وقتی هاشمی نمیتواند به رفسنجان برود

برخلاف برخی نگاه های خوشبین در مورد حضور فعال و موثر هاشمی رفسنجانی در حاکمیت، به بهانه انتخابات؛ جایگاه فرد دوم جمهوری اسلامی بیش از پیش تضعیف می شود. هاشمی رفسنجانی که از پایه گذاران و تثبیت کنندگان اصلی نظام جمهوری اسلامی بوده، چند سالی است که به شکل روزافزون به حاشیه ی قدرت رانده می شود. وضع به جایی رسیده و فشارها تا آنجا بالا رفته که نه تنها دو فرزند او در حبس و زیر فشار قضایی و امنیتی اند که حالا خود او هم امکان سفر به شهرستان محل تولد خود را ندارد.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی که می خواست برای شرکت در مراسم اولین سالگرد دوستی قدیمی ( حجت الاسلام هاشمیان، امام جمعه سابق رفسنجان) به استان خود سفر کند، سفرش را منتفی اعلام و کنسل کرد.
او در پیامی با امضای خود، نوشت: «وظیفهام بود که هم در مراسم اولین سالگرد ایشان حضور یابم و هم در این فرصت، دیدار با بستگان و همشهریان را تازه نمایم؛ دلم میخواست و برنامهریزی هم شده بود که بیایم، اما به خاطر فشردگی برنامهها در مرکز و ملاحظاتی که به آن آگاهید و ضرورت پرهیز از هرگونه تنش و اختلاف و گرفتن فرصت از سوءاستفادهکنندگان و بدخواهان افراطی، خود را از این سعادت محروم میکنم.»
ظاهرا «افراطی»ها حضوری موثر در استان کرمان و رفسنجان داشته اند؛ تا آن حد که رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، عطای سفر را به لقایش ببخشد.
حالا دیگر ناامنی و محدودیت در سفر، از خاتمی هم گذشته؛ اگر رییس جمهور اصلاحات عملا ممنوع الخروج شده از کشور و اجازه ی سفر به خارج از ایران را با توصیه های مختلف و به بهانه های گوناگون ندارد، و سفرهای داخل کشورش نیز مدتهاست چندان آسان و با فراغ خاطر نیست؛ حالا نوبت نفر دوم نظام تا همین چندی پیش، شده است.
اعتراف گیری و عفوخواهی از پسر رفسنجانی
اگر اعتراف گیری و نوشتن عفونامه تحت فشار، تا دیروز شامل زندانیان سیاسی دیگر می شد، حالا و با خبری که خانواده هاشمی آن را منتشر کرده اند، این فشارها شامل حال پسر رییس سابق مجلس خبرگان رهبری هم شده است.
“کلمه” گزارش داد، هاشمی رفسنجانی در ملاقات هفته گذشته با مهدی هاشمی، یکی از دو فرزند زندانی خود، از مقاومت وی در برابر خواست بازجویان برای نوشتن درخواست عفو حمایت کرده و چنین کاری را به منزله اعتراف او به خطای ناکرده دانسته است.
در این ملاقات مهدی هاشمی، خواست معمول بازجویان مبنی بر پذیرش خطا و نوشتن عفو را که موجب تخفیف در مجازات و نیز منفعت برای نظام می شود با پدر خود در میان گذاشته؛ او همچنین تصمیم خود مبنی بر مقاومت در برابر این خواست بازجوها را به هاشمی رفسنجانی منتقل کرده که با تایید و حمایت وی مواجه شده است.
جالب اینجاست که بر مبنای این خبر، رئیس مجمع تشخیص مصلحت در گفت و گوی تلفنی با رهبر جمهوری اسلامی، موضوع پیشنهاد بازجویان برای عفونویسی و مختومه کردن پرونده را مطرح کرده است.
بر اساس این گزارش مهدی هاشمی در این ملاقات گفته که برگه ای را با یک پرسش کلی پیش روی او می گذارند تا خودش هر عمل خلاف قانونی را که انجام داده بنویسد که وی از پاسخ به این گونه پرسش ها استنکاف کرده و خواستار پرسش های مشخص و مستند، طبق قانون شده است.
از دیگر موارد درخواستی بازجوها که مهدی هاشمی رد کرده، برائت از جنبش سبز و رهبران آن در یک برنامه ضبط شده تلویزیونی است.
جالب اینجاست که همزمان با انتشار این اخبار، و مقاومت مهدی هاشمی در برابر فشار بازجوها، خبرگزاری امنیتی “فارس” که در اتهام پراکنی علیه پسر رفسنجانی، سعی زیادی نشان داده، روز پنجشنبه به نقل از «منبع آگاه»ی که معمولا دارد، از دستگیری برخی افراد در ارتباط با پرونده مهدی هاشمی خبر داد.
سایت “باشگاه خبرنگاران جوان” یکی دیگر از رسانه های همسو با نهادهای امنیتی نیز در خبری مشابه، از دستگیرشدگان با عنوان «عناصر مرتبط با مهدی هاشمی» نام برد، و به نقل از این «منبع آگاه» نوشته که «دستگیری این عناصر کمک زیادی به رمزگشایی از پرونده مهدی هاشمی می کند.»
بنا بر این گزارش، دستگیر شدگان «دارای فساد مالی کلان و پیچیده» بوده و همه جرائم مالی آنها به فرزند هاشمی رفسنجانی ارتباط دارد.
این همه، نشان می دهد که «افراطی»هایی که هاشمی رفسنجانی در پیام خود از آنها یاد کرده، خیال کوتاه آمدن از تداوم فشار علیه خانواده رفسنجانی و شخص او ندارند.
افزایش فاصله میان رفسنجانی و رأس نظام
بهنظر میرسد برای به حاشیه راندن و محدود و تهدید کردن هاشمی رفسنجانی در حاکمیت، هیچ شاهدی به اندازهی اظهارنظر چندی پیش خود او، مهم نیست؛ او چندی پیش در مصاحبه ای با روزنامه “آرمان”، و در پاسخ به این سئوال که «جلسات شما با مقام معظم رهبری چطور پیش میرود؟»، گفت: «در سبك سابق چون كار روزانه داشتیم، هفتهای یك بار بود. الان دیگر لازم نیست هفتهای یك بار باشد. تقریباً ماهی یك بار ادامه دارد.»
این صریحترین گزارشی است که نسبت این روزهای هاشمی رفسنجانی و رأس نظام، و به بیانی، جایگاه واقعی هاشمی رفسنجانی را در حاکمیت، ملموس میکند؛ زیرا راوی، خود یکی از سمت های این رابطهی مهم است.
به نظر می رسد هاشمی رفسنجانی از تکرار نقدها و پیشنهادهای خود، خسته شده؛ و بیحاصلی دیدگاه هایش، و اصرار آیتالله خامنهای بر خط مشی اش، و نیز سلطه ی افراطی ها و اقتدارگرایان در نظام، و پذیرش نظر آنان توسط نفر اول نظام سیاسی را حس کرده است.
اهمیت کم شدن دیدارها و افزایش فاصله میان هاشمی رفسنجانی و رهبر جمهوری اسلامی وقتی ملموس میشود که داوری رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به آیت الله خامنه ای را در همان مصاحبه، از یاد نبریم: «من الان راهكارها را از طریق رهبری میبینم. در این شرایط غیر از ایشان كسی نمیتواند مسائل را به مسیر برگرداند.»
او در همین گفتگو تصریح می کند: «ما هم حاضر هستیم در خدمت ایشان – اگر بخواهند- كمك كنیم.» مشکل اما چنان که قابل حدس است، همان «اگر بخواهند» است. رهبر جمهوری اسلامی چنین چیزی را «نمیخواهد».
همچنان در حاکمیت حاشیه می رود و محدود می شود
به عقیده ی برخی ناظران سیاسی، هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از پایهگذاران مهم و همراهان اصلی نظام جمهوری اسلامی، در خط مشی گذاری حاکمیت، نقشی حاشیهای تر از همیشه یافته است. این تحلیل گران برای مدلل کردن ادعای خود، به سپری شدن بیش از سه سال از آخرین خطبههای رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در تیرماه 1388 و پس از کودتای انتخاباتی استناد می کنند؛ رفسنجانی از آن هنگام، هنوز امکان ایستادن پشت مهمترین تریبون سیاسی ـ ایدئولوژیک جمهوری اسلامی را نیافته است. این ناظران همچنین به کنار رفتن وی از رأس مجلس خبرگان رهبری از اسفند 1389 اشاره می کنند؛ نیز به از دست دادن عملی مدیریت کلان دانشگاه آزاد اسلامی، به عنوان یکی از بزرگترین و گستردهترین نهادهای فرهنگی و اجتماعی ایران. و البته در شواهدی جدید، به بازداشت فائزه و مهدی، دو فرزند او؛ رخدادهایی که وی نمیتواند مانع آنها شود و تاکنون برای یک مقام ارشد نظام سیاسی در ایران، سابقه نداشته است.
آیتالله خامنهای هم هیچ نشانی از تغییر روش در تعامل با دوست دیرین نشان نمی دهد. درواقع می توان مدعی شد که رهبر جمهوری اسلامی در چند سال اخیر، با استفاده از اهرم های قدرت، گام به گام و به شکلی روزافزونی، رفسنجانی را از حضور موثر در حاکمیت به حاشیه برده، و قدرت او را محدود و محدودتر کرده است. کار به جایی کشیده که رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نمی تواند به شهر زادگاه خود، رفسنجان سفر کند. بی شک رفتار و گفتار مستقیم و غیرمستقیم هاشمی رفسنجانی در حمایت از اعتراض های مردم پس از کودتای انتخاباتی، نقشی مهم در این تهدیدها و محدودیت های فزاینده داشته است.
در جامعه مدنی ارتقاء می یابد
با وجود همه ی محدودیت ها و فشارها و تهدیدها، هاشمی اما همچنان بر مواضع خود تاکید دارد؛ او مکرر گفته که به آنچه در نمازجمعه ی معروف پس از کودتای انتخاباتی گفته، و آن راهکارها باور دارد. دیدگاه هایی که البته خوشایند مرکز ثقل نظام سیاسی نیست. آیت الله خامنه ای از «فتنه» می گوید و لزوم «بصیرت» داشتن نخبگان، و هاشمی موضعی متفاوت اتخاذ می کند.
همین چند روز پیش بود که او در سخنانی به مناسبت عاشورای حسینی گفت: «مردم ايران همواره در عرصههاي گوناگون، وفاداري و امتحان خود را به خوبي پس داده اند، امّا آيا زمامداران اسلامي و مسئولان نيز توانستهاند از اين عرصه موفق و سربلند بيرون بيايند؟»
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به «وجود دروغ، رياكاري، فساد اداري و مالي، غيبت،خلف وعده ها تجسس در امور و زندگي خصوصي مردم، گراني، بيكاري، تزلزل بخشي خانوادهها، و بياعتنايي به مراجع» گفت: «اگر نظام اسلامي در وعدههايي كه براي تحقق جامعهاي اسلامي و انساني به مردم داده ناموفق عمل كند در امتحان الهي شكست خورده و بايد با توبه و بازگشت از خطا و اشتباه، به جبران مافات بپردازد.»
هاشمی در حالی از ضرورت «توبه»ی مسئولان و صاحبان قدرت می گوید که رسانه ها و تریبونهای اقتدارگرایان از ضرورت «توبه»ی حامیان جنبش سبز برای هر حضور سیاسی مجدد سخن می گویند.
ندای سبز آزادی
شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱ – ۱ دسامبر ۲۰۱۲


