نتایج یك انتخابات ماندگار: چند تحلیل درباره انتخابات ۷ اسفند
انتخابات اخیر را میتوان «شهرآورد» دو جریان اصلی سیاسی تشبیه کرده بود؛ شهرآوردی که تیم اصلاحطلبان در نبود نفراتاصلی خود با یاران ذخیرهای که اکثرا حتی یک بازی را تجربه نکرده بودند به میدان آمدند./ آنچه موجب شد این نتیجه رقم بخورد، مطالبه مردم برای تغییر در بسیاری از نهادهای قدرت، باتوجه به عملکردشان در طول سالهای گذشته بوده است. / اصلاحطلبان حداقل به دلیل رأی بالایی که در تهران به سبدشان ریخته شد، استحقاق این را دارند که عنوان برنده رقابتها را از آن خود کنند.
نتایج یك انتخابات ماندگار
شهروند / فرشید غضنفرپور
نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی تقریبا هر تحلیلگر سیاسی را شوکه کرد؛ هنگامی که آمار شهرهای مختلف کشور اعلام شد، اصولگرایان هنوز امید داشتند بتوانند نبض مجلس دهم را در دست نگه دارند. تجربه ١٢سال پارلمانداری به آنان آموخته است که هر چند آرای تهران به گونهای نمادین تفوق یکی از جناحهای کشور را در انتخابات مجلس رقم میزند، اما شکست در حوزههای شهرستانی میتواند دردسرهای بعدی را برای اداره پارلمان به همراه داشته باشد.
آمار شهرستانها نشان میداد که هرچند در برخی از حوزهها پیشتازی با اصولگرایان است اما در عین حال اصولگرایان شاخص که میتوانستند در مجلس دهم جریانسازی کنند، یکی پس از دیگری از راهیابی به مجلس دهم ناامید شدند. بهرام بیرانوند از حوزه انتخابیه بروجرد، سیدمرتضی حسینی از حوزه قزوین، عبدالوحید فیاضی از نور و محمودآباد، مقداد نجفنژاد از حوزه نمایندگی فریدونکنار و بابلسر، ابراهیم کارخانه از حوزه نمایندگی همدان، اصولگرایانی بودند که تا کنون حذف آنان از پارلمان دهم قطعی شده است.
رأی تهران اما همه معادلات سیاسی را برهم زد. فهرست ٣٠ نفره ائتلاف اصولگرایان که پس از ماهها جلسه و مشورت تعیین شد و اصولگرایان معتقد بودند همه جوانب مورد نیاز برای اداره یک پارلمان کارآمد را در آن رعایت کردند، توسط فهرستی که اصلاحطلبان یک هفته پیش از برگزاری انتخابات بستند، شکست خورد. اصولگرایان پیش از این در جهت تقویت ائتلاف از افرادی که به هر دلیل نامشان در فهرست ٣٠ نفره قرار نگرفت خواستند تا با کنارهگیری خود به آنچه «وحدت» نامیده میشد، لطمه نزنند. بر این اساس نهضت انصراف شکل گرفت و برخی از نمایندگان فعلی مجلس از جمله ابراهیم آقامحمدی نماینده مردم خرمآباد که از تهران نامزد شده بود، از رقابتها کنارهگیری کرد.
رأی جبهه پایداری و منتقدان دولت
نتایج اعلام شده انتخابات تاکنون نشان میدهد ائتلاف جبهه پایداری و دو گروه سیاسی جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی که شاخصترین گروه منتقدان دولت را در مجلس تشکیل میدادند، نیز شکست خوردهاند. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که تمامی شعارهای تند و تیز برخی از منتسبان به جبهه پایداری علیه دولت که به نظر میرسد با هدف جلب توجه و آرای مردم صورت گرفته بود در رأیآوری آنان و فهرست ائتلاف اصولگرایان که خود را منتقد درجه یک دولت معرفی میکرد، اثری نداشته است. در طرف مقابل در تهران فهرستی موفق به رأیآوری شد که یکی از وعدههای انتخاباتیاش کمک و همراهی با دولت برای حل مشکلات معیشتی و اجتماعی مردم بود.
چنانچه بپذیریم در رقابتهای انتخابات اخیر هم اصولگرایان و هم اصلاحطلبان از شیوههای رقابتی سلبی برای از میدان به در کردن رقیب استفاده کردند ناگزیر باید به این نتیجه برسیم که حداقل در تهران مردم هنوز امیدوارند دولت با اقداماتی که انجام داده و برنامههایی که در صدد اجرای آنها است بتواند مشکلات کشور را حل کند. درواقع جهت رأی مردم تهران نشان میدهد که تهرانیها معتقد به ادامه مسیری هستند که در انتخابات سال ٩٢ انتخاب کردند.
مطابق آخرین آمار اعلام شده تا ساعت ١٢ روز گذشته از ٢٩٠ کرسی مجلس، ٢٩درصد به فهرست امید، ٢٤درصد به فهرست ائتلاف اصولگرایان، ٢٢درصد طیف لاریجانی و مستقلین و ٧درصد با گرایش سیاسی نامشخص به مجلس راه یافتهاند. سرنوشت ١٨درصد کرسیهای پارلمان نیز به دور دوم کشیده شد.
در انتخابات خبرگان رهبری در تهران نیز به نظر میرسد لیست امید وضع بهتری نسبت به لیست اصولگرایان دارد. در تهران تا لحظه تنظیم این گزارش دو تن از فقهای شاخص مورد وثوق یکی از جریانهای سیاسی کشور و متعلق به یکی از فهرستها موفق به جلب آرای مردم نشدند؛ در مقابل چهرههای شاخص فهرست رقیب با آرای بالا در صدر فهرست منتخبان قرار گرفتهاند.
نتایج به دست آمده در انتخابات مجلس به احتمال بسیار زیاد میتواند زمینه تجدیدنظر جریان اصولگرایی در تاکتیکها و گفتمان را فراهم آورد و در این میان شاید این جریان دچار انشقاقهای درونی نیز بشود؛ البته نباید از خاطر برد که در همین انتخابات و پیش از تبلیغات انتخاباتی نیز جداشدن بیسر و صدای علی لاریجانی، یکی دیگر از بزرگان اصولگرایی نوعی از شکاف را در میان اصولگرایان ایجاد کرد. شکافی كه البته از جهت نتیجه انتخابات، علی لاریجانی از آن متضرر نشد.
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو بنیاد باران در این رابطه به ایلنا گفته است: «این اصولگرایان میانهرو بودند که برای بقای حیات سیاسی خود ایستادن کنار رهبری اصلاحات را انتخاب کرده و این هنر جریان اصلاحات بود که توانست اصولگرایان را جذب جریان اصلاحات کند و پیشبینی میکنم بخشی از جریان اصولگرای سنتی تاریخی از فعالیت سیستماتیک خود دست برخواهد داشت و به سمت اصلاحطلبان روی خواهد آورد.»
این پیشبینی البته در مورد احمد توکلی، نماینده مردم تهران صدق نکرد. توکلی هم اصولگرای سنتی بود و هم سابقه فراوانی در مجالس گذشته داشت؛ اما ترجیح داد در کشتی ائتلاف اصولگرایی بنشیند و از راهیابی به مجلس باز بماند؛ هرچند بودند اصولگرایانی که درعین همراهی با سکانداران نزدیک به جبهه پایداری خود را در شکست آنان شریک نکردند. محمدرضا باهنر مردی که از این پس باید بسیار درباره عدم ثبت نامش در انتخابات نوشت، یکی از این افراد است. او برخلاف لاریجانی ترجیح داد همچنان در حلقه مشورتی باقی بماند و وارد گود رقابتهای انتخاباتی نشود؛ اما بنا به گفته کمالالدین سجادی، سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری، باهنر نه چندان طرف مشورت قرار گرفت و نه برای سهمیه گرفتن از اصولگرایان تلاش کرد.
