نمي بخشيم: واكنش ها به نامه عذرخواهي سعيد مرتضوي

qorbanian_kahrizak

مرتضوی می‌گوید: از شهدای مظلوم کهریزک عذرخواهی می‌کنم! سعید مرتضوی تنها یک سوی ماجرا قرار دارد، سوی دیگر اما سه خانواده‌ای هستند که فرزندان خودرا در بازداشتگاه کهریزک از دست دادند. از میان این سه خانواده تنها خانواده محسن روح‌الامینی بودند که تا امروز دست از تلاش برنداشتند. خانواده‌های جوادی‌فر و کامرانی اما پس از ابلاغ حکم اولیه و تبرئه مرتضوی از ادامه پیگیری پرونده انصراف دادند…

واکنش خانواده‌های قربانیان به عذرخواهی مرتضوی

خانواده کامرانی: نمی‌پذیریم
خانواده‌ جوادی‌فر: نامه را نخوانده‌ایم
خانواده روح‌الامینی: حرف مان را در دادگاه می‌زنیم
خانواده رامین پوراندرجانی: سیاسی و نمایشی عوام فریبانه

دادستان سابق تهران هفت سال زمان لازم داشت تا در آستانه صدور حکم دادگاه تجدید نظرش زبان بگشاید و عذرخواهی کند.  مرتضوی می‌گوید: از شهدای مظلوم کهریزک عذرخواهی می‌کنم! سعید مرتضوی تنها یک سوی ماجرا قرار دارد، سوی دیگر اما سه خانواده‌ای هستند که فرزندان خودرا در بازداشتگاه کهریزک از دست دادند. از میان این سه خانواده تنها خانواده محسن روح‌الامینی بودند که تا امروز دست از تلاش برنداشتند.

خانواده‌های جوادی‌فر و کامرانی اما پس از ابلاغ حکم اولیه و تبرئه مرتضوی از ادامه پیگیری پرونده انصراف دادند تا حسین روح‌الامینی در این چند سال تنها شاکی خصوصی پرونده دادستان سابق تهران در فاجعه کهریزک نام بگیرد. یکی از مخاطبان نامه مرتضوی خانواده‌های شهدای کهریزک بودند، پدر و مادرانی که داغ پسران جوان خود را هفت سال است در سینه دارند. بر آن شدم تا با خانواده‌های آنها تماس بگیرم و نظرشان را در مورد عذرخواهی دادستان سابق تهران بابت کشته شدن فرزندان‌شان جویا شوم. مکالماتی که کوتاه بود و دشوار.

تماس شماره ۱، پدر محمد کامرانی
آخرین بوق‌های تلفن را پاسخ می‌دهد، اطرافش شلوغ است و صدای همهمه می‌آید. بعد از سلام و احوال پرسی و تبریک عید می‌گویم خبرنگار روزنامه اعتماد هستم. وقتی متوجه می‌شود خبرنگارم لحنش کمی تغییر می‌کند و رسمی‌تر صحبت می‌کند و می‌گوید: در خدمت‌تان هستم. می‌گویم دادستان سابق تهران نامه‌ای نوشته و بابت اتفاقی که در کهریزک برای فرزندتان افتاده است عذرخواهی کرده است. می‌خواستم بدانم نظرتان در این مورد چیست؟

چند ثانیه مکث می‌کند. تصور کردم فرصتی لازم دارد تا افکارش را منسجم کند و آنچه را که در ذهنش می‌گذرد بیان کند. اما گویی صحبت کردن در این مورد به این راحتی‌ها هم نبود.

با اکراه گفت: من هنوز نامه را نخوانده‌ام. یکی از اقوامم فوت کرده و من به روستای مان آمده‌ام و دسترسی به جایی نداشتم که نامه را بخوانم و نمی‌خواهم قبل از خواندن متن کامل آن اظهارنظری کنم.

به او می‌گویم اگر امکانش باشد من برای‌تان متن نامه را می‌خوانم. از مکث طولانی که پس از شنیدن جمله‌ام داشت متوجه شدم که کار دشواری خواهد بود که از طریق تلفن شنونده نامه عذرخواهی کسی باشی که متهم به معاونت در کشته شدن فرزندت است.

با وجود اینکه اطرافش همهمه بود و پیش از این با صدای بلند صحبت می‌کرد اما با صدایی آهسته گفت: نه اجازه بدهید من وقتی به تهران رسیدم خودم نامه را می‌خوانم. عذرخواهی کرد و تلفن را قطع کرد.

تماس شماره ۲، پدر امیر جوادی‌فر
شماره را که گرفتم با سومین بوق تلفنش را پاسخ داد. لحن صدایش پایین بود. خود را معرفی کردم و گفتم به خاطر نامه سعید مرتضوی با شما تماس گرفتم. او به خاطر اتفاقی که برای فرزند شما در کهریزک افتاده عذرخواهی کرده است، شما این نامه را خوانده‌اید؟ مکث طولانی کرد و به آرامی گفت: من فقط شنیده‌ام، هنوز نامه را نخوانده‌ام.

حزن و اندوه حتی در صدایش به خوبی هویدا بود. از او پرسیدم نظرتان چیست که ایشان پس از ۷ سال بابت آن اتفاق از شما عذرخواهی کرده‌اند؟ به خوبی مشخص بود که علاقه‌ای به اظهارنظر در این مورد نداشت و بی‌علاقگی در ادامه این مکالمه در صدایش موج می‌زد ولی با این حال با احترام پاسخم را داد و گفت: من نامه را نخواندم و نمی‌دانم به‌طور دقیق چه چیزی نوشته شده، نمی‌توانم قبل از خواندن کامل آن اظهارنظر کنم.

به او می‌گویم: تمایل دارید نامه را برای‌تان بفرستم و پس از خواندن آن با هم صحبت کنیم؟ برای پاسخ دادن به این سوالم دیگر نیازی به مکث نداشت و خیلی قاطع گفت: نه، لطفا مرا ببخشید ولی نمی‌توانم. با همین جمله واژه خداحافظ را بر زبان آورد تا پایان‌بخش مکالمه‌ای باشد که برایش سخت بود و جانکاه.

تماس شماره ۳، پدر محسن روح‌الامینی
در تمام این ۷ سال او همیشه خود را محکم نشان داد و بر خلاف دو خانواده دیگر هرگز از پیگیری قضایی ماجرای کهریزک ناامید نشد، حتی در روزهایی که دادگاه در حکم اولیه، مرتضوی را تبرئه کرد همچنان پرونده را پیگیری کرد و از پای ننشست. پدر روح‌الامینی در ۷ سال گذشته فراز و و نشیب‌های زیادی را در دادگاه پشت سر گذاشته تا به امروز رسیده و شاهد عذرخواهی مرتضوی است.

وقتی با او تماس گرفتم برخلاف پدر محمد کامرانی و امیر جوادی‌فر با صدای رسا صحبت می‌کرد، در صدایش احساس رضایت موج می‌زد، هرچه باشد در تمام این سال‌ها مرتضوی بارها در اظهاراتش اعلام کرده بود هیچ نقشی در ماجرای کهریزک نداشته و حالا همانی که همه‌چیز را منکر بود بابت آن اتفاق عذرخواهی می‌کند. بی‌تردید حتی همین مساله هم می‌تواند برای روح‌الامینی به عنوان تنها شاکی خصوصی این پرونده رضایت بخش باشد.

روح‌الامینی می‌گوید: من نظراتم را در این مورد تنها در دادگاه می‌گویم و دادگاه هم غیرعلنی است. او معتقد است که باید کمی صبر کرد تا ماجرای نامه عذرخواهی مرتضوی کمی از حالت تازگی خارج شود.

از میان سه خانواده قربانیان حادثه تلخ کهریزک هیچ کدام حاضر نشدند در مورد نامه عذرخواهی مرتضوی، هفت سال پس از حادثه اظهارنظری کنند. از میان همین مکالمات کوتاه هم به خوبی می‌شود فهمید که برای خانواده کامرانی و جوادی‌فر این نامه هیچ چیز را تغییر نخواهد داد و تنها داغ ۷ ساله‌شان را زنده کرده است.

در این میان اما برای خانواده‌ای که در ۷ سال گذشته دست از تلاش و امید نکشیدند و همچنان پای شکایت خود از مرتضوی ایستادند این نامه نشانگر مساله دیگری است، خانواده روح‌الامینی امروز بی‌شک امیدوارتر از همیشه هستند، امید به اینکه تلاش‌های‌شان به ثمر نشیند. امروز آنها خود را به نتیجه پیگیری‌های هفت ساله‌شان نزدیک‌تر می‌بینند .

***

واکنش خانواده‌های رامین پوراندرجانی و رامین آقازاده قهرمانی

بی‌بی‌سی: «خانواده رامین پوراندرجانی، پزشک وظیفه بازداشتگاه کهریزک، نامه عذرخواهی سعید مرتضوی از وقایع کهریزک را «سیاسی و نمایشی عوام فریبانه» می‌خوانند و خانواده رامین آقازاده قهرمانی، یکی از قربانیان این بازداشتگاه می‌گویند که اگر جامعه، عذرخواهی آقای مرتضوی پس از چنین جنایتی (کهریزک) را بپذیرد آنها هم خواهند پذیرفت.

رامین پوراندرجانی به عنوان یکی از ‘قربانیان بازداشتگاه کهریزک’ شناخته می‌شود. او پزشک وظیفه‌ای بود که جانباختگان این بازداشتگاه را معاینه کرده بود و ۱۹ آبان ماه ۱۳۸۸ به صورت مرموزی درگذشت. مقامات مسئول، ابتدا علت مرگ او را را سکته قلبی و سپس خودکشی اعلام کردند؛ در نهایت هم پزشکی قانونی اعلام کرد مرگ این پزشک جوان به علت مسمومیت بوده است.

خانواده آقای پوراندرجانی با طرح شکایتی خواهان روشن شدن چگونگی جان باختن فرزندشان شدند، اما به پرونده شکایت آنها رسیدگی نشد.

رضاقلی پوراندرجانی، پدر رامین پوراندرجانی در واکنش به عذرخواهی سعید مرتضوی می گوید: «من دیروز از وقتی خبر را شنیدم ناراحت هستم، واقعا ناراحت شدم آخر آدم چه می تواند بگوید در این مورد؟ من چی بگویم؟ اصلا انتظار نداشتم بعد از ۷ سال با آن همه جنایت، با آن همه ظلم. مگر پدر و مادر می تواند غم از دست دادن فرزندش را اینطور با یک عذرخواهی فیصله بدهد؟ سیستم قضایی ما درست عمل نمی‌کند. ظاهرا مد شده هر کاری می‌کنند، هر جرمی مرتکب می‌شوند، بعد با یک عذرخواهی می‌خواهند هشتاد میلیون آدم یا داغدیده‌ها آنها را عفو کنند.»

او می‌گوید که عذرخواهی سعید مرتضوی را نمی پذیرد «من نامه را خواندم ما آدم های سیاسی نیستیم اما آن نامه کاملا سیاسی است، یک نوع بازی است بیشتر از رهبر عذرخواهی کرده‌اند تا جانباختگان و… وقتی آدم از اول تا آخر نامه را می‌خواند نمایشی است، یک نوع برنامه ساختگی عوام فریبانه است.»

«رامین در نظر من صد تا شهید است خیلی بزرگتر از این کلمات است متاسفانه دست ما کوتاه شد. ما ضرر کردیم ما باختیم در این مسئله.»

رامین آقازاده قهرمانی، چهارمین قربانی

رامین آقازاده قهرمانی، چهارمین قربانی بازداشتگاه کهریزک بود. او دو روز پس از آزادی از این بازداشتگاه در بیمارستان رسول اکرم در تهران جان باخت و پزشکی قانونی به گفته خانواده آقای آقازاده قهرمانی، علت مرگ او را «نرسیدن خون به مغز و قلب بر اثر ضربات وارده بر نخاع» اعلام کرد.

اما پرونده او در دادسرای نظامی و جدا از پرونده سه تن از محسن روح الامینی، امیر جوادی فر و محمد کامرانی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت حکم به پرداخت دیه داده شد.

رضا آقازاده قهرمانی، برادر رامین آقازاده قهرمانی در واکنش به نامه عذرخواهی سعید مرتضوی می گوید: «از خانواده های داغدار عذرخواهی کرده‌اند اما به صورت مستقیم از ما نبوده منتهی من فکر می کنم این حداقل رفتاری بود که ایشان از خود به خرج داده است، اما فکر نمی کنم دردی از اصل ماجرا دوا بکند.»

به گفته او، تلاش های عبدالحسین روح الامینی، پدر محسن روح الامینی ، یکی از قربانیان بازداشتگاه کهریزک باعث چنین عذرخواهی از سوی سعید مرتضوی شده “قصد اصلی آقای روح الامینی این بود که حداقل آقای مرتضوی یک عذرخواهی از جامعه بکند حالا درست است که پرونده ها به هر شکلی بود مختومه شد، اما پرونده ایشان باز است و این حداقل خواسته خانواده ها بود و به هرحال این عذرخواهی انجام شده. اما اگر جامعه پس از چنین جنایتی، این عذرخواهی را می پذیرد من هم می پذیرم. اگر عدالت بر این اساس باشد که این عذرخواهی تنبیه ایشان باشد من هم مجبور به پذیرش هستم، ولی اگر نباشد صحبتی نمی ماند و چاره ای نیست”.

واکنش ها در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نسبت به عذرخواهی آقای مرتضوی عمدتا منفی بوده است و با یاداوری آنچه که در کهریزک گذشته مبتنی بر اینکه «نه می‌بخشیم و نه فراموش می کنیم».

برادر رامین آقازاده قهرمانی این واکنش را معقول و منطقی می داند و می گوید: «من دنبال عذرخواهی نبودم. عذرخواهی باشد یا نباشد این قربانیان و برادر من، نه زنده می شوند نه نفس شان برمیگردد دیگر تمام شده، این بچه ها ناخواسته رفتند زیرخاک و آرزوها و جوانی شان را با خود بردند. آنها چیزهای زیادی را از دست دادند که من به خاطر یک عذرخواهی شاد بشوم یا غمگین. اما از آقای روح الامینی واقعا تشکر می کنم که در این مدت کمک کرد و ایستاد و حداقل عذرخواهی ایشان را به جامعه تحویل داد.»

اعظم آقاولی، مادر رامین آقازاده قهرمانی در دومین سالگرد جان باختن فرزندش به وب سایت روزآنلاین گفته بود که «ما شکایت کرده بودیم و پرونده مان در شعبه اول بازپرسی دادسرای نظامی بود و همان جا رسیدگی می شد، اما در نهایت گفتند بهتر است رضایت دهید و دیه بگیرید… گفتم ده میلیارد هم بدهید یک تار موی بچه من نمی‌شود. بعد دیدم بی‌فایده است چه چیزی را پی گیری کنم؟»

پرونده‌های همه قربانیان کهریزک در دستگاه قضایی مختومه شده و تنها پرونده سعید مرتضوی با اتهام معاونت در قتل باز است.»
واکنش خواهر خواهر محمد کامرانی به نامه مرتضوی

خواهر یکی از قربانیان بازداشتگاه کهریزک می‌گوید عذرخواهی سعید مرتضوی، «درمان ناله‌های جانسوز مادرم و بغض‌های پدرم نیست».

«امید ایرانیان» نوشته است: «عذرخواهی شما درمان ناله‌های جانسوز مادرم و بغض‌های پدرم نیست؛ آن‌ها برای فرزند عزیزشان آرزوهای بزرگی داشتند اما شما با حکم خود همه آن آرزوها را نابود کردید.» این‌ها بخشی از جملات دختری است که روزی برادرش از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت؛ سخت است از لابه‌لای گریه‌های توأمانش بتوانی به‌درستی جزئیات مصائبی را که تیرماه ۸۸ بر جسم و جان و روح جوانانی وارد شده بود، بشنوی. حالا هفت سال می‌شود که محمد کامرانی، امیر جوادی‌فر و محسن‌روح‌الامینی، در بازداشتگاهی که نامش «کهریزک» بود، کشته شده‌اند و «سعید مرتضوی» همان فردی که دستور انتقال بازداشت‌شده‌ها را به کهریزک صادر کرد و هفت سال منکر دست‌داشتن در این حادثه فجیع شد، حالا عذر می‌خواهد از خانواده کشته‌شده‌ها.

حالا هفت سال است که خانواده «محمد کامرانی»، یکی از کشته‌شدگان کهریزک، کارت ورود به جلسه کنکور جوانشان را نگه‌داشته‌اند و هفت سال است به برادرشان افتخار می‌کنند و می‌گویند «مگر مرده باشند که از خون عزیزشان بگذرند.»

روز یکشنبه نامه‌ای از دادستان سابق تهران منتشر شد که در صدر تمامی اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفت؛ قاضی سابق و مدیرعامل سابق سازمان تأمین اجتماعی که این‌روزها نامش به دلیل پرونده‌های ریز و درشت و مراجعات پی‌درپی به دادگاه سر زبان‌ها افتاده، حالا پس از گذشت هفت سال در رابطه با یکی از پرونده‌های جنجالی خود در سال ۸۸ – که پیش از این همواره منکر دخالت و دست‌داشتن در آن شده بود – عذرخواهی می‌کند و تعجب همگان را برمی‌انگیزد تا این شائبه در اذهان عمومی شکل بگیرد که مطرح‌کردن چنین موضوع حساسی در بحبوحه دادگاه و و خیم‌تر شدن پرونده، می‌تواند با مقاصد از پیش تعیین‌شده‌ای شکل گرفته باشد؛ این موضوع مطرح می‌شود که «سعید مرتضوی» چرا این همه سال در مورد بازداشتگاه مهریزک سکوت کرده بود؟

مرتضوی از سوی شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان به ریاست قاضی محمدی‌کشکولی در رابطه با اتهام «معاونت در قتل» (شکایت جدید روح‌الامینی) و «معاونت در تنظیم گزارش خلاف واقع از طریق امر یا ترغیب ماموران مربوطه به تنظیم گزارش خطاب به خود» (بخش نقض شده رأی شعبه ۷۶ در دیوان عالی کشور) تبرئه شده بود. سه‌شنبه ۹ شهریور نیز اولین جلسه در دادگاه تجدید نظر استان تهران برگزار و رسیدگی به جلسات بعدی موکول شد.

سعید مرتضوی پس از برگزاری دادگاه، نامه‌ای با مضمون عذرخواهی از خانواده جان باختگان حادثه کهریزک به ریاست دادگاه تقدیم و در آن از حوادث رقم خورده در تیر ماه ۸۸ ابراز تأسف کرده و از خانواده جانباختگان و ملت ایران عذرخواهی کرد.

این روزنامه الکترونیکی در ادامه می‌نویسد: «اینجا کجاست کهریزک»؛ «کهریزک کجاست؟ آخر دنیا!»؛ «اینجا خدا هم آنتن نمی‌دهد»؛ «همه چیز خوبه؟ بله قربان…»؛ آصفه کامرانی، خواهر محمد کامرانی، یکی از جانباختگان کهریزک، صحبت‌هایش را با این جملات آغاز می‌کند و می‌گوید: «این‌ها همه شعارهای پنج روز کهریزک است. کابوس کهریزک تمام‌شدنی نیست و لکه ننگش هم پاک نمی‌شود، حتی با عذرخواهی شما آقای مرتضوی آن هم بعد از هفت سال. اصلاً عذر خواهی برای چه؟»

او سخنانش خطاب به مرتضوی را این‌گونه ادامه می‌دهد: «شما که مشغول دفاع از رساله دکترای خود بوده‌اید و عملاً خود را تبرئه کردید، حال چقدر پشت خود را خالی دیده‌اید که بعد از هفت سال یادتان افتاده چه بلایی بر سر عزیزان ما آمده و عذرخوای می‌کنید؟ خدا داند.»

سعید مرتضوی آن زمان از اتفاقاتی که در کهریزک رخ داده بود اظهار بی‌اطلاعی کرده و گفته بود که آن زمان مشغول دفاع از رساله دکترای خود بوده و از قضیه هیچ اطلاعی نداشته است. به گفته سردار احمدی مقدم، مرتضوی حکم انتقال به کهریزک را داد.

خواهر محمد کامرانی می‌گوید: «عذرخواهی شما درمان دردهای ما نیست آقای مرتضوی؛ به گفته آقای احمدی مقدم، عزیزان ما به حکم شما در روز نوزده تیرماه ۸۸ به کهریزک فرستاده شدند. هنگامی که عزیزان ما در راه رسیدن به کهریزک بودند به محض رسیدن به بهشت زهرا چشم‌بندهایشان را باز می‌کنند و از آن‌ها می‌پرسند که «می‌دانید اینجا کجاست؟ اینجا همان‌جایی است که تا چند وقت دیگر شما هم راهی اینجا می‌شوید.»؛ حال شما چه‌طور می‌توانید بگویید که عمدی در کار نبوده؟»

او ادامه می‌دهد: «اگر عمدی در کار نبوده چرا عزیزان ما در سوله‌های بازداشتگاه نگهداری می‌شدند، با وجود اینکه با کمبود جا مواجه بوده‌اند؟ خب حداقل در حیاط بازداشتگاه نگهداری می‌شدند؛ اگر عمدی در کار نبوده چرا به آن‌ها هتک حرمت شد؟ این شکنجه‌ها مگر می‌شود برنامه‌ریزی‌شده نباشد؟ آیا این شکنجه‌ها نزدیکی به مرگ نیست؟»

کامرانی، عذرخواهی مرتضوی را بی‌فایده می‌داند و می‌گوید: «عذرخواهی شما درمان ناله‌های جانسوز مادرم و بغض‌های پدرم نیست. آنها برای فرزند عزیزشان آرزوهای بزرگی داشتند اما شما با حکم خود همه آن آرزوها را نابود کردید.»

خواهر محمد کامرانی به مرتضوی می‌گوید: «راستی ماجرای مننژیت را خاطرتان هست؟ آیا همه این گزارش‌ها غیرعمد و ناخواسته بوده است؟ ای‌کاش شما از جریان کهریزک درس عبرتی بگیرید و تضمینی باشد برای تکرار نشدن چنین فجایعی، نه این‌که بیشتر به‌خاطر طلب بخشش باشد.»

در آن زمان، مرتضوی علت مرگ کشته‌شدگان کهریزک را دلایلی نظیر مننژیت ذکر کرده بود. سعید مرتضوی بعدها از مقام خود عزل شد و با شکایت خانواده‌های روح‌الامینی، کامرانی و جوادی‌فر با اتهام‌هایی چون معاونت در قتل، بازداشت غیرقانونی وگزارش خلاف واقع در برابر دادگاه قرار گرفت.

اعتماد / ناهید مولوی

* * * * *

نمي بخشيم: واكنش ها به نامه عذرخواهي سعيد مرتضوي

ايامي را به خاطر مي آوريم که سعيد مرتضوي بسيار قدرتمند و پرنفوذ بود. در آن دوران به مخيله هيچ کس خطور نمي کرد همين مرتضوي مقتدر، بارها به عنوان متهم، دادگاهي و سوژه عکاسان شود و روزي برسد که نامه پوزش خواهي او به تيتر يک رسانه ها بدل شود؛ اما آن روز آمد. دادستان سابق تهران در چند سال اخير بارها در مقام متهم در دادگاه حاضر شده، اتهاماتش هم بي شمار است. از فساد مالي تا معاونت در قتل، اما اين بار ماجرا متفاوت بود. او پس از هفت سال انکار و حمله پيش دستانه، مسئوليت جنايات کهريزک را – هرچند به صورت غيرعمد- پذيرفت و به اين دليل ابراز شرمندگي کرد. همين عذرخواهي نصفه ونيمه بود که باعث شد خاطرات هفت ساله براي برخي و داغ هفت ساله براي بعضي ديگر زنده شود. واکنش ها پس از ٤٨ ساعت همچنان ادامه دارد. درحالي که تقريبا تمام رسانه هاي اصولگرا دراين باره سکوت معناداري را پيش گرفته اند؛ اما در فضاي مجازي اين نامه همچنان محل بحث و تبادل نظر کاربران است. کليدواژه بيشتر کاربران هم اين بوده که مرتضوي بايد به خاطر آنچه در كهريزك رخ داد، مجازات شود. از سويي ديگر برخي شخصيت هاي حقوقي و سياسي هم درباره مرتضوي و کهريزک به اظهارنظر پرداختند. شايد دلخراش ترين واکنش مربوط به خواهر محمد کامراني، جوان ١٨ساله اي که در کهريزک جان باخت و به جلسه کنکور نرسيد، باشد. خواهر کامراني مي گويد اين داغي نيست که با عذرخواهي فراموش شود.

عذرخواهي درمان ناله هاي جانسوز مادرم و بغض هاي پدرم نيست
خواهر يکي از قربانيان بازداشتگاه کهريزک گفت که عذرخواهي سعيد مرتضوي، درمان ناله هاي جانسوز مادرم و بغض هاي پدرم نيست. به گزارش روزنامه الکترونيکي «اميد ايرانيان» خواهر محمد کامراني در واکنش به عذرخواهي سعيد مرتضوي گفت: «عذرخواهي شما درمان ناله هاي جانسوز مادرم و بغض هاي پدرم نيست. آنها براي فرزند عزيزشان آرزوهاي بزرگي داشتند؛ اما شما با حکم خود همه آن آرزوها را نابود کرديد». حالاهفت سال مي شود که محمد کامراني، امير جوادي فر و محسن روح الاميني، در بازداشتگاهي که نامش «کهريزک» بود، کشته شده اند و «سعيد مرتضوي» همان فردي که دستور انتقال بازداشت شده ها را به کهريزک صادر کرد و هفت سال منکر دست داشتن در اين حادثه فجيع شد، عذرخواهي مي کند. آصفه کامراني، خواهر محمد کامراني، افزود: «اينها همه شعارهاي پنج روز کهريزک است. کابوس کهريزک تمام شدني نيست و لکه ننگش هم پاک نمي شود؛ حتي با عذرخواهي شما آقاي مرتضوي، آن هم بعد از هفت سال. اصلاعذرخواهي براي چه؟». او سخنانش را خطاب به مرتضوي اين گونه ادامه مي دهد: «شما که مشغول دفاع از رساله دکتراي خود بوده ايد و عملاخود را تبرئه کرديد، حال چقدر پشت خود را خالي ديده ايد که بعد از هفت سال يادتان افتاده چه بلايي بر سر عزيزان ما آمده و عذرخواهي مي کنيد، خدا داند». سعيد مرتضوي آن زمان از اتفاقاتي که در کهريزک رخ داده بود، اظهار بي اطلاعي کرده و گفته بود که آن زمان مشغول دفاع از رساله دکتراي خود بوده و از قضيه هيچ اطلاعي نداشته است. به گفته سردار احمدي مقدم، مرتضوي حکم انتقال به کهريزک را داد. خواهر محمد کامراني خاطرنشان کرد: «اگر عمدي در کار نبوده، چرا عزيزان ما در سوله هاي بازداشتگاه نگهداري مي شدند، با وجود اينکه با کمبود جا مواجه بوده اند؟ خب حداقل در حياط بازداشتگاه نگهداري مي شدند. اگر عمدي در کار نبوده، چرا به آنها هتک حرمت شد؟ اين شکنجه ها مگر مي شود برنامه ريزي شده نباشد؟ آيا اين شکنجه ها نزديکي به مرگ نيست؟». خواهر محمد کامراني خطاب به مرتضوي گفته: «راستي ماجراي مننژيت را خاطرتان هست؟ آيا همه اين گزارش ها غيرعمد و ناخواسته بوده است؟ کاش شما از جريان کهريزک درس عبرتي بگيريد و تضميني باشد براي تکرارنشدن چنين فجايعي، نه اينکه بيشتر به خاطر طلب بخشش باشد». در آن زمان، مرتضوي علت مرگ کشته شدگان کهريزک را دلايلي نظير مننژيت ذکر کرده بود.

به نقش رئيس جمهوري وقت در فاجعه کهريزک رسيدگي مي شود؟
ديگر واکنش درباره عذرخواهي مرتضوي به روزنامه «جمهوري اسلامي» بازمي گردد. روزنامه جمهوري اسلامي در يادداشتي نوشت: «روزگاري حتي اشاره به حوادث سال ٨٨ و خطاهاي جبران ناپذيري که صورت گرفت، خط قرمز جدي به حساب مي آمد…. آنچه بهانه اين نوشتار شد، نامه دادستان وقت است که به ميمنت و مبارکي روز عرفه! پرده از اين راز برداشته و با تعابيري مثل: واقعه خون بار سال ٨٨، حادثه هولناکي که روح امام و شهدا را به درد آورد، قلب رهبري و مردم را جريحه دار کرد و… اعتراف کرده که در آن حادثه سه نفر بي گناه زير شکنجه به قتل رسيده اند و عذرخواهي کرده است! بعد از هفت سال؟ در اين سال ها چه بر وابستگان اين قربانيان گذشته است؟ پاسخ گوي لطمات جانکاه جسمي و روحي آنان کيست؟… و تازه از کجا معلوم اين گونه خطاها براي افراد ديگري انجام نشده باشد؟… رئيس جمهوري که در زمان مسئوليت او و به خاطر رفتارهاي تحريک آميز و مناظره هاي از قبل طراحي شده او در صداوسيما به امواج فتنه دامن زده شد؛ دراين ميان چه نقشي دارد و همچنين حاميان سينه چاک او؟… اين اعتراف ديرهنگام و تکان دهنده به هر منظور و هدفي که صورت گرفته باشد، ذره اي از گناه و مسئوليت عاملان و آمران امر نمي کاهد. بايد صبر کرد و ديد پشت اين پرده چه رازهاي پنهان ديگري نهفته است.

يکي پيدا شود از خانواده دکتر پوراندرجاني عذرخواهي کند
يک وکيل مطرح دادگستري با بيان اينکه يک نفر هم پيدا شود از خانواده پوراندرجاني و ديگر محکومان آن سال ها عذرخواهي کند و مسئوليت آنها را برعهده بگيرد، گفت: نامه عذرخواهي آقاي مرتضوي به مثابه اعتراف است و قضات پرونده ايشان با توجه به اين اعتراف مي توانند با فراغ بال بيشتري براي او حکم صادر کنند. نعمت احمدي درباره ابعاد حقوقي نامه عذرخواهي سعيد مرتضوي از خانواده شهيدان واقعه کهريزک، به «جماران» گفت: «از نظر حقوقي اصولاهر تصميمي قضائي که بخواهد گرفته شود بايد يک قناعت وجدان براي فرد تصميم گيرنده به وجود بيايد. قاضي صرف نظر از خيلي از موضوعات بايد نسبت به وصف مجرمانه جرم علم پيدا کند و مطمئن شود مجازاتي که تعيين مي کند متناسب با جرم باشد. با اين عذرخواهي که آقاي مرتضوي انجام داد عملااين علم براي قضاتي که به اتهامات وي رسيدگي مي کنند و مردمي که شاهد و ناظر روند برسي اتهامات ايشان در دادگاه هستند، حاصل شد که ايشان در واقعه کهريزک مجرم است». احمدي اضافه کرد: «از طرفي آقاي مرتضوي اين افراد را شهيد خطاب کرده است هرچند امثال من و آقاي مرتضوي مرجع تشخيص اينکه چه کسي شهيد است و چه کسي نيست نيستيم؛ اما ايشان به عنوان عامل و آمر، اين فرزندان را شهيد دانسته است. شهيد کسي است که در مقابل ظلم مي ايستد و در راه دفاع از مظلوم جان خود را از دست مي دهد؛ بنابراين در مقابل شهيد يک شقي و کشنده انسان مظلوم قرار مي گيرد؛ اگر اين سه نفر شهيدند که هستند، کسي که در مقابل شهيد قرار مي گيرد شقي و ضدشهيد است». اين حقوق دان همچنين درباره بازداشتگاه کهريزک در زمان مرتضوي خاطرنشان کرد: «در جريان محاکمه مرتضوي به کرات گفته شد که اين سوله قبل از حوادث ٨٨ عنوان «بازداشتگاه کهريزک» را نداشت اما ايشان مدعي بود که اين مکان زير مجموعه سازمان زندان ها بوده است. من ماه ها قبل از اين اتفاقات در يکي از بازپرسي هاي دادسراي الهيه بودم. قاضي پرونده اي، قصد داشت متهماني را به سوله کهريزک بفرستد؛ اين متهم ظاهرا قبلااز وضعيت اين مکان خبر داشت و مي دانست که چه رفتارهاي غيرانساني اي در آنجا اتفاق مي افتد. اين فرد براي اينکه به اين مکان فرستاده نشود به من متوسل شد و گفت هر مقدار که پول بخواهي به شما مي دهم فقط کاري کنيد که من را به سوله نفرستند. گفتم مگر سوله کجاست؟ گفت در بيابان هاي کهريزک سوله اي است که برخي زندانيان را به آنجا مي برند و رفتار قرون وسطايي با آنها انجام مي دهند. اين موضوع مربوط به ماه ها قبل از واقعه کهريزک است که بعد از آن من مطلبي هم در رابطه با اين سوله در يکي از روزنامه ها نوشتم؟!». او ادامه داد: «اين شهيدان از اين بخت و اقبال برخوردار بودند که فرزند يکي از مسئولان در بين آنها بود». نعمت احمدي تاکيد کرد: «مگر بعد از اين اتفاقات، پزشک همين بازداشتگاه دکتر «رامين پوراندرجاني» نبود که به صورت مشکوکي فوت شد و صداي خانواده اش به جايي نرسيد؟ به نظر من يک نفر هم بايد پيدا شود که از خانواده پوراندرجاني عذرخواهي کند و مسئوليت اين اتفاق را بر عهده بگيرد». نعمتي همچنين در پاسخ به اين سوال که با توجه به جرم «معاونت در قتل» سعيد مرتضوي و حکمي که قبلابراي ايشان در اين رابطه صادر شده بود، درحال حاضر با اين نامه چه حکمي مي تواند براي متهم اين پرونده در نظر گرفته شود، گفت: «متاسفانه اشتباهي که در رسانه هاي ما درباره حکم قبلي آقاي مرتضوي صورت گرفت اين بود که از آن حکم به عنوان جريمه ٢٠٠ توماني ياد شد و اين بخش حکم را بيشتر رسانه اي کردند، درحالي که اين حکم يکي از شديدترين احکامي بود که دادگاه عليه آقاي مرتضوي صادر کرد. ايشان در اين حکم از خدمت منفصل شد، دادستان تهران قدرتمندترين مقام قضائي کشور است و هيچ قاضي اي به اندازه دادستان تهران قدرت قضائي ندارد. اين دادستان از يک صلاحيت مضاعف بسيار گسترده اي برخوردار است. دادستان تهران مي تواند به جرم کليه وزرا، نمايندگان مجلس، سفرا، مديران کل به بالا، استانداران، قضات، اعضاي شوراي نگهبان و مجمع تشخيص غير از روحانيان در هرکجاي جهان و ايران رسيدگي کند. آقاي مرتضوي داراي اين پست بود و در آن تاريخي که رئيس سازمان تامين اجتماعي شد، حکم انفصال دائم از خدمت را گرفت؛ بنابراين آن حکم ٢٠٠ هزار تومان نبود، بلکه يکي از شديدترين احکامي بود که دادگاه نسبت به يک فرد در جايگاه آقاي مرتضوي صادر کرد. درحال حاضر نيز طبيعتا اين عذرخواهي را مي توان به مثابه اعتراف به عمل دانست و قضاتي که مي خواهند براي ايشان به عنوان يک مجرم مجازاتي را تعيين کنند، مي توانند با توجه به اين اعتراف و پذيرفتن اتهام با فراغ بال بيشتر براي ايشان حکم صادر کنند».
صادق زيباکلام هم در نامه اي خطاب به سعيد مرتضوي به مسئله عذرخواهي دادستان پيشين تهران از قربانيان کهريزک پرداخت. در بخشي از نامه اين استاد دانشگاه که «فرارو» آن را منتشر کرده نوشته شده: «من هميشه جناب عالي را به عنوان قاضي مرتضوي معروف مي شناختم که به اندازه موهاي سرش روزنامه، هفته نامه، ماهنامه و فصل نامه تعطيل نموده و نويسندگان آنها را هم روانه زندان نموده. شايد هم حق با شما مي بوده و آنها سزاوار محکوميت بودند. بگذريم، خبر عذرخواهي تان از خانواده هاي قربانيان کهريزک را در رسانه ها ديدم. برخي آن را خيلي دير و برخي هم آن را با انگيزه تاثيرگذاري بر تعيين مجازاتتان مي دانند. من اما معتقدم فقط خداوند سبحان از دل مخلوقاتش آگاهي دارد و اي بسا شما واقعا هم به اين باور رسيده ايد که مي توانستيد جلوي اعزام بازداشت شدگان اعتراضات سال ۸۸ به بازداشتگاه کهريزک را بگيريد؛ اي بسا مي توانستيد جلوي پرپرشدن سه جگرگوشه اي را که به جز شرکت در اعتراضات خياباني جرم ديگري مرتکب نشده بودند، بگيريد. البته فقط تراژدي کهريزک و رفتار ماموران با بازداشت شدگان نيست که همچنان در پرده ابهام قرار دارد».

جنايات کهريزک با يک عذرخواهي حل نمي شود
بهروز بنيادي نماينده مردم کاشمر و عضو فراکسيون اميد هم به نامه مرتضوي واکنش نشان داد. بنيادي در يادداشتي که در «ايلنا» منتشر شده است، نوشت: «جناياتي که در کهريزک و نيز ستم هايي که در حق بازداشت شدگان وقايع ٨٨ به ناروا رفته است، چيزي نيست که با يک عذرخواهي ساده به انجام برسد… مبادا اين عذرخواهي، قبل از آنکه عذرخواهي باشد يک دهن کجي به قانون و مردم تشنه اجراي عدالت باشد. در روزنامه ها بسيار خوانديم که ايشان در ايام محاکمه به همراه محافظ و بعضا مسلح در دادگاه حاضر مي شدند. حال مردم حق دارند که پس از شنيدن آن اخبار و ديدن آن رفتارها در اين عذرخواهي ترديد کنند!! آرزو مي کنيم اين عذرخواهي، از سر توبه و پشيماني حقيقي باشد و نه به عنوان دلخوش کنک براي مردم و اميدواريم دستگاه قضا فارغ از همه چيز و تنها با پيروي از سيره عدل علوي در پي ستاندن داد مظلومان باشد.

حجت الاسلام زائري: سعيد مرتضوي بايد اعدام شود
يکي از جالب توجه ترين واکنش ها مربوط به يک روحاني اصولگرا بود. حجت الاسلام محمدرضا زائري، در متني که «الف» به نقل از صفحه اينستاگرام او منتشر کرده، نوشته است: «بقاي جمهوري اسلامي به اعتماد عمومي و اعتقاد مردمي وابسته است و اعتقاد مردم به عوامل گوناگوني همچون راي دادگاه مرتضوي بستگي دارد. جرم او تنها قتل قربانيان مظلوم کهريزک و معماي پيچيده زهرا کاظمي نيست و اتهام او نيز فقط اختلاس ها و دروغ ها و پرونده هاي مطبوعاتي و… نيست. بسيار نکته هاي وحشتناک هست که اگر روزي فضاي لازم فراهم شود، شايد بر زبان ها بيايد و به گوش ها برسد. اعتماد مخدوش مردم مخصوصا در وضعيت خطرناک و حساس فعلي تنها با حکم اعدام او قدري ترميم خواهد شد و هرگونه سستي و تهاون نسبت به اين موضوع و بي توجهي به خسارت هاي سهمگين و جدي که او به ارکان جمهوري اسلامي وارد کرده است، منجر به تهديدهايي خواهد شد که فروپاشي نظام کمترين آنها خواهد بود». مديرمسئول نشريه خيمه در ادامه خاطرنشان کرد: «الملک يبقي مع الکفر و لايبقي مع الظلم/ نظام حاکميت با کفر مي پايد اما با ستم از هم خواهد گسست! و خدا هم هيچ تعهدي نداده که ما هر کار خواستيم بکنيم و باز هم جمهوري اسلامي را حفظ کند! و ننگ بر امثال من اگر براي منفعت و مصلحت يا به طمع جيفه دنيا بر غارت دين مردم سکوت کنيم و دم برنياوريم!»

مهدي کوچک زاده: فتنه گر را شهيد نخوانيد!
شايد عجيب ترين واکنش به نامه مرتضوي متعلق به مهدي کوچک زاده، نماينده سابق و همواره حاشيه ساز مجلس باشد. درحالي که مرتضوي خود اتفاقات رخ داده در کهريزک را فاجعه و جنايت ناميده و قربانيان را شهيد خطاب کرده است اما کوچک زاده اينها را قبول ندارد. او در اينستاگرام خود نوشت: «بعد از شهيدناميدن آبراهام لينكلن براي دلجويي از خبرنگار شبكه آمريكايي سي ان ان توسط آن فتنه گر باغي، اين بار متهمان به محاربه و بغي و فساد في الارض با عنوان مقدس شهيد ناميده شدند!!! چه كساني شهيد ناميده شده اند؟ كساني كه در درگيري خياباني، عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي و لجاجت سران باغي فتنه، مجروح و توسط پليس دستگير و بعد در زندان يا بيمارستان و قصور احتمالي معدودي از دست اندركاران مسائل آن روزها ازجمله پزشكان و چند مامور انتظامي، قبل از محاكمه و صدور حكم، از دنيا رفته اند و حسب اطلاعات موثق ديه آنها هم توسط نيروي انتظامي تامين و داده شده! آيا به راستي اينها شهيدند؟!». کوچک زاده در ادامه نوشت: «آقاي مرتضوي دادستان محترم وقت كه بار همه جنايات سران باغي فتنه را در چند سال برووبيا در دادگاه ها و آبروريزي، به تنهايي پاسخ داده اند و امروز تبرئه شده اند بهتر از هركس بار محتوايي و معني كلمات را مي داند، يقينا براي رعايت حرمت كلام مقام معظم رهبري كه تاكيد داشتند بساط فتنه بايد بدون صدمه به مردم برچيده شود (كه متاسفانه به دليل لجاجت سران باغي فتنه ميسر نشد) و احتمالابراي التيام خانواده هاي درگذشتگان، عليرغم تبرئه از سوي دادگاه و ديوان عالي كشور در بحث معاونت، عذرخواهي كرده اند اما لزوما اين به معناي درستي به كارگيري لفظ مقدس شهيد براي متهمان به بغي و محاربه نيست! لازم به تذكر است كه حسب شنيده هاي موثق، حتي بنياد شهيد نيز از پذيرش نام اين افراد به عنوان شهيد امتناع نموده است! مگر ممكن است هم ايثارگراني كه خون پاكشان در راه دفاع از اين نظام مقدس و مظلوم ريخته شده «شهيد» باشند و هم باغيان فتنه گري كه در برابر اين نظام قد علم كرده اند؟!!!! جل الخالق!». مشخص نيست کوچک زاده توقع داشته با قربانيان جنايات کهريزک چه برخوردي شود تا او راضي باشد.

 روزنامه شرق ، شماره 2681

*  * * * *

گزارش روز 
توبه نامه كهريزك
پس از هفت سال صورت گرفت

٧ سال بايد مي گذشت تا از آن واقعه به «جنايت» تعبير كند. ٧ سال بايد مي گذشت تا در كنار نام قربانيان كهريزك، واژه «شهيد» را به زبان بياورد و ٧ سال بايد مي گذشت تا انتظار غروبي را بكشد كه پايان بخش گناهان او باشد. او در پايان همه اين هفت سال به هفتمين عرفه كه مي رسد دست هاي خود را به سوي خداوند بالابرده و دعا مي كند: دعاي بخشش براي آنچه بر سه شهيد كهريزك رفته و طلب عفو از خانواده هايي كه در تمام اين سال ها، كابوس از دست دادن پسران شان همنشين شب هاي شان و اشك خونين شان، همدم روزهاي شان بود. سعيد مرتضوي ادامه همان كسي است كه تغيير را مي شد در پس جلسات آخرين دادگاه او ديد: تغييري كه ديگر نمي توان اثري از صلابت يك دادستان را در او سراغ گرفت و نه او را آنچنان از حكم به نفع خود مطمئن يافت كه هر زمان خود را آماده دفاع ببيند. مرتضوي در سومين جلسه دادگاه تجديدنظر خود و در دفاعياتي كه براي خلاص شدن از اتهامات وارده دارد، ترجيح را بر عذرخواهي و طلب بخشش مي بيند: ترجيحي كه آن را به يمن همزماني برگزاري جلسه دادگاه با روز عرفه لازم دانسته تا علنا و براي نخستين بار هم كه شده اقدامات انجام شده در بازداشتگاه كهريزك را به گردن بگيرد و اين بار به سراغ خانواده هاي شهيدان كهريزك برود. خانواده هاي داغداري كه اگرچه راه زيادي را براي به ثمر نشستن شكايات خود از متهم رديف اول پرونده كهريزك پيمودند، اما با صدور راي دادگاه بدوي، از ادامه مسير منصرف شدند. در اين ميان تنها يك خانواده بود كه هيچگاه راضي به پذيرش حكم پرونده كهريزك نشد. پدر و مادر محسن روح الاميني يكي از سه شهيد بازداشتگاه كهريزك تا آخر اين مسير پرپيچ و خم استوار ايستادند تا در انتها به نتيجه اي كه مي خواستند دست يابند. اما درست در روزي كه به نظر مي رسيد آخرين جلسه رسيدگي به پرونده كهريزك در شعبه ٢٢ دادگاه تجديدنظر استان باشد، سعيد مرتضوي فرصت را غنيمت دانسته تا در دفاعيات نهايي خود مسائلي را مطرح كند كه شايد خيلي ها انتظار آن را نداشتند.

غروب عرفه: غروب گناهان
دادستان سابق تهران دفاعيات خود را كه خطاب به رياست و هيات قضات شعبه ٢٢ دادگاه تجديدنظر استان تهران مي نويسد، اين گونه آغاز مي كند: با سلام بر محمد و آل طاهرينش و با درود و سلام به پيشگاه حضرت ولي عصر و امام راحل و رهبر فرزانه انقلاب اسلامي و شهداي گرانقدر. سعيد مرتضوي در نخستين جملات خود از علت نوشتن اين دفاعيات اينگونه ياد مي كند: «به استحضار مي ر ساند تقارن سومين جلسه دادگاه در اين پرونده و نوبت دفاعيات اينجانب با نهم ذي الحجه روز عرفه را به فال نيك مي گيرم. زيرا در اين تقارن ايام و مناسبت هاي ديني و الهي رمزو رازهايي است كه آن را اتفاقي و بي حكمت و بي حاصل ندانسته و به بركت و فضل اين ايام در گشايش قفل هاي بسته و مشكلات بيش از پيش اميدوارم». دادستان سابق تهران در ادامه عنوان مي كند: «عرفه روزي است به زيبايي شب قدر و دريايي است به وسعت بخشش الهي: روز عرفه روزي است كه درهاي آسمان براي تضرع هاي عاشقانه بندگان گشوده مي شود. روزي كه عارفان حق، از خيمه وجود خويش بيرون مي آيند و با آتش شوق و اشتياق به دعا و نيايش متوسل مي شوند» و مي افزايد: «در اين روز عزيز كه سجاده اي به وسعت هستي گسترده است دست هاي خود را به سوي آن بي نياز بالابرده دعا مي نماييم كه خدايا غروب اين روز را با غروب گناهان و تقصيرات ما يكي گردان.»

از مقام شهيدان مظلوم پوزش مي طلبم
سعيد مرتضوي در ادامه و با بيان اينكه «اينجانب به عنوان دادستان عمومي و انقلاب تهران در زمان فتنه بزرگ سال ١٣٨٨ مطالبي را به عنوان دفاع در پرونده منعكس نموده ام ولكن در اين جلسه كه نوبت به دفاع نهايي است با عنايت به اينكه انتظار بحق رهبر معظم و عزيزتر از جان مان اين بود كه مهار اغتشاش و خنثي نمودن فتنه حتي در آن شرايط اضطراري بدون ايراد خسارت و هرگونه لطمه اي به شهروندان عزير انجام شود» مطالبي را در تكميل دفاعيات به عمل آمده اظهار مي كند. نخستين بند از دفاعيات دادستان سابق تهران، به خانواده قربانيان كهريزك اختصاص يافت. جايي كه سعيد مرتضوي برخورد بسيار شايسته از طرف خانواده هاي آسيب ديده را قابل تقدير و سپاس دانست و گفت: «لذا در همين رابطه رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز به خاطر اين متانت و بردباري و پيگيري از درون نظام و دست رد زدن به مداخله بيگانگان آنان را مورد تفقد قرار دادند: بنابراين مجددا مراتب ادب و احترام و تجليل خود را از مقام شامخ اين خانواده هاي بزرگوار اعلام مي نمايم». اما در بند دوم اين دفاعيات، سعيد مرتضوي از واژه شهيدان مظلوم در كنار نام هاي جوادي فر، روح الاميني و كامراني استفاده كرده و اظهار داشت: «در رابطه با واقعه خونبار تيرماه ٨٨ كه متعاقب فتنه بزرگ و توطئه پس از انتخابات رياست جمهوري به وقوع پيوست رهبري معظم انقلاب به خاطر عمق فاجعه از آن به جنايت تعبير فرمودند. به عنوان دادستان وقت عميقا ابراز تاسف و اعتذار مي نمايم و از مقام شهيدان مظلوم اين حادثه جوادي فر، روح الاميني و كامراني طلب پوزش نموده و علو درجات آنها را از خداوند بزرگ مسئلت مي نمايم.»

هيچ عمدي نداشتم و پوزش مي طلبم
دادستان سابق تهران در سومين بند از اين دفاعيه، عنوان كرد: «در اين وقايع خونبار امام شهيدان روح شان آزرده و قلب رهبر معظم انقلاب و ملت شهيدپرور ايران عموما و خانواده هاي داغدار خصوصا مكدر و جريحه دار گرديد كه به راحتي قابل التيام نيست. ضمن اينكه با چارچوب هاي عدالت محور نظام مقدس جمهوري اسلامي و آرمان هاي امام (ره) و شهيدان و رهبري معظم انقلاب اسلامي سازگاري ندارد. لذا اينجانب به سهم خود از محضر مقدس امام زمان، كه صاحب اصلي انقلاب هستند، روح بلند و ملكوتي امام راحل و شهيدان، رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي و ملت بزرگوار و خانواده هاي اين عزيزان صميمانه پوزش طلبيده و ابراز تاسف و تاثر و اعتذار دارم و اميدوارم اين اعتذار و دلجويي بتواند مرهمي بر اين زخم و التيامي بر اين داغ باشد». سعيد مرتضوي در بند چهارم اين نامه از عدم نقش خود در فاجعه كهريزك ياد و تاكيد كرد: «اينجانب به عنوان دادستان وقت تهران در پيشگاه خداوند و وجدان خود از وقوع اين حادثه هولناك اگرچه خداوند باريتعالي عالم است، در شكل گيري آن هيچ عمدي نبوده، ابراز شرمندگي مي كنم». اما پايان بخش نامه دادستان سابق تهران، با توصيه اي به مسوولان نظام همراه شد: جايي كه سعيد مرتضوي ابراز اميدواري مي كند كه «تلخي اين حادثه و هزينه هاي عظيم اين خسارت معنوي همچنان در حافظه مسوولان مربوطه باقي مانده و من بعد شاهد تكرار اينگونه وقايع تلخ در كشور عزيزمان ايران اسلامي نباشيم.»

چرا پس از ٧ سال؟
اما چرا دادستان سابق تهران پس از هفت سال لب به اعتراف مي گشايد؟ او كه در تمام جلسات دادگاه رسيدگي به پرونده كهريزك، خود و ساير قضات را بي گناه دانسته و حتي در يكي از اين جلسات عنوان مي كند در تيرماه ٨٨ براي كار روي رساله دكتري خود در مرخصي به سر مي برد، چگونه در آخرين مراحل رسيدگي به فكر عذرخواهي افتاده و حتي فراتر از آن قربانيان كهريزك را با نام شهيد مورد خطاب قرار مي دهد؟ سعيد مرتضوي در تمام سال هايي كه پرونده كهريزك در دادگاه كيفري استان در حال بررسي بود، هيچگاه از مواضع اوليه خود مبني بر بي تقصيري در حادثه كهريزك كنار نكشيد. او كه در پايان هر دادگاه -كه البته غيرعلني بودن آن همه را از بيان جزييات معذور مي دانست- با صلابت از بي گناهي خود و حكمي كه به تبرئه خواهد رسيد، حرف مي زد، چطور در آستانه رسيدن به راي نهايي در نامه اي طلب بخشش از خانواده هاي قربانيان مي كند؟ «معاونت در قتل» كه عنوان اتهامي سعيد مرتضوي در اين پرونده است را شايد بتوان تنها عامل تاثيرگذار در اين تصميم بزرگ او مطرح كرد. اينكه دادستان سابق تهران چقدر از تاييد اين عنوان اتهامي كه يك بار از آن تبرئه شده است، نگران بوده كه موجب نگارش چنين نامه اي شده را بايد در تاثيرگذاري اين حركت جست وجو كرد. اگر فرض را بر اين بدانيم كه سعيد مرتضوي با نگارش اين نامه مي تواند دل خانواده روح الاميني را به دست آورده و رضايت آنان را جلب كند، با جنبه عمومي جرم چه خواهد كرد؟ آيا دادگاه تجديدنظر كه هنوز مشخص نيست جلسه روز يكشنبه را به عنوان ختم جلسات انتخاب كند، تاثيري از اين عذرخواهي خواهد گرفت يا نه؟ براي بحث جنبه عمومي جرم بايد منتظر راي نهايي دادگاه تجديدنظر نشست اما در جنبه خصوصي جرم، هيچ چيز قابل پيش بيني نيست. اينكه خانواده روح الاميني چقدر تحت تاثير اين نامه قرار خواهد گرفت را اصلانمي توان پيش بيني كرد. آن هم براي خانواده اي كه سال ها در پي رسيدن به درخواست خود كه همانا محاكمه سعيد مرتضوي به دليل آنچه در بازداشتگاه كهريزك روي داده است، بود. با همه اين اتفاقات، بد نيست نگاهي به يازده جلسه برگزاري دادگاه رسيدگي به پرونده كهريزك داشته باشيم. جايي كه از يك سو متهمان اين حادثه و در راس آنها، سعيد مرتضوي بر بي گناهي خود تاكيد دارند و از سويي ديگر خانواده قربانيان با وجود همه تلاش هاي خود در به ثمر رسيدن اين پرونده از اين امر گله داشتند كه چرا هيچ عذرخواهي از سوي متهمان حادثه صورت نمي گيرد.

واكنش ها به نامه دادستان سابق تهران
انتشار نامه عذرخواهي سعيد مرتضوي از آنچه در بازداشتگاه كهريزك روي داده، با واكنش هاي برخي چهره هاي سياسي همراه بوده است. ماشاءالله شمس الواعظين، روزنامه نگار و فعال سياسي اصلاح طلب در نخستين واكنش به اين اظهارات گفت: «آنچه امروز مي توانم به شما توصيه كنم اين است كه از جريان كهريزك عبرت بگيريد و به سال هايي بازگرديد كه بر جايگاه قضاوت نشسته بوديد و روزنامه نگاران كشور را به محاكمه مي كشيديد. اگر در آن ايام و آن سال ها فراستي و فطانتي به كار مي رفت و اگر خود جنابعالي به احكام صادره از سوي نهاد مافوق احترام مي گذاشتيد و از مسند قضاوت كنار مي رفتيد چه بسا وقايع بعدي در دوره صدارت قضايي شما به وقوع نمي پيوست و امروزه ناگزير از عذرخواهي و طلب عفو از خانواده قربانيان فاجعه كهريزك نمي شديد.» آذر منصوري، فعال سياسي اصلاح طلب نيز طي يادداشتي عنوان كرد: «به نظرم يك اقدام مثبت و اگر نگوييم بي سابقه، كم سابقه است و اين عذر خواهي و طلب بخشش و توصيه به همكيشان خود، براي اجتناب از تكرار چنين اشتباهات بزرگي، مي تواند خود يك تجربه و درسي بزرگ براي همه كساني باشد كه به ازاي مسووليتي كه به آنان واگذار شده است، به تكليف انساني، ديني و اخلاقي خود عمل كنند و بپذيرند كه عالم محضر خداست و او از هر چه بگذرد از حق مردم نمي گذرد».

نويسنده: رضوانه رضايي پور

 روزنامه اعتماد، شماره 3624

 

Print Friendly, PDF & Email