بیانیه های فعالان مدنی، کانون نویسندگان و کانون صنفی معلمان تهران با خواست توقف فوری جنگ

فعالان مدنی خواهان توقف جنگ و توقف غنی‌سازی اورانیوم است

فعالان مدنی ایرانی خواهان توقف غنی‌سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی و توقف جنگ و حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی هر دو کشور و کشتار غیرنظامیان شدند.

ما، امضاکنندگان این بیانیه، با تأکید قاطع بر حفظ تمامیت ارضی ایران و حق حاکمیت واقعی مردم، خواهان توقف غنی سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی، پایان فوری جنگ ویرانگر میان جمهوری اسلامی و رژیم حاکم بر اسرائیل هستیم؛ جنگی که نه‌تنها زیرساخت‌ها و جان غیرنظامیان را در هر دو سرزمین نابود می‌کند، بلکه تهدیدی آشکار علیه بنیان‌های تمدن انسانی به شمار می‌آید.

غنی‌سازی اورانیوم، مسأله‌ی مردم ایران نیست. نباید ایران و مردم این سرزمین را فدای غنی‌سازی اورانیوم و جاه طلبی جمهوری اسلامی کرد. به نظر ما، هیئت حاکمه‌ی جمهوری اسلامی نه توانایی و نه ظرفیت حل مناقشات و منازعات داخلی و خارجی ایران را دارد و بهترین راه برای نجات مردم ایران و این سرزمین، کناره‌گیری هیئت حاکمه‌ی جمهوری اسلامی و فراهم‌آوردن گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی است.

ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.

جعفر پناهی
شهناز اکملی
شیرین عبادی
صدیقه وسمقی
عبدالفتاح سلطانی
محمد رسول‌اف
نرگس محمدی

۲۶ خرداد ۱۴۰۴


بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران درباره‌ی حمله تجاوزکارانه‌ی اسرائیل به ایران

اکنون شمار کشته‌ها به صدها تن رسیده و از جای‌جای تهران و شهرهای دیگر ایران دود جنگ برخاسته است.

اسرائیل که ماه‌هاست مردم غزه را به خاک و خون می‌کشد و بازماندگان را در قحطی و گرسنگی به کام مرگ می‌کشاند، اکنون دامنه‌ی جنگ‌افروزی و تجاوزکاری‌اش را با طرح «خاورمیانه‌ی جدید» به خاک مردم ایران کشانده است. مردمی که سال‌ها در برابر سرکوب و جنایات جمهوری اسلامی ایستاده‌اند، زیباترین فرزندانشان را در کشتارهای خیابانی و اعدام‌ها و زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها از دست داده‌اند و همزمان فقر و فساد و تبعیض سازمان‌یافته را تاب آورده‌اند، اکنون رد چکمه‌های دشمن خارجی را نیز بر گلوی خود احساس می‌کنند.

جنگ رژیمی فاشیستی که بنایش بر اشغال و نسل‌کشی است با حکومتی که پایه‌های خود را بر ریختن خون مخالفان و آزادیخواهان بنا نهاده است، تنها جان و زندگی مردم را تباه نمی‌کند بلکه سال‌ها مبارزه برای تحقق آزادی و برابری را نیز متوقف می‌سازد و چه بسا به عقب می‌راند. اکنون بیم آن می‌رود که دستاوردهای جنبش آزادی‌خواهی ۱۴۰۱ که خود از  پس خیزش‌های متعدد پیشین برآمده بود، در هنگامه‌ی این تجاوز محو شود و در زمین سوخته‌ی پس از آن ناسیونالیسم افراطی، راست افراطی و فاشیسم نو بروید. خاصه این که برای هر دو طرف، اسرائیل و جمهوری اسلامی، جنگ «نعمت» است و از آن ارتزاق می‌کنند. اسرائیل که به تأسی از رهبرانش می‌تواند هر جنبنده‌ای را هدف مشروع خود بداند، اکنون به مدد رسانه‌های جریان اصلی، موج عمومی شکل گرفته علیه نسل‌کشی در غزه را واپس می‌راند و جمهوری اسلامی نیز با تکیه بر ایده‌ی بنیانگذار خود، «بریزید خون‌ها را زندگی ما دوام می‌یابد»، دست‌به‌کار  بسترسازی برای بازداشت و کشتار مخالفان خود شده است و گماشتگان‌اش در فضای مجازی وعده‌ی خلق «۶۷»ای دیگر را می‌دهند.

