آثار هنرهای مردمی و ديده گانی در موزه هنرهای معاصر

موزه هنرهای معاصر بخشی از مهمترین آثار خود را در قالب پاپ آرت ( هنرمند مردمی) و آپ آرت‌(هنر دیده‌گانی) به نمایش گذاشته است.
به گزارش خبرنگار مهر، حسن نوفرستی؛ مسئول برنامه‌های هنری موزه هنرهای معاصر تهران در مورد این نمایشگاه گفت: نمایشگاه پاپ آرت و آپ آرت موزه هنرهای معاصر تهران در اردیبهشت ماه سال جاری در گالری های این موزه برگزار شده است. در این نمایشگاه بیش از یکصد اثر از هنرمندان برجسته جهان به نمایش گذاشته شده است. وی افزود: در این نمایشگاه به نوعی سیر تحول این هنرها به تصویر کشیده شده است.
مسئول برنامه های هنری موزه هنرهای معاصر تهران گفت: بسیاری از آثار نمایشگاه پاپ آرت و اپ آرت برای اولین بار به نمایش گذاشته شده است. در کنار آثار این نمایشگاه بخشی از آثار اهدا شده هنرمندان مکزیک که به مناسبت یکصدمین سال انقلاب مکزیک و دویستمین سال استقلال مکزیک نیز به نمایش گذاشته شده است.
وی ادامه داد: نمایشگاه آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران تا 26 مرداد در گالری های موزه هنرهای معاصر تهران ادامه دارد.
آثار ویکتور وازارلی، اندی وارهول، جمیز روزنکست، روی لیختن اشتاین، جیم داین، ریچارد همیلتون،‌ لری ریورز، رونالد بروکس کیتاج، دیوید هاکنی، جسپر جانز و … در این نمایشگاه به روی دیوار رفته است که بسیاری از علاقه‌مندان به هنر را از دیدن خود خوشحال می‌کنند.

پاپ آرت
فيکور 4 - جسپر جانزهنر عامه یا Pop Art یک جنبش هنری بود که در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در انگلستان و آمریکا به وجود آمد. پاپ آرت یکی از جنبش‌های اصلی هنری در قرن بیستم بود. دستمایه اصلی هنرمندان این سبک فرهنگ مردمی، تولیدات انبوه، تبلیغات محیطی یا تلویزیونی، بسته بندی‌ها و درکل هر آنچه مردم بیشتر می‌دیدند از چیدمان ۱۰۰ قوطی کنسرو سوپ گرفته تا سریوگرافی پرتره مونالیزا. این سبک را می‌توان یک سبک روشنفکرانه با نگاهی انتقادی به مصرف گرایی به خصوص در آمریکا دانست.
پاپ آرت مختصر پاپیولر آرت (هنر توده) است. نام این جنبش همه چیز در باره خودش را آشکار می‌کند. پاپ آرت میخواست هنر را دوباره به زندگی روزانه مردم بیاورد. این جنبش در واکنش به نقاشی آبستراکت به میان آمد و ادعا می‌کرد جنبش آستراکت بیش از حد سوفسطایی و نخبه گرا است. تصاویر مورد پسند هنرمندان پاپ اشیا از زندگی روزمره بود بطور مثال قوطی‌های سوپ برای اندی وارهول و کمیدی برای روی لیشتیستین. خصوصیت گرایش جنبش پاپ آرت استفاده وارهول از سیریگرافی، یک شیوه فوتو ریلستیک و توده پسند پرینت میکنگ بود. پاپ آرت با فشار وارد مطبوعات و اعلانات شد. تفاوت بین هنرهای زیبا و هنرهای اعلانات بازرگانی بطور ارادی از بین رفت. مثال بسیار خوب پوشش آلبوم‌های موسیقی سالهای شصت است. شخصیت مکتب فکری بدون شک اندی وارهول (۱۹۸۷-۱۹۲۸) بود. نام‌های بزرگ دیگر جاسپر جانس، رابرت روشنبرگ، دیود هاکنی، کلیس اولدنبرگ، روی لیشتیستین، جورج سیگال، وین یا جمیز روزنکویست بودند. جنبش پاپ آرت عمدتاً یک جنبش هنری آمریکایی و بریتانیایی بود.
پاپ آرت، گرچه حالا اسمش را در ایران و جاهای دیگر فراوان شنیده می‌شود، در اصل یک جنبش هنری متعلق به دهه۶۰ میلادی است. یک گروه هنری مستقل انگلیسی بودند که زیبایی‌شناسی هنری را گسترش دادند. در واقع این‌ها عقیده داشتند مبتذل‌ترین عناصر فرهنگ جامعه قابل زیبا بودن و هنری بودن هستند. آنها ابزارهای کار خود را فیلم‌های عامه پسند، آگهی‌های تبلیغاتی، داستان‌های کمیک استریپ علمی تخیلی، موسیقی پاپ، حروف و علائم متداول، اشیای روزمره و کالای مصرفی معرفی کردند. در واقع هرچه که در چشمان مردم بیشتر دیده می‌شود می‌تواند ابزار قدرتمندی برای پاپ آرت باشد.
پدید آوردندگان پاپ آرت بر تأثیر بر فرهنگ عامه شهری تاکید داشتند. در آمریکا، پاپ آرت قدرت و نفوذ فراوانی داشت و به نوعی واکنشی برابر اکسپرسیونیزم انتزاعی و باورهای دادائیسمی بود. مشهورترین هنرمند پاپ آرت همه دوره‌ها، شاید اندی وارهول باشد که احتمالاً بعضی آثارش را دیده باشید. هنر پاپ آرت به سرعت در عرصه‌های مختلفی مثل طراحی گرافیک، سینما و در رسوخ کرد. در دوران جدید با ظهور بیلبوردهای عظیم تبلیغاتی کنار بزرگراه‌ها، پاپ آرت قدرتمندترین ابزار خود را یافت همیشه پاپ آرت و پول درآوردن از هنر چنان به هم نزدیک به نظر می‌آیند که اگر نیت بوجود آورندگان آنها را در نظر نگیریم، ساده است که با هم اشتباه شوند.
از هنرمندان معروف پاپ آرت می توان از “جسپر جونز”، “مارسل دوشان”، “روزنبرگ”، “اولدنبرگ” و “روی لینکنشتین” نام برد. پاپ آرت بر خلاف لحن طنز گونه و کنایی اش، دارای یک جنبه تاریک تر هم بود، برای مثال تکرار مفرط برخی نقش های بی مایه در آثار “اندی وارهول” جلوه‌ای بر آشوبنده را خلق می‌کند.

آپ آرت
هنر دیدگانی یا آپ آرت (Op Art) یک جنبش هنری بود که در سال‌های دهه شصت میلادی از هنر عامه مشتق شد و به‌صورت مکتبی مستقل درآمد. نقاشان این مکتب، مجموعه‌ای از خط‌ها، شکل‌های خُرد و سطح‌های رنگی درخشان را متقارن و متمرکز به نظم در می‌آورند که لرزنده، پیش‌آینده و پس‌رونده جلوه کنند. آگام و بریجیت رایلی از مهم‌ترین نمایندگان هنر دیدگانی هستند.
گورخر ها - وازارلیبسیاری از نمونه‌های مشهور هنر دیدگانی سیاه و سفید رسم شده‌اند، به این دلیل برخی آن را انتزاعی می‌دانند. بیننده‌ای که به آثار این سبک می‌نگرد، ممکن است حرکت، چشمک زدن، خاموش و روشن شدن، چرخش، لرزش یا جهش مشاهده کند.
واژه آپ آرت اولین بار به سال ۱۹۶۴ در مجله تایمز آمده، اگر چه بسیاری آثاری که امروزه به عنوان Op Art دسته بندی می‌شوند، پیش از این تاریخ آفریده شده‌اند.
در سال ۱۹۶۴ مقاله‌ای بدون نام نویسنده منتشر شد که عنوان آن «اُپ آرت: تصاویری که به چشم یورش می‌برند» بود. گرچه این تعریف تا حدودی صحیح به نظر می‌رسد، اما نمی‌توان گفت کاملاً طبق واقعیت است. زیرا اُپ ارت فقط محدود به چنین تصاویری که نویسنده شرح داده، نمی‌شود. در اُپ آرت، تحریک شبکیه چشم، مهم‌ترین وسیله و معمولاً تنها وسیله ارتباط است و هدف از آن، ایجاد واکنش‌های بصری فیزیولوژیک در تماشاگر است. بسیاری از کارهای هنر دیدمانی، چیزی بیش از بازی‌های زیرکانه ادراکی (یا خطای دید) نیستند. البته این آثار در بلندمدت نتوانستند اعتبارشان را حفظ کنند و فقط معدودی از آن‌ها توانستند موقعیت خود را به‌عنوان یک اثر هنری حفظ کنند، و از آن میان تنها استثنای درخور توجه، کار بریجیت رایلی و یا ویکتور وازرلی بود.
در سالهای اخیر با گسترش و رشد گرافیک کامپیوتری انواع جدیدی از این آثار پدید آمد که نمونه شاخص آنها، تصاویری بود که در سالهای دهه ۷۰ خورشیدی به نام تصاویر سه بعدی در جراید به چاپ می‌رسید.
ر آغاز رواج این سبک، فقط هنرمندان اروپایی بودند که به این سبک نقاشی می‌کردند، امابعدها هنرمندانی از امریکای شمالی نیز به جرگه‌ی آنان پیوستند که به‌عنوان مثال می‌توان از بریجیت رایلی و یوزف آلبرس نام برد. اُپ آرت در دهه‌ی 70 به صنعت پارچه‌بافی نیز راه یافت، اما باید متذکر شد که این هنر هرگز محبوبیت پاپ آرت را کسب نکرد.
اشکالاتی نیز بر این نمایشگاه وارد است از جمله چیدمان آثار است. همیشه معمول این است که آثار مهم یک نمایشگاه در جایی بهتر از گالری پایین (گالری شماره 9) قرار می‌گیرد ولی در این نمایشگاه آثار وازارلی و یا جسپر جانز را در مکانی دور از دید اولیه قرار داده‌اند.
یکی از اشکلات بسیار مهم دیگر و غیر متعارف در این نمایشگاه طرز محافظت از این آثار است. به عنوان نمونه اثری از جسپر جانز که به عنوان بزرگترین نقاش زنده دنیا شناخته می‌شود در دسترس بازدیدکنندگان قرار دارد و بدون شیشه و حفاظ هرکسی به راحتی می‌تواند آنرا لمس کند. این هنرمند امضایی میلیون دلاری دارد ولی در جای دیگری اثری از جیمز دان را در پشت شیشه‌های حفاظتی قرار داده‌اند. جیمز دان هنرمند بزرگی است ولی ارزش آثار او بسیار پایین‌تر از آثار جانز است.
گو اینکه کسی بر ارزش‌های واقعی این آثار واقف نبوده و چیدمان آثار کاملا بر حسب اتفاق انجام گرفته است.
گزارش: مجید احمدی – خبرگزاری مهر

Print Friendly, PDF & Email