آیا احیای دریاچه اورمیه امکانپذیر است؟

تیتر اصلی: دریاچه اورمیه با حکومت جمهوری اسلامی احیاء نمی‌‌شود

با آغاز فصل تابستان ۲۰۲۳ دریاچه اورمیه در وضعیت خشک شدن سریع قرارگرفته و طبق محاسبات انجام شده و تحقیقاتی که دانشگاه صنعتی شریف، ناظراحیاء دریاچه اورمیه، انجام داده است تا اواسط مهرماه و شروع فصل بارندگی دریاچه بر اثر تبخیر آب کاملا خشک خواهد شد. هم اکنون دریاچه در وضعیت پلایا قرار دارد و بعد از خشک شدن به کویر تبدیل خواهد شد. پلایا یک لغت اسپانیائی است ودراصطلاح زمین‌شناسی به گودال‌هائی در وسط بیابان گفته می‌شود که آب باران در آن جمع می‌شود.

دریاچه اورمیه با مساحتی ۶ هزار و دویست کیلومتر مربع، طول ۱۲۰ کیلومتر و عرض تقریبی ۵۰ کیلومتر، تا پانزده سال پیش دومین دریاچه آب شور دنیا بود و ۳۳ میلیارد متر مکعب آب داشت ولی اکنون در دومین ماه تابستان حدود هفتصد هزار متر مکعب آب در آن باقی مانده و با خشک شدن کامل دریاچه، ۱۰ میلیارد تن نمک مخلوط با املاح دیگر بر جای می‌ماند.

ضخامت نمک ته‌نشین شده در قسمت شمالی دریاچه بیش از ۴ متر و در قسمت‌های شرقی و جنوبی حدود دو متر می‌باشد. با تداوم بحران دریاچه در ۱۵ سال گذشته، نمک‌های ته‌نشین شده به هم چسبیده و گودی‌های دریاچه را پر کرده و کف دریاچه را بالا آورده‌اند یعنی دریاچه دیگر عمقی ندارد و بیشتر شبیه آب‌نما شده است. اکنون نمک‌های خشک به‌صورت کریستال هستند و در آینده با تابش آفتاب به‌صورت پودر درمی‌آیند و با وزش باد و طوفان، سونامی نمک رخ خواهد داد و انفجار بمب ریزگرد نمک، منطقه را به کویر غیرقابل سکونت تبدیل خواهد کرد. آسیب‌دیدگان از این فاجعه اکولوژیکی در کوتاه مدت ۶ میلیون نفر و در بلندمدت ۱۵ میلیون نفر خواهند بود و شهر سه میلیون نفری تبریز از اولین قربانیان آن خواهد بود زیرا جهت وزش باد از غرب به شرق است و دریاچه متصل به دشت تبریز می‌باشد و هیچ مانع طبیعی هم بین دریاچه و شهر وجود ندارد.

تنها موجود زنده سخت‌پوست ریز این دریاچه یعنی آرتمیا با نام علمی «آرتمیا اورمیانا» که به خاویار اورمیه نیز مشهور می‌باشد و روزگاری امید می‌رفت که اگر درست از آرتمیا بهره‌برداری شود، درآمد حاصل از صادرات آن از درآمد کل کشاورزی منطقه بیشتر خواهد شد، اکنون به علت شوری بیش از اندازه، در آب باقی مانده دریاچه، امکان زیست و تولید مثل ندارد و از بین رفته است.

نظریه‌های متعددی درباره علت خشک شدن دریاچه اورمیه وجود دارد اما در همه آنها عامل انسانی و مدیریت نادرست آب علت اصلی خشک شدن دریاچه ذکر می‌شود. بعضی از این نظریه‌ها خشکاندن عمدی دریاچه از طرف جمهوری اسلامی با انگیزه‌های سیاسی را برجسته می‌کنند و برخی دیگر خشکاندن دریاچه را طرح فرامنطقه‌ای می‌دانند که توسط عوامل داخلی قدرت‌های خارجی انجام گرفته است. انواع تئوری‌های توطئه نیز در باره خشکاندن این دریاچه شایع هست.

