سازماندهی موازی در ابعاد سراسری برای حل مشکلات مردم
واقعیت این است که حکومت موجود ظرفیت پیشبرد و حل مشکلات کشور را ندارد؛ اما از آنجا که هنوز توان پرداخت حقوق ارتشیان، سپاهیان و کارمندان دولتی را داراست، میتواند به حیات خود ادامه دهد. میلیونها نفر از مردم به حال خود رها شدهاند؛ ۶ درصد دچار فقر مطلق هستند، ۴۰ درصد زیر خط فقر زندگی میکنند و بخش بزرگی نیز در حال سقوط به زیر خط فقر هستند.
زمان تشکلیابی موازی در همه زمینهها فرا رسیده است. در جریان آتشسوزیها، همه متوجه شدند که حکومت نه توان فهم بهموقع را دارد و نه قدرت اقدام بهموقع؛ ازاینرو مردم پیش از ورود حکومت به میدان، خود دست به کار شدند و پرچم خاموشسازی را به دست گرفتند. در پی آن، حکومت دستپاچه و سرگردان وارد میدان شد و الیت نجات یافت. همچنین در فجایع زلزله غرب کشور و موارد مشابه، و نیز در فقر شدید روستاهای بلوچستان و دیگر مناطق، دیدهایم و میبینیم که مردم بهطور موازی با حکومت وارد عمل شدهاند و تلاش کردهاند مرهمی بر دردهای بیکران جامعه باشند. در موضوع دیه و قصاص نیز مردم خود سازماندهی میشوند و جان انسانها را نجات میدهند؛ وگرنه حکومت به جای از جان مردم، جان آن ها را میگیرد.
این موازیکاریها باید سازماندهی و سراسری شوند و در برابر حکومت موجود، سازمانی موازی در همه زمینهها شکل گیرد. پرسش این است که این تشکلها کداماند و چگونه میتوان به سازماندهی آنها دست زد؟ دسته جات حکومتی آشفته، بیبرنامه و درگیر غارت ثروتهای مردم اهستند و در چنین شرایطی، ایجاد تشکلهای سراسری توسط مردم برای حل مشکلات کشور ضرورت فوری دارد.
- ما شاهد گروهبندیهای بسیاری در سراسر کشور هستیم که برای حل مشکلات فقیرترین لایههای اجتماعی فعالیت میکنند. این مجموعهها میتوانند به زیرمجموعههای یک تشکل سراسری تبدیل شوند و افراد شاخص موجود، که اکنون به شخصیتهای ملی بدل شدهاند، مسئولیت آن را بر عهده بگیرند. البته شیوه سازماندهی باید بهصورت افقی و توسط خود این تشکلها تعیین شود. اقشار دارا و برخوردار باید بدانند که بدون همبستگی ملی، و در شرایطی که بخش بزرگی از جامعه گرسنه سر بر بالین میگذارد، کشور میتواند با مخاطرات جدی روبهرو شود.
- تشکلهای محیطزیستی که در اغلب شهرها وجود دارند و بهطور عملی در زمینه حمایت و حفاظت از محیط زیست فعالیت میکنند، میتوانند اقدامات خود را بهصورت سراسری هماهنگ کرده و از امکانات یکدیگر بهره ببرند نمونه بر جسته برای مقابله با آتش سوزی میشود از جمله گروه های جنگل یاری در شمال و سایر نقاط کشور تشکیل داد
- انجمنهای دفاع از حیوانات نیز به همین شکل میتوانند بهصورت شبکهای به یکدیگر متصل شوند و از تجربهها و توانمندیهای متقابل استفاده کنند.
- تشکلهای حقوق بشری و مخالفان اعدام، دلایل واقعی و مشترکی برای همکاری دارند. هر سال صدها نفر اعدام میشوند و هماهنگسازی این تلاشها ضرورتی انکارناپذیر دارد. هماکنون نیز شبکههایی در زندانهای کشور، تحت عنوان «سهشنبههای بدون اعدام»، شکل گرفتهاند فعالین حقوق بشری می توانند پیش قدم شوند هر چند می دانیم این کارها هزینه دارد اما شرایط برای چنین کارهایی بیش از گذشته فراهم است و حکومت هر روز ضعیف تر میشود
- مشکلات معیشتی هر روز ابعاد گستردهتری پیدا میکند و خطر بروز شورشهای بزرگ افزایش مییابد. برای جلوگیری از آنکه بیبرنامگی و شورشهای فاقد رهبری بهانهای برای سرکوب و کشتار و تحمیل دوباره رژیم بر ملت شود، لازم است تشکلی از شخصیتهای شناختهشده و سلبریتیها در سطح ملی شکل بگیرد. این تشکل باید از یکسو برای حق برخورداری از یک زندگی انسانی، و از سوی دیگر برای مقابله با بودجههای میلیاردی نهادهای غیرضروری و نیز اختلاسهای کلان حکومتی تلاش کند و صدای مردم را به گوش حاکمیت برساند. حکومت باید در عرصه خارجی صلحسازی کند و در داخل، بسیاری از نهادهای غیرضروری را تعطیل کرده، نهادهای موازی را در هم ادغام کند و منابع آزادشده را صرف تأمین هزینههای عمرانی کشور نماید.
- حکومت کماکان در مسئله حجاب برای زنان مشکلات ایجاد می کند. زنان بسیاری به قتل می رسند و حکومت در سرکوب زنان نقش درجه اول را دارد. جنبش زن زندگی آزادی و در پی آن جنبش سراسری مقاومت مدنی در مقابل حکومت ایساده است. نیاز به تشکل یابی برای حقوق زنان چون گذشته وجود دارد و برای به عقب راندن نیروهای ارتجاعی میشود متشکل شد و از حقوق زنان در همه ابعاد دفاع کرد. فعالان جنبش زن زندگی آزادی توان سازماندهی بالایی دارند و می توانند دست بکار شوند و به گونه ای افقی تشکل قدرتمندی ایجاد نمایند
در مجموع، آنچه از تجربههای زیسته جامعه برمیآید این است که توان کنش جمعی مردم بارها و بارها خلأ ناتوانی و بیبرنامگی حاکمیت را پر کرده است. این ظرفیت پراکنده اگر بهصورت آگاهانه، افقی و سراسری سازماندهی شود، میتواند هم مانع تعمیق بحرانهای اجتماعی و انسانی گردد و هم امکان دفاع مؤثر از زندگی، کرامت و آینده کشور را فراهم آورد. در شرایطی که حکومت نه اراده اصلاح دارد و نه توان پاسخگویی، مسئولیت تاریخیِ پیوند زدن این تلاشها و تبدیل آنها به نیرویی هماهنگ، بیش از هر زمان دیگری بر دوش جامعه مدنی و نیروهای فعال آن قرار گرفته است.
سایت ملیون


