیم. نمی‌دانم می‌شود این کار را کرد یا خیر اما بالاخره وجود یک حرکت‌هایی از جانب مردم لازم است. به نظرم من حداقل مادامی که واکنش مردم به این مقولات جدی نشود، این رویه ادامه پیدا می‌کند».

خودسوزی یک زن جوان به خاطر تماشای مسابقه تیم محبوبش در هرجای دنیا اگر اتفاق می‌افتاد، بیش از این‌ها مورد توجه قرار می‌گرفت. سحر یا هر اسم دیگری که داشته اگر در هرجای دیگر دنیا می‌خواست می‌توانست مثل همه بلیت خریده، وارد ورزشگاه شود و هر مسابقه‌ای حتی همین بازی استقلال- العین را تماشا کند اما تولد در این جغرافیا و زندگی در ایران برایش سرنوشت دیگری رقم زد.

به گزارش سایت «آزادی»، او به خاطر تلاش برای تماشای فوتبال بازداشت شد و خواست که اعتراض خود را با خودسوزی به گوش جامعه و مسئولان برساند. ۹۰ درصد سوختگی او اما انگار نه به گوش به مسئولان رسید و نه مردم. درست است که سرو صدایی در فضای مجازی به راه افتاد و چند نفری هم دست به قلم شدند اما این واکنش بسیار محدودتر از آن است که بتوان تصور کرد در دیگر کشورها نیز همین‌طور باشد.

ناهید مولوی، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب در یادداشتی با همین مضمون از سکوت جامعه مدنی در برابر این رخداد تلخ گلایه کرده است. پروانه سلحشوری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی که اتفاقا جامعه‌شناس نیز است بر این گلایه تاکید کرد و سکوت جامعه را ناشی از روزمرگی، ترس و تلاش برای بقا دانست.

او در گفت‌وگویی با «آزادی» در این‌باره گفت: «ناهید مولوی در یادداشت خود به موضوع خوبی اشاره کرده است و اتفاقا من نیز به همین موضوع فکر می‌کردم. از خودم پرسیدم شاید دست اندرکاران کشور ما به عنوان تنها کشور دنیا و البته تنها کشور مسلمان دنیا این ویژگی‌ها را درباره زنان داشته باشد اما مردم را چه شده است؟»

وی افزود: «از خودم می‌پرسم آیا همین فوتبالیست‌ها نمی‌توانند یک مقاومتی کنند و مثلا بگویند که ما بازی نمی‌کنیم. نمی‌دانم می‌شود این کار را کرد یا خیر اما بالاخره وجود یک حرکت‌هایی از جانب مردم لازم است. به نظرم من حداقل مادامی که واکنش مردم به این مقولات جدی نشود، این رویه ادامه پیدا می‌کند».

سحلشوری در پاسخ به اینکه چرا جامعه مدنی این مقولات را کمتر جدی می‌گیرد؟ گفت: «شاید به این خاطر که ما اکنون درگیر مشکلات بسیار جدی اقتصادی و معیشتی هستیم و مردم خیلی زیاد گرفتار هستند. این برای من یک جمله است اما برای مردم ما یک زندگی است. وقتی مردی نتواند سفره را پر کند، فردی نتواند داروی لازم خود را تامین کند، وقتی مردم به حومه شهر پناه می‌برند و … یعنی زندگی برای خیلی از مردم به طور ملموس سخت شده و شاید در این شرایط طرح کردن این مسائل لوکس و فراتر از زندگی معمول به نظر برسد. وقتی این حرف‌ها را می‌زنیم، مردم می‌گویند ما کم بدبختی داریم، این‌ها چه می‌گویند».

وی در پاسخ به اینکه با این حساب تکلیف این مطالبات چه می‌شود، گفت: «به‌هرحال نمی‌شود از کنار این مسائل گذشت. قبلا هم این مشکلات اقتصادی وجود داشت و ما همین طور از کنار آن گذشتیم. نتیجه این شد که طبقه متوسط از بین رفت و شکاف طبقاتی گسترده بروز کرد. بنابراین همدیگر را نادیده گرفتن به خاطر اینکه یک مساله اولویت نیست موجب این می‌شود که انسجام اجتماعی ایجاد نشود و هر کدام از ما به نحوی از دیگری دلخور باشد. کما اینکه همین‌طور است و کم پیش‌ می‌آید که ما بتوانیم درباره یک موضوع همدل و هم‌نوا باشیم و با هم فریاد بزنیم. حتی درباره همین مشکلات معیشتی مردم هم همه با هم فریاد نمی‌زنیم و مطالبه نمی‌کنیم».

این نماینده مجلس با اشاره به اینکه «دچار نوعی بی‌تفاوتی و کرختی اجتماعی هستیم» گفت: «این بی‌تفاوتی همه بار را به دوش فعالان اجتماعی، سیاسی انداخته است و آن‌ها که تعداد زیادی هم ندارند همه بار را به دوش می‌کشند. متاسفانه شاهدیم که آن‌ها هم اگر صدایشان از حد معمول بالاتر رود تحویل زندان داده می‌شوند و هزینه بسیاری می‌پردازند».

وی با تاکید بر اینکه «مردم باید فکری کنند» گفت: «به نظر من مردم باید دست به دست هم دهند و هم برای مشکلات معیشتی فکر علاجی کنند و هم برای مشکلات اجتماعی. مگر سوختن یک دکه‌دار در تونس منجر به انقلاب نشد؟ پس چرا ما اینقدر نسبت به هم بی‌تفاوت هستیم؟ چرا وقتی این همه زنان را تحت فشار قرار می‌دهند، ساکت هستیم و کسی حرفی نمی‌زند؟»

به گفته وی، بدتر از این است که از مسئولان کشور هم صدایی در نمی‌آید. مثلا در ماجرای اخیر چند نفر از وزارت ورزش حرف زدند؟ چند نفر از زنان مسئول در جای جای کشور فریاد زدند؟ هیچ کدام ما متاسفانه صدای هم نمی‌شویم. همه می‌ترسیم و دچار روزمرگی می‌شویم. ما دنبال بقا هستیم و به خاطر اینکه بقا مهم‌تر از اتفاقاتی است که رخ می‌دهد، سکوت می‌کنیم.

سحلشوی با تاکید بر اینکه «اگر همنوایی ایجاد می‌شد، قطعا این فشارها بالاخره یک جایی متوقف می‌شد. مثلا الان پذیرفته‌اند که زنان در بازی‌های ملی به ورزشگاه بروند. من واقعا نمی‌دانم چطور می‌توان به مسئولان کشور گفت که هیج جای دنیا این روش وجود ندارد. ۴۹ یا ۵۰ کشور مسلمان داریم و کشورهایی مثل هند که جمعیت مسلمان بسیار دارد؛ در هیچ کدام چنین سبکی پیشه نشده است».

این نماینده مجلس در پاسخ به این پرسش که نقش تفکرات و اندیشه‌های مردسالارانه در سکوت جامعه مدنی درباره مساله ورزشگاه رفتن زنان و یا اتفاقات تلخی مثل همین خودسوری، چیست؟ گفت: « متاسفانه مردان در این باره بهتر از زنان نسبت به موضوع اخیر واکنش نشان دادند، ببینید وریا غفوری چه قدر قشنگ نوشت. شجاعی، میرداودی و … همین طور . حالا چند تا زن واکنش نشان دادند؟ ».

وی افزود: «من باور دارم که ما به طور تاریخی با مشکل مردسالاری مواجه هستیم اما در این‌جا فکر می‌کنم سکوت فعلی ناشی از نبود جامعه مدنی قوی و زنانی است که پشتیبان یکدیگر باشند.»

سحلشوی پیگیری‌های انجام شده در مورد مساله کودک همسری و حساس شدن جامعه نسبت به آن را مثال زد و گفت: «الان کیهان و … بسیار علیه ما مطلب می‌نویسند و مانع می‌شوند اما درباره موضوعاتی مثل کودک همسری توانستیم جامعه را حساس و آن را تبدیل به یک مطالبه عمومی کنیم. اکنون دیگر جامعه نسبت به این موضوع واکنش جدی نشان می‌دهد اما همین جامعه درباره ورزشگاه رفتن زنان ساکت است. شاید به خاطر اینکه مساله آنقدر زجرآور نیست. وقتی کودک همسری طرح می‌شود احساس می‌کنیم که زندگی یک انسان در حال از دست رفتن است اما در مورد ورزشگاه نرفتن اینطور نیست. البته من معتقدم که این هم در همان حد است. شاید برای خیلی از زنان این موضوع فانتزی باشد و اهل فوتبال نباشند اما هویت برخی با همین تیم‌هایی که طرفدار آن هستند، تعریف می‌شود. برای آنان این تحقیر شدن و اجازه حضور در ورزشگاه را نداشتن به اندازه نابود شدن همه زندگی است. اینکه یک نفر به این خاطر خود را بسوزاند مگر معنی دیگری غیر از این دارد؟»

وی ادامه داد: «آیا این خودسوزی حداقل به جامعه این پیام را نمی‌دهد که آی مردم من به عنوان یک زن چیزی را می‌خواهم که جامعه از دادن آن دریغ می‌کند؟ چیز عجیبی هم نیست. همه زنان در کل دنیا از این حق برخوردار هستند. اینکه بگوییم با اسلام همخوانی ندارد هم توجیه خوبی نیست. زیرا هیچ کشور اسلامی دنیا ورزشگاه رفتن زنان را ممنوع نکرده است. آیا ما دین دیگری را تبلیغ می‌کنیم و اسلام جدیدی را آورده‌ایم؟ قطعا اینطور نیست. پس باید دید پشت این محدودیت‌ها چیست؟».

سحلشوری همچنین به مطالبه موتور سواری زنان اشاره کرد و گفت: «توجیهاتی برای ایجاد ممنوعیت می‌آورند که آدم از خواندن آن هم شرم می‌کند. در این وضعیت که وسیله نقلیه و هزینه حمل و نقل گران است و بسیای از مردم به استفاده از موتور گرایش پیدا کرده‌اند، چرا زنان را از این حق محروم می‌کنند؟ گاهی فکر می‌کنم اگر اول انقلاب درباره سطح آموزش هم آنقدر تبلیغ نمی‌شد، الان می‌گفتند حضور زنان در خانه مهم‌تر از تحصیل است.»

*****

#دختر_آبی در گذشت

زیتون– زن جوانی که در اعتراض به روند رسیدگی قضایی پرونده‌اش مقابل دادسرا با بنزین خودش را به آتش کشیده بود، درگذشت.

او ساعت چهار صبح روز دوشنبه (۱۸ شهریور) در بیمارستان سوانح سوختی شهید مطهری فوت کرده است.

سحر.خ اعتراض به روند رسیدگی قضایی پرونده‌اش مقابل دادسرا با بنزین خودش را به آتش کشیده بود، با ۹۰ درصد سوختگی در بیمارستان بستری شد.

عصر دوشنبه ۱۱ شهریور، گزارش خودسوزی زنی در مقابل یکی از دادسرهای تهران به اورژانس اعلام شد. با اعزام تیم‌های امدادی به محل مشخص شد این زن پس از خروج از دادسرا، در حالی که فریاد می‌کشید و از موضوعی گلایه داشت با ریختن بنزین خودش را آتش زده است.

خواهر این دختر ۲۹ ساله به رکنا گفت: «خواهرم اسفندماه ۹۷ برای دیدن بازی استقلال و العین به ورزشگاه آزادی می‌رود که هنگام ورود خواهرم به ورزشگاه ماموران متوجه می‌شوند و وقتی خواهرم مقاومت می‌کند بازداشتش می‌کنند.»

او افزود: «خواهرم بیماری دو قطبی دارد و از دو سال پیش تحت نظر پزشک است مدارک کاملی داریم که به دادسرا ارایه کردیک، اما بعد از اینکه خواهرم ناسزاگویی‌هایی نزد ماموان داشته است او را مثل آدم سالم مورد بررسی قضایی قرار می‌دهند خواهرم بعد از اینکه به زندان ورامین انتقال داده می‌شود باز لطمه روحی زیادی می‌بیند و می‌ترسد تا اینکه با وثیقه آزاد می‌شود و وقتی برای دریافت گوشی اش به دادسرا می‌رود در آنجا اتفاقاتی می‌افتد که می‌شنود باید ۶ ماه در زندان بماند. خواهرم در شرایط بیماری روحی و روانی خودش را آتش می‌زند و حالا در بیمارستان شرایط بدی دارد.»

خبرگزاری رکنا از قول یک مقام قضایی٬ بدون اشاره به نام او٬ نوشت: «این خانم جوان در اسفند سال گذشته به‌خاطر بدحجابی و درگیری با مأموران پلیس امنیت دستگیر شد. مستندات لازم در همین رابطه از سوی مأموران تهیه و به دادسرای ارشاد تهران تحویل شد. به این ترتیب پرونده‌ای قضایی برای این زن با عنوان جریحه دار کردن عفت عمومی و توهین به مأموران انتظامی تشکیل شد، اما وی با صدور قرار تأمین از سوی قاضی پرونده آزاد شد.»

این مقام قضایی افزود: «روز دوشنبه – ۱۱ شهریور- این زن برای نخستین جلسه رسیدگی به دادگاه مراجعه کرد، اما با توجه به اینکه در زمان مراجعه وی، رئیس دادگاه به خاطر فوت یکی از بستگانش در مرخصی بود، زمان دیگری برای رسیدگی به پرونده او تعیین شد، اما زن جوان در اعتراض به این موضوع پس از خروج از دادسرا با بنزینی که از قبل تهیه کرده بود، خودش را آتش زد.»دکتر مصطفی ده مرده‌ئی، رییس بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری نیز درباره آخرین وضعیت این زن به وب سایت عصر ایران گفت: «بیمار خانمی ۲۹ ساله است که به‌دلیل سوختگی شدید ناشی از بنزین با ۹۰ درصد سوختگی درجه سه در بیمارستان بستری شده و در حال حاضر با کمک دستگاه تنفس می‌کند و در آی سی یو تحت درمان است؛ اما درباره سایر جزئیات پرونده وی مجاز به ارائه اطلاعات نیستیم.»

 

Print Friendly, PDF & Email