جمهوری اسلامی از روز به‌قدرت رسیدن، بدون هیچگونه مطالعه علمی و اقتصادی، افزایش جمعیت، خودکفائی کشاورزی و امنیت غذائی را در دستور کار حاکمیت قرار داد و‌ هاشمی رفسنجانی می‌گفت «هیچ رودخانه‌ای در کشور نباید بدون سد باشد». با همین انگیزه‌ها و شعار‌های غیرعلمی سدسازی‌ها بعد از جنگ ایران و عراق توسط کارتل قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسداران که ماشین‌های سنگین باقی مانده از جنگ را تصاحب کرده بود، شروع گردید و ۴۰ سد بر روی ۲۲ رودخانه‌ای که به دریاچه اورمیه می‌ریختند زده شد و همچنین بیش از ۱۰۰ هزار چاه عمیق درحوزه آبخیز دریاچه اورمیه حفر شد و باعث کورشدن چشمه‌های زیر دریاچه گردید. بدین‌سان تنها منبع تغذیه دریاچه برف و باران سالیانه باقی ماند. مساحت زیر کشت با همان شیوه آبیاری سنتی غرقابی دو برابر گردید و به ۶۰۰ هزار هکتار رسید. از ورود آب به دریاچه جلوگیری شد ولی خودکفائی غذائی هم حاصل نشد.

دریاچه اورمیه یک تالاب بین‌المللی است و در سال ۱۹۷۶ در کنوانسیون رامسر، به‌عنوان زیستگاه استثنائی کره زمین و یک مرکز بیوسفر جهانی ثبت شده است و یونسکو که مسئولیت نظارت بر اکوسیستم دریاچه اورمیه را دارد بار‌ها خطر خشکیدن دریاچه اورمیه را برای مقامات حکومت ایران خاطر نشان کرده اما دولت ایران همواره خشک‌شدن دریاچه را طبیعی جلوه داده است.

وقتی مردم به خشک شدن دریاچه اعتراض می‌کردند، مسئولان مربوطه و حتی روسای جمهور فرافکنی می‌کردند. از جمله احمدی‌نژاد بدون آوردن دلیل تاریخی ادعا می‌کرد که این دریاچه هر پانصد سال یکبار خشک می‌شود. مسئولان وزارت نیرو و سازمان محیط زیست کشور و وزارت جهاد کشاورزی نیز که هر سه نیز مسئولیت مستقیم در خشکاندن دریاچه اورمیه دارند، آدرس غلط می‌دادند. گاهی می‌گفتند خشکی دریاچه مربوط به پل میان‌گذر است که مانع جریان آب در درون دریاچه می‌شود، گاهی نیز می‌گفتند که کاهش بارندگی عامل خشکی دریاچه است، در حالی که نشانی از خشکسالی در منطقه وجود نداشت و بعضی نیز به اصطلاح دلیل علمی می‌آوردند و می‌گفتند که خشکی دریاچه ناشی از گرم شدن کره زمین است.

تحقیقات زمین‌شناسی با مغزگیری و نمونه‌برداری از اعماق و لایه‌های رسوبی دریاچه تا عمق ۲۵ متری زیر دریاچه توسط دانشگاه‌های سوئیس و آلمان انجام گرفته و با مطالعه صفحه‌های مختلف آرتمیا، نشان می‌دهند که در ۵۰ هزار سال گذشته مقدار آب دریاچه اورمیه متغیر بوده اما هرگز خشک نشده است.

