بحران يمن برنده ندارد

yaman_map

محسن آرمين، فعال سياسي و پژوهشگر اصلاح طلب، روز گذشته در گفت وگويي تفصيلي با پايگاه اطلاع رساني«ندا» به بيان تحليل خود از تحولات اخير منطقه پرداخته و ضمن قابل پيش بيني دانستن حمله نظامي عربستان به يمن، هشدار داده که در سياست خارجي نبايد به گونه اي رفتار کنيم که باعث اتحاد همسايگانمان عليه ايران شويم. گزيده اي از اين گفت وگو را در ادامه مي خوانيد:
چرا عربستان، به صورت ناگهاني به يمن حمله کرد؟
اقدام نظامي عربستان عليه يمن اساسا اقدامي غيرقابل پيش بيني نبود. عربستان در سال هاي اخير نظير اين اقدام را در بحرين انجام داده بود. از نظر تاريخي نيز عربستان سابقه دخالت نظامي در يمن را دارد. اين کشور در سال۱۹۹۴ در جنگ ميان دو يمن، از يمن جنوبي به رهبري علي سالم البيض حمايت کرد. اصولاتاريخ معاصر دو کشور شاهد درگيري ها و منازعات نظامي فراواني بوده است. علت اين درگيري ها ، گاه اختلافات ديرپا و مستمر سرزميني ميان دو کشور بوده که تاکنون نيز ادامه دارد و گاه تهديدهاي امنيتي نظير شکل گيري حکومت سوسياليستي يمن جنوبي يا اعلام نظام جمهوري در دوره عبدالله سلال در يمن شمالي به پايتختي صنعا بوده است. با توجه به چنين سابقه اي احتمال حمله نظامي عربستان به يمن در پي تحولات اخير و به قدرت رسيدن حوثي هاي زيدي کاملاقابل پيش بيني بود. به هر حال عربستان سعودي که نسبت به يمن ادعاي سرزميني دارد و يمن را حياط خلوت خود مي داند، نمي تواند نسبت به قدرت گرفتن يک نيروي شيعي زيدي در مرزهاي جنوبي خود بي تفاوت باشد. مسئله اساسا کمک جمهوري اسلامي ايران به حوثي ها نيست. من نمي دانم اين کمک ها به چه ميزان و از چه نوع است و آيا اساسا کمکي صورت گرفته يا خير. مي توان احتمال قوي داد که ادعاي کمک ايران به حوثي ها بيشتر يک جنگ و پروژه تبليغاتي سياسي باشد. اما يک چيز مسلم است و آن اينکه از يک سو حوثي ها شيعه هستند و مانند هر مجموعه شيعي ديگري در منطقه با ايران، به عنوان تنها کشور شيعي جهان، احساس سمپاتي و خويشاوندي مي کنند و در صورت به قدرت رسيدن با ايران روابط نزديکي برقرار خواهند کرد و از سوي ديگر عربستان با شيعيان زيدي يمن از زمان امام يحيي در نيمه اول قرن بيستم تاکنون رابطه اي تيره داشته است. بنابراين عربستان نمي تواند گسترش نفوذ ايران را تا پشت مرزهاي جنوبي خود تحمل کند. اگر اين واقعيات را که به طور بسيار مجمل و فشرده عرض کردم در نظر آوريم، اقدام اخير نظامي عربستان در يمن امري کاملاقابل پيش بيني بود.
برخي معتقدند عربستان به دليل ترس از گسترش نفوذ ايران دست به واکنش عصبي زده است و با اين برخورد زود هنگام مي خواهد جلو تحولات بيشتر را بگيرد.
عربستان و ديگر کشورهاي عربي نسبت به هلال سبز شيعي در منطقه بسيار حساس هستند. طي سال هاي اخير بر اثر تحولات منطقه در عراق و سوريه اين هلال سبز پررنگ تر و گسترده تر شده است. در عراق شيعيان پس از صدام به قدرت رسيده اند و نفوذ نظامي و سياسي جمهوري اسلامي ايران در عراق و سوريه به شدت افزايش يافته است. در لبنان به ويژه پس از شکست عمليات نظامي اسرائيل در مقابل حزب الله، موقعيت اين گروه متحد ايران و در نتيجه نفوذ ايران در اين کشور مستحکم شده است. روند تحول پرونده هسته اي ايران براثر ابتکار عمل دولت آقاي روحاني و نيز آقاي اوباما از يک بحران و تهديد بالفعل عليه ايران به مذاکرات ميان ايران و ١+٥ به سمت حل اين بحران و به رسميت شناختن حق ايران در برخورداري از فناوري هسته اي و در نتيجه به رسميت شناختن ايران به عنوان يک قدرت صاحب فناوري هسته اي پيش مي رود. حل اين بحران و رفع تحريم ها و همکاري هاي اقتصادي با اروپا به افزايش قدرت و نفوذ ايران در منطقه خواهد انجاميد. اين تحولات، عربستان و ديگر کشورهاي عربي را سخت نگران کرده است. با قدرت گرفتن حوثي ها در يمن اين هلال سبز از يمن تا سوريه امتداد خواهد يافت. با توجه به توضيحات فوق، اقدام نظامي عربستان با همراهي کشورهاي عربي را بايد يک اقدام شتابزده و منفعلانه و البته از سر ناچاري و اضطرار ارزيابي کرد. البته عربستان و کشورهاي عربي در اين اقدام نيم نگاهي هم به مذاکرات هسته اي داشته اند با اين هدف که اين اقدام مذاکرات را تحت الشعاع قرار دهد. فراموش نکنيم که نتانياهو طي ماه هاي اخير که مذاکرات ايران و ١+٥ جدي شد، همواره بر اين نکته تاکيد کرده و مي کند که توافق هسته اي با ايران و برداشته شدن تيغ تحريم ها از گلوي ايران موجب قدرت گرفتن بيشتر ايران در منطقه خواهد شد. اين استدلال نتانياهو در آمريکا و به ويژه در ميان جمهوري خواهان و نيز در ميان دولتمردان اروپايي از جمله دولت سوسياليست فرانسه که گرايش زيادي به اسرائيل دارد گوش هاي شنواي زيادي مي يابد. در نتيجه سران ١+٥ را در مذاکره و توافق هسته اي با ايران تحت فشار قرار مي دهد. در چنين فضايي و در حالي که مذاکرات هسته اي به مراحل نهايي رسيده است، اقدام مشترک نظامي عرب ها عليه يمن به بهانه حضور نظامي جمهوري اسلامي ايران در يمن مي توانست اين فايده را نيز داشته باشد که به تقويت موضع اسرائيل و مخالفان آمريکايي و اروپايي مذاکرات هسته اي بينجامد و فشار را بر دولت هاي ١+٥ براي پايان دادن به مذاکرات هسته اي افزايش دهد که البته اين اتفاق نيفتاد.

برنده تحولات يمن در نهايت چه کشوري خواهد بود؟
به نظر من اگر تحولات به همين شکل پيش برود، هيچ کشوري برنده اين بحران نخواهد بود. کشور فقير و محروم يمن با تخريب زيرساخت هايش فقير تر و محروم تر خواهد شد. احتمالااين کشور گرفتار جنگ داخلي خواهد شد. چنين وضعيتي شرايط مساعدي براي رشد گروه هاي تروريستي نظير داعش و القاعده به شمار مي آيد که اين امر نه تنها به ضرر يمن بلکه به ضرر عربستان نيز خواهد بود، زيرا عربستان به دنبال اين بود که از نفوذ ايران در همسايگي خود جلوگيري کند، اما اقدامات او به گسترش نفوذ داعش و القاعده در همسايگي مي انجامد که خطري شديد براي امنيت داخلي اين کشور خواهد بود.
اکثر مردم يمن همان گونه که قبلاعرض کردم به طور تاريخي نسبت به عربستان نگاهي منفي دارند؛ اين نگاه منفي تشديد خواهد شد. به احتمال زياد عربستان اقدام به حمله نظامي زميني عليه يمن نخواهد کرد. اگر چنين کند خطاي بسيار بزرگي مرتکب شده و در باتلاق يمن بيشتر گرفتار خواهد شد. جمهوري اسلامي ايران هم از اينکه در محيط اطرافش کانون هاي رشد و پرورش تروريسم خشن گسترش يابد، هيچ طرفي نخواهد بست. خلاصه آنکه اين بحران طرف پيروز نخواهد داشت.

تحولات يمن تا چه حد بر مواضع ايران تاثير مي گذارد؟
ايران امروز يک قدرت مهم منطقه اي است. لازمه بزرگ بودن، رفتار بزرگانه داشتن است. تکيه بر قدرت سخت در تعامل با همسايگان، به ويژه در جهان امروز کارآمد نيست، بلکه آثار کاهنده و فرساينده اي بر توان ملي ايران خواهد داشت، حتي وجود رقابت هاي منطقه اي براي اتحاد کشورهاي عرب منطقه عليه ايران کافي است، چه برسد به اينکه کانون هاي اختلاف حل نشده اي هم ميان ايران و همسايگان وجود داشته باشد. خطري که امروز بيش از گذشته ايران را تهديد مي کند، اين است که ايران به جاي اسرائيل محور اتحاد، انسجام و نيز دشمني و کينه توزي کشورهاي عرب قرار گيرد. دقت داشته باشيد شکل گيري نيروي نظامي مشترک عربي، اگرچه به نظر من سرانجامي ندارد و خطري براي ايران به شمار نمي رود، اما عملابا هدف يا به بهانه جلوگيري از نفوذ ايران تشکيل شده است.
امروز دولت هاي محافظه کار عرب مانند عربستان در قبال ايران با اسرائيل هم موضع شده اند. شکل گيري يک هم سويي سياسي منطقه اي عليه ايران، محدود به کشورهاي عرب نخواهد بود. وضعيت به گونه اي است که ترکيه نيز که با ما روابط سياسي خوب و روابط اقتصادي گسترده اي دارد، براي نزديک شدن به عربستان و نيز کاستن از حجم منطقه اي ايران، از اين فضا استفاده مي کند و ايران را متهم به دخالت در بحران يمن مي کند. افغانستان هم اعلام مي کند در بحران يمن در کنار عربستان ايستاده است! روابط سرد و انزواي سياسي، به راهبرد کشورهاي محافظه کار عرب براي خارج کردن اسرائيل از کانون منازعه و اختلاف در منطقه و قرار دادن ايران به جاي آن کمک مي کند. اين چيزي است که ما بايد بکوشيم شکل نگيرد. ايران در مواجهه با بحران هاي منطقه اي بايد به قدرت نرم خود که به مراتب موثر تر و کارآمد تر از قدرت سخت است و در تقويت و ارتقاي موقعيت منطقه اي و جهاني ايران اثري فزاينده دارد، تکيه کند. سخن هاي آقاي رئيس جمهور پس از توافق سياسي با ١+٥ از اين نظر حائزاهميت بود. آقاي روحاني در بخشي از آن سخنان کوشيد از اين موضع سخن بگويد و اين چهره از ايران را به همسايگان و کشورهاي منطقه بنماياند. به نظر من اين سخنان آگاهانه و کاملاسنجيده و دقيق بود. اميدوارم که به اساس استراتژي سياست منطقه اي ايران تبديل شود. به گمان من اگر فرصت بحرين از دست رفته است، فرصت يمن هنوز باقي است. ايران مي تواند در بحران يمن با عربستان کار کند. ايران اين ظرفيت را دارد که منطقه را مديريت کند، به شرط آنکه مانند بزرگان رفتار کند، البته چنين منش و روشي در سياست خارجي، لوازمي دارد.
شرق

Print Friendly, PDF & Email

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *