انتخابات در مناطق کُردنشین؛ چه کسی پیروز شد؟

kurdistan_election2016

نتایج انتخابات مجلس نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان و حامیان دولت در مناطق کُردنشین که با عناوین مختلف در انتخابات حضور داشتند، از فرستادن اکثر چهره‌های مورد نظر خود به مجلس بازمانده‌اند؛ هرچند رقابت تعدادی از گزینه‌های آنها به مرحله دوم کشیده شده است.

از مجموع ۲۲ حوزه انتخابی و ۲۹ کرسی در چهار استان کُردنشین،‌ تنها ۲ نماینده مورد حمایت اصلاح‌طلبان و ۶ نماینده مورد حمایت اصولگرایان به مجلس راه یافته‌اند. بقیه چهره‌ها، عمدتا به صورت مستقل وارد رقابت‌های انتخاباتی شده‌اند. این آمار قطعی نیست و برخی از نامزدها بعد از اعلام نتایج، گرایش خود به فهرست‌های مختلف را تائید و تکذیب کرد‌ه‌اند.

سرنوشت ۱۲ کرسی، در ۹ حوزه هر چهار استان به دور دوم موکول شده است.

نامزدهای این دوره انتخابات، در آذربایجان غربی بر سر ۹ حوزه و ۱۲ کرسی، در کرمانشاه بر سر ۶ حوزه و ۸ کرسی، در کردستان بر سر ۵ حوزه و ۶ کرسی و در ایلام بر سر ۲ حوزه و ۳ کرسی به رقابت پرداختند.

در انتخابات مجلس ششم اصلاح‌طلبان کُرد توانستند به صورت تاثیرگذاری وارد مجلس شوند. آن زمان اصولگرایان در مناطق کُردنشین سازماندهی نداشتند و نامزدهای غیر اصلاح‌طلب به صورت مستقل به مشارکت می‌پرداختند.

از زمان انتخاب احمدی‌نژاد و تعیین رحیمی، استاندار سابق کردستان به عنوان معان اول، اصولگرایان نیز در عرصه سیاسی کردستان فعال شدند. هرچند آنها به اندازه اصلاح‌طلبان در مجلس ششم دارای عقبه اجتماعی نبودند.

رفتار انتخاباتی نمایندگان مستقل و اصولگرا در مناطق کُردنشین طی سالهای بعد از مجلس ششم، نشان می‌دهد که گرایش‌های سیاسی آنها تابعی از شرایط حاکم بر کشور بوده و از یک دوره به دوره دیگر تغییر می‌کند. برای مثال در انتخابات اخیر برخی از نامزدها که سابقا در فهرست مورد حمایت اصولگرایان بودند، این بار مورد حمایت طیفی از اصلاح‌طلبان قرار گرفتند.

رد صلاحیت‌ها

اصلاح‌طلبان کُرد که بعدها تحت عناوین مختلف به فعالیت ادامه دادند، شامل گروهی از فعالان سیاسی کُرد می‌شود که به ویژه از مجلس ششم وارد فضای رقابت‌های سیاسی در این مناطق شدند.

برخی از این چهره‌های این جریان در دو انتخابات خرداد ۱۳۹۲ و انتخابات اسفند ۱۳۹۴ با حمایت از دولت،‌ اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان بار دیگر به صحنه رقابت‌های انتخاباتی وارد شدند، اما صلاحیت چهره‌های شاخص آنها مانند جلال جلالی‌زاده و حاصل داسه (هر دو نماینده مجلس ششم) و خالد توکلی فعال سیاسی در سقز تائید نشد.

موج رد صلاحیت داوطلبان اصلاح طلب مجلس در دوره اخیر البته محدود به نمایندگان آنها در مناطق کُردنشین نبود. صلاحیت شماری از اصلی‌ترین چهره‌های این جریان از سوی دستگاه نظارت استصوابی رد شد. آنها با تمرکز بر روی چهره‌های جدید و جایگزین، سرانجام توانستند به پیروزی کم‌سابقه‌ای دست یابند.

در مناطق کُردنشین اما رد صلاحیت ها، بر خلاف مرکز نتوانست به همدلی فعالان سیاسی تبدیل شود تا از طریق اجماع بر سایر نامزدها، به آن “نفع اندکی” دست یابند که مد نظر رئیس دولت یازدهم بود.

در پی رد صلاحیت‌ها، آرایش سیاسی فعالان اصلاح‌طلب کردستان تغییر کرد. برخی به صورت فردی از نامزدها حمایت کردند. گروهی دیگر از هیچ نامزدی حمایت نکردند. برخی با تشکیل “کمپین مطالبات کردستانی” سعی کردند، انتخابات را به فرصت طرح مطالبات و خواسته‌ها تبدیل کنند. تعدادی از نامزدها، با تکیه بر این مطالبات “فهرست ائتلاف مطالبات کردستانی” تشکیل دادند. گروه دیگری نیز در تهران با ارائه لیست “کردهای مقیم مرکز” سعی در تاثیرگذاری بر انتخابات داشتند.

با این حال برخی از اصلاح‌طلبان شناخته شده می‌گویند آنها در این انتخابات به دلایلی قصد نداشته‌اند با عنوان “اصلاح‌طلبان کُرد” وارد فضای انتخاباتی شوند و حضورشان بیشتر جنبه فردی داشته است. برخی منابع محلی می‌گویند آنها بعد از رد صلاحیت‌ها دچار اختلافات درونی شدند؛ تا جایی که در برخی حوزها به سه گروه مختلف تقسیم شدند.

اصطلاح طلبی؛ از ۷۶ تا ۹۴

شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان کُرد، از تشکل‌های سیاسی کردستان، در دوران اصلاحات پایه‌ریزی شد. جبهه متحد کُرد، دیگر تشکل سیاسی حامی تغییر در چهارچوب قانون، در اوایل سال ۱۳۸۴ در سنندج تشکیل شد. این جبهه بعد از درگذشت بهاء الدین ادب نماینده اسبق مجلس و از بنیانگذاران آن، با فراز و فرود‌های فراوانی روبه رو شد. از جمله تفاوت دیدگاه جبهه با اصلاح‌طلبان در این بود که آنها در احزاب سراسری عضویت نداشتند.

از هر دو طیف، برخی از چهره‌ها توانستند در دوره‌های ششم و هفتم وارد مجلس شورای اسلامی شوند. در همین دوره فراکسیون نمایندگان کُرد و اهل سنت مجلس تاسیس شد. برخی از این نمایندگان اقدام به انتشار نشریات دو زبانه کُردی/ فارسی کردند. زبان کُردی نیز به عنوان یک درس اختیاری برای اولین بار در دانشگاه‌ها تدریس شد.

شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان کُرد، از انتخابات ۱۳۸۸ تا کنون از جمله در انتخابات اخیر به صورت هماهنگ و با این عنوان، فعال نبوده‌اند.

بعد از انتخابات مناقشه‌برانگیز ۱۳۸۸، با اینکه بیشتر احزاب، تشکل‌ها و گروه‌های اصلاح‌طلب کشور، بر ادعای دستکاری در انتخابات تاکید کردند، اما اصلاح‌طلبان کُرد به صدور یک بیانیه بسنده کرده و در ‌‌نهایت به صف معترضان مرکز نپیوستند.

در همین دوره عبدالله رمضانزاده، از اعضای برجسته شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان کُرد دستگیر و بعد از مدتی، محمد علی توفیقی، دیگر عضو موثر این گروه هم از کشور خارج شد. بدین‌ترتیب آن دسته از اصلاح‌طلبان کُرد که از موج بازداشت‌ها در امان مانده بودند، فاصله میان دو دوره انتخاباتتا انتخابات سال ۱۳۹۲ را ـ با نادیده گرفتن چند بیانیه محدود در زمینه‌های مختلف ـ با سکوت سپری کردند.

کردستان؛ دولت یازدهم و انتخابات ۹۴

بعد از انتخاب روحانی اصلاح‌طلبان کُرد نیز بار دیگر به صحنه آمده و بسیاری از آنها که از نامزدی محمد خاتمی حمایت کرده بودند، پشت سر رئیس جمهور جدید قرار گرفتند. با آغاز کارزار انتخاباتی اسفند ۱۳۹۴ این افراد تلاش کردند به صحنه سیاست بازگردند، اما از حضور آنها جلوگیری شد؛ موضوعی که به اختلافات درونی این گروه دامن زد و مانع از آن شد که به پیروی از الگوی اصلاح‌گرایان مرکز حول فهرستی واحد به ائتلاف برسند.

عدم موفقیت اصلاح‌طلبان در کردستان به ویژه بعد از غیبتی چند ساله هر چند با توجه به رد صلاحیت چهره‌های اصلی و جایگزین‌های احتمالی تا حدودی قابل درک است، اما لزوما نمی‌تواند توجیهی برای شکست آنها در این انتخابات باشد. اصلاح‌طلبان مرکز در شرایط مشابه، توانستند همه نمایندگان مورد نظر خود را در تهران به مجلس بفرستند.

آیا انتخابات مجلس ۱۳۹۴ ضربه ای شکننده بر فعالیت‌های حامیان اصلاحات در مناطق کُردنشین است یا آغازی برای بازسازی ساختاری نحوه فعالیت آنها؟ ایا این گروه تحلیلی از آرایش جدید سیاسی و جایگاه خود ارائه خواهند کرد یا به روال سابق تا انتخابات بعدی سکوت می‌کنند؟ با توجه به صف‌آرایی جدید در عرصه سیاست ایران که در آن دوگانه اصلاح طلب/اصولگرا تقریبا از موضوعیت افتاده، فعالان کُرد تحت چه عنوان و با چه برنامه‌ای به فعالیت ادامه خواهند داد؟

اگر فعالان سیاسی اصلاح‌طلب کُردستان پاسخ مناسبی به این پرسش‌ها ندهند، نه تنها در انتخابات بعدی دارای وزنی قابل چانه‌زنی برای ورد مستقیم به سیاست دولتی نخواهند بود، بلکه ممکن است پایگاه نمادین خود را نیز، که از مجلس ششم باقی مانده، از دست بدهند.

Print Friendly, PDF & Email