خانم مرضیه لک رئیس پژوهشکده سازمان زمین‌شناسی کشور در مصاحبه با «همشهری آنلاین» می‌گوید:
«ما تحقیقات را موقعی که آب دریاچه شروع به کاهش کرد آغاز نمودیم و با همکاری برخی از محققان محیط زیستی با مسئولان وزارت نیرو دیدار و اعلام کردیم اگر روند عدم تخصیص حق‌آبه دریاچه اورمیه ادامه یابد، این حوزه تبدیل به پلایا و بعد از آن خشک خواهد شد که آن زمان مسئولان وزارت نیرو با این گفته موافق نبودند و تاکید داشتند که خشک شدن دریاچه اورمیه به دلیل تغییر اقلیم است و عوامل انسانی و سد سازی و عدم تخصیص حق‌آبه در خشک شدن این دریاچه نقش کمتری دارد. از این رو همایشی با همکاری دانشگاه برلین در این دانشگاه با حضور متخصصان برگزار و برخی از مسئولان وزارت نیرو نیز در آن حضور یافتند و در این همایش نیز مسئولان وزارت نیرو متاسفانه گزارشی درخصوص تغییر اقلیم و افزایش گرمای ۲ درجه سانتی‌گراد ارائه و اعلام کردند دریاچه اورمیه به همین دلیل خشک شده است. در این همایش یکی از متخصصان حوزه اقلیم به این گزارش اعتراض و اعلام کرد: افزایش دمای ۲ درجه سانتی گراد علمی نیست و اگر این میزان افزایش دما باشد، ما باید آلمان را ترک کنیم و پیشنهاد داد باید عوامل انسانی مورد بررسی قرار گیرد».

مسئولان وزارت نیرو که مجوز سد سازی می‌دهند وآب فروشی می‌کنند نه تنها به مردم محل در آذربایجان شرقی و غربی درباره علل خشک شدن دریاچه اورمیه، دروغ می‌گفتند بلکه به اعتراف رئیس پژوهشکده سازمان زمین‌شناسی، به کارشناسان آلمانی هم دروغ می‌گفتند و انتظار داشتند که متخصصان خارجی هم حرف‌های غیرعلمی آنان را باور بکنند در حالی که مردم به چشم خود می‌دیدند که جلو ورود آب به دریاچه را گرفته‌اند و عمدا قصد خشکاندن آن را دارند.

درهمین حال صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، پرویز کردوانی را که عنوان پدر کویرشناسی به او داده بودند، مرتب به تلویزیون می‌آورد و او به اصطلاح به عنوان کارشناس با زیر پا گذاشتن وجدان علمی، برای انحراف افکار عمومی رو در روی مردم می‌گفت که دریاچه اورمیه باید خشک شود و آب شیرین که این همه ارزش دارد نباید به آن دریاچه شور ریخته شود.

حالا که کار از کار گذشته و حتی کارشناسان نیز از احیاء کامل دریاچه اورمیه نا امید شده‌اند، می‌کوشند برای نجاتِ بخش کوچکی از دریاچه طرح‌های کارشناسی ارائه بدهند. مدل مورد نظر این کارشناسان هم، خشک شدن دریاچه آرال در آسیای مرکزی است که قزاقستان موفق شد بخش کوچکی از شمال دریاچه آرال را احیاء کند و نجات بدهد. اما فرق اساسی بین دریاچه آرال و دریاچه اورمیه وجود دارد. زیرا با خشک شدن دریاچه آرال، اکوسیستم آسیای مرکزی کلا تغییر نمی‌‌کرد و ۱۰ میلیارد تن نمک بر جای نمی‌‌ماند تا طوفان و سونامی نمک ایجاد کند.

یکی از این کارشناسان طرح‌دهنده، پروفسور آق، استاد علوم محیط زیست در دانشگاه اورمیه است. وی معتقد است که با آبی که از سد کانی‌سیب به دریاچه انتقال می‌یابد می‌توانیم ۲۵ درصد دریاچه را احیاء بکنیم. در همین ۲۵ درصد آب می‌توان سالیانه ۵۰۰ تن آرتمیا تولید کرد و خرج احیاء دریاچه را تامین نمود. پروفسور آق در مصاحبه با همشهری آنلاین در باره کنترل نمک دریاچه نیز می‌گوید:

«می‌توان روی نمک‌های دریاچه را پوشاند. این کار خیلی بزرگ و دشوار نیست. درست است که وسعت نمک در این دریاچه زیاد است، اما با هر چیزی که گران نباشد و ماندگاری بالائی هم داشته باشد، می‌توان روی آن را پوشاند. به طوری که حتی طوفان و تند باد هم نمی‌‌تواند تکانش بدهد. پلاستیک‌هائی از جنس ورق «ژئو ممبران» است که در کف استخر‌ها هم استفاده می‌شود. بعد‌ها هم هر وقت خواستیم، می‌توانیم آنها را برداریم. با این شیوه می‌توان جلوی ریزگردهای نمکی را گرفت».

پروفسور آق حتما می‌داند که حوزه آبخیز دریاچه اورمیه به‌قدر کافی آب دارد و نیازی نبوده که از رودخانه زاب کوچک و سد کانی‌سیب برای احیاء دریاچه اورمیه آب آورده شود. اغلب متخصصان محیط زیست از انتقال آب از حوزه‌ای به حوزه دیگر مخالف می‌باشند و ایرانیان در سال‌های اخیر ناظر عواقب وحشتناک انتقال آب از لرستان به مناطق مرکزی ایران هستند. انتقال این آب‌ها با صرف هزینه‌های سرسام‌آور از بیت‌المال، توسط نهاد‌های امنیتی انجام می‌گیرد و رانت‌های بسیار بزرگی در آنها وجود دارد لذا محیط زیست و منافع ملی برای رانت‌خواران مطرح نبوده و نیست.

آبی که از سد کانی‌سیب برای احیاء دریاچه اورمیه آورده می‌شود در بین راه مصرف شده وبه دریاچه نمی‌‌رسد. برای آوردن ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب در سال یک تونل ۳۶ کیلومتری زیر کوه زدند، سپس ۱۱ کیلومتر کانال بتونی ساختند تا آب را به رودخانه گدار برسانند تا بعد از طی کردن ۲۸ کیلومتر در درون رودخانه به دریاچه وارد شود. حالا مسئولین معتقدند که این مقدار آب نمی‌‌تواند دریاچه را احیاء کند لذا لازم نیست به دریاچه ریخته شود. می‌دانیم که دریاچه اورمیه برای رسیدن به تراز اکولوژیک به ۱۵ میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد.

۱۵ سال پیش طرح‌هائی مشابه طرح پروفسور آق داده شده بود و در آن زمان می‌گفتند که با هواپیما روی دریاچه قیر بپاشیم تا سطح نمک پوشانده شود و طوفان نمک بوجود نیاید. این طرح هم کپیه‌برداری از مالچ‌پاشی روی شن‌های روان در بعضی از مناطق نفت‌خیز بود اما بیشتر به یک طرح خیالی شباهت داشت تا طرح عملی. جمهوری اسلامی که با انگیزه بهره‌برداری از مواد معدنی، دریاچه اورمیه، آن را خشک کرده است اجازه هیچ طرح عملی را برای نجات دریاچه نخواهد داد چه رسد به طرح‌های خیالی و شبه علمی آزمایش نشده که می‌تواند عواقب فاجعه‌بار غیرقابل کنترلی در پی داشته باشد.

۱۰ سال پیش وقتی اعتراض‌ها به خشکاندن دریاچه اورمیه عمومی شد و تنها در یک تظاهرات علیه خشکاندن عمدی دریاچه در تبریز، به گفته رئیس دادگستری استان آذربایجان شرقی ۱۱۰۰ نفر طرفدار محیط زیست دستگیر شدند، هنگام بازجوئی از دستگیرشدگان در اداره اطلاعات تبریز، این معترضان و طرفداران محیط زیست را تحریک شده از خارج می‌نامیدند و آشکارا می‌گفتند، دریاچه اورمیه بهانه است و شما دارید پان‌ترکیسم تبلیغ می‌کنید وقصد تجزیه‌طلبی دارید.