این همه زیر چشم جهانی رخ می‌دهد که در آن دو قطب رسانه‌ای از دو سو صداهای مستقل را می‌بلعند: قطبی که از تجاوز آشکار نظامی حکومتی شهره به کودک‌کشی تصویری منجی‌گونه می‌سازد و قطبی دیگر که چهره‌ی سرکوبگر جمهوری اسلامی را زیر برچسب دفاع از وطن پنهان می‌کند. شادی مردم از دیدن مرگ قاتلان‌شان، هرگز به معنای آغوش گشودن به روی تجاوز به خاک و زندگی‌شان نیست. اما مردم چگونه در شرایط فیلترینگ حکومتی، ناامنی و اضطراب جنگ و بمباران رسانه‌ای، صدا و موضع راستین خود را بیابند؟ چگونه همبستگی و نیروی عظیم خود را برای حمایت از یکدیگر به جریان بیندازند؟ چگونه برای توقف این ماشین کشتار چاره‌ای بیندیشد؟

نه نیروی متجاوز خارجی و نه نیروی سرکوبگر داخلی، هیچ یک حق ندارند عاملیت و اراده‌ی مردم را در تعیین سرنوشت خویش غصب کنند. حق هر ملتی است که مقابل تجاوز به خاک خود بایستد، همانگونه که حق هر ملتی است که در برابر حاکمیت آزادی‌کش سر تسلیم فرود نیاورد.

سکوت جهان در برابر این تجاوز، به بهانه‌ی ماجراجویی و ستم‌پیشگی حاکمیت ایران، تنها ابعاد فاجعه را عظیم‌تر خواهد کرد. کانون نویسندگان ایران تجاوز آشکار اسرائیل به خاک ایران را محکوم می‌کند و از نویسندگان آزادیخواه، روشنفکران و نهادهای همسو در ایران و جهان می‌خواهد که در نقش راستین و آگاهی‌بخش خود ظاهر شوند و دوقطبی حاکم بر رسانه‌ها را به نفع شنیده شدن صدای مستقل مردم و تقویت جنبش‌های آزادیخواهانه‌ی آنان بشکنند.

کانون نویسندگان ایران


بیانیه‌ی کانون صنفی معلمان تهران در دفاع از صلح و مخالفت با جنگ‌افروزی

ما معلمان، هر روز با کودکان سر و کار داریم. کودکانی که با چشم‌های پرسشگر، به دنبال فهم جهان‌ هستند؛ جهانی که قرار بود جای یادگیری، دوستی و رویا باشد، نه صحنه‌ی انفجار، تخریب و مرگ.
ما با اندوه عمیق، نظاره‌گر گسترش جنگ‌ در منطقه‌ای هستیم که سال‌هاست از حقِ صلح محروم مانده است.
سکوت در برابر آن‌چه این روزها در ایران،  می‌گذرد و این حجم از خشونت و نفرت برای ما امکان پذیر نیست.
ما در برابر هیچ قدرت نظامی، مذهبی یا سیاسی سر فرود نمی‌آوریم اما از کودکان به خاطر رنج و فشاری که تحمل می‌کنند، شرمساریم.

آن‌چه حاکمان اسرائیل و تندروهای داخلی در حق مردم روا می‌دارند، جنایت است. و ما حق داریم به عنوان یک نهاد صنفی مستقل، هشدار دهیم که:

* هیچ کشوری با مشت گره کرده، صلح نمی‌سازد.
* هیچ ملتی از آوارگی، امنیت نمی‌آموزد.
* ما باور داریم که صدای ما معلمان باید صدای صلح باشد. و این صلح، نه به معنای سازش با ظلم، بلکه به معنای ایستادن کنار انسان‌ها به ویژه کودکان بی‌گناه است.

ما با صدای روشن اعلام می‌کنیم که:

ـ با هرگونه جنگ افروزی، از هرسو، مخالفیم.
– با خشونت، چه به نام خدا، چه به نام وطن و  حتی به نام آزادی مخالفیم.
– ما با خاموشی در برابر رنج مردم، مخالفیم و
از تمام نهادهای مدنی، صنفی، فرهنگی و آموزشی می‌خواهیم که در برابر عادی‌سازی خشونت، ایستادگی کنند و صدای همبستگی انسانی را بلند نگه دارند.

در جهانی که کودکانش بی‌پناه‌ هستند، ما نمی‌خواهیم بی‌تفاوت باشیم.

در جهانی که سیاست‌مداران با سلاح سخن می‌گویند، ما می‌خواهیم با واژه، با آموزش و با وجدان، حرف بزنیم.

ما برای فرزندان‌مان صلح می‌خواهیم.
صلحی پایدار برای آینده‌ای روشن و جهانی عاری از هر گونه خشونت.

با احترام
کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۴/۳/۲۶


در ضرورت آتش‌بس فوری / مصطفی تاجزاده

جنگ در خاورمیانه کنونی نه راه‌حل، که خود بخش مهمی از مشکل به‌شمار می‌رود و بیشترین آسیب را به شهروندان بی‌پناه می‌زند. بسیار متاسفم که نابخردی و فرصت‌سوزی‌های متعدد داخلی، بهانه و امکان تحریم‌های کمرشکن و بدتر از آن تحمیل جنگی ویرانگر را به دولت‌های خارجی داده است. اگر حاکمیت هرچه سریع‌تر به ملت باز نگردد و دیپلماسی خردمندانه و واقع‌بینانه‌ای را اتخاذ نکند، بیم آن می‌رود که میهن و مردم در گردابی مهیب غرق شوند.

می‌دانم که قشرهایی از مردم، از حملات مزبور خوشنودند؛ چراکه آن‌را تنها راه تغییر حکومت شکست‌خورده روحانیت می‌بیند. اما حتی به فرض آنکه جنگ به چنین نتیجه‌ای منجر شود، ایرانی ویران به جای خواهد ماند که در آن، به احتمال بسیار زیاد، بی‌دولتی و هرج‌ومرج حرف اول را خواهد زد، اگر کشور چند پاره نشود. به باور من می‌توان برای گذار مسالمت‌آمیز به دمکراسی، بر تشکیل مجلس مؤسسان برای اصلاح/تغییر قانون اساسی پافشاری کرد و حکومت را به تاسیس آن مجبور نمود.

حمایت از تجاوز ارتش بیگانه، آن‌هم به دستور کسی‌که دیوان بین‌المللی لاهه او را به جنایت جنگی متهم کرده، به نظر من، فاقد توجیه سیاسی و اخلاقی است و در ایران پسامشروطه سابقه ندارد. حساب خوشحالی و حتی سکوت جداست.

من ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های داغدار و تاکید بر بحث و گفت‌وگو درباره علل شروع، زمینه‌ها، ابعاد و پیامدهای این جنگ مخرب در اولین فرصت مناسب، اولویت کنونی را پشتیبانی همه نیروها، با هر گرایشی، از برقراری آتش‌بس فوری می‌بینم، بدان امید که راه بر دمکراسی در ایران و صلح در منطقه باز شود.

حاکمیت نیز باید از هر طریق ممکن مانع گسترش جنگ و همراه‌شدن آمریکا با اسراییل شود. برعکس باید با تمام توان در جهت توقف فوری جنگ بکوشد و زمینه را برای توافق نهایی هسته‌ای فراهم کند.

زندان اوین
۲۶ خردادماه ۱۴۰۴


اکنون وقت انسجام و حفظ ایران است

حمله اسرائیل به ایران، نامشروع، خلاف حقوق بین‌المللی، جنگ‌طلبانه و ناسازگار با هر گونه ادعای صلح‌طلبی، و با ادعاها درباره یافتن راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز برای اطمینان از صلح‌آمیز بودن برنامه‌ای هسته‌ای ایران، متناقض است. این حمله درست در زمانی رخ می‌دهد که دولت ایران به صورت جدی و بر اساس خواست ملی ایرانیان در مذاکرات برای حل مسالمت‌آمیز پرونده هسته‌ای با آمریکا شرکت کرده است.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

این حمله به تمامیت سرزمینی میهن، به دنبال رقم زدن چشم‌اندازی تاریک برای ایران و ایرانیان است. ما شاهد حمله از سوی دشمنی هستیم که عملکرد خشونت‌بار و بی‌احترامی‌اش نسبت به هر نوع حقوق و هنجار بین‌المللی، اخلاقی و انسانی را از 7 اکتبر 2023 به بعد شاهد بوده‌ایم. این حمله نیز به مانند آن‌چه عملکرد گذشته اسرائیل نشان می‌دهد، نقض بدیهی‌ترین حقوق بین‌المللی است.

این حمله، به مانند عملکردهای گذشته اسرائیل، تضعیف کردن زیرساخت نظم‌های امنیتی منطقه‌ای و جهانی با هدف تنش‌زایی، نابود کردن امکان همکاری‌های بین‌المللی برای ایجاد امنیت و توسعه، و در این مورد خاص ممانعت کردن از شکل‌گیری هر گونه همکاری میان ایران و سایر کشورهاست. اسرائیل آشکارا خواهان حل نشدن پرونده هسته‌ای ایران، باقی ماندن تحریم‌ها و مانع شدن در مسیر توسعه همکاری‌های بین‌المللی ایران است. اسرائیل حداقل در سه‌ونیم دهه گذشته خواهان امنیتی‌سازی ایران و جلوگیری از هر گونه عادی‌شدن روابط ایران در جهان بوده و هست. این چنین رفتارهای نظم‌ستیزانه‌ای هیچ ثمره‌ای برای ایران و ملت‌های خاورمیانه ندارد و جز عقب‌ماندگی چیزی به بار نمی‌اورد.

اگرچه می‌توان به سایر کشورها و متولیان ساختارهای حقوقی و نهادهای بین‌المللی توصیه کرد که فعالانه مانع این گونه رفتارهای اسرائیل شوند تا شاهد فروپاشی اعتماد بین‌المللی به این ساختارها و نهادها نباشند، اما سابقه نشان می‌دهد ایران نمی‌تواند امنیت و صلاح خود را به این ساختارها، نهادها و سازمان‌های بین‌المللی متکی کند. از ظرفیت آن‌ها باید استفاده کرد اما ساختار قدرت بین‌المللی به گونه‌ای نیست که در زمان حاضر بتوان برای حفاظت از ایران به آن‌ها امید داشت و از این‌رو باید به توانایی‌های داخلی، انسجام ملی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و امنیت و قدرت درون‌زای ایران تکیه کرد.

عموم ایرانیان آگاه و میهن‌دوست، روشن‌اندیش و کسانی که دل در گرو امنیت، توسعه، سربلندی و بزرگی ایران دارند؛ و بالاخص صاحبان فکر و اندیشه که با حساسیت و تخصص بیشتری مسائل ایران را بررسی کرده و تاریخ تحولات ایران عزیز را می‌شناسند، امروز مسئولیت بزرگی بر عهده دارند. مسلم است که بسیاری از مردم، و شمار زیادی از اهل اندیشه، دانشگاهیان و فعالان اجتماعی و سیاسی، فعالان اقتصادی و تحلیل‌گران روندهای حکمرانی و اداره کشور، منتقد جوانب مختلف عملکردهای سیاسی و سیاستی جمهوری اسلامی ایران در عرصه داخلی و خارجی هستند. این انتقادات و بی‌توجهی به آن‌ها، سال‌هاست به حد دل‌آزردگی، رنج و دردمندی هم رسیده است. منتقدان بارها به صورت مداوم با ناشنوایی، بی‌مهری و بی‌توجهی صاحبان قدرت نیز مواجه شده‌اند که اگر چنین نشده بود، وضعیت انواع بحران‌ها و مسائل در کشور به شکل حاضر درنمی‌آمد. اما ما معتقدیم حساب این انتقادات درون‌میهنی، وطن‌دوستانه، خیرخواهانه و دلسوزانه، و بی‌توجهی دردسرساز حاکمان به آن‌ها، از حمله دشمن خارجی – هر که باشد – جداست. بالاخص آن‌که در این مورد با حمله دشمنی مواجهیم که در سابقه‌اش جز بی‌توجهی به حقوق ملت‌ها، ویرانگری و خشونت بی‌سابقه چیزی نیست.

ماهیت و غایت حمله کنونی اسرائیل به گونه‌ای است که ما را بر آن داشت تا برای پاسداری از ایران – جانِ جانِ هر ایرانی میهن‌دوست – و به منظور جلوگیری از کامیابی متجاوزان در اجرای نقشه‌های شوم خود بر ضد تمامیت سرزمینی‌مان، رنجش‌ها، نقد‌ها و گلایه‌مندی‌ها را به آینده مؤکول کرده و با پشتیبانی از مدافعان تمامیت ایران عزیز، فرزند زمان خویش باشیم و سهم خویش را در ماندگاری ایران‌ عزیز ادا کنیم.

مردم آگاه ایران نیک می‌دانند که ایران تاریخی و کهنسال ما در طول تاریخ و پیش از این حمله، بارها از سوی متجاوزان رنگارنگ دیگر مورد هجوم‌های وحشیانه قرار گرفته است؛ اما به گواهی تاریخ، ققنوس‌وار سر از خاک و خاکستر برداشته و رویش و زایشی دیگر را تجربه کرده است. ما ایرانیان با هر گرایش و سوگیری سیاسی و فکری را فرامی‌خوانیم که محکم‌تر از گذشته نسبت به حفظ تمامیت سرزمینی، ماندگاری و پایداری ایران حساس باشیم، و در مقابل دشمن خارجی منسجم بمانیم..

ما هم‌چنین همه حاکمان و تصمیم‌گیرندگان در این وضعیت کشور (و در آینده) را به عقلانیت حداکثری، هوشمندی، خردورزی اتخاذ بینش و کنش راهبردی و پرهیز از شعارزدگی و کنش‌های احساسی و سطحی در برخورد با متجاوز فرامی‌خوانیم. توصیه می‌کنیم همه امکانات خردمندانه از نظامی تا دیپلماسی را برای گذر دادن ایران از وضعیت خطرناک فعلی به‌کار گیرند. در ضمن، دردمندانه از همه شهروندان استدعا داریم با همبستگی ملی، بردباری و حمایت از نیروهای نظامی و سیاسی حافظ این سرزمین، به گذار کم‌هزینه‌تر از این وضعیت کمک کنند.

ما در فردایی که امنیت فراهم شود و جای بحث و عمل عقلانی و فارغ از تهدید دشمن خارجی مهیا گردد، هم‌چون گذشته و بیش از آن به کاستی‌های حکومت، اشتباهات آن و راه‌های ساختن ایران بهتر می‌پردازیم و در کنار مردم عزیز ایران، مطالبه داشتن کشوری بهتر با امنیت و توسعه قابل اطمینان و پایدار را پی‌ خواهیم گرفت. اکنون وقت منسجم ماندن و ایستادگی بر حفظ ایران در برابر دشمنی خونخوار و رهانیدن آن از هر گزندی است.

امضاکنندگان

– تقی آزاد ارمکی

– کیومرث اشتریان 

– علی‌اصغر اصغری

– فرهنگ ارشاد

– تهمورث بشیریه

–  محمداسلام پورکسرایی

– حبیب‌الله پیمان

– سمیه توحیدلو

–  محمود جعفری دهقی

–  حمیدرضاجلایی‌پور

– پرویز جلالی

– اسماعیل حسن‌زاده

– حسن حضرتی

– هادی خانیکی

– اسمعیل خلیلی

ـ علی ربیعی

– داریوش رحمانیان

– جبار رحمانی

– حمیدرضا رحمانی‌زاده

– حسن رفیعی

– حسین رفیعی

– جلال‌الدین رفیع‌فر

– سیدحسین سراج‌زاده

– علی سرزعیم 

– حسین سلیمی

– وحید سینایی

–  ژاله شادی‌طلب

ـ  رسول صادقی

– محمدرضا ضیایی بیگدلی

– ابوتراب طالبی 

–  سعید عدالت‌نژاد

–  حمیدرضا عریضی

–  محمد عفتی 

– عباس عبدی

–  غلامرضا غفاری

—  محمدجواد غلامرضا کاشی

–  نعمت‌الله فاضلی

–  محمد فاضلی 

– مقصود فراست‌خواه

–  اکرم قدیمی

– الهه کولایی

–  جهانگیر کرمی

– غلامرضا کریمی

– علی کریمی مله 

– علیرضا محسنی تبریزی

– ابوالفضل مرشدی

– مینو مرتاضی 

– حسین مفتخری

–  مصطفی معین

– میرطاهر موسوی

– حسین میرزایی،

– سیدعبدالامیر نبوی

– قدیر نصری

– علی نیکجو

– محمدتقی  یاسمنی

ـ سهراب یزدانی

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *