بیانیه‌ی شخصیت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی: نه به تمامیت‌خواهی؛ نه به جنگ

بیانیه‌ی تحلیلی بیش از ۲۵۰ شخصیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی

امضاکنندگان این بیانیه بر ضرورتِ حیاتیِ درپیش‌گرفتنِ دیپلماسی شفاف و یک‌پارچه، و مذاکرهٔ مستقیم با غرب، ایالات متحده‌ٔ آمریکا و اتحادیهٔ اروپا، بر اساسِ مصالح و منافعِ ملی و حقوق و معاهداتِ بین‌المللی، تاکید می‌ورزند و برای سیاستِ عمومی و اجتماعی ایران راهی جز توزیع دموکراتیک و همه‌جانبهٔ قدرت در چهارچوبِ برنامهٔ رشد و توسعهٔ پایدار نمی‌شناسند!

متن بیانیه:

به‌نام هستی‌بخش

در بهار و تابستان سال ۱۴٠۳ ایران دست‌خوش تحوّلات غیرمنتظره‌ای بود که هم بازتاب‌های عملی آن و هم ارزیابی‌هایِ پیرامون آن هم‌چنان ادامه دارند. در پی سقوط هلیکوپتر رییس دولت سابق، کسب مجوز حضور نامزد اصلاح طلب در انتخاباتِ قوهٔ مجریه به‌معنای شکست قطعی برنامهٔ یک‌دست‌سازی حکومت توسط جریان حاکمی بود که پیش از این، بدان امیدی فراوان داشت.

با هر نقطه‌نظری نسبت به موقعیتِ دولت کنونی، در این نکته اتّفاق نظر وجود دارد که عمق بحران‌های کشور صرفاً با ترمیم‌های صوری و جزیی در سیاست‌های کلان کشور اصلاح‌پذیر نیست. در صدر این بحران‌ها گونه‌ای از اضمحلال اقتصادی مشهود است که از بارزترین نشانه‌های آن -تا آنجا که به این دولت برمی‌گردد- کسری تراز عملیاتی بودجه‌ معادل ۱۸٠٠ همت است که برای سال آینده پیش‌بینی می‌شود و به گفته صریح یکی از مسئولان، تقریباً تاکنون چنین رقمی -بجز اواخر دوران جنگ- بی‌سابقه بوده و بدین‌ترتیب عملاً ۳٠ درصد بودجه تبدیل به کسری بودجه شده‌است. کاهش شدید درآمدهای نفتی، ناتوانی و مشکلات ساختاریِ صندوق‌های بازنشستگی در تامین هزینه‌ها، کاهش بودجهٔ عمرانی و برداشت ۱٠ میلیارد دلاری از صندوق توسعهٔ ملّی، تصویر واضحی از اقتصاد ناپایدار ایران را در سال آینده ترسیم کرده‌اند. آمارها نشان می‌دهد که درآمدهای نفتیِ دولت در سال ۱۴٠۲ به‌نحوِ بی‌سابقه‌ای به کمتر از ۲٠ درصدِ درآمدهای سال ۱۳۸۸ کاهش یافته و در مقابل، در بودجهٔ سال آینده، درآمدهای مالیاتی بالغ بر ۳۹ درصد افزایش داشته‌است. پیامدِ عمومیِ این موارد همانا کاهش سرمایه‌گذاری‌های عمرانی، کاهشِ واقعی یارانه‌ها، رکودِ اقتصادی و نهایتاً فشارِ مضاعف بر شهروندان و کسب‌وکارها خواهد بود.

به اعتقادِ کارشناسانِ اقتصادی، تداومِ چرخهٔ آتش میان ایران و اسراییل، افزایش احتمالی فشارهای تحریمی با بازگشت ترامپ و جمهوری‌خواهان به ریاست‌جمهوریِ آمریکا و مجموعهٔ ناترازی‌های اقتصادی، بودجهٔ ۱۴۰۴ را به چالشی عمیق برای دولت تبدیل خواهد کرد. چالشی که در آن دولت ناچار خواهدشد با کاهشِ یارانه‌ها، استقراضِ بیشتر و افزایشِ فشارِ تورّمی، سعی کند مخارج خود را به تعادل برساند. یکی از عمده‌ترین مسائلِ پیش روی دولت، مسالهٔ افزایش قیمتِ بنزین است که یک‌بار در سال ۹۸ به خیزش اعتراضی سراسری انجامید. برخی نمایندگان مجلس تخمین زده‌اند که عملاً -و نه به‌طور رسمی- “در لایحهٔ بودجهٔ سال آینده افزایش قیمت بنزین تا ۴۰ درصد آمده‌است چرا که بیش از ۲۰هزارمیلیارد تومان برای آن منابع پبش‌بینی شده‌ است” و این به معنای افزایش ۳۰ تا ۴۰ درصدی قیمت بنزین خواهدبود. مستقل از معادلات اقتصادیِ روی کاغذ، به‌لحاظ اجتماعی، از مدّت‌ها قبل پژوهش‌گران نهادگرا دولت کنونی را از افزایش بهای بنزین برحذر داشته و با توجّه به اتلاف منابع گسترده در اقتصاد کشور، به حذف حجم قابل‌ملاحظه مخارج غیرضروری و بی‌حاصل و انضباط مالی بیشتر توصیه کرده‌اند. چنان‌چه معضل بهای بنزین موجب تکرار وقایع سال ۹۸ گردد، این رخداد جز تیر خلاصی بر شعار “وفاق ملّی” دولت نخواهدبود. وفاقی که پیش از هر چیز تامین مشارکت همگانی و پاسخگویی به مطالبات فوری مردم نظیر آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی، رفعِ‌ حصر و سانسور، لغوِ نظارتِ استصوابی لغوِ حجاب اجباری، رفع فیلترینگ، آزادی مطبوعات، آزادی فعّالیت‌ احزاب و تشکل‌های مدنی و کارگری، کاهش میزان غنی‌سازی اورانیم و توقّف پروژه‌های غیرمولّد به ‌لحاظ اقتصادی و زیست‌محیطی، حذف هزینه‌های شبه‌مذهبیِ پوپولیستی و تخصیص منابع آن به معیشتِ اقشارِ آسیب‌پذیر، و بدین‌سان، مهار نسبی فقرعمومی و زوال اقتصادی در سرفصل آن قرار دارند و در غیراین‌صورت صفتِ “ملّی” دیگر موضوعیتی نخواهد داشت!

بنابراین برای کشور ما که از حمایت قدرت‌های بزرگ بی‌بهره است، واکنش اصولی، در برابر بی‌عدالتیِ حاکم بر نظام بین‌الملل، پیشبرد نوعی دیپلماسی ملّی و سیاست خارجی و منطقه‌ای مردمی و منطقی بر اساسِ اصل “توازن منفی” است؛ یعنی سیاستی که افزون بر اعلام همبستگی اخلاقی-انسانی و دفاع از حقوق پای‌مال‌شدهٔ ملّت‌ها، بر ضرورت صلح، تنش‌زدایی و حسن همجواری با همسایگان نیز تاکید ورزد. درمقابل، سیاست خارجیِ مبتنی بر واکنش‌های افراطی، طرح دعاوی قومی-مذهبیِ تفرقه‌برانگیز، مذهبی‌سازی گفتمان مقاومت، تقویت تضادها و انشعابات سیاسی در دنیای مسلمان و عرب و در صفوف مبارزان فلسطینی، نظامی‌گری افراطی و طرح شعارها و وعده‌های غیرواقع‌بینانه‌ مانند شعارهای محو و نابودسازیِ قریب‌الوقوع اسراییل و شکست نظامی امریکا و متحدان غربی و عربی آن‌ها، تنش‌آفرینی با کشورهای همسایه و فراتر، در سرپروراندن سودای امپراطوری‌گرایی‌ نوصفوی‌، جملگی مغایر با مصالحِ ملی و منطقه‌ای مردم ایران و ملت‌های فلسطین و لبنان و..‌هستند و موجبِ غامض‌تر شدنِ معضلات، پیچیده‌تر شدن اوضاع بحرانی‌ و انزوای بیش از پیشِ کشور می‌گردند و چه بسا تمامیّت ارضی و موجودیت کشور را نیز به مخاطره افکنند.

هر دو ملت فلسطین و ایران برای حفظ آزادی، استقلال و تمامیت ارضی نیاز به تنش‌زدایی و صلح پایدار دارند و بویژه درمورد ایران، جنگ افروزی بیگانگان و اِعمال استبداد به بهانه تامین‌ امنیت، تباهی منافع ملّی ما را به دنبال دارد.‌‌ همبستگیِ عمومی برای دفاع از منافع ملّی در شرایط بحرانی و آسیب‌پذیرِ کنونیِ کشور، و ایجاد فضای باز و توسعهٔ سیاسی، ضروری‌ترین اقدامی است که بدون آن ها شعار “وفاق ملّی” محقّق نخواهدشد. ملّت‌های خاورمیانه به‌دنبال جنگ نیستند زیرا خوب می‌دانند که جنگ نه راهِ‌حل که صورتِ مسئله‌ و مادرِ بحران‌‌هاست. ملّت‌های منطقه‌ٔ خاورمیانه برای نیل به آزادی، عدالت، و توسعه و برون‌رفت از بحران‌های “زیست‌محیطی، اقتصادی-اجتماعی، و فرهنگی-سیاسی”، بیش از جنگ و آتش‌افروزی نیازمندِ آتش‌بس و تضمینِ حدّاقل امنیت و ثباتِ نسبی‌اند. توقفِ فوری جنگ و اجرایِ توافقاتِ مبتنی بر حقوقِ بین‌الملل تنها راهِ برون‌رفت از بحرانِ کنونی منطقه است.

امضاکنندگان این بیانیه بر ضرورتِ حیاتیِ درپیش‌گرفتنِ دیپلماسی شفاف و یک‌پارچه، و مذاکرهٔ مستقیم با غرب، ایالات متحده‌ٔ آمریکا و اتحادیهٔ اروپا، بر اساسِ مصالح و منافعِ ملی و حقوق و معاهداتِ بین‌المللی، تاکید می‌ورزند و برای سیاستِ عمومی و اجتماعی ایران راهی جز توزیع دموکراتیک و همه‌جانبهٔ قدرت در چهارچوبِ برنامهٔ رشد و توسعهٔ پایدار نمی‌شناسند!

اسامی:

مسعود آقايى، رضا آقاخانی، محمدرضا آهنی، شاپور آرین، اسماعیل آزادی، محمدصادق آخوندی، فروزان آصف‌نخعی، حمید آصفی، ایمان آقابابائی، زهرا آقاخانی، زهرا ابراهيمى، هادی احتظاظی، احمد معصومی، محمدرضا احمدی، شهروز احمدی، طیبه احمدیان، ایمان احمدی‌کاکاوندی، کمال اسعدی، احمدرضا اشترى، مرتضی افشار، عباس اقبال، کرامت اکبری، سیدعبدالمجید الهامی، مرتضی الویری، شهربانو امانى، فریدون امیری، سیروس امیری‌زنگنه، رضا امینی، هوشیار انصاری‌فر، محسن ايزدخواه، سعيده ايزدى، مصطفی بادکوبه‌ای‌هزاوه ای، هاشم باروتی، شریف بازرگانی، هاله باستانى، محمود باقری، اميدرضا بردبار، افسانه برزویی، اشرف بروجردى، فرشته بقایی، افسانه بلوری، امیر بهمنی، الهه بیابانی، بهنام بیات، فاطمه بیگدلی‌آذری‌قمی، مهناز پزشك، مهدی پناهی، پـارسا پورغفارمغفرتي، حسن پويا، مصطفی تاجزاده، عزت‌الله تقواييان، مصطفی تنها، مرادعلی توانا، فرهاد توانانیا، خالد توکلی، مجید تولّایی، حسین ثاقب، جلال جلالی‌زاده، محمد جمادی، کمال جمشیدی، امین چالاکی، اميرحسين حاجبيان، ناصر حاجیان‌مطلق، حسین حاصلی، حسین حدادنژاد، کاک حسن امینی، طیبه حسنلو، سیدعلی حسینی، خلیل حسینی‌عطار، بهزاد حق‌پناه، عبدالکریم حکیمی، نادعلی حیدری، حوری خانپور، شبنم خان‌مصدق، امیر خرّم، شیرین خسروشاهی، همایون خسروی، زهرا خندان، محمود خواجه‌نژاد، امید خوارزمیان، ابراهیم خوش‌سیرت، واحده خوش‌سیرت، حاصل داسه، اکبر دانش‌سرارودی، ناصر دانشفر، معصومه دهقان، لیلا دودمان، جمشيد ديوانى، رسول راست‌گفتار، محمدصادق ربانی‌املشی، علیرضا رجایی، حسین رجایی، سهیلا رجایی، الهه رجائی، محمّدرضا رجاییان، ابراهیم رجبیان، علیرضا رجبیان، رحمان کارگشا، محترم رحمانی، جواد رحیم‌پور، زهرا رحیمی، افسر رزازى، جلال رستمکلایی، یونس رستمی، بهمن رضاخانی، امیر رضایی، حسین رفیعی، صادق رهبری، سیّدرضا روحانی‌طباطبایی، تورج ریحانی، حمیده زارع، رقیه زارع‌پورحیدری، محسن زمانی، مهدی زمانی، علیرضا ساریخانی، حسین سربندی، مریم سروش، شهره سعیدی، میترا سعیدی، حمیده سعیدی، شعله سعیدی، سهیلا سعیدی، پروانه سلحشوری، جعفر شاپورزاده، لاله شاکری، على‌اصغر شرف‌صالح، احسان شریعتی، آرمین شریفی، مهدی شعبانی‌خلج، انوشیروان شکری، پرویز شکوری، شهرام شاه‌محمدی، فیروزه صابر، سعید صاحب‌محمدی، محمد صحتی‌سردرودی، سعيد صدقيانى، نیما صفار، مانی صفار، محمد صفری‌کوشالی، معروف صمدى، کیوان صمیمی، فیصل ضرغامی، طاهره طالقانی، فاطمه طاهرى، محمد طباطبایی، مجتبی طهرانی، معصومه طوفان‌پور، حمیده عاملیان، علی‌اکبر عباسی، احد عبدالحسین‌وند، سیما عبدلی، ابراهیم عسکری، سهراب عسگری، آتوسا عطایی، روئین عطوفت، اسماعيل علوى، محمود عمرانی، ابوالفضل غسّالی، نسرین غلامحسین‌زاده، منیژه فتحی، امید فراغت، علی‌محمد فراهانی، کیومرث فرجاد، سعید فرمد، علی فریدیحیایی، نصراله فضائلی، اسماعیل فکوری‌آزارکی، حسین فلاح، شهین‌دخت قاسمی، محمد قربانی، محمّداسحق قمی، نظام‌الدین قهاری، علی قهرمانی، نادر قوچ کانلو، محدثه قيدى، محمّد کارخانه‌چین، رحمان کارگشا، کیارش کاظمی، جعفر کبیری، حسین کربلایی، ملیحه کریم‌الدینی، جمیله کریمی، رضا کیانی، بهناز کیانی، رضا کیانی، بهروز گرانپايه، بیژن گل افرا، محمدحسن گلرخيان، فاطمه گوارایی، مسعود لدنی، محمد لطیف‌عباس‌پناه، مسعود مانیان، حسین مجاهد، مصطفی محب‌کیا، فخرالسّادات محتشمی‌پور، زهره محققی، عید محمد نارویی، حمید محمدنژاد، سیدفرزاد محمدی، محمّد محمّدی‌اردهالی، محمود نکوروح، کتایون محمودی، سعید مدنی، الناز مرادبخش، عبدالله مرادی، عبدالله مرادیان، علی مزروعی، سید مسعود حسینی، اکرم مصباح، مریم معلّمان، بدرالسادات مفيدى، محمدرضا مقيسه، احمد ملکزاده، اصغر ممبینی، سعیده منتظری، نوگل منشوری، مهدی منفرد، ژیلا موحدشریعت‌پناهی، محیا موحی‌منش، عبدالرّزاق موسوی، سیّدیاسر موسوی، عبدالعزیز مولودی، عقیل مومنی، فاطمه‌السادات ميرفتاحى، مسعود میری، عبدالله ناصری‌طاهری، محمد نانکلی، علی نظری، اکرم نقابی(زینالی)، عباس نمازی، فریدون نوری، ناصر نوری‌زاده، محسن نیکخواه، محمّدامین هادوی، مسیح هاشمی، سیدحنظله هدایتی، مسعود هوشمندرضوى، حسین واثقی، محمّد واثقی، مهرگان وثوق، مجید وثوقی، هادی وکیل‌زاده، على‌اكبر يابسى، علی یارتوکلی، مناف یحیی‌پور، حسن یوسفی‌اشکوری.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *