اگر ایران بودم؛ جمعه آینده رای می‌دادم: «دایه دایه وقت رای ه»

برای تثبیت نقش صندوق رای، تقویت انتخاب و تضعیف انتصاب، ایجاد تعامل اجتماعی و سیاسی و دوری از تشنج و تقابل ، که نیاز حل معضلات اقتصادی و اجتماعی مردم ما پس از پیروزی برجام است؛ گزینه مردم در رای دادن علی‌رغم محدودیت‌های غیر دمکراتیک را قویاً پشتیبانی می‌کنم.

مردم ایران پس از طی‌ طریق ۱۰۰‌ها ساله از گذر «دایه دایه وقت جنگه» عبور کرده، سالهاست که با سرود «تفنگت را زمین بگذار» همخوانی داشته، و در امروز برای احقاق حقوق حقه خود مشی اعتدال و اصلاحی‌ را با رویکرد به صندوق رای برگزیده‌اند. به مجلسی رای می‌دهند که به تعقل نزدیک، راه وصل‌کردن را پیشه کرده و با برنامه خطیر و حیاتی‌ دولت سر سازگاری داشته باشد.

ایرانی که مایملکش حق مشاع کّل شهروندان، حفظش وظیفه همه ما، و سربلندی و اقتدارش، افتخار همه آحاد ملت است. نفی حق شهروندی مشارکت آحاد سیاسی ملت در گزینش نماینده مجلس مطلوب خویش، جفا به ملت و تضعیف اقتدار ایران است. ایرانی که در میا‌‌ن شعله‌های نفرت و تروریسم در خاورمیانه اقتدارش در گرو دلگرمی‌ و مشارکت فرزندان خانه پدری و در دفاع از مام میهن است. تقسیم و سلاخی کردن حق مشارکتشان در انتخابات آزاد به نام «نگهبانی»، شایسته نیست. برای ساختن ایرانی که سالهاست از سؤ مدیریت و محاصره اقتصادی رنج می‌برد، خبرگان آن باید از نخبگان متنوع‌الفکر و مجلسیان آن از شایسته سالارانی میهن‌دوست باشند که پیه مشقات این داوطلبی در ساختن را به خود مالیده باشند. لذا تشویق این داوطلب‌ها و نه «ردّ صلاحیت» آنان کاری مصلحانه است ، و نه حذف و تهدید نظامی گرایانه.

کنون که ۳ روز دیگر به انتخابات مهم و حیاتی مجلسین شورا و خبرگان مانده است، علی‌ رغم تمام حذف‌ها، تهدید‌ها و ایجاد محدودیت‌ها، نیروهای پیشرو روی به جلو، نافیان خشونت، و باورمندان به «با دوستان مروت  با دشمنان مدارا» برای حفظ دست‌آورد‌های دوران دولت روحانی و پیشبرد آن، رای میدهند. رای مثبت و ایجابی در تقویت لیست نمایندگانی است که جمهوریت ایران برای همه ایرانیان را در برابر حاملان اندیشه تخریبی‌ قرائت واحد و مشت آهنین تسویه دگر اندیشان، دنبال می‌کنند. آینده ایران قدرتمند متعلق به پیشرفت ایران متکثر است و انتخابات و رای کثیر ملت، میزان و  محک مشروعیت آن است، و لا غیر.

در بیش از ۱۰۰ ساله گذشته، حاکمان ایران اعمال قهر مسلحانه علیه رعایا و ملت، و مردم نیز تقابل با آنرا با تفنگ برای حل مشکلات آزموده اند. تجلی‌ فرهنگ حاکم بر ان دوره در ترانه معروف به زبان لری «دایه دایه وقت جنگه / قطارکش بالا سرم پرش ده شنگه» زبان حال می‌شود. در تکامل تاریخی ما، پس از انقلاب مردمی ایران، بعد از تجربه دفاع میهنی ایرانیان در برابر اشغال‌گران صدامی عراق و پس از حوادث و دخالت نظامی حکومت در انتخابات ۱۳۸۸، «تفنگت را زمین بگذار» سروده مردم می‌شود. این بیت که از شعر ۱۹ بیتی فریدون مشیری بنام «زبان آتش» و خوانندگی محمدرضا شجریان برجسته می‌شود، به تفسیر حاکم تبدیل می‌شود. در این شعر ارزنده می‌آید:

زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزی ست
زبان قهر چنگیزی ست
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن، شاید
فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید.

در پایان می‌گوید: گرفتم در همه احوال حق‌گویی و حق‌جویی
و حق با توست،
ولی حق را – برادر جان – به زور این زبان نافهم آتش‌‌بار
نباید جست!
اگر این بار شد وجدان خواب آلوده‌ات بیدار،
تفنگت را زمین بگذار!

***

امروز که رجوع به صندوق رای با پشتوانه چندین سال تمرین و تجربه، به عنوان کم‌خطر‌ترین راه رسیدن به اهداف انسانی‌ در ایران ، شناخته شده است. پس از انتخابات ۱۳۹۲ و پسا برجام، علی‌‌رغم غیر دمکراتیک بودن و نابرابر بودن پروسه آن، به نظر صاحب این قلم سروده ما با امید «دایه دایه  وقت رای ه» می‌باشد. شرکت متحد در انتخابات مسابقه‌ای متحد روز جمعه هفتم اسفند ۱۳۹۴، بر ملت ایران مبارک باد.

علی‌ شاکری – کالیفرنیا، آمریکا
سه‌ شنبه – ۴ اسفند ۱۳۹۴ – ۲۳ فوریه ۲۰۱۶

Print Friendly, PDF & Email