سیاست خارجی و اقتصاد؛ اولویت های سیاست ورزی است

کلیدی‌ترین مسئله حل مشکلات ایران در این مقطع زمانی حل مشکل روابط خارجی است و این در اصل در ورودی ساختمانی است که بتواند تحقق‌ خواسته‌های مدنی، اجتماعی، انسانی را نیز تسهیل بخشد.

درتبیین این مسئله که در شرایط کنونی چه نسبتی بین مطالبات سیاسی داخلی و خواسته حل مشکل هسته‌ای در سیاست خارجی و مسئله تحریم‌ها باید برقرار کرد؛ از دو روزنه‌ می‌شود برخورد کرد یکی راهبرد سازمانهای مدنی و دیگری سازماندهی کار سیاسی و سیاست‌ورزی از دیدگاه سازمان‌ها و احزاب سیاسی است.

خواسته‌ها و مطالبات مردم در هیچ جامعه‌ای چه بسته و چه باز، مانند حقوق بشر، آزادی زندانیان سیاسی، خواسته‌های زنان، کارگران ، اقلیتها ، محیط زیست و قس علی‌ هذا به هیچ وجه و تحت هیچ عنوان درست و منطقی نیست که متوقف شود . نارواست که تشکلهای مدنی سکوت کنند یا مطالبات را تعطیل کنند تا مثلا مشکل اصلی و برنامه اول دولت نسبت به جامعه حل شود.

با این مقدمه، بحث امروز استراتژیست‌های سیاسی و از دید راه بردی دقیقا دو دیدگاه را نشان می‌دهد. دیدگاهی که از چندین ماه قبل از انتخاب آقای روحانی در ۲۴ خرداد ۹۲ و بعد از آن تا کنون اولویت برنامه دولت و اپوزیسیون سیاسی را در حل بحران اقتصاد فلج کشور همراه با تعامل جدی با غرب و آمریکا از طریق مذاکره و رفع تشنج درونی‌ و برونی می‌بیند. نظریه دیگر عملا اولویت را به این مسئله نداده و از آوردن مسایل دیگر حاشیه و پاورقی به متن اگر تشویق نکند ولی‌ خود داری نمینماید.

کلیدی‌ترین مسئله حل مشکلات ایران در این مقطع زمانی حل مشکل روابط خارجی است و این در اصل در ورودی ساختمانی است که بتواند تحقق‌ خواسته‌های مدنی، اجتماعی، انسانی را نیز تسهیل بخشد.

فرهنگ غربی جامعه مدنی را به هیچ وجه تعطیل نمی کند. اما سازمان‌‌های سیاسی و دولت در سازمان دادن برای نیل به خواسته‌های شان؛ هدف‌ها و زمان‌های مشخصی را به عنوان اولویت در نظر دارند.

الان اولویت دولت اوباما در سطح داخلی، حل مسئله رفرم بیمه پزشکی شده ، و در سطح خارجی هم اولویت او سیاست عدم تشنج وعدم درگیری بیشتر بویژه در خاورمیانه از جمله ایران است. او اگر بتواند حل یا پیشبرد به سوی‌‌ حل این دو مشکل را به نام خود ثبت کند عموم مردم را خوشحال و برنده تاریخ سیاسی زندگی خود خواهد بود وگرنه شکست خواهد خورد. در ایران همین الان مسئله خارجی به گروگان سیاست داخلی در آمده است.

اگر سیاست‌ورزان و سیاست مداران ، همراه دولت روحانی برنامه و هدف گیری سیاسی مان را در جهت ثبات و برای موفقیت این مذاکره و عدم تنش بگذاریم ؛هر چند جامعه مدنی کار خود را به پیش می برد ؛ موفق خواهیم بود.

توجه داشته باشیم که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم مسئله هسته‌ای به کلید‌ی‌ترین مسئله بین ایران و جهان تبدیل شده و آن را با هیچ تفسیری نمی‌توان دور زد. این مسئله خارجی و حل آن به عنوان اصلی‌ترین دلیل برنده شدن آقای روحانی در انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ بوده است. شکست و پیروزی مذاکرات پیرامون این مسئله اثر مستقیم نه فقط بر زندگی روزمره مردم بلکه اثر جدی بر سرنوشت بازتر شدن و یا بسته ترشدن جو اجتماعی – سیاسی، آزادی‌های مدنی، حقوق بشر، حقوق زنان و… در ایران دارد.هم چنین  اثر آن بر جنگ یا صلح در خاورمیانه جدی شده و گره خورده است. چون دوره سی ساله نه جنگ و نه صلح که حاکم بر رابطه ایران و امریکا بوده است، دیگر به سر رسیده. لذا مردم ایران در انتخابات گذشته فریادشان بر مذاکره و مصالحه با آمریکا را عملا از صندوق رای بیرون کشیدند. ما نباید بی‌توجه باشیم که مافیای قدرت و پول هم در ایران وجود دارد که از ادامه محاصره اقتصادی و حتی حملات موضعی خارجیان به ایران برای استحکام خودشان استقبال هم می‌کنند.

از زمان انقلاب و ابتدای جمهوری اسلامی کسانی بودند که سودای حضور همه‌گیر ایران در خاورمیانه و صدور انقلاب را در سر داشتند؛اما در طول سالیان سال به سال و به تدریج ضعیف و ضعیف‌تر شدند. اما اکنون در منطقه سودای خطرناکی به وجود آمده که نقشه جدید صفر شمردن نقش ایران در خاورمیانه را طراحی می‌کنند که به زیان منافع ملی‌ ایران و صلح منطقه است. این نقشه در سوریه و مصر توسط عربستان سعودی ، قطر و ترکیه آزمایش شد و شکست خورده است. فرصتی که از تجارب تقابل شکست خورده ۳۵ ساله برونی و ۸ ساله تقابل شدید درونی‌ بدست آماده ؛ سرمایه ایست که از دست دادن آن توسط سیاسیون را مردم نخواهند بخشید.

در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و قبل از آن حزب توده ایران به جای همراهی با دولت مصدق بر سر مسائل اصلی، مرتب خواسته‌ها و مطالبات کارگری را طرح می‌کرد و کارگران را به اعتصاب تشویق میکرد. مطالبات کارگری بسیار به حق بود ولی زمان‌شناسی اقتضا میکرد که سازمان سیاسی آن را اهرمی برای تقابل سیاسی و هویت سازی نکنند.

در این زمان به عنوان عنصری که از اردوگاهی هستم که در داخل و خارج دست‌زننده به این آشتی است و به همین خاطر از کاندیدا شدن خاتمی ، رفسنجانی و روحانی حمایت کرده ام؛ تصریح میکنم در این مقطع زمانی ایجاد تنش، چه در داخل و چه در خارج مرگ تحقق‌ بقیه خواسته‌های انسانی و مدنی ما را به دنبال دارد.

در این راستا وقتی دیدم سخنگوی رئیس جمهور امریکا اعلام کرد که ایران بعد از ۳۴ سال جدی‌ترین برنامه را در مذاکره عرضه کرده ؛ خوشحال شدم . اما بی‌توجه و بی‌اطلاع نیستم که ندانم ممکن است این برنامه به هم بخورد. اگر از طرفی توسط رادیکال‌ها و افراطیون ایران این پدیده تخطئه شود که نمونه آن سر مقاله کیهان دیروز نوشته آقای شریعتمداریست ، و در خارج هم باز هم مثل تجربه سال ۲۰۰۳ زمان آقای خاتمی ؛ مانع بتراشند ؛ این شکست به شکست خواسته‌های انسانی، مدنی، اجتماعی، حقوق بشری ما نیز خواهد انجامید.

کلام آخر؛ اگر چنانچه امتداد این پروژه بدون توجه به ایران برای همه ایرانیان و رعایت حقوق بشر نمی‌تواند اقتدار ملی ایران رابه ثمر برساند ؛ ولی در این مقطع زمانی اولویت حرکت سیاسی ما از ایجاد مسئله تفاهم بین امریکا و ایران و حل مشکل هسته‌ای می‌گذرد.

علی‌ شاکری – ۲۲ اکتبر ۲۰۱۳ – آمریکا

Print Friendly, PDF & Email