کناره گرفتن هرچند موقتی لاریجانی از اردوگاه اصولگرایان نشانههای روشنی برای آنان داشت. او پیش از این در مصاحبههایی که با رسانهها انجام داد تلویحاً اشاره کرد که ماجراهای ٢٢ بهمنماه سال ٩١ او را رنجانده و در نشست خبری که روز گذشته در ستاد انتخابات کشور برگزار کرد نیز به گونهای غیرمستقیم اشاره کرد که دوم شدنش در قم را زیر سر همان تخریبگرانی میداند که ماجراهای قم را هدایت کردند.
احمدینژادیها خشنود یا ناراحت؟
نتایج انتخابات تهران طیف هواداران محمود احمدینژاد را خشنود کرد یا آنان نیز مانند دیگر اصولگرایان غافلگیر شدند؟ تمام چهرههای
شناخته شده منتسب به احمدینژاد در تهران از ورود به مجلس باز ماندند از این رو آنها وضعیتی بهتر از سایر گروههای اصولگرا ندارند؛ هماینك برخی اصولگرایان حضور افراد نزدیك به احمدینژاد در فهرست اصولگرایان را یكی از دلایل شكست در برابر اصلاحطلبان در تهران میدانند و در مقابل گروهی هم معتقدند توفیق اصولگرایان در برخی شهرها مدیون حمایت جریان وابسته به احمدینژاد از آنها بوده است. از آنجا كه برخی افراد نزدیك به جبهه پایداری در تعدادی از شهرها موفق به ورود به مجلس شدهاند، باید منتظر ماند و دید آرایش درونی اردوگاه اصولگرایان چگونه شكل میگیرد.
اصلاحطلبان و تاکتیک پیروزی سرباز بر ژنرال
اصلاحطلبان حداقل به دلیل رأی بالایی که در تهران به سبدشان ریخته شد، استحقاق این را دارند که عنوان برنده رقابتها را از آن خود کنند. ردصلاحیتها چهرههای شاخص این جریان سیاسی را از راهیابی به رقابتها بازداشت، فهرست ٣٠نفره تهران کمتر از یک هفته پیش از برگزاری انتخابات تغییر کرد و سازمان تبلیغات آنان نیز تا اندازه زیادی ناهماهنگ عمل کرد. برخلاف رقیب آنان نمیتوانستند از ماهها پیش برای تبلیغات خود برنامهریزی کنند و سالهاست که چرخههای شاخصشان هم از تریبونهای رسمی حذف شدهاند، با این حال یک ائتلاف هوشمندانه با یاران علی لاریجانی در مجلس، بهرهگیری مناسب از ظرفیت اجتماعی هنرمندان و فضای مجازی و نیز پیامهای صریح و به موقع رهبران اصلاحطلب توانست دست برتر در رقابتها را به آنان اختصاص بدهد.
شبکههای اجتماعی در نخستین تحلیل گفتند سربازهای اصلاحطلب بر ژنرالهای اصولگرا پیروز شدند که خود اشارهای به ناشناخته بودن بیشتر نامزدهای اصلاحطلب در برابر چهرههای شاخص اصولگراست، اما به نظر میرسد بیش از هرچیز اصلاحطلبان باید خود را مدیون تجربه و انعطافپذیری رهبران و استراتژیستهای جریان خود بدانند. سیاستمدارانی که با موقعیتشناسی صحیح پیروزی را در یکشنبه بزرگ برای آنان به ارمغان آوردند و صدای آنان را به گوش رأیدهندگان تهرانی رساندند.
منصوری در گفتوگو با ایلنا:
مطالبه مردم برای تغییر، نتیجه انتخابات را رقم زد
یک عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت نتیجه انتخابات مجلس دهم را نشان مطالبه مردم برای تغییر در بسیاری از نهادها خواند.
آذر منصوری در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، با اشاره به نتیجه دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و پنجمین مجلس خبرگان اظهار داشت: آنچه موجب شد این نتیجه رقم بخورد، مطالبه مردم برای تغییر در بسیاری از نهادهای قدرت، باتوجه به عملکردشان در طول سالهای گذشته بوده است.
او با بیان اینکه این مطالبه مردم برای تغییر و بهبود، در تداوم خواست و مطالبه ملت در سال ۹۲ است که در آن سال به صحنه آمدند و در ظرف ۳ روز یک موج اجتماعی در حمایت از آقای روحانی ایجاد کردند، اظهار داشت: نحوه مقابله و تقابل مجلس با دولت آقای روحانی و همچنین با مطالبه های مردم برای بسیاری از گروههای مردمی مطرح بود و همین موجب شد آنها به صحنه بیایند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: در این شرایط اصلاحطلبان با توجه به ضرورت تغییر و همچنین امنیت ملی و مصالح مردم بهترین استراتژی را که در ادامه راهبردشان در سال ۹۲ بود اتخاذ و بر مشارکت حداکثری و تحقق مطالبات حداقلی تاکید کردند که در این راستا اصلاحطلبان از ضرورت تشکیل مجلسی با تندروی کمتر که دولت آقای روحانی را همراهی کند، سخن گفتند.
منصوری با اشاره به رد صلاحیت گسترده نامزدهای اصلاحطلب تصریح کرد: جریانی با رد صلاحیتهای گسترده و با اتخاذ رویکرد حذف در فضای کشور نمیخواست مجلسی همراه با دولت شکل بگیرد، اما اصلاحطلبان با واقعبینی کامل و اتخاذ استراتژی و تاکتیک مطالبه تغییر را ساماندهی کرده و با وجود آنکه کاندیداهای اصلیشان رد صلاحیت شده و دشواریهای بسیاری در بستر لیست در یک فرصت اندک داشتند و عملا نتوانستند از فرصت تبلیغات بهرهمند شوند؛ با اینحال با بهرهگیری از حداقل ظرفیتشان توانستند در انتخابات پیروز شوند.
او با بیان اینکه هرگاه جریان اصلاحات با واقعبینی در بزنگاههای اینچنینی و در شرایط بنبست تدبیر کرده است، مردم هم نشان دادهاند که همراهی لازم را خواهند داشت، خاطر نشان کرد: اصلاحطلبان توانستند ائتلاف فراگیری را تشکیل بدهند که شامل مجموعه گسترده از اصلاحطلبان، اصولگرایان میانهرو و اعتدالگرایان و نیروهای حامی دولت میشد. اقتضای جامعه این بود و این ائتلاف میتوانست برای به نتیجهرساندن مطالبه تغییر کمک کنند.
قائممقام دبیرکل جمعیت زنان مسلمان نواندیش تاکید کرد: یکی از سیاسیترین انتخابات در طول یک دهه گذشته همین انتخابات روزهای گذشته بود و حضور گسترده مردم علاوه بر نوع کنش اصلاحطلبان نشان از آگاهی مردم و ظرفیتهای درونی جریان اصلاحات است.
منصوری در پاسخ به این سوال که چرا برخی از جریانهای سیاسی همچنان به دوپینگ اعتقاد دارند؟ ابراز داشت: جریان اصولگرا اگر قرار باشد به الزامات انتخابات در شرایطی دموکراتیک پایبند باشد، باید بپذیرد چنانچه پایگاه اجتماعی ندارد و در افکار عمومی جایگاهی ندارند، باید دست از تخریب، برچسبزنی و بیگانه خواندن رقیبانی که قبل و بعد از پیروزی انقلاب همراه امام(ره) بودند، بردارند، زیرا این اقدامات مشکل آنها را در نبود پایگاه اجتماعی جبران نمیکند.
او با ضروری دانستن این مسئله که اصولگرایان به آسیبشناسی رفتارشان در طول ۱۲ سال گذشته بیان کرد: لازم است اصولگرایان صورت مسئله را پاک نکنند و ضمن آسیبشناسی دورانی که ۳ مجلس را در اختیار داشتند و ۲ دولت در دست آنان بود، برنامههایشان را برای اداره کشور در اختیار افکار عمومی قرار دهند.
این عضو ارشد حزب اتحاد ملت ایران با بیان اینکه این انتخابات فرصت گرانقدری هم برای اصولگرایان و هم برای اصلاحطلبان بود، عنوان کرد: این انتخابات نشان داد که حذف و ایجاد مانع و محدودیت در اراده مردم برای تغییر تاثیر نخواهد داشت و از طرفی برای اصولگرایان جذب مخاطب نمیکند و این تجربه ثابت کرد که مردم اعتمادش به این جریان را از دست داده است.
***
مردم در انتخابات به برخیها«نه» گفتند
مرتضی حاجی وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات با اشاره به نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی در سراسر کشور به ویژه تهران گفت: مردم در این انتخابات اعلام موضع کردند و گفتند بسیاری از تهمتهای ناروایی که به مجموعه اصلاح طلبان و طرفداران دولت در آستانه انتخابات زده شده بود، نادرست و غلط بوده است.
وزیر تعاون دولت اصلاحات در مصاحبه با خبرنگار عصر ایران خاطر نشان کرد: برخی میخواستند به مردم آدرس غلط بدهند و این گروه بزرگ و انقلابی را با برچسبهای مختلف از صحنه خارج کنند اما خوشبختانه با رای مردم این طرح خنثی شد. تصمیم گیران کشور باید رای مردم در این انتخابات را مورد توجه قرار دهند.
عضو بنیاد باران در مورد شکست سخت اصولگرایان در تهران گفت: اصولگرایان دو بخش هستند. دسته اول افرادی هستند که در این سالها منطقی عمل کردند. مثلا ما شاهد بودیم آنها بعد از دیدن عملکرد احمدی نژاد از او فاصله گرفتند و نشان دادند اهل تغییر هستند و بر اشتباه خود اصرار نمیکنند.
وی ادامه داد: گروه دوم که اتفاقا کسانی هستند که در این انتخابات شکست خوردند همیشه چه در گذشته و چه امروز، بر مواضع سرسختانه خود پای فشاری میکنند و هیچ فرد و یا جریانی را قبول ندارند. این افراد هیچ توجهی به نظر مردم نداشتند و خود را به حق میدانسته و میدانند.
حاجی تصریح کرد: این افراد با این حال نظرات خود را به نظرات مردم میدانند و از طرف آنها سخن میگویند. به این افراد با توجه به این نظرات به حق در انتخابات شکست خوردند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در مورد اعتماد مرد به فهرست امید گفت: مردم به بزرگان این جریان اعتماد کردند چون آنها حرف دل مردم را با صداقت زدند. آنها پای نظرات مردم ایستادند و هزینه آن را هم در این سالها پرداخت کردند.
وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات خاطر نشان کرد: در کنار اعتماد مردم از سوی دیگر جامعه ایرانی مصمم بود به بخشی از سیاسیون «نه» بگویند. این افراد متاسفانه دافعه دارند و همین باعث شده است که مردم از آنها فاصله بگیرند.
وی در مورد اولویتهای مجلس دهم گفت: وعدههای رئیس جمهور روحانی که تا کنون با دستاندازهای جدی مواجه بوده است از ابن به بعد به عهده کسانی است که به مجلس راه پیدا کردند. این افراد با متعهدانه تلاش کنند این اهداف را به سرانجام برسانند.
مرتضی حاجی ادامه داد: از سوی اکثریت به ویژه نمایندگان تهران باید شاهد رفتار جوانمردانه باشیم. نباید پیروزی را در گفتار بزرگ و رقیب را تحقیر کنند.
وزیر تعاون دولت اصلاحات تصریح کرد: مردم با این رای گفتند که در مجلس آینده تنش و سیاسی کاری نمیخواهند و از نمایندگان خود میخواهند تامین معیشت را دردستور کار خود قرار دهند.
تضمن نمی شود ملت تصمیم می گیرند ساعد تر شد این فرصت هست که رئیس جمهور قدم های موثری تری را باری برنامه های مفدی تر و جذاب تر اجرا کند از این جهت بله. دولت از این فرست جدید استفاده کند و فکر جدی و اساسی برای حل مشکلات بازمانده از گذشته کند حتما دولت بعد هم در اختیار همین رئیس جمهور خواهد بود.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در مورد تاثیر رای مردم در اسفند ۹۴ در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ گفت: مردم تصمیم میگیرند اما این فرصت را برای رئیس جمهور فراهم میکند که قدمهای موثرتری بردارد و برنامههای مفید و جذاب تری را اجرا کند. اگر این جهت به این انتخابات نگاه کنیم بله، این انتخابات در خرداد ۹۶ تاثیر مستقیم دراد.
وی تصریح کرد: اگر دولت از این فرصت استفاده کند حتما دولت بعد از اختیار رئیس جمهور خواهد بود و دوران او هشت ساله خواهد شد.
***
«رأی تهران» ملاک و میزان
شرق / جاوید قرباناوغلی-فعال سیاسی
ماراتن انتخابات مجلس دهم با تمام فرازوفرودش به پایان رسید و ملت بزرگ ایران حماسهای دیگر را رقم زد. ظریفی انتخابات اخیر را به «شهرآورد» دو جریان اصلی کشور تشبیه کرده بود؛ شهرآوردی که تیم اصلاحطلبان در نبود نفرات اصلی خود با یاران ذخیرهای که اکثرا حتی یک بازی را تجربه نکرده بودند به میدان آمدند؛ اما همانطور که شهرآوردهای فوتبال غیرقابلپیشبینی است و اتفاقا این یکی از جذابیتهای فوتبال است، شهرآورد انتخابات دو طیف اصلی کشور نیز از این قاعده مستثنا نشد. در این رابطه به چند نکته اشاره میکنم.
۱) «رأی تهران» ملاک و میزان هرگونه تحلیلی درباره این انتخابات و نماد «اقبال مردم» به یکی از این دو جناح در سطح کشور است. روشن است که دو جناح، برترینهای خود را در ترکیب فهرست این شهر قرار میدهند که اینگونه هم بود با این تفاوت که در غیاب بزرگان و چهرههای شاخص اصلاحطلب تنها تیم حریف بود که اغلب بزرگان خود را در ترکیب فهرست تهران به میدان فرستاده بود. هر نتیجهای از این شهرآورد قابلپیشبینی بود جز آنچه شد.
۲) اما چرا نتیجه اینطور شد؟ نگارنده برای این نتیجه به دو دلیل سلبی و ایجابی رسیدهام و بر این باورم که هر دو حاوی درسهای بزرگی از این شهرآورد است اگر قدری دقت داشته باشیم. اصولگرایان با دو اشتباه به چنین نتیجهای تندردادند.
اولین اشتباه آنها عدم رعایت قواعد بازی مثل زدن اتهام «انگلیسی» به جناح اصلاحطلب بود. مردانگی، مرام، پهلوانی، معرفت و خصوصیات اخلاقی جهانپهلوان غلامرضا تختی که پهلوانان ایران و جهان او را الگوی اخلاقی خود میدانند، به دلیل کسب مدالهای رنگارنگ و ایستادن بر فراز سکوهای مسابقات المپیک جهانی نیست. همدورهایهای تختی و حتی آنهایی که او را ندیدهاند، از پهلوانی یاد میکنند که در فینال مسابقات جهانی کشتی وقتی متوجه شد پای حریفش آسیب دیده، به پای مصدوم او حمله نکرد و از پای دیگر او زیر گرفت. ماندلا، این الگوی سیاستورزی جهان نیز میگفت: «من در مسابقات ورزشی در شکستدادن حریفان بهگونهای عمل میکردم که آنان شرمنده نشوند».
اما دومین اشتباه آنها عدم درسآموزی از انتخابات ۹۲ بود. در انتخابات دو سال قبل نیز شرطبندی آنها روی یکی از کاندیداهای سهگانه خودشان بود. اصلا باور نداشتند که ممکن است ملت انتخاب دیگری داشته باشند.
۳) درست برخلاف اصولگرایان، مربیان کارآزموده تیم مقابل همه تجربههای گذشته و حال را پیشروی خود قرار دادند. اول اینکه از خواستههای حداکثری دست شسته و با درک شرایط و استفاده از عقل جمعی به «مجلس معتدل» که از وجود عناصر افراطی خالی باشد بسنده کردند. دوم اینکه در پرتو خواست حداقلی به «ائتلاف گسترده» رسیدند.
آنها با عقلانیت این قاعده را با دل و جان پذیرفتند که سیاست، دنیای «ممکن»ها و نه «آرزو»ها است. اگر نمیتوان بهترینها را داشت باید از بدترینها به شکل ممکن پرهیز کرد. این تحول مهمی در اندیشه و عمل اصلاحطلبی بود. باید سپاسگزار شخصیتهای کلیدی تأثیرگذاری بود که دغدغه کشور را فارغ از اندیشههای حزبی دارند. تاریخ از ایشان برای این خدمت بزرگ به ایران به نیکی یاد خواهد کرد.
۴) نمیتوان از انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم سخن گفت ولی از رفتاری که در بین مردم، واکنش زیادی داشت غافل شد. فارغ از نوع نگرش محافل خاص، نگاه مردم به امامخمینی، بیت او و بازماندگان این شجره طیبه گونهای دیگر است. احراز صلاحیت نشدن آیتالله سیدحسن خمینی، که علاوه بر نوه بلافصل، نوه فکری امام نیز هستند، برای جامعه، ابهامات بسیاری ایجاد کرد. اتفاقی شبیه سال ۹۲ که در آن، آیتالله هاشمی هم با مسئلهای از این جنس مواجه شد و مردم به چهره مورد حمایت ایشان رأی دادند. خلق حماسهای دیگر در هفت اسفند ۹۴ نیز از همان جنس است.
***
«اصولگرایان» بازنده بزرگ انتخابات دهم، به سه دلیل
عصر ایران؛ جعفرمحمدی
اصولگرایان را بی هیچ تردیدی می توان بازنده انتخابات مجلس دهم دانست، نه از آن جهت که اکثریت مطلقی که در مجلس نهم دارند را از دست می دهند، بلکه از باب مسائل دیگری که اشارت وار بدان ها اشاره می شود:
۱ – اصولگرایان نشان دادند که به طور جدی در مسیر ریزش قرار دارند: هم ریزش آرا و هم ریزش افراد.
علت نیز کاملاً مشخص است: اصولگرایان در سال های اخیر با یک استراتژی مهلک، روز به روز دایره اصولگرایی را تنگ تر و تنگ تر کردند به گونه ای که ابتدا افرادی مانند هاشمی و سپس کسانی چون ناطق نوری، حسن روحانی و حتی این اواخر، علی لاریجانی را از دایره اصولگرایی بیرون گذاشتند.
در عوض، عده ای که تفکرات افراط گرایانه دارند -و معرف حضور هستند- به عنوان اصولگرا میدان داری کردند و باقی مانده جایگاه اجتماعی اصولگرایان را نیز با مواضع غیرعقلانی خود به حراج گذاشتند.
بدیهی است در چنین وضعی، باقی اصولگرایان عاقل نیز ترجیح می دهند به پای جریانی مانند جبهه پایداری – که تمایل دارد اصولگرایی را مترادف خود بداند – نسوزند و این می شود که افرادی مانند کاظم جلالی – رئیس بزرگ ترین فراکسیون اصولگرایان مجلس نهم – و علی مطهری نیز راه خود را جدا می کنند و به لیست امید می پیوندند.
این، بزرگ ترین فاجعه برای یک جریان سیاسی است که چهره های ریشه دار آن یکی پس از دیگری از اردوگاهش کوچ کنند.
واکنش بازماندگان در چنین اردوگاهی، جذب هیجانی نیروهایی است که بتوانند به عنوان سیاهی لشکر عمل کنند ولی این تاکتیک، در دراز مدت، اردوگاه را از طمأنینه و تفکر خالی می کند و آن را به شعارزدگی و روزمرگی دچار می کند.
استمرار این وضعیت باعث می شود نیروهای جدید اصولگرا نیز که به بلوغ فکری و سیاسی می رسند، در آینده در آن جدا شوند و ریزش ها همچنان ادامه یابد.
۲ – در اغلب حوزه هایی که کاندیداهای جریان اصولگرایی رأی آوردند، یا کاندیداهای اصلاح طلب و اعتدالگرا به دلیل رد صلاحیت ها حضور نداشتند یا جریان اصلاح و اعتدال، مجبور شده بود به همان دلیل، با افراد فرعی و ناشناخته وارد انتخابات شود.
لیست های اصلاح طلبان و اعتدالگرایان هم اکثراً در روزهای منتهی به انتخابات نهایی شد، یعنی در حالی که رقبای اصولگرا در حال تبلیغات گسترده بودند، اصلاح طلبان و اعتدالگرایان، منتظر بودند که ببینند آیا صلاحیت کاندیداهایشان تأیید می شود یا نه؟!
حتی در تهران هم، بسیاری از چهره های شاخص جریان اصلاح و اعتدال رد صلاحیت شدند و لیست امید، در آخرین روزها بسته شد و حتی بعد از چاپ تعدادی از پوسترها، باز هم تغییر ناخواسته دیگری رخ داد.
در واقع، اگر اصولگرایان در برخی حوزه ها برنده شدند، در یک رقابت برابر نبوده است، هر چند که در برخی حوزه ها، توانمندی ها و اعتبار شخصی برخی کاندیداهای اصولگرا، عامل برنده شدن شان بوده است که قابل ارج نهادن است.
۳ – بخش افراط گرای جریان اصولگرایی، اخلاق را نیز در این انتخابات باخت. سوء استفاده از سخنان رهبری و متهم کردن کاندیداهای رقیب به انگلیسی بودن، تمسک به مفتی وهابیون و جعل خبر از قول وی که “به جنتی و یزدی و مصباح رأی ندهید(!)”، انتشار لیست های جعلی، توزیع شب نامه، متهم کردن رقبا به ارتباط با بیگانگان و بی دینی، ایجاد مزاحمت برای تبلیغات انتخاباتی رقبا به ویژه در روزهای اول تبلیغات، انتشار خبرهای جعلی از برندگان انتخابات و … اقدامات غیراخلاقی و شرم آوری بودند که در کارنامه اینان ثبت شد.
جریان اصولگرایی، یکی از دو جریان اصلی سیاسی کشور است و دریغ که به واسطه ندانم کاری، خودخواهی و زیاده طلبی گروهی افراط گرا مضمحل شود. این جریان، باید بدون خود فریبی، به نقد خویش بپردازد و آسیب زدایی کند تا بتواند همچنان به عنوان یک بال نظام، در خدمت مردم باشد و الا همواره مجبور خواهد بود از حضور مردم در انتخابات، واهمه داشته باشد.
برگرفته از ایران امروز