اصلاحات در تنگناي اختلاف
بازخواني مهمترين نزاعهاي داخلي اصلاحطلبان در کمتر از يک سال گذشته
شرق: احزاب جبهه اصلاحات هنوز به يک جمعبندي واحد درباره شيوه حضور در انتخابات مجلس نرسيدهاند و اين در حالي است که زمان زيادي تا انتخابات که در اسفندماه برگزار ميشود باقي نمانده است. اصلاحطلبان در چندمدت اخير طرحها و برنامههاي مختلفي را ارائه دادند تا شايد به يک نتيجه مشترک دست يابند، اما اين مهم تا امروز محقق نشده است.
اختلاف بر سر پارلمان اصلاحات
ديماه سال گذشته بود که برخي رسانهها از تصويب كليات تشكيل پارلمان اصلاحات در شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات خبر دادند، اما توافق بر سر پارلمان اصلاحات در حد همان كليات باقي ماند و روايتهاي مختلفي از جزئيات تشكيل آن از سوي احزاب و چهرههاي مختلف اصلاحطلب به اشكال مختلف ارائه شد. قرار بود که اين بنيان، نهادي بالادستي در جبهه اصلاحات باشد. در همان زمان طرح پارلمان اصلاحات با مخالفتهاي متعددي روبهرو شد؛ چنانچه براي مثال علي شکوريراد، دبيرکل حزب اتحاد، پارلمان اصلاحات را نهاد شيکي دانست که براي تشکيل و نقشآفريني با مشکلات زيادي روبهرو ميشود. غلامحسين کرباسچي، دبيرکل حزب کارگزاران هم مدام بر اين نکته تأکيد ميکرد که پارلمان اصلاحات بايد صرفا کارکرد موقتي و انتخاباتي داشته باشد و اين نهاد نميتواند براي احزاب اصلاحطلب تعيينتکلیف کند يا مثلا عبدالله ناصري، عضو شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان هم گفته بود که «دوستاني كه ايده تشكيل پارلمان اصلاحات را مطرح كردند، تصوير و قالب روشني از اين پارلمان ارائه ندادهاند». در مقابل موافقان تشکيل پارلمان اصلاحات بر اين باور بودند که پارلمان ميتواند بهعنوان نهادي بالادستي باعث ايجاد انسجام دروني ميان احزاب اصلاحطلب شود تا علاوهبر انتخابات در آينده سياسي جبهه اصلاحات خطوط کلي تعيين شود.
اختلاف بر سر مشارکت مشروط يا بيقيدوشرط
در کنار طرحهاي اجرائي، اصلاحطلبان در حوزه نظري هم دچار اختلافهاي زيادي شده بودند. شايد سرآغاز اين دوره از اختلافات اصلاحطلبان را بتوان ايده مشارکت مشروط سعيد حجاريان دانست. حجاريان چندي پيش در يادداشتي نوشت که اصلاحطلبان بايد بر شروط خود بايستند و اگر آن شروط محقق نشد، عطاي انتخابات را به لقايش ببخشند. همين سخنان کافي بود تا در ابتدا اکثريت اصلاحطلبان هجمههاي تندي به حجاريان وارد کنند که او ميخواهد انتخابات را تحريم کند. با چنين تفکري افرادي مانند بهزاد نبوي مدام بر حضور بيقيدوشرط اصلاحطلبان در انتخابات تأکيد کردند و اين موضوع تا جايي پيش رفت که حتي گفته ميشود اصلاحطلبان در هر شرايطي با حداکثر نيروهاي خود به ميدان ميآيند، اما ديري نپاييد که اين نظر هم مورد انتقاد همانهايي قرار گرفت که در ابتدا به حجاريان حمله ميکردند. برخي نيروهاي اصلاحطلب گفتند که اصلاحطلبان بايد با شوراي نگهبان چانهزني کنند تا از ردصلاحيتها جلوگيري شود و در نهايت گويا نتيجه اين شد که اصلاحطلبان ليستهاي خود را در هر حوزه انتخابيه ميدهند و در صورت ردصلاحيت کل يا بخشي از آن ليستها نامزد جايگزيني ارائه نميکنند؛ هرچند اين طرح نيز همچنان مورد انتقاد برخي اصلاحطلبان قرار دارد.
اختلاف بر سر ائتلاف يا مشارکت اصلاحطلبانه
موضوع ديگري که همچنان محل مناقشه قرار دارد، بحث تکيه بر هويت اصلاحطلبي يا ائتلاف اصلاحطلبان با نيروهاي معتدل غيراصلاحطلب است. محمدرضا عارف و شخصيتهاي متعدد ديگر اين جبهه بارها گفتهاند که اصلاحطلبان در اين دوره بههيچوجه با سياست ائتلافي نميآيند. درواقع گويا اصلاحطلبان از ترس تکرار تجربه ليست اميد مجلس ميخواهند ديگر تن به ائتلاف ندهند. در مقابل اين ديدگاه برخي هم ميگويند که اگر اصلاحطلبان به هر دليلي، از جمله ردصلاحيت نتوانند با حداکثر توان وارد انتخابات شوند، ضرورت دارد براي جلوگيري از ورود نيروهاي تندرو به مجلس با نيروهاي معتدل ائتلاف کنند.
اختلاف بر سر طرح سرا
اين اختلافات همچنان به قوت خود باقي است که اخيرا برخي از نيروهاي اصلاحطلب طرح سرا را مطرح کردند؛ سامانهاي که قرار است افرادي که تمايل به نامزدي در انتخابات دارند در آن ثبتنام کنند و بعد از امضاي منشور اصلاحطلبي خود را در معرض رأي اعضاي احزاب قرار دهند تا در نهايت آنهايي که بيشترين رأي را کسب کردند، در ليست نهايي اصلاحطلبان قرار گيرند. اين طرح با مخالفت دو حزب کارگزاران و اعتماد ملي مواجه شد. همين طرح باز هم آتش اختلافات را ميان اصلاحطلبان برافروخت تا حدي که کرباسچي آن را نامناسب دانست و گفت که روند انتخابات را معکوس ميکند و گراميمقدم هم گفت: «طرحهايي مانند سرا نميتوانند اصلاحطلبان را از وضعيتي که دارند رهايي ببخشند، اينکه فکر کنيم با چنين طرحهايي مردم و بدنه اجتماعي دوباره براي انتخاب يک ليست قرار است به اصلاحطلبان اعتماد کنند و در صحنه حاضر شوند بايد بگويم اينطور نيست. به صراحت عرض ميکنم کل انگيزه موجود پشت اين طرح اين است که بتوانند ليست را به نوعي سازماندهي کنند تا افراد خاص خودشان خروجي آن باشند». موافقان سرا هم ميگويند که اين طرح زمينه حضور نامزدهاي اصلاحطلبان را دموکراتيک ميکند و اتفاقا برخلاف آنچه گراميمقدم ميگويد، اين طرح ميتواند در مقابل پدرخواندههاي اصلاحات بايستد و مانع حضور نامزدهاي سفارشي ايشان شود.
اختلافات شخصي
در کنار تمام اين چالشهاي نظري و اجرائي، اصلاحطلبان به انحای مختلف به يکديگر ميتازند؛ بهنحويکه روزي با طرح بحث فقدان مدیریت در اصلاحات بسياري بر او تاختند که جايگاه محمد خاتمي را زير سؤال برده است و روز ديگر او محور بحث خود را نه خاتمي که نزديکان او دانست که چنين تلقي ميشد که با عارف در ستيز است. البته اين موضوع در گذشته هم سابقه داشته است، زيرا کرباسچي بارها به صورت علني به عملکرد عارف به تندترين شکل ممکن انتقاد کرده و البته از اينسو هم ديگر اصلاحطلبان به کارگزاران حمله ميکنند. با وجود همه اين بحثها موضوع سرليستي اصلاحطلبان هم بسيار مهم است، زيرا در شرايطي که گويا عارف قصد دارد در انتخابات شرکت نکند و حتي برخي مانند کارگزارانيها عارف را هم براي سرليستي به رسميت نميشناختند، بايد ديد چگونه درباره سرليست جبهه اصلاحات به توافق ميرسند.
شرق


