سازمان عفو بین‌الملل: اعدام‌های ۶۷، استمرار جنایت علیه بشریت توسط حکومت ایران

سازمان عفو بین‌الملل طی بیانیه‌ای اعلام کرد مقامات و مسئولان حکومتی ایران با پنهان نگه داشتن سرنوشت و محل دفن هزاران مخالف و دگراندیش سیاسی که ۳۰ سال قبل به صورت قهری ناپدید شده و طی رویه‌ای فراقضایی در زندان‌ها اعدام شدند، همچنان در حال ارتکاب “جنایت علیه بشریت” هستند.

این سازمان در گزارش جدید خود با عنوان «اسرار به خون آغشته: چرا کشتار ۶۷ جنایت ادامه دار علیه بشریت است؟»، که در ۲۰۰ صفحه منتشر شده است، از سازمان ملل خواسته است تحقیقاتی مستقل و جامع درباره‌ی این ناپدید کردن‌های قهری و اعدام‌های فرا قضایی، به عنوان جرایمی که به مدت سه دهه بدون مجازات مانده‌اند، انجام دهد.

فیلیپ لوتر، مدیر تحقیقات بخش خاورمیانه و آفریقای شمالی عفو بین‌الملل، گفت: “این گزارش سیاست‌های انکار و تحریفی که مسئولان حکومتی در ایران برای سه دهه در رابطه با کشتار ۶۷ در عرصه داخلی و بین‌المللی پیش برده‌اند را زیر ذره بین قرار می‌دهد و نشان می‌دهد که آنها چگونه سعی داشته‌اند این حقیقت را که در ظرف چند هفته در تابستان ۱۳۶۷، هزاران مخالف و دگراندیش سیاسی را قهرا ناپدید کرده و طور سازمان‌یافته کشتند، از اذهان عمومی پنهان کنند.”
او افزود: “اینکه مقامات و مسئولان حکومتی ایران تا به امروز از به رسمیت شناختن این کشتار گسترده امتناع می‌کنند و از اطلاع‌رسانی به بستگان قربانیان درباره‌ی زمان، نحوه و علت اعدام عزیزانشان و شناسایی و استرداد اجساد آنان سر باز می‌زنند، به این معنا است که جرم “ناپدید کردن قهری” قربانیان همچنان ادامه دارد. رنج و عذابی که مقامات با این اقدامات به خانواده‌های کشته‌شدگان تحمیل کرده‌اند در حکم نوعی شکنجه یا اقسام دیگر رفتارهای بی‌رحمانه، غیرانسانی و ترذیلی است. تا زمانی که مقامات ۱ اعدام فرا قضایی به قتل عامدانه افراد به دستور مقامات دولتی و بدون طی شدن مراحل قضایی گفته می‌شود. ایران از خود شفافیت نشان ندهند و به شکل علنی سرنوشت و محل دفن قربانیان را افشا نکنند، همچنان به ارتکاب “جنایت علیه بشریت” ادامه می‌دهند.”

در سی سال گذشته، خانواده‌های قربانیان از حق خود برای خاک‌سپاری عزیزانشان و برگزاری مراسم سوگواری برای آنان محروم مانده‌اند. گروهی از این خانواده‌ها که جسورانه در صدد حقیقت‌یابی و عدالت‌خواهی برآمده‌اند با آزارهای بی‌وقفه، ارعاب، بازداشت خودسرانه، حبس و همچنین شکنجه و سایر رفتارهای بی‌رحمانه مواجه شده‌اند. تخریب و بی‌حرمتی به گورهای دسته‌جمعی قربانیان نیز درد و رنج بیشتری برای خانواده‌ها و بازماندگان به بار آورده است.
در همین حال، افرادی که مسئول ارتکاب این جنایات علیه بشریت بوده‌اند از محکمه‌ی عدالت گریخته و در برخی موارد، همچنان منصب‌های مهم و کلیدی را در کشور در اختیار دارند. از زمان انتشار فایل صوتی حسینعلی منتظری در جلسه با اعضای “هیئت مرگ” تهران در سال ۶۷، این جنایت همچنین از سوی مقامات بلندپایه کشور مورد تحسین واقع شده و عاملان و آمران آن به عنوان «قهرمان ملی» مورد تجلیل قرار گرفته‌اند.

به گفته‌ی فیلیپ لوتر، “مقامات ایران، به جای ادامه دادن به اعمال ظالمانه‌ی خود علیه خانواده‌های قربانیان، باید حقوق آنها در زمینه دستیابی به حقیقت، عدالت و اقدامات جبرانی موثر را تضمین کنند. این اقدامات شامل شناسایی و بازگرداندن بقایای قربانیان از طریق فراهم کردن امکان شکافتن گورهای دسته‌جمعی توسط متخصصان و انجام آزمایش‌های دی‌ان‌ای می‌شود.”

برای تهیه‌ی این گزارش، عفو بین‌الملل شهادت نامه‌ی بیش از صد نفر از اعضای خانواده‌های قربانیان و جان به در بردگان این کشتارها را گردآوری کرده و صدها سند ثبت‌شده در بایگانی‌های تاریخی این سازمان، گزارش‌ها، خاطرات و سایر یادداشت‌های جان به در بردگان و گروه‌های حقوق بشری ایرانی، بیانیه‌های سازمان ملل و اظهارات مقامات ایرانی را مورد بررسی قرار داده است. این سازمان همچنین فهرست‌های موجود از اسامی هزاران قربانی را با هم مطابقت داده و گواهی فوت قربانیان را مورد بررسی قرار داده است. مقامات ایران در بسیاری از موارد به شکل فریبکارانه علت مرگ را مشخص نکرده و یا آن را به دلایل “طبیعی” نسبت داده‌اند.

گزارش عفو بین‌الملل تصویری تکان‌دهنده از ابعاد و پراکندگی جغرافیایی این کشتار وسیع در سرتاسر ایران ارائه داده و دست کم ۳۲ شهر در نقاط مختلف کشور را به عنوان محل وقوع این جنایت‌های فجیع شناسایی کرده است.

کشتار ۱۳۶۷ در زندان‌ها
گزارش عفو بین‌الملل شرح می‌دهد که چگونه، در اوایل مرداد ۱۳۶۷، مقامات ایران بدون ارائه‌ی هیچ توضیحی، فعالیت‌های معمول در زندان‌های سراسر کشور را به حال تعلیق درآورده و ملاقات خانواده‌ها با زندانیان را قطع کردند. در هفته‌های بعد، آنها در طی اقدامی هماهنگ دست کم پنج هزار مخالف و دگراندیش سیاسی را خارج از روال قضایی و به منظور تصفیه مخالفان سیاسی اعدام کردند. این اعدام‌ها بر اساس دستکم یک فتوای محرمانه رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران، روح الله خمینی، صورت گرفت. این فتوا پس از حمله‌ی مسلحانه‌ی “سازمان مجاهدین خلق”، گروه مخالف مستقر در عراق که موجودیت آن در ایران غیر قانونی اعلام شده بود، صادر شد.

در سراسر ایران، مقامات زندانیان را از بندهای خود خارج کرده و با چشم‌بند نزد کمیته‌هایی متشکل از حاکمان شرع، مقامات دادستانی، مأموران مطالعات و مسئولان امور زندان‌ها بردند. این “هیئت‌های مرگ” کمترین شباهتی به دادگاه نداشتند و روال کارشان به غایت کوتاه، سلیقه‌ای و خودسرانه بود. زندانیان، در هیچ مرحله‌ای امکان استیناف و درخواست اعاده‌ی دادرسی نداشتند.

• از زندانیان پرسیده می‌شد که آیا حاضر به ابراز ندامت از عقاید سیاسی خود، محکوم کردن علنی گروه سیاسی که به آن تعلق داشتند و ابراز وفاداری به جمهوری اسلامی هستند یا خیر. برخی با سوالت سنگ دلانه ای از این قبیل که آیا حاضر هستند با راه رفتن در میدان‌های مین به نیروهای نظامی کشور کمک کنند، یا در جوخه‌های اعدام شرکت کنند، مواجه شدند.

• به زندانیان هرگز گفته نشده بود که پاسخ‌هایشان می‌تواند به مرگ منتهی شود. بعضی از آنان تصور می‌کردند که به «کمیته‌ی عفو» احضار شده‌اند. اغلب قربانیان تنها دقایقی قبل از این که در برابر جوخه‌ی مرگ بایستند یا طناب دار به گردنشان آویخته شود متوجه می‌شدند که قرار است اعدام شوند.

• اکثر قربانیان در حال گذراندن احکام حبسی بودند که سالها قبل صادر شده بود. برخی از قربانیان سالها بدون برگزاری محاکمه در حبس به سر برده بودند و بعضی دیگر دوره‌ی محکومیتشان را سپری کرده و قرار بود به زودی از زندان آزاد شوند. اکثریت قریب به اتفاق قربانیان به دلیل عقاید سیاسی و فعالیت‌های صلح‌آمیزی چون پخش کردن نشریه و شرکت در تظاهرات به زندان افتاده بودند.

• اکثر قربانیان وابسته به «سازمان مجاهدین خلق ایران» بودند، اما صدها زندانی وابسته به سازمان‌های چپ‌گرا و گروه‌های مخالف کُرد هم در میان اعدام‌شدگان بودند.

شخصیت‌های کلیدی که در کشتار ۶۷ مشارکت داشته‌اند
بسیاری از مسئولانی که در «هیئت‌های مرگ» در سال ۱۳۶۷ عضویت داشتند به منصب‌های مهم و کلیدی در ایران رسیده‌اند و در بسیاری از موارد، همچنان این منصب‌ها را در اختیار دارند. به طور مشخص، گزارش عفو بین‌الملل با استناد به شواهد موجود از مسئولان زیر به عنوان اعضای “هیئت‌های مرگ” نام آورده است:

علیرضا آوایی، وزیر فعلی دادگستری، که در سال ۱۳۶۷ مسئولیت مشارکت در «هیئت مرگ» دزفول را به عنوان دادستان آن شهر بر عهده داشت.

حسینعلی نیری، که به عنوان حاکم شرع در «هیئت مرگ» تهران حضور داشت و در حال حاضر ریاست «دادگاه عالی انتظامی قضات» را بر عهده دارد.

ابراهیم رئیسی، معاون دادستان کل تهران در سال ۱۳۶۷ و یکی دیگر از اعضای «هیئت مرگ» در این شهر که در سال ۱۳۹۶ نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد. او مشاغل بلندمرتبه‌ی متعدد دیگری را بر عهده داشته و در فاصله سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۵ دادستان کل کشور بوده است.

مصطفی پورمحمدی، که در سالهای ۱۳۹۲-۱۳۹۶ وزیر دادگستری کشور بود، نمایندگی وزارت اطلاعات در «هیئت مرگ» تهران را بر عهده داشت. مصطفی پورمحمدی طی اظهاراتی در شهریور ۱۳۹۵ با مباهات از نقش خود در این اعدام‌ها یاد کرد و گفت: «ما افتخار می‌کنیم که دستور خدا را در رابطه با منافقین [اعضای سازمان مجاهدین خلق] اجرا کردیم.»
او در ادامه اعلام کرد که در تمام این سالها یک شب هم به خاطر این کشتارها بی‌خوابی نکشیده است.

محمدحسین احمدی، که در «هیئت مرگ» شهرهای استان خوزستان عضویت داشت و در حال حاضر عضو مجلس خبرگان است.

در مرداد ۱۳۹۵ فایل صوتی جلسه‌ای با حضور شخصیت‌های کلیدی «هیئت مرگ» تهران به بیرون درز کرد. در این فایل صوتی، که در مرداد ۱۳۶۷ ضبط شده است، صدای مجریان کشتار در حال گفتگو پیرامون اعمال دهشتناکشان شنیده می‌شود. در پاسخ به واکنش شدید افکار عمومی در قبال این افشاگری، مقام‌های بلندپایه‌ی ایران به تحسین وقایع سال ۱۳۶۷ پرداخته، این تصفیه و پاک‌سازی خونین مخالفان سیاسی را مورد تجلیل قرار داده و عاملان و آمران آن را شایسته‌ی دریافت «مدال افتخار» دانسته‌اند. این اظهارات، در پی سه دهه تالش نظام‌مند مسئولان در جهت انتشار مطالعات نادرست برای کوچک نشان دادن ابعاد این کشتار و انسانیت زدایی از قربانیان به عنوان «معدودی تروریست» بیان شده‌اند.

به گفته‌ی فیلیپ لوتر، «تحریف غریب و غیرقابل باور حقیقت این جنایات شنیع و به موازات آن نمایش آشکار عدم پشیمانی از سوی افرادی که دستانشان به خون آلوده است، مشمئزکننده است. همه‌ی افرادی که در ارتکاب و پنهان نگه داشتن این جنایت‌ها دست داشته‌اند باید پس از محاکمه‌های منصفانه و بدون توسل به حکم اعدام مورد مجازات قرار گیرند.»

ضرورت اقدام بین‌المللی
سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی در حق خانواده‌های قربانیان و بازماندگان این کشتار به شدت قصور ورزیده‌اند. قصور مجمع عمومی سازمان ملل در ارجاع دادن این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل، دست مقامات حکومت ایران را باز گذاشت تا به انکار حقیقت و تحمیل شکنجه و سایر رفتارهای بی‌رحمانه و غیرانسانی بر خانواده‌های قربانیان ادامه دهند.

فیلیپ لوتر گفت: «قصور اسفبار سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی در پیگیری حقیقت و اجرای عدالت در مورد جنایت‌های فجیعی که مسئولان حکومتی ایران مرتکب شده‌اند، عواقب فاجعه‌باری نه فقط برای بازماندگان و خانواده‌های قربانیان بلکه برای حکومت قانون و رعایت حقوق بشر در کل کشور داشته است. عاملان و آمران نباید بیش از این اجازه پیدا کنند که خود را از پاسخگویی در قبال جنایاتی که علیه بشریت مرتکب می‌شوند، مصون نگه دارند.»
او افزود: «با توجه به عدم وجود هرگونه چشم‌انداز برای دسترسی خانواده‌های قربانیان و جان به در بردگان به عدالت از طریق نهادهای داخلی در کشور، اقدام از سوی سازمان ملل برای ایجاد یک سازوکار بین‌المللی مستقل، بی‌طرفانه و موثر برای مجازات کردن مسئولان این جنایت‌های نفرت‌انگیز، اهمیت حیاتی‌تر پیدا می‌کند».

اعدام زندانیان سیاسی در دهه شصت واقعه‌ای بود که طی آن عده بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان‌های جمهوری اسلامی در ایران بخصوص در ماه‌های مرداد و شهریور ۱۳۶۷ اعدام شدند. به طور کلی اتهام زندانیان همکاری با سازمان‌های مخالف جمهوری اسلامی به خصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین طیف‌های مختلف گروه‌های چپ و کمونیست بود. تعداد قربانیان این واقعه نزد مراجع مختلف متفاوت و بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰۰ نفر است.
عمده کسانی که اعدام شدند افرادی بودند که محکومیت‌های خود را به پایان رسانده بودند.

***

گزارش عفو بین الملل:

«اسرار به خون آغشته؛ کشتار ۶۷ جنایت ادامه‌دار علیه بشریت»

ادیو فردا: عفو بین‌الملل روز سه‌شنبه ۱۳ آذرماه، با انتشار گزارشی ۲۰۰ صفحه‌ای حاوی اسناد و مدارکی از اعدام‌های سال ۶۷ ، از سازمان ملل خواستار انجام تحقیقاتی جامع و مستقل درباره ابعاد این اعدام‌ها شد.

این نهاد مدافع حقوق بشر می‌گوید اعدام‌های سال ۶۷ مصداق «جنایت علیه بشریت» است چرا که به گفته عفو بین‌الملل، این اعدام‌ها با فتوای روح‌الله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران و به صورت «خودسرانه، بدون طی روند دادرسی عادلانه و قانونی» انجام شده است.

گفتگو با منیره برادران، رها بحرینی و شادی صدر

«اسرار به خون آغشته؛ چرا کشتار ۶۷ جنایت ادامه‌دار علیه بشریت است؟»، عنوان گزارش تحقیقی عفو بین‌الملل است، گزارشی حاوی اسنادی که برخی از آنها برای اولین بار منتشر می‌شود و ازحقایقی پرده برمی‌دارد که این نهاد مدافع حقوق بشر آنها را مصداق «جنایت علیه بشریت» توصیف کرده است.

منیره برادران زندانی سیاسی دهه ۶۰ از شرایط آن سال‌ها در زندان‌ها می‌گوید:

«ارتباط ما با دنیای بیرون را کلاً قطع کردند. وقتی که کشتار شروع شد، البته ما که نمی‌دانستیم چه کار دارند می‌کنند، فقط دیدیم که ملاقات‌های کل زندان‌ها را قطع کردند، روزنامه دیگر نداشتیم، یک تلویزیونی داشتیم که آن را هم از بند بردند، حتی دیگر کسانی را که مریض داشتند به بهداری نمی‌بردند. آن بهداری هم داخل زندان بود، نه که فکر کنید بیرون از زندان بود. ما فقط در آن بند بودیم و موقع هواخوری می‌رفتیم [بیرون]. و خانواده‌ها هم همین جور. خانواده‌ها که بعداً ما از آنها خبردار شدیم، آنها هم بدون هیچ توضیحی، که چرا مثلاً ملاقات قطع است، خانواده‌ها خب خیلی نگران بودند. طبیعی است.
بعد از اینکه کشتار تمام شد، از اواخر مهرماه، شروع کردند به دادن ملاقات، آن موقع، که خانواده‌ها مراجع می کردند، می‌دیدند یک عده ملاقات ندارند، و بعد به آنها خبر می‌دادند که بروید فلان کمیته، و آنجا خبر را به آنها می‌دادند، که زندانی شما اعدام شده، این هم مثلاً وسائلش است، و بروید. و به آنها تأکید می‌کردند که اجازه [برگزاری] مراسم [ترحیم] ندارند، محل دفنشان را به آنها خبر نمی‌دادند، تا امروز هم بر خانواده‌ها نامشخص است اینکه در چه تاریخی [زندانی‌ها] اعدام شده‌اند، و چرا، اینها همه‌اش نامشخص است.»

رها بحرینی

رها بحرینی

عفو بین‌الملل اعدام‌های تابستان ۶۷ را اعدام‌هایی «فراقضایی» توصیف کرده است و می‌گوید علاوه بر این، مقام‌های وقت جمهوری اسلامی مرتکب «ناپدیدکردن قهری» هم شده‌اند. رویه‌ای که به گفته این نهاد مدافع حقوق بشر هنوز هم در ایران ادامه دارد. رها بحرینی پژوهشگر امور ایران در عفو بین‌الملل:

«زندانیان جان به در برده به ما گفتند در زمانی که مقابل هیئت مرگ ظاهر می‌شدند، در خیلی مواقع اصلاً نمی‌دانستند که قرار است پاسخ‌هایشان فرق بین مرگ و زندگی باشد. از زندانیان پرسیده می‌شده که آیا حاضر به ابراز ندامت از عقاید سیاسی‌شان هستند؟ اگر پاسخ زندانیان مورد قبول هیئت مرگ نبوده، که کاملاً سلیقه‌ای بوده، در واقع به جوخه اعدام برده می‌شدند.
کلاً روندی که اینجا صورت گرفته هیچ شباهتی به یک دادگاه ندارد. علاوه بر اعدام فراقضایی، نکته ویژه در تحلیل حقوقی عفو بین‌الملل در این گزارش این است که مقامات ایران با پنهان نگهداشتن سرنوشت قربانیان، اینکه چطور اعدام شدند، چرا اعدام شدند و در طی چه روندی اعدام شدند، و با پنهان کردن محل دفن آنها، عملاً مرتکب جرم ناپدیدکردن قهری شده‌اند و جرم ناپدید کردن قهری، یک جرم ادامه‌دار است. به این معنی که تا زمانی که عاملان و آمران جرم در مورد سرنوشت قربانی شفاف‌سازی نکنند، همچنان در حال ارتکاب جرم ناپدیدکردن قهری هستند. جرم ناپدیدکردن قهری، مصداق جنایت علیه بشریت است.»

عفو بین‌الملل، در این گزارش جامعه جهانی را به سه دهه قصور در حق قربانیان و بازماندگان اعدام‌های تابستان ۶۷ متهم کرده و خواستار بررسی این پرونده در سازمان ملل شده است؛ از وضعیت زندانیان آن سال‌ها گرفته تا اعدام‌ هزاران مخالف سیاسی و دگراندیش.

مواردی که عفو بین‌الملل آنها را «جنایاتی» می‌داند که جمهوری اسلامی به مدت سه دهه با «سیاست‌های انکار و تحریف حقایق»، سعی در پنهان کردن آنها داشته است. شادی صدر حقوقدان و از مدیران سازمان عدالت برای ایران دراین باره می‌گوید:

«کشتار ۶۷ کشتار وسیعی بود که از ابتدا قرار بود عملیاتی کاملاً مخفیانه باشد و خانواده‌ها تا ماه‌ها در بی‌خبری مطلق نگهداشته شدند و بعد هم اطلاعات و اخبار بسیار ضد و نقیض و غلط و ناقصی را دریافت کردند. در آن زمان با تلاش فعالان تبعیدی سیاسی در خارج از ایران، با تلاش خانواده‌ها که توانسته بودند اخبار را راجع به قطع ملاقات‌ها و احتمال اعدام‌ها برسانند، و همین طور برخی از عکس‌هایی که گور جمعی را در خاوران نشان داده بود، به خارج از کشور رسانده بودند.
با این تلاش‌ها و همین طور تلاش‌های سازمان‌های حقوق بشری، افکار عمومی افراد حامی سازمان ملل و رسانه‌های بین‌المللی نسبت به موضوع حساس شده بودند و از مقامات ایران توضیح می‌خواستند و در پاسخ به رسانه‌های بین‌المللی یا در پاسخ به سازمان ملل، مقامات جمهوری اسلامی در آن زمان از عالی‌رتبه‌ترین مقامات و سفرای ایران در کشورهای مختلف، این کشتار را کاملاً انکار کردند.»

منیره برادران

منیره برادران

«پنهان نگه‌داشتن سرنوشت هزاران تن تن از مخالفان حکومت ایران که ۳۰ سال پیش ناپدید شدند، نامعلوم بودن محل دفن هزاران تن از دگراندیشان سیاسی و حتی محروم‌ماندن خانواده‌های قربانیان از برگزاری مراسم دفن و سوگواری با استفاده از روش‌هایی همچون احضار، ارعاب و بازداشت»، از دیگر مواردی است که عفو بین‌الملل بر ضرورت انجام تحقیقاتی مستقل درباره آنها تاکید کرده است. منیره برادران:

«در حقیقت در تمام دهه شصت، زندانیان سیاسی از حق داشتن وکیل محروم بودند. شکنجه می شدند، دادگاه‌هایی که نه تنها با هیچ کدام از موازین بین‌المللی حقوق بشر، بلکه با هیچ گونه موازین انسانی هم انطباق نداشت…
چیزی که کشتار دهه شصت را ویژه می‌کند این بود که اینها اعدام‌های دسته جمعی بوده و کسانی که اعدام شدند، همگی قبلاً دادگاه رفته‌اند، همان دادگاه های انقلاب اسلامی، از همان دادگاه‌ها هم حکم زندان گرفته بودند و زندانشان را می‌گذراندند. بسیاری از اینها حتی حکمشان تمام شده بوده و باید آزاد می‌شدند. در مدت تابستان آن سال که مدت شش هفته می‌شد، حدود چهار هزار نفر زندانی در سراسر کشور اعدام می‌شوند.»

گزارش جدید عفو بین‌الملل، حاوی اسامی برخی از مقام‌های جمهوری اسلامی است که در اعدام‌های آن سال‌ دست داشته‌اند، افرادی همچون علیرضا آوایی وزیر دادگستری فعلی، مصطفی پورمحمدی مشاور رئیس قوه قضاییه، ابراهیم رئیسی نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، حسینعلی نیری رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات و محمدحسین احمدی عضو مجلس خبرگان رهبری.افرادی که عفو بین‌الملل آنان را با عنوان «هیات مرگ» معرفی کرده است. رها بحرینی می گوید بسیاری از مقام‌های وقت ایران دستشان به خون آلوده است:

«به طور کلی عفو بین‌الملل در مورد دو دسته از مقامات در گزارش صحبت می‌کند: یک دسته از این افراد کسانی هستند که در زمان کشتار ۶۷ به طور مستقیم در هیئت‌های مرگ فعال بوده‌اند و مسئول اعدام فراقضایی هزاران مخالف سیاسی در سرتاسر کشور هستند و بسیار وحشتناک است که با گذشت سه دهه، نه تنها هیچ کدام از این افراد پاسخگو نشده‌اند، بلکه بسیاری از آنها درست در نهادهایی قرار دارند که آن نهادها باید مسئول رسیدگی به ظلم صورت گرفته علیه قربانیان و خانواده‌هایشان باشند.
یک دسته دیگر از مقامات، کسانی هستند که در زمان کشتار و در تمام سال‌های پس از آن به طور دائم واقعیت کشتار را انکار و تحریف کردند، از جمله کادر دیپلماسی میرحسین موسوی در آن زمان، نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در ژنو و نیویورک در سازمان ملل، سفرای ایران در کشورهای مختلف که عفو بین‌الملل در سال ۶۷ و ۶۸ با آنها ملاقات داشته و به طور هماهنگ، تمامی آنها وقوع کشتار را مطلقاً زیر سؤال می‌بردند.»

شادی صدر

شادی صدر

عفو بین‌الملل می‌گوید این گزارش ۲۰۰ صفحه‌ای برمبنای شهادت‌ بیش از ۱۰۰ تن از خانواده‌های قربانیان و نجات‌یافتگان آن سال‌ها و نیز صدها سند ثبت‌شده این نهاد، گواهی‌های فوت و گزارش‌ نهادهای حقوق بشری تهیه شده است. اسنادی که به گفته این نهاد باید درتحقیقاتی جامع توسط سازمان ملل مورد بررسی قرارگیرند. شادی صدر امیدوار است که این گزارش زمینه‌ای برای تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب باشد:

«از نظر حقوقی، شورای حقوق بشر سازمان ملل و همین طور نهادها و مکانیسم‌های متعدد حقوق بشری این سازمان، این امکان را دارند که اگر مدارک و اسنادی به دستشان برسد که حاکی از وقوع یک نقض گسترده و شدید حقوق بشر یا یک جنایت بزرگ باشد، هیئت تحقیق بین‌المللی مستقل تشکیل بدهد. به خصوص در مواردی که دولت‌ها خودشان اقدام به انجام وظیفه‌شان در مورد تحقیقات در مورد نقض حقوق بشر نمی‌کنند.
راجع به کشتار ۶۷ بیش از سی سال است که دولت ایران نسبت به وظیفه‌اش را که طبق حقوق بین‌الملل در مورد تحقیق این واقعه بر او محول شده، قصور کرده و آن را انجام نداده است. از آن طرف، این گزارش به روشنی اسناد حقوقی دقیقی را در اختیار سازمان ملل می‌گذارد که در آن آمده این کشتار، مصداق جنایت علیه بشریت بوده و چون این جنایت علیه بشریت موضوعی است که سازمان ملل باید به آن رسیدگی کند، من بسیار خوشبین هستم که انتشار این گزارش، سرآغاز یک روندی باشد که در نهایت ما بتوانیم سازمان ملل را قانع کنیم که این تحقیق مستقل را انجام بدهد.»

شهادت‌ها و اسنادی که در گزارش تحقیقی عفو بین‌الملل منتشر شده، به توصیف این نهاد ارائه کننده «تصویری تکان‌دهنده است از ابعاد کشتاری فجیع» در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، اعدام‌های سال ۶۷ در دست‌کم ۳۲ شهر ایران.

مهتاب وحیدی راد

رادیو فردا

Print Friendly, PDF & Email