بيانيه تحليلی “همگامی” پيرامون “جنبش زن، زندگی، آزادی”
جنبش انقلابی “زن، زندگی، آزادی”، هم چنان زنده است
شکیبایی، مقاومت مدنی و مبارزه برای تغيير، تداوم بخش جنبش “مهسا” است
در آستانه سالگرد جنبش انقلابی “زن زندگی آزادی”، بار ديگر جوانان و زنان همراه با گروههای متعدد و متنوعی از جامعه داخل کشور و ايرانيان برون مرز آماده می شوند که صدای اعتراض خود را عليه حکومت ويرانگر جمهوری اسلامی فرياد زنند و ياد مهسا (ژینا) امينی و ديگر جانباختگان جنبش را گرامی دارند.
فراخوان ها در داخل و خارج از کشور برای برآمدهای اعتراضی، شبکه های اجتماعی را پر کرده است. به باور «همگامی برای جمهوری سکولار دمکرات در ایران» سالگرد جنبش «مهسا»، فرصت مناسبی است برای نشان دادن سرزندگی و پويائی جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی»؛ جنبشی که تاثيراتی عميق برجامعه گذاشته است. تاثيراتی که امروز با يک نگاه ساده و گذرا به چهره زيست شهری می توان آن را ديد. زنان و دختران ناباور به حجاب، بی واهمه از حکومت، با پوشش آزاد رفت و آمد می کنند و درماندگی حکومت را به نمايش می گذارند.
در سالگرد جنبش «مهسا»، جمهوری اسلامی در هراس از بازگشت جوانان و زنان به خيابان ها و فعال شدن کنشهای اعتراضی در دانشگاه ها، اوج گيری اعتراضات و پيوستن شمار بیشتری از گروه های اجتماعی ناراضی به آن، به حالت آماده باش درآمده است. سازمانهای اطلاعاتی ـ امنيتی از هفته ها قبل خانواده جانباختگان جنبش مهسا را تحت فشار شديد قرار داده، تعداد زيادی از فعالان سياسی و مدنی را بازداشت کرده و دانشجويان و زندانيان آزاد شده را احضار و تهديد کردهاند. تمهیدات بازدارنده مختلف حکومت اعم از دستگيری های وسيع، تهديدها و تدارک گسترده برای سرکوب، بر اين ادعای حکومت که گويا با توسل به کشتار، اعدام، شکنجه، بازداشت و تهديد و فشار توانسته جنبش «مهسا» را خاموش و پايه های حکومت خود را تحکيم ببخشد، خط بطلان می کشد. برای یک جنبش پایان یافته، چنين تدارک گستردهای معنی ندارد.
شاخصه های جنبش «زن زندگی آزادی»
جنبش «زن زندگی آزادی» ریشه در عواملی چون “انبوهی از مسائل انباشته و حل نشده در چهار دهه گذشته”، “بحران های مزمن”، “ابرچالشهای متعدد” و “شکاف های متعدد و متقاطع” داشته و از دو لایه درهمتنیده شکل گرفته است. لايه “فرهنگی و اجتماعی” که در معنی برقراری مناسبات زندگی عادی و رها از قیود ایدئولوژیک مبتنی بر الگوهای حاکم بر زیست جهانی، پایان دادن به فرهنگ دستوری و مداخله دولت در امر فرهنگ، کثرتگرایی فرهنگی، آزادی پوشش، گزينش آزادانه سبک زندگی و توجه به لذت و سرزندگی است و لايه ديگر به فقر، بيکاری، تورم، شکاف طبقاتی، فساد، بی آينده بودن جوانان، تبعیض در عرصه های مختلف، سرکوب، نقض سیستماتیک حقوق بشر، فقدان آزادیهای سیاسی و اجتماعی، انسداد در گردش اطلاعات، محدود کردن و کنترل دنيای مجازی و فیلترینگ برخی شبکه های اجتماعی و نگرانی از آينده کشور بر می گردد که محصول سياست ها و برنامههای ويرانگر جمهوری اسلامی است.
زن و كرامت انسانی او در کانون جنبش انقلابی «مهسا» قرار دارد که در شعار «زن زندگی آزادی» متجلی شده است. اين جنبش عميقأ سکولار دموکرات است و تحول پارادايمی عظيم شکلگرفته در ذهنيت جامعه ايران و در عمق مناسبات اجتماعی را نمایان ساخته، به اصول مبارزه خشونت پرهیز پای بند مانده، الگوهای جدیدی از مبارزه را عرضه کرده و در نهایت اراده و خواست اکثریت مردم ایران برای دگوگونی ارزش های حاکم بر دولت و ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و جایگزینی آن با حکومتی مبتنی بر رعایت حقوق و آزادی های ملت را به نمایش گذاشته است.
دستاوردها و ویژگیهای جنبش «مهسا»
جنبش ژينا عليرغم سرکوب وحشيانه بيش از ۳ ماه و به شکل مستمر و در پوشش جعرافیایی گسترده تحرک میدانی در شهرهای مختلف ایران داشت و راس حکومت را زیر ضرب قرار داد. این جنبش بر خواست گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی تاکید کرد، خيابان ها و دانشگاه ها را تسخير کرد، به کردستان، بلوچستان و آذربايجان کشيده شد و همبستگی مردم اين مناطق با مردم سراسر ايران را با فرياد شعارهای های “کردستان چشم و چراغ ايران”، “آذربايجان بيدار است و پشت و پناه کردستان است” و “از زاهدان تا تهران، جانم فدای ايران” تحکیم کرد، حجاب اجباری و تبعيض جنسيتی را به چالش کشيد، به رکود چند ساله جنبش دانشجوئی پايان داد، برای اولين بار دانش آموزان را به صحنه اعتراضات آورد، در ۱۶۰ شهر بزرگ و کوچک کشور بیش از ۱۲۰۰ اقدام اعتراضی را سازمان داد، پزشکان، وکلا، هنرمندان، معلمان، کارگران، صنعتگران، دانشگاهیان، ورزشکاران،بازاريان و مغازه داران را بیشتر از گذشته به صحنه آورد، ايرانيان برون مرز را در مقياس وسيع به حرکت واداشت، تحسين و حمايت جهانی را برانگيخت، ضربات کاری به حکومت، اعتبار و اقتدار آن زد و بیشتر از گذشته ماهيت جنايت کارانه جمهوری اسلامی را به جهانیان نشان داد. اکنون روشنتر از گذشته برای افکار عمومی دنیا و جامعه جهانی روشن شدهاست که جمهوری اسلامی حکومتی است جنایتکار که تنها با با کشتار، اعدام و پر کردن زندان ها از مخالفین و منتقدین قادر است به حیات خود ادامه دهد.
کشتارها، اعدام ها، دستگیری های گسترده، تهدیدها، اخراج ها، محرومیت از تحصیل و پاکسازی ها، باعث شد تا اعتراضات در خیابان ها و دانشگاهها کمرنگ شود. درست است که جنبش فروکش کرد، اما شکست نخورد و اعتراضات در اشکال مختلف از جمله در شکل مقاومت مدنی و عدم همکاری هم چنان ادامه دارد. مقاومت زنان و دختران در مقابل حجاب اجباری از جلوههای این مقاومت مدنی است.
حکومت قادر نشده است جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» را شکست داده و به عمر آن پایان بخشد. این جنبش هم نتوانست اعتراضات را با همان شدت آغازین ادامه داده و توازن قوا را به زيان حکومت تغيير دهد و شکاف در درون بلوک قدرت را شکل دهد. لازم است اين واقعيت را خاطر نشان کرد که وضع موجود موقتی و ناپايدار است و تغییر و تحول، امر اجتناب ناپذيری است. جامعه ايران، جامعه جنبشی است با تراکم بحران های متعدد و انباشت نارضایتی ها. ما با دورههای متناوب خیزش و افت جنبش ها و خيزش ها روبرو هستیم که این روند با کاهش چرخه زمانی اعتراضات بزرگ ادامه یافته و می تواند مسیر گذار از جمهوری اسلامی را تسریع و هموار کند.
در جریان اعتراضات و بخصوص در هفتههای اولیه برخی با برخوردهای شتابزده و مبتنی بر نزدیکبینی در سیاست، این تصور غلط را دامن زدند که جنبش مهسا به انقلاب فراروئيده و حکومت بزودی فرو خواهد پاشيد. آن ها در ظرفیت این جنبش اغراق کرده و توان و امکانات حکومت در سرکوب را دست کم گرفته بودند. در حالی که نه جمعيت بزرگی از مردم و نیروهای اجتماعی به اعتراضات خیابانی پیوسته بودند، نه اعتصابات فراگیر شکل گرفته بود، اراده سرکوب در حکومت سست نشده بود و در هسته سخت قدرت نیز شکافی که به گسست و جدایی معنادار در درون بلوک قدرت بيانجامد، ایجاد نشدهبود.
باید هوشیارانه از این تجربه درس گرفت. تصور پیروزی سریع و فروپاشی فوری جمهوریاسلامی و امیدآفرینی کاذب بر خلاف جنبه هیجانی و ظاهری آن در عمل میتواند به یاس و ناامیدی نیروهای حاضر در صحنه اعتراضات منجر شود که پسامد نهایی آن تقویت وضعیت موجود خواهد بود.
ابعاد مختلف جنبش «مهسا»
ارزیابی همهجانبه از جنبش «مهسا» و تبیین نقاط قوت و ضعف آن برای حفظ پویایی و شکوفایی دوباره آن ضرورت دارد. جنبش «مهسا» با جنبش دانشجوئی، فعالان رسانهای، هنرمندان، سلبریتیها، اساتید دانشگاه، فعالان بخش صنعتی و تجاری و جنبش معلمان عميقا پيوند خورد و حمایت روشنفکران و بخش هایی از مردم را جلب نمود. اما در عین حال مشارکت جنبش کارگری، کارمندان، بازنشستگان و برخی دیگر از اقشار اجتماعی در آن کم رنگ بود. همچنین اعتصاب عمومی فراگیر و پایدار درجریان جنبش شکل نگرفت.
بسيج سياسی نیروهای ناراضی و معترض نقش تعیین کننده در پيشروی جنبش و عقب نشاندن حکومت دارد. حضور میلیونی مردم در ميدان مبارزه، می توانست توازن قوا را به نقع جنبش بهم بزند و زمينه را برای گذار از جمهوری اسلامی فراهم آورد. چنین بسیجی رخ نداد. متغیر مهمی که در جنبش های اجتماعی از جمله در جنبش زينا مطرح است، امر سازماندهی است که سرکوب امکان سازماندهی را از فعالان ميدانی سلب کرد. با اين وجود تشکل های محلی در برخی از شهرها پاگرفت و در تداوم اعتراضات نقش ايفا کرد اما تقویت جنبه سازماندهی و ارائه ابتکاراتی برای خنثیسازی سرکوب بایستگی دارد.
امر رهبری سیاسی یکی دیگر از چالش های اصلی جنبش «مهسا» است. اين جنبش طی چند ماه با مدیریت رهبران میدانی پیش رفت. ولی تحول دموکراتیک بدون وجود رهبری سیاسی و میانی با پشتوانه گسترده مردمی با چالش های جدی از جمله خلاء قدرت مواجه می شود. در فقدان رهبری سیاسی نیروهای اقتدارگرا و عوامفریب وارد صحنه خواهند شد، جنبش را به سود خود مصادره کرده و در نهایت قدرت را به دست خواهند گرفت. در چنين حالتی چرخه استبداد تداوم خواهد یافت و سرنوشت قیام های بهار عربی تکرار خواهد شد.
انقلابهای «بدون رهبر» ممکن است حکومت مستقر را برکنار کنند، ولی دستآوردهای آن به سرعت از بین میروند. در غیاب آلترناتيو سازمانیافنه و سامان رهبری موثر برای تشکيل یک دولت دموکراتيک، حفظ دستآوردها و استقرار دموکراسی وجود ندارد. این رهبری سیاسی باید حالت متکثر ،جمعی و چند ضلعی داشته و در پیوند مستقیم با اعتراضات میدانی و متن جنبش شکل بگیرد. علاوه بر آن تاکید بر اهمیت تشکلگرایی و نقش آفرینی نیروهای سیاسی و اجتماعی متشکل و نفی مناسبات مبتنی بر رهبری فردی و توده حامی اهمیت کلیدی در موفقیت دارد. در سازماندهی پیش و در حین گذار تشکلهای سیاسی، مدنی و اجتماعی نقشآفرین هستند. در جنبش «مهسا» ظرفیت تشکلها و احزاب سیاسی به نحو مناسبی فعال نشد. نیاز است در این خصوص چارهاندیشی شود.
شکیبایی، مقاومت مدنی و مبارزه برای تغيير، تداومبخش جنبش «مهسا» است
جمهوری اسلامی بعد از فروکش کردن جنبش «مهسا»، فرصت را برای تقويت و بازسازی نهادهای سرکوب و افزودن لايه های جديد بر آن ها از يکسو و از سوی ديگر يورش گسترده برای تسخير حوزه های عمومی، پاکسازی دانشگاه ها از اساتید غیرخودی و منتقد، محروم کردن موقت و دائم صدها دانشجوی معترض از تحصيل، تشدید سختگیری بر هنرمندان و ورزشکاران مردمی و تشدید مداخلههای سیاسی و عقیدتی در امور فرهنگی، بازداشت های پرشمار فعالان سياسی و مدنی و خانواده جانباختگان و صدور محکوميت های سنگين مساعد ديده است. حکومت با اين اقدامات می خواهد قدرت نمائی کند، فضای رعب بسازد، هزينه اعتراضات را بالا برد و مردم را نااميد کند. اما جمهوری اسلامی همانند سایر رژيم های استبدادی در توهم به سر می برد. ترس مردم از حکومت ريخته، مقاومت مدنی با زندگی روزمره مردم درهم آميخته و اعتراضات در اشکال مختلف هم چنان ادامه دارد. حکومت عاجز از تحميل حجاب اجباری به زنان است. اگر ترس مردم از سرکوب ريخته، هراس از فروپاشی، سراپای حکومت را فراگرفته است. حکومت به شدت از مردم و از موج بعدی اعتراضات واهمه دارد.
مقاومت تحسینبرانگیز جامعه مدنی بویژه زنان شجاع در مقابل تهاجم حکومت مهمترین عامل تداوم جنبش و آمادگی برای تدارک اعتراضات آینده است. حکومت با به بندکشيدن آزادي خواهان نمیتواند صدای آن ها را خاموش سازد. امروز بانگ آزادی در چهره زيست روزمره شهری رساتر از هر زمان ديگر به گوش می رسد.
به علت عدم پاسخگویی حکومت به خواست های مردم و ادامه بحرانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادیِ ، موج جديد اعتراضات میتواند گسترده تر شود، گروه های بيشتری از جامعه را دربرگيرد، ميدان های بیشتری را برای چالش با حکومت بگشايد، از همراهی کارگران، کارمندان، بازنشستگان با اعتراضات برخوردار شود، اعتصاب عمومی راه بيافتد و شرايط برای گذار از جمهوری اسلامی به دمکراسی فراهم آيد. تا کنون تلاش حکومتگران برای خشکاندن اميد در اذهان مردم حاصلی نداده است. اميد برای تغيير زنده است و در سالگرد جنبش مهسا به نمايش درخواهد آمد. در این راستا بهرهگیری و جمعبندی همهجانبه از سیر فعالیتهای یک ساله جنبش «مهسا» حائز اهميت است.
«همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران»
۱۷شهریور ۱۴۰۲ برابر با ۸ سپتامبر ۲۰۲۳