بر گورهای جمعی کشتار ۶۷ در گورستان خاوران ده قبر جدید کندهاند
بیانیه جمعی از فرزندان اعدامشدگان دهه ۶۰
اجبار شهروندان بهایی به دفن اموات در گورستان خاوران
در چند روز اخیر گزارشهایی مبنی بر حفر قبرهای جدیدی در گورستان دستهجمعی خاوران و دفن چند جسد در این گورستان که محل دفن دستهجمعی بسیاری از کشتهشدگان دهه ۶۰ و به ویژه اعدام های گسترده تابستان ۱۳۶۷ است، منتشر شد.
خانوادههای آنها اکنون در بیانیهای که خطاب به مردم ایران نوشتهشده می نویسند: “ما فرزندان اعدامیان سال های دهه ۶۰ و قتلعام تابستان ۱۳۶۷ ادامه دهنده همان راهی هستیم که مادران، پدران و همسران دادخواه بیش از ۳۰ سال طی کرده و بسیاری از آنان دیگر در میان ما نیستند”.
در این بیانیه گفته شده برای اولین بار نیست که حکومت جمهوری اسلامی تلاش میکند “بقایای جنایاتش در سالهای دهه ۶۰ و قتلعام تابستان ۱۳۶۷ را بپوشاند و به فراموشی تاریخ بسپارد.”
این بیانیه که به امضای شماری از بازماندههای اعدام های دهه ۶۰ از جمله شورا مکارمی، شکوفه منتظری، آذرمیدخت الهی، بیژن و پرند میثمی، سعیدعصمتی،مهدی شبانی و مهرگان کاظمی رسیده، گفته شده “خاوران نه تنها جغرافیای ما بلکه تاریخ مشترک تمام حذفشدگان و مبارزان راه عدالت و آزادی است” و از مردم درخواست کردهاند در مقابل تعرض به اجساد خاک شده در خاوران خاموش نمانند.
در روزهای اخیر همچنین گزارش شده بود که بهاییان تهدید شدهاند که برای دفن عزیزانشان یا باید از فضای باریکی که میان گورهای فعلی بهاییان وجود دارد استفاده کنند یا آنها را در محل گورهای دسته جمعی ۶۷ دفن کنند.
نویسندگان بیانیه تازه از جامعه بهائیان ایران نیز خواستهاند “به تعرض به اجساد، خاطرات و تاریخ اعدامیان دههی ۶۰ که خواستهی نیروهای امنیتی است تن ندهند”.
گورهای جمعی اعدامیان ۶۷ در کنار قبرستان بهاییان در جنوب تهران قرار دارد.
خاوران، یکی از گورهای جمعی محل دفن زندانیان سیاسی اعدامشده در کشتار ۱۳۶۷ است و پیشتر گزارش شد که ۱۰ قبر جدید در آن حفر شده است.
تخریب سنگ قبر منتقدان و مخالفان حکومت ایران و آزار و اذیت خانوادههای اعدامیان و کشتهشدگان در سرکوبها پرسابقه است.
به گفته خانواده اعدامیان ۶۷ که به گورستان خاوران رفتهاند قبرهای جدید عمیق هستند و به نظر میرسد دو تا سه طبقه باشند.
به گفته آنان کف قبرها با ریختن سیمان پوشانده شده است.
“بیداران”، یک گروه خانوادههای کشتهشدگان، درباره فشار مقامهای حکومتی برای دفن بهاییان در گورهای جمعی کشتار ۶۷ گفته: “ما نسبت به هر تغییری در این خاک شریف حساس هستیم. و نمیگذاریم این سرزمین عزیز را که هزاران سرگذشت سر به نیست شده را در سینه نهفته دارد، از ما بگیرند.”
سیمین فهندژ سخنگو و نماینده جامعه بهائیان در سازمان ملل متحد به بیبیسی فارسی گفت: “بهاییان نمیخواهند که به کسی بیاحترامی کرده باشند. چون درد خاکسپاری بدون احترام را چشیدهاند.”
بهائیان ایران هدف آزار و اذیت دستگاههای امنیتی و قضایی هستند.
در مرداد و شهریور ۱۳۶۷ به دستور آیتالله روحالله خمینی، رهبر قبلی جمهوری اسلامی هزاران زندانی سیاسی به طور مخفیانه اعدام شدند.
اعدامشدگان عمدتا از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق و همچنین گروهها و احزاب چپ بودند. آنها در حالی اعدام شدند که دوران محکومیت زندان را میگذراندند یا حتی بعضیشان با پایان مدت حبس، منتظر آزادی بودند.
ابراهیم رئیسی، رئیس کنونی قوه قضاییه ایران، یکی از اعضای هیاتی بود که به دستور آیتآلله خمینی در جلسههایی سریع و بدون تشریفات قضایی معمول برای اعدام زندانیان تصمیم گرفت.
پنج سال پیش نوار صوتی جلسه آیتالله حسینعلی منتظری با حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین) منتشر شد که در آن آقای منتظری اعدامها را “بزرگترین جنایت” میدانست.
بی بی سی
*****
بیانیه جمعی از فرزندان اعدامشدگان دهه ۶۰
در پی گزارشهای چند روز اخیر درباره گورستان خاوران و حفر قبرهای جدیدی و دفن چند جسد در این گورستان، که محل دفن دستهجمعی بسیاری از کشتهشدگان دههی ۶۰ و به ویژه اعدامیان قتلعام تابستان ۱۳۶۷ است، شماری از فرزندان این قربانیان که جسد پدر و یا مادرشان در خاوران دفن شدهاند، در بیانیهای خطاب به مردم ایران نسبت به این اقدام ضد انسانی اعتراض کردهاند و خواهان به رسمیت شناختن صدای دادخواهی خانوادههای قربانیان کشتارهای دههی ۶۰ شدهاند.
بیانیهی جمعی از فرزندان اعدام شدگان دهه ۶۰ و قتل عام تابستان ۶۷
بگذارید تصویری از یک گورستان دسته جمعی به شما بدهیم:
تابستان ۱۳۶۷، جایی دور افتاده در جنوب شرقی تهران. دستان لرزان اما جستجوگر خانوادهها، خاک نمناک را کنار میزنند. نیازی به حفاری عمیق نیست. پیراهن چهارخانه آبی، یک دست کنار سر آن دیگری و پایی بر سینهی دیگری. اینجا خاوران است، یکی از بزرگترین گورستانهای دسته جمعی ایران. هزاران زندانی سیاسی اعدام شده در دههی شصت و بیشتر اعدامیان کشتار دسته جمعی تابستان ۱۳۶۷ در گورهای دسته جمعی به خاک سپرده شدهاند.
از آن روز تا به امروز، قدمها و سرودهای خانوادههای اعدامیان بود که علیرغم ارعاب و سرکوب و با امید و آرمان دادخواهی، خاوران را زنده نگاه داشتند و بر یک پرسش پافشاری کردند: اجساد اعدامیان، پدران، مادران، خواهران، برادران و فرزندان ما کجا هستند؟
در طی چند روز گذشته چندین قبر جدید در محل گورهای دستهجمعی خاوران حفر شدهاند. این اولین بار نیست که حکومت جمهوری اسلامی تلاش میکند بقایای جنایاتش در سالهای دهه ۶۰ و قتلعام تابستان ۱۳۶۷ را بپوشاند و به فراموشی تاریخ بسپارد.
ما فرزندان اعدامیان سال های دهه ۶۰ و قتلعام تابستان ۱۳۶۷ ادامه دهنده همان راهی هستیم که مادران، پدران و همسران دادخواه بیش از ۳۰ سال طی کرده و بسیاری از آنان دیگر در میان ما نیستند.
خاوران نه تنها جغرافیای ما بلکه تاریخ مشترک تمام حذفشدگان و مبارزان راه عدالت و آزادی است. ما از مردم ایران درخواست میکنیم تا نسبت به این تعرض به اجساد خاک شده در خاوران خاموش نمانند. ما هم سرنوشت هستیم چرا که رهایی همچون دادخواهی امری جمعی است.
همچنین از جامعه بهائیان که خود سالیان طولانی است درد خاکسپاری بدون احترام را چشیدهاند، میخواهیم به تعرض به اجساد، خاطرات و تاریخ اعدامیان دههی ۶۰ که خواستهی نیروهای امنیتی است تن ندهند.
ما تا روشن شدن وضعیت اجساد اعدام شدگان پنهانی سال ۱۳۶۷ هر تغییری در این خاک را محکوم میکنیم. پرچم دادخواهی ما تا همیشه برافراشته خواهد بود.
● آذرمیدخت الهی، فرزند پرویز الهی، اعدام تابستان ۶۷
● آیدین اخوان، فرزند ناصر اخوان، اعدام تابستان ۶٧
● بنفشه رضاییان، فرزند رسول رضاییان، اعدام تابستان ۶۷
● بهاران يگانه، فرزند حسام يگانه، اعدام تابستان ۶۷
● بهاره منشی رودسری، فرزند عباسعلی منشی رودسری اعدام تابستان ۶۷
● بیژن منشی رودسری، فرزند عباسعلی منشی رودسری، اعدام تابستان ۶۷
● بیژن ميثمى، فرزند سيد مرتضى ميثمى، کشته شده شكنجه تابستان ۶٣
● پرند ميثمى، فرزند سيد مرتضى ميثمى، قربانى شكنجه تابستان ۶٣
● پژاره حيدرى، فرزند پرويز حيدرى، اعدام ۶٥
● س. ق، فرزند حسین قاسمنژاد، اعدام تابستان۶۷
● سارا دیانک شوری، فرزند محمد حسن دیانک شوری، اعدام تابستان ۶۷
● سعید عصمتی، فرزند رضا عصمتی، اعدام تابستان ۶۷
● سیاوش جباری مستحسن، فرزند جلیل جباری مستحسن، اعدام تابستان ۶۷
● شکوفه منتظری، فرزند حمید منتظری، اعدام تابستان۶٧
● شورا مکارمی، فرزند فاطمه زارعی، اعدام تابستان ۶۷
● كرامت مهدىزاده، فرزند على مهدىزاده، اعدام ۶۲
● گلناز خواجهگیری، فرزند حمید خواجهگیری، اعدام تابستان ۶٧
● ل.د. ، فرزند حمید دریاباری، اعدام تابستان ۶۷
● م. خ و گ .خ، فرزندان خشايار (فرامرز) خواجيان – اعدام تابستان ۶۷
● مریم گلپایگانی، فرزند محمدرضا گلپایگانی، اعدام تابستان ۶۷
● مهدی شبانی، فرزند علی شبانی، اعدام تابستان۶٧
● مهرگان کاظمی، فرزند سعید کاظمی، اعدام تابستان ۶۷
● مهرنوش اشترانی، فرزند سلطان علی اشترانی، اعدام فروردین ۶۲
● مینا دیانک شوری، فرزند محمد حسن دیانک شوری، اعدام تابستان ۶۷
● مینا گلپایگانی، فرزند محمدرضا گلپایگانی، اعدام تابستان ۶۷
● ن.ن. ، فرزند حسن نوربخش، اعدام تابستان ۶۷
● نسترن صوفی سیاوش، فرزند فرامرز صوفی سیاوش، اعدام تابستان ۶۷
● یاسمن صوفی سیاوش، فرزند فرامرز صوفی سیاوش، اعدام تابستان ۶۷
● و برخی دیگر از فرزندان اعدامشدگان سیاسی دههی ۶۰
Statement by a group of the children of executed political prisoners in 1980s and in the 1988 massacre in Iran
Let us give you an image of a mass grave:
Summer 1988, in a remote place in the southeast of Tehran. Shaking hands of family members are searching and pushing away the wet soil. No need to dig deep. A blue checked shirt, a hand beside the head of another body, and a foot on the chest of another. Here is Khavaran. Here is one of the biggest mass graves in Iran where thousands of executed political prisoners in the 1980s and most of the victims of the Summer 88 massacre had been buried.
Since then, in spite of all the attempts at intimidation and suppression, the steps and songs of the executed prisoner’s families have kept Khavaran alive by a belief in hope and cause. They have insisted on one sole question: where are the bodies of the executed, of our fathers, mothers, sisters, brothers, and children?
In the past few days, a number of new graves have been dug out in Khavaran’s mass grave. This is not the first time that the Islamic Republic government has tried to eliminate the remnants of its crimes in the 1980s and the 88 Summer, to impose oblivion on history.
We, the children of the executed prisoners in the 1980s and 1988 massacre will stay on the path that justice-seeking mothers, fathers, wives and husbands of the executed political prisoners have continued for more than 30 years. Many of them are not with us anymore.
Khavaran is not only our geography but the shared history for all the militants of justice and freedom, for all those who were eliminated in the path of such struggle. We call on the Iranian people to not remain silent against the violation of the buried bodies in Khavaran. We share the same destiny; because emancipation is always collective, just as seeking justice is collective. We also call on the Bahaí community, who have experienced the pain of disrespect to the dead for years and have been forced by the security forces to bury their dead in the new graves at Khavaran, to refuse to submit to the will of the security forces and violate the dead bodies, memories, and history of those who were executed in the 1980s.
We condemn any change in the grounds of Khavaran before the question of the dead bodies of the executed political prisoners in 1988 is answered clearly. Our flag of seeking justice will be always raised.
*****
نیرنگی جدید برای از بین بردن خاوران؟
اجبار شهروندان بهایی به دفن اموات در گورستان خاوران
طی هفتههای اخیر مسئولان بهشت زهرا به شهروندان بهائی تهران گفتهاند تا از این پس پیکر عزیزان خود را در محل گورهای دسته جمعی سال ۶۷ در قبرستان خاوران، به خاک بسپارند.
سیمین فهندژ، سخنگوی دفتر جامعه جهانی بهایی در ژنو، در این خصوص به خبرگزاری «هرانا» گفت: «سالها قبل بخشی از آرامستان خاواران توسط حکومت جهت دفن اموات بهائیان در نظر گرفته شده بود. علیرغم اینکه پیشنهاد خرید زمین مذکور از سوی جامعه بهایی نیز ارائه شد با این حال مسئولان جمهوری اسلامی با این موضوع مخالفت کرده و بابت دفن هریک از اموات به صورت جداگانه وجه قبور توسط بهائیان تهران پرداخت می شد. با این حال اخیرا نمایندگانی از سوی بهشت زهرای تهران، بهائیان را مجبور میکنند اموات خود را در محل گورهای دسته جمعی خاوران و یا در لابلای قبور سابق بهائیان که گنجایش یک قبر را نیز ندارد دفن کنند».
به گفته خانم فهندژ؛ «این نمایندگان بهشت زهرا مدعی هستند که گورهای دسته جمعی خاوران که محل دفن بسیاری از کشته شدگان پس از انقلاب در دهه ۶۰ بوده به طور کامل تخریب و تخلیه شده است.»
سیمین فهندژ افزود: «این در حالی است که بخشی که پیشتر به بهائیان در آرامستان خاوران اختصاص داده شده و اکنون اجازه دفن در آن داده نمیشود دستکم در حالت عادی برای ۵۰ سال آینده بهائیان تهران گنجایش دارد.»
به گفته خانم فهندژ، با تخریب و یا مصادره بسیاری از گورستان های بهائی در این چهار دهه، بهائیان رنج بی حرمتی به عزیزان از دست رفته را بارها لمس کردهاند و نمیخواهند دیگران این رنج را بچشند. کفن و دفن و انجام مراسم خاکسپاری مطابق با آداب و رسوم و اعتقادات مذهبی، از حداقل حقوق شناخته شده انسانی است.
سیمین فهندژ میگوید: «بهائیان ایران تنها خواستهای که در این خصوص دارند این است که محلی برای دفن محترمانه اموات خود داشته باشند. بهائیان تهران و تعداد دیگری از شهرهای دیگر ایران اکنون از این خواسته ناچیز و حق بدیهی به عنوان یک شهروند ایرانی محروم مانده اند. بهائیان به همه متوفیان احترام قائلند و می خواهند عزیزانشان با عزت دفن شوند.»
لازم به ذکر است شهروندان بهائی در تهران برای انجام مراسم مذهبی دفن از دست رفتگان خود، محلی وسیع، با تمام امکانات لازمه در اختیار داشتند که در ابتدای انقلاب سال ۵۷ مصادره شده است.
این اولین بار نیست که شهروندان بهایی در ایران با تخریب، پلمب یا مصادره شدن آرامستانهای بهایی (گلستان جاوید) در شهرهای مختلف مواجه میشود. هرانا، پیش از این نیز طی سالهای گذشته در گزارشات مختلف از تخریب قبور و تعطیلی گورستانهای بهاییان توسط نهادهای قضایی و امنیتی خبر داده بود.
از جمله آرامستان بهاییان (گلستان جاوید) در شهر کرمان از ظهر روز ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ به دستور مقامات قضایی کرمان پلمپ شده و از دفن مردگان بهایی در آن جلوگیری میشود. همچنین در تاریخ ۲۴ تیرماه ۹۵ گورستان بهاییان قروه از توابع استان کردستان توسط ماموران دولتی تخریب شده بود. در تاریخ ۲۱ آذر ۹۲ پس از تائید حکم دادگاهی در سنندج و مصادره زمین متعلق به بهائیان که از آن به عنوان گورستان استفاده شده بود؛ محل مذکور با بولدزر تخریب شد. در اسفند ماه ۹۲ قبرستان بهاییان در شهر اهواز بسته شده و کوچه منتهی به این مکان توسط بلوکهای سیمانی بزرگ مسدود شده و هیچ نهادی مسئولیت این اقدام را برعهده نگرفته بود. همچنین در اواسط آذر ماه ۱۳۹۱ قبرستان قدیمی بهاییان سنگسر بطور کامل توسط بولدوزر و کامیون زیر خاک و آوار رفته و بر روی تمام قبرها خاک و سنگ ریخته شد تا دیگر هیچ قبری مشاهده نشود. از مرداد ماه سال ۹۰ نیز جامعه بهائی شهر تبریز اجازه دفن اموات خود در این شهر را ندارند و اموات آنها توسط مامورین اطلاعات به شهر میاندوآب واقع در استان آذربایجان غربی منتقل میشود. همچنین در اردیبهشت سال ۹۲ نیز گروهی به وسیله لودر و بیل مکانیکی قبرستان بهاییان شیراز را جهت ساخت مجموعه فرهنگی تخریب کردند.
پس از انقلاب سال ۵۷ و به خصوص در حد فاصل سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷ هزاران زندانی سیاسی و عقیدتی در ایران به صورت فراقانونی اعدام و در اماکن بی نام و نشانی دفن شدند. شماری نیز در آرامستانهای شناخته شده دفن شدند اما بازماندگان حق گذاشتن سنگ قبر و یا نشانی بر مزار آنها را نداشتند. تلاش برای شناسایی این مکانها به مثابه حفظ سندی از جنایت علیه بشریت به هدف دادخواهی و مجازات آمرین و عاملین واقعه دارای اهمیت است. علیرغم گذشت چند دهه از زمان وقوع این قتل عام ها، نه تنها هنوز محل دفن بسیاری از قربانیان مشخص نشده بلکه تلاشهای متعددی توسط نهادهای امنیتی برای از بین بردن این قبیل اماکن که حکم اسناد جنایت علیه بشریت دارند، مشاهده شده است. احتمال می رود این اقدام اخیر مسئولان در ممانعت از دفن درگذشتگان بهائی در گلستان جاوید و پیشنهاد دفن اموات بر روی قبور دسته جمعی کشتارهای دهه ۶۰ تلاشی دیگر از سوی نهادهای امنیتی برای از میان بردن بخشی از اسناد این جنایت باشد.
شهروندان بهائی در ایران از آزادیهای مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار شهروند بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمیشناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.
***
نیرنگی جدید برای از بین بردن خاوران؟
بیداران: از چند روز پیش چهار قبر جدید در خاوران مشاهده شده است. در گورستانی که زنان و مردانی به جرم دگراندیشی در دهه ۶۰ اعدام شدهاند. اینجا مکانی است با سطحی مسطح که علامت و نشانی بر آن نیست، علامت و نشانها را شبی در بهمن ۱۳۸۷ با بولدوزر به یغما بردند.
این چهار گور در این گورستان «غیررسمی» و «لعنت شده» حامل چه پیام و رخدادی است؟
گفته میشود که این گورهای جدید مربوط به مردگان بهائی است در حالی که آنها در همسایگی خاوران گورستان خود را دارند. میشنویم که آنها نه تنها تمایلی نسبت به دفن مردگان خود بر روی مردگان دیگر نداشته و ندارند بلکه به این دستور اعتراض هم کردهاند.
آیا این ترفند جدید رژیم است که در سی و چند سال گذشته گاه به تزویر و گاه به زور سرنیزه کمر به نابودی این خاوران بسته؟ آنهم در شرایطی که به خاطر خطر کرونا تجمع خانوادهها در خاوران با محدودیت مواجه است.
خاوران باید بماند. این مکان گواه است، شهادت میدهد بر جنایتی که در دهه ۶۰ و کشتار ۶۷ بر دگراندیشان رفت. برای خانوادههای خاوران و نیز همه اعدام شدگان، این قطعه خاک مکان سوک است، مکان آشناییها، همدلیها و همراهیها. مکان یادآوری است و سندی دادخواه.
ما نسبت به هر تغییری در این خاک شریف حساس هستیم. و نمیگذاریم این سرزمین عزیز را که هزاران سرگذشت سر به نیست شده را در سینه نهفته دارد، از ما بگیرند.