هنوز هم مردم خواهان احیاء و زنده شدن دریاچه هستند و حتی روستائیان شرق دریاچه در عزاداری‌های ماه محرم با نوحه و سینه‌زنی از سقای کربلا برای آب رساندن به دریاچه اورمیه کمک می‌خواهند، اما راهکارهائی که مسئولین جمهوری اسلامی برای آینده دریاچه مطرح می‌کنند بیشتر در جهت بهره‌برداری از مواد معدنی دریاچه بعد از خشک شدن کامل آن است و نه در جهت احیاء دریاچه اورمیه. بنابراین دریاچه با حاکمیت جمهوری اسلامی احیاء شدنی نیست.

سال گذشته عبدالحمید سرتیپی به ریاست صمت استان آذربایجان غربی منصوب شد و در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که: «دریاچه اورمیه بزرگترین معدن ایران است. وجود ده میلیارد تن مواد معدنی در این دریاچه، اورمیه را غنی‌ترین حوزه معدنی کرده است. نمک دریاچه اورمیه حاوی «سدیم»، «پتاسیم»، «استات کلسیم»، «لیتیوم»، «منیزیم»، «کلر»، «برم»، «سولفات»، «بی‌کربنات» و … می‌باشد. این مواد معدنی کاربرد‌های فراوان در حوزه صنعت و کشاورزی دارند.»

جمهوری اسلامی ایران که از طبیعت، فقط غارت منابع طبیعی را می‌فهمد، با دیدن این همه مواد معدنی کمیاب در املاح دریاچه ارومیه، سلامتی انسان‌ها، حفظ محیط زیست و حیات نسل‌های آینده را ندیده می‌گیرد و به بهره‌برداری از لیتیوم و فلزات کمیاب موجود در نمک دریاچه اورمیه چشم دوخته است.

دولت ابراهیم رئیسی ستاد احیاء دریاچه را منحل کرده و به جای آن کار گروه احیاء دریاچه را درست کرده است و ریاست آن را هم به محمد صادق معتمدیان استاندار آذربایجان غربی واگذار کرده است. مسئولیت دادن به فردی که هیچ اولویتی برای احیاء دریاچه قائل نیست شبیه دادن مسئولیت احیاء برجام و توافق هسته‌ای به کسانی است که همواره مخالف برجام بوده‌اند. در سابقه کاری محمدصادق معتمدیان، خاطره کتک زدن ارباب رجوع توسط ایشان در زمانی که وی استاندار خراسان رضوی بود، هنوز در یاد‌ها زنده است.

استاندار آذربایجان غربی یعنی رئیس کارگروه احیاء دریاچه ارومیه، یک فرد امنیتی است و هیچ تخصصی در رابطه با آب و خاک ندارد. وی اخیرا به خبرگزاری ایرنا گفته است که: «اولویت دولت سیزدهم تامین معیشت مردم بوده است و احیاء دریاچه ارومیه با اجرای سیاست‌های کارشناسی شده، باید بگونه‌ای مدیریت شود که به معیشت مردم و بخصوص کشاورزان آسیبی وارد نشود». با همین استدلال روستائی‌پسند بود که طی دو دهه گذشته دریاچه را خشکاندند و حالا هم نماینده دولت در آذربایجان غربی، برای حفظ طبیعت و کار و زندگی میلیون‌ها انسان در حال و آینده، هیچ مسئولیتی احساس نمی‌‌کند. وی که تمام خواسته‌های بر حق آذربایجانی‌ها را امنیتی می‌بیند، در مصاحبه مطبوعاتی با ایرنا می‌گوید که: «نباید اجازه داد بدخواهان آینده دریاچه را به حواشی سیاسی و قومی گره بزنند».

همین منطق عوام‌فریبانه در کل دولت نیز حاکم است و شروع به تکمیل و ساختن سدهای نیمه تمام کرده‌اند و وزیر نیرو دستور احداث سد بر رودخانه‌های نازلی چای و باراندوز چای را صادر کرده است. ایجاد سد بر این رودخانه‌ها ۱۰ سال پیش با اعتراضات مردم متوقف شده بود و اکنون که دریاچه بیش از هر زمان دیگر به آب نیاز دارد، وزیر نیرو دستور احداث سدهای جدید می‌دهد و سازمان حفاظت از محیط زیست مجوز بهره‌برداری از املاح دریاچه را صادر می‌کند و چنین آدم‌های ویرانگر، مدیران نمونه انتخاب می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری «برنا» از آذربایجان غربی در جشنواره سازمان حفاظت محیط زیست که با حضور علی سلاجقه، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، برگزار شد، سعید شهند مدیرکل حفاطت محیط زیست آذربایجان غربی به عنوان مدیر نمونه کشوری انتخاب و معرفی شد و با تقدیم یک لوح تقدیر از ایشان تجلیل به عمل آمد.

به گفته معاون فنی اداره کل حفاظت محیط زیست استان آذربایجان غربی، اکنون سالیانه ۲ میلیون تن نمک از بستر دریاچه برداشت می‌شود و «امسال نیز ۱۲ مجوز در قالب هر مجوز برداشت در محدوده ۲۰ هکتار در بستر دریاچه صادر شده است».

بیشترین مصرف نمک خشک دریاچه اورمیه در تامین مواد اولیه صنایع شیشه، صنایع تولید اسید و به‌صورت غیر مستقیم در کارخانجات تولید مواد شوینده می‌باشد. نمک خوراکی نیز بعد از تصفیه آن حاصل می‌شود و هم‌چنین به‌طور عمده از نمک دریاچه در یخ‌زدائی جاده‌ها نیز استفاده می‌شود.

با اینکه هنوز استاندار آذربایجان غربی برای جذب سرمایه و صدور مجوز برای برداشت مواد معدنی از دریاچه اورمیه تبلیغات می‌کند، برداشت همین ۲ میلیون تن نمک به‌صورت بی‌رویه و بدون در نظر گرفتن مقررات حفظ محیط زیست توسط شرکت‌های بهره‌بردار، در حال تخریب بستر و آلوده کردن دریاچه هستند و رفت‌وآمد کامیون‌ها و لودرها، کریستال‌های نمک موجود را به پودر تبدیل می‌کند و با وزش باد، طوفان نمک به‌وجود می‌آید.

کارخانه کاوه سودا در مراغه که بزرگترین تولیدکننده کربنات سدیم و شیشه است یکی از بهره‌برداران از دریاچه ارومیه است. این شرکت از ۲۰ سال پیش مواد اولیه را از دریاچه برداشت می‌کند. ماده اولیه شیشه عبارت است از آهک و نمک و پساب شیمیائی حاصل از کارخانه نیز با مجوز شورای تامین استان آذربایجان شرقی توسط لوله به دریاچه انتقال می‌یابد. کاوه سودا در آلوده‌کردن منطقه و آب‌های زیر زمینی و حتی خود دریاچه اورمیه به مواد سمی مقصر است اما هرگز از طرف دولت ملزم به فیلتر گذاری و حفظ استاندارد‌های محیط زیست نشده است.

از روزی که در دانشگاه صنعتی شریف اعلام شد دریاچه اورمیه در پائین‌ترین سطح خود طی ۶۰ سال گذشته قرار گرفته و اگر اقدام جدی انجام نگیرد تا آخر تابستان کاملا خشک خواهد شد، میلیون‌ها انسانی که در اطراف دریاچه زندگی می‌کنند و هم‌چنین مدافعان محیط زیست نگران شده‌اند اما به‌نظر می‌رسد که اعتراض جدی علیه حکومتی که باعث خشکیدن نگین فیروزه‌ای آذربایجان شده است انجام نمی‌‌گیرد. شاید مردم که در ۲۰ سال گذشته همواره به خشکاندن دریاچه معترض بودند و هزینه‌های زیادی نیز در این راه داده‌اند، اکنون خسته و ناامید هستند و از طرف دیگر کارآمدی جمهوری اسلامی را در حدی نمی‌‌بینند که بتواند کار مثبتی انجام دهد. حکومت هم می‌کوشد خشک شدن دریاچه را امری طبیعی جلوه بدهد و خشم مردم را شامل مرور زمان بکند.

کارشناسان آب معتقدند که دریاچه حتی اگر کاملا خشک شود باز هم قابل احیاء است زیرا به‌دست انسان خشک شده و به‌دست انسان هم می‌تواند دوباره احیاء شود هر چند که احیاء آن زمان بر خواهد بود. عیسی کلانتری رئیس سابق سازمان حفاظت از محیط زیست بارها گفته است که: «احیاء دریاچه ارومیه دو میلیارد دلار هزینه بر می‌دارد ولی اگر خشک شود بیش از ۲۰۰۰ میلیارد دلار خسارت به همراه خواهد داشت». مسلم است که با نوحه خواندن و عزاداری کردن، دریاچه احیاء نخواهد شد. باید مسئولین حکومتی به اشکال مختلف تحت فشار قرار بگیرند تا کاری هر چند کوچک و موقتی انجام بدهند تا مردم خود فکر اساسی بکنند.

در دو دهه گذشته همه کسانی که کاندید مجلس شورای اسلامی می‌شدند و یا می‌خواستند رئیس جمهور بشوند، تبلیغات خود را با شعار احیاء دریاچه اورمیه شروع می‌کردند و وقتی از مردم آذربایجان رای می‌گرفتند تمام وعده‌ها را فراموش می‌کردند و همدست کسانی می‌شدند که قصد خشکاندن دریاچه را داشتند. امروز نیز از کسانی که در مجلس نشسته‌اند و به جای اقدام فوری برای نجات دریاچه طرح تحقیق و تفحص از ستاد احیاء دریاچه را تصویب کرده و منافع باند خود را دنبال می‌کنند، امیدی نیست. اکثریت این نمایندگان چنان به رانت‌خواری و مردم‌ستیزی عادت کرده‌اند که اگر قدمی هم بردارند مطمئنا اقدام آنان علیه منافع مردم خواهد بود.

کسانی که سودای احیاء دریاچه را در سر دارند و از اقدام مثبت حکومت ناامید شده‌اند، چاره‌ای ندارند جز اینکه جامعه جهانی را مورد خطاب قرار بدهند و با افشاگری و لابیگری، خطر فاجعه اکولوژیکی خشک شدن دریاچه ارومیه را برای منطقه و کل جهان یادآوری نمایند و از مجامع بین‌المللی برای اقدام جدی کمک بخواهند.

حکومت جمهوری اسلامی در دنیا منزوی شده است و ظرفیت حل مشکل بزرگی را که خود ایجاد کرده است ندارد. سران این حکومت نه به کمک گرفتن از کارشناسان بین‌المللی اعتقاد دارند و نه کسی حاضر می‌شود با جمهوری اسلامی همکاری کند، بنا براین، جامعه مدنی و دیاسپورا باید به نمایندگی از قربانیان این فاجعه اکولوژیکی، از بخش محیط زیست سازمان ملل متحد و بهداشت جهانی کمک بخواهند تا از بوجود آمدن فاجعه انسانی در آینده جلوگیری شود.

ماشااله رزمی
پاریس ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۳

Print Friendly, PDF & Email

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *