بیانیه‌ دانشجویان در اعتراض به مسموم‌سازی دختران

بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در خصوص مسمومیت‌های سریالی در مدارس


به نام فرزندان ایران…
سالیان سال در سودای آزادی هم پای هم بودیم. جامعه، دانشگاه، مدرسه… آنچه از سر گذراندیم مثنوی هفت منی ست که هر بابش برای تاریخی کفایت می‌کند. هر بار سرکوب را چنان به ما چشاندند که گمان بردیم مگر راهی دیگر باقی مانده و آنچه از آستین در می‌آورد سحری دیگر است که جان باقی مانده را بازستاند تا در فضای رعب و وحشتش سرافرازانه ناقوس مرگ بنوازد.

آنگاه که در خیابان ها فریاد زدیم زن زندگی آزادی آن زمان که جواب‌مان شد گلوله، اشک آور ک زندان. آن زمان که نعش عزیزان‌مان بر دار استبداد، خون بر دلمان می‌کرد حتی گمان نمی‌بردیم روزی برای بقایش هر چند کوتاه سلامت کودکانی را دست‌آویز کند که خنده‌هایشان فضای غم زده را از عشق و امید پر می‌کرد به جای نوای پرطنین زندگی فریاد برآرد: دیگر نمیتوانم نفس بکشم.

نزدیک به چهار ماه است که این حملات گسترده در سراسر ایران امنیت و سلامت کودکان و خانواده­‌هایشان را هدف گرفته و کسانی که ادعای حفظ امنیت در کشور را دارند در این مدت کوچک‌ترین پاسخی به مردم نداده­‌اند. خانواده­‌های نگران در جلوی درب مدارس فرزندان‌شان کتک می‌خورند و معلمان که تنها خواهان حفظ امنیت جان دانش­‌آموزانشان در محیط آموزش هستند سرکوب میشوند.

این بار هم حکومت قصد دارد با اعمال سرکوب­‌های سنگین و بایکوت خبری، فضای خفقان را بر جامعه حکم فرما کند؛ در حالی که جان و سلامت کودکان مسئله­‌ای نیست که خانواده­‌ها، معلمان و سایر اقشار مختلف در برابر آن سکوت کنند و بر رنج چهل و چند ساله خود ادامه دهند.

جامعه دغدغه­‌مند دانشجویان پلی­‌تکنیک هم دردی خود با کودکان و خانواده­‌هایی که آسیب دیده از این حملات عامدانه هستند را اعلام میدارد و تا آخرین لحظه پای سرزمین خود ایستاده و با وجود سرکوب­‌های گسترده و اعمال فشار مضاعف بر دانشجویان، فریاد حق‌خواهی، آزادی و امنیت را سرخواهد داد.



بیانیه‌ی دانشجویان دانشگاه تربیت‌مدرس در اعتراض به حملات شیمیایی به دانش‌آموزان

در میانۀ خیزش «زن، زندگی، آزادی» دختران دانش‌آموز روسری‌هایشان را درآوردند، به خیابان‌ها آمدند، مشت‌ها گره کردند و فریاد «نه روسری نه توسری، آزادی و برابری» را در فضای شهر و خیابان طنین‌انداز کردند. این صدایی بود برخاسته از مبارزات جنبش زنان ایران از انجمن‌های مخفی زنان در عصر مشروطه تا امروز. صدایی بود که از زبان زنان می‌گفت «تساوی حقوق زن ایرانی را خواستاریم».

تعصبات ارتجاعی مردسالارانه و مذهبی همواره سد راه زنان برای دستیابی به آزادی و برابری بوده است. اینان زن را محبوس در کنج اندرونی می‌خواستند، زیرا می‌دانستند که زنان می‌توانند ریشۀ ظلم و استبداد را از بیخ برکنند. با بالا گرفتن صدای آزادی‌خواهی زنان در قیام ژینا مستبدان و مرتجعان احساس خطر کرده‌اند و خود را ناتوان از خاموش کردن شعلۀ آزادی در قلب زنان دیده‌اند؛ آتشی که بنیاد استبداد و ارتجاع را می‌سوزاند و بر باد می‌دهد.

امروز از سر ناتوانی، خباثت را به نهایت رسانده‌اند و به حملات تروریستی و شیمیایی به مدارس روی آورده‌اند و در خیال باطلشان می‌خواهند با حربۀ هراس دوباره «روسری و توسری» را حاکم کنند و دختران را به کنج اندرونی بفرستند.

همانی که در خیابان به گلوله می‌بندد و در زندان تجاوز و شکنجه و اعدام می‌کند پشت این حمله‌های تروریستی به دانش‌آموزان است. راه مقابله با این تروریسمِ حکومتی مشابه قبل است: همبستگیِ جمعی و اعتراض در خیابان و دانشگاه و مدرسه. اگر امروز جلوی این حملات تروریستی نایستیم به ساحت‌ها و فضاهای دیگر جامعه نیز کشیده خواهد شد و هیچ‌کس و هیچ‌جا ایمن نخواهد بود و فردای ایران را از امروز نیز تیره‌تر خواهد کرد.

برون‌رفت از این وحشت جز به دست مردم ممکن نمی‌شود. هیچ نیروی اهریمنی‌ای را توان ایستادن در مقابل قدرت مردم نیست. امروز باید همه یک‌صدا شویم و دست‌هایمان را در هم گره زنیم و این دیو دروغ و جنایت را درهم شکنیم. باید همدل شویم و به دل سیاهی بتازیم و آن را عقب برانیم و خود پیش رویم. «زن، زندگی، آزادی» آرمانی برای فردا نیست، شیوه‌ای از زندگی در همین امروز است. باید جلوی هرگونه تعرض به جسم و جان و روان و حقوق تک‌تک افراد جامعه را بگیریم.

ما دانشجویان دانشگاه تربیت‌مدرس دانش‌آموزان را تنها نمی‌گذاریم و در حمایت از آنان صدای خود را بلند می‌کنیم و از دیگر دانشجویان و استادان دانشگاه‌ها می‌خواهیم که در مقابل پیش‌روی تروریسم حکومتی و اسلامی سکوت نکنند و فریاد آزادی‌خواهی و ارتجاع‌ستیزی و استبدادشکنی را دوباره در دانشگاه‌ها حاکم کنند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *