سیاست خارجی: دیدگاه اتحاد جمهوریخواهان ایران مصوب همایش هشتم
اتحاد جمهوریخواهان ایران همچون یک تشکل سیاسی در راستای آماجهای نیروهای جنبش سکولار – دموکراتیک ایران، در مناسبات خارجی میکوشد بازتاب دهندهی نیازهای جامعه ایران باشد در چارچوب مصالح و نیازهای مشترک جامعهی جهانی باشد. ما جمهوریخواهان دموکرات، مستقل از این که چه نوع رژیم و کدام سیاستی بر یک کشور حاکم باشد، همهی نیکاندیشیها برای جامعهی خود را برای همهی کشورهای جهان داریم. خواست و آرزوی ما صلح و همبستگی و همزیستی مسالمتآمیز میان همهی کشورهای جهان است. همبستگی و همیاری مردم و دولتهای جهان برای چیرگی بر فقر و عقب ماندگی، برای تأمین آزادی و دموکراسی و برابرحقوقی همهی ملتها و همکاری و همیاری همگانی برای نجات محیط زیست و زندگی و جلوگیری از فروپاشی تمدن درخشان بشری نیاز فوری و سرنوشت ساز است. ما به آینده امیدوار هستیم. باور داریم که با جامعهی جهانی دموکراتیک و برخوردار از عدالت اجتماعی، تمدن بشری راه شکوفایی را خواهد پیمود و نسلهای آینده میتوانند، در یک جامعهی هماهنگ شده با نیازهای زیست محیطی، از زندگی بهتری برخوردار شوند.
اکنون، در این فراز دشوار و پر بیم جامعه و جهان، سیاست خارجی ایران، همچون سیاست داخلی آن، بیش از هر زمان نیازمند بازبینی و بازسازی است. سیاست خارجی ما باید در خدمت تأمین نیازهای جامعه و تضمین امنیت کشور و مردم باشد و هدف اصلی بهسازی زندگی مردم را دنبال کند. اتحاد جمهوریخواهان ایران برای رفع مشکلات و موانع در مناسبات خارجی کشور و حرکت در جهت هدفها و نیازهای واقعی جامعهی ایران راهکارهای خود را ارائه میدهد.
نجات محیط زیست
نجات محیط زیست یک شالوده در تنظیم سیاست خارجی است
اتحاد جمهوریخواهان ایران برنامهها و سیاستهای راهبردی را با نیازها و الزامات حفظ محیط زیست هماهنگ میکند. کوشش برای نجات محیط زیست، کوشش برای هماهنگ کردن جامعه و زندگی مردم و شیوهی تولید و مصرف با امکانات و الزامات طبیعت زیست پرور، یک هدف شالودهای است که جز با همکاری و کمک متقابل کشورها ممکن نمیشود. به همان اندازه که نجات محیط زیست امری فراکشوری و جهانی است، سیاست خارجی کشورها نیز باید ظرفیتهای هماندیشی و همبستگی و همکاری در مقیاس منطقهای و جهانی را تقویت کند. تکیه بر ناسیونالیسم و مذهب و کیشهای پرخاشجو و دگرستیز در این فراز تاریخ بشری بسیار خطرناک، مخل همکاری مردم و انگیزندهی تنش و ستیز و جنگ است.
در رویارویی جهان با بحران محیط زیستی، در دو سوی طیف گوناگون نظرها و گرایشها، شکلگیری دو گرایش کاملا متضاد دیده میشود. گرایش نخست، که در خدمت نجات تمدن و فرهنگ والای بشری است، بر صلح و همزیستی و همیاری همهی ملتها و دولتها متکی است. در این سمتگیری بشریت آگاه ارادهی جهانی خود را مشترک و هماهنگ میکند و بر این پایه امید به فردای بهتر را در تقویت میکند. این سمتگیری به رفع علل اصلی پیدایش بحران محیط زیستی توجه دارد، بحرانی که شیوهی تولید و توزیع و مصرف جامعهی معاصر در پیدایش آن نقش اصلی را دارد.
گرایش دوم، که نیروهای راست افراطی در رأس آن هستند، بر ضد حقوق بشر و منافع مشترک جامعهی جهانی تسلیم قانون جنگل میشود و تنازع بقا را به جوامع تحمیل میکند. هیچ رویداد دیگری در جهان خطرناکتر از این پدیده نیست. جامعهی جهانی باید آگاهانه و مدبّرانه راه چیرگی این گرایش را مسدود و تأثیر اندیشهی آن را خنثی کند. کشور ما نیازمند زدودن گرایشهای دگرستیز و دگرپرهیز و پرخاشجو در مناسبات با دولتها و مردمان جهان است. بشریت یک زمین مشترک دارد و این زمین برای نجات خود نیازمند کار مشترک تمامی مردمان و دولتها است. چنین پذیرهای یاری میکند تا سیاست خارجی ما با کاهش حداکثری تنش و ستیز، شرایط را برای کسب کمکها و امکانات ضرور جهت بهسازی زندگی مردم هموار کند.
ایران و خاورمیانه
ضرورت تنش زدایی حداکثر و همزیستی با همه دولتهای منطقه
بحران جهانگیر زیست محیطی میتواند شدیدترین ضربات خود را بر خاورمیانه فرود بیاورد. در این منطقه، اندوختههای طبیعی آبهای زیر زمینی رو به پایان هستند. منابع آبهای روی زمینی نیز رو به کاستی و خشکی دارند. در چشمانداز یک یا دو دهه این منطقه حتی در زمینهی آب آشامیدنی دچار کمبود شدید خواهد شد. کشاورزی و دامداری در شرایط کمآبی و بیآبی رو به ویرانی میرود و خاک خشک زایایی خود را از دست میدهد. نفت و گاز، که مهمترین منبع درآمد ما و بسیاری از کشورهای خاورمیانه هستند، به دلیل بحران زیستبومی مصرف آنها کاسته خواهد شد و بخش عمدهی بازار از میان خواهد رفت. کشورهای این منطقه ممکن است در محاصرهی ویرانی محیط زیست و نابود شدن منابع درآمد خود در بدترین شرایط قرار بگیرند. ما و کل منطقه فرصت اندکی برای نجات خود داریم، فرصتی که استفاده درست از آن در گرو همکاری همه کشورها و دولتهای این منطقه است.
با دریغ بسیار، در چنین شرایطی خاورمیانه در آتش ستیز و جنگ میسوزد و فرسوده میشود. در حالی که فرصت ما برای آمادهسازی اقتصادی و علمی و فنی جامعه برای رویارویی با شرایط خطرناک پیش رو بسیار اندک است، مشتعل شدن آتش ستیزهای دینی و قومی و گسترش هراسافکنی و کشتار و ویرانی منجر به از بین رفتن امکانات موجود شده است.
جمهوری اسلامی ایران که با اندیشهی صدور انقلاب اسلامی پا به میدان نهاد یکی از عوامل عمدهی مشتعل شدن ستیزهای مذهبی و قومی در منطقه است. جمهوری اسلامی همچون یک عامل تحریک دین در سیاست و درآمیختن آن با دولت، کشور ما را در حل مشکلات خود دچار بنبست نموده و با وسیعترین شکل دشمنپروری کرده است. حکومت عربستان سعودی نیز حکومتی دینی و ستیزهجو و خواهان صدور باورهای قشری مذهبی خود به دیگر کشورهای منطقه است. ستیزهی عربستان و ایران اکنون به یکی از خطرناکترین معضلات منطقه بدل شده است. ایران و عربستان دشمن هم نیستند. ایران دشمن هیچ کشوری نیست. سیاستهای نادرست باعث این تنش و ستیز میشود. خواست مردم ما صلح و آرامش و همزیستی با همسایگان خویش است. بازسازی سیاست خارجی کشور بر پایهی همزیستی مسالمتآمیز و رعایت اصل عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها و دولتها برای فرونشاندن این تنشها و فراهم کردن شرایط دوستی و همکاری امری فوری است.
صلح پایدار
صلح حرف نخست سیاست خارجی ما است
صلح حرف نخست سیاست خارجی مدرن و مردمی و دموکراتیک است و در رأس نیازهای جامعهی ایران و جامعهی جهانی قرار دارد. ایجاد یا حفظ تضاد با برخی کشورها، برسمیت نشناختن برخی از کشورها، دشمن قلمداد کردن برخی از دولتها، درآمیزی دین و قشریت عقیدتی با سیاست خارجی، دخالت در امور کشورهای دیگر، کاربرد زبان غیر سیاسی و پرخاشگرانه در برخورد با دیگران، اینها هر یک عاملی در پیدایش و گسترش تنش در مناسبات ایران و دیگر کشورها شده است. تأمین صلح برای ایران نیازمند پایان یافتن قطعی اینگونه کنشها و بازگشت به سیاست واقعبینانه و سامانها، قانونها و مقررات بینالمللی است.
آمریکا، اسرائیل و اروپا
دوستی با آمریکا، برسمیت شناختن اسرائیل، پایان دادن به غربستیزی
تنش و ستیز متقابل در مناسبات جمهوری اسلامی با آمریکا و اسرائیل و غربستیزی عمومی نظام حاکم، با نیازهای جامعهی ایران در تضاد است. این تنشها علاوه بر تحریکات متقابل، ناشی از گرایش خودمحورانهی این حکومت با الهام از عقاید و تعصبات مذهبی است. سیاست مبتنی بر رقابت و ستیز فرهنگی و مذهبی و گرایش به سرکردگی جریانهای مخالف آمریکا و اسرائیل و کلیت غرب منجر به ژرفش تضادها و گسترش ستیزها و فراهم شدن وضعیتی بس خطرناک شده است. دولتهای آمریکا و اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی گاه آشکارا در رابطه با کشور ما هدفها و خواستهایی تعرضآمیز و مغایر با حقوق بشر و اصول دموکراتیک ناظر بر مناسبات دولتها داشته و دارند. چنین هدفها و کنشهایی از سوی آنان، نه با تشدید تضادها بلکه با کوشش برای حل تضادها و از طریق برخورد سازنده میتواند خنثی شود. سیاست خارجی ما، علیرغم هر نظری که در بارهی هر یک از این دولتها داشته باشیم، باید سیاستی در خدمت خاموش کردن شعلههای تنش و ستیز و هموار کردن راه همزیستی و همکاری باشد.
در مناسبات ایران با ایالات متحدهی آمریکا، دو کشور هیچ سودی از ستیز و تنش نمیبرند و دولتها میتوانند و باید راه بهرهمندی از مناسبات دوستانه را پیبگیرند. بهسازی و بازسازی مناسبات با آمریکا برای ما یک استراتژی است که پیشرفت مناسب کشورمان به آن بستگی دارد. بازسازی و بهسازی مناسبات با آمریکا یکی از هدفهای مقدم در سیاست خارجی ما باید باشد.
مناسبات ایران با اسرائیل که دومین کانون ستیز است از جانب جمهوری اسلامی بیشتر بر پایهی باورها و انگیزههای قشری مذهبی قرار گرفته است. دولت وقت اسرائیل سیاستهایی تنشآفرین و زورگویانه دارد و گاه با بدخواهی تمام علیه دیگر دولتها تلاش میکند. اما، مخالفت با سیاستها و عملکردهای جاری دولت وقت اسرائیل نمیتواند عدم شناسایی کشور اسرائیل را توجیه کند. لازم است ایران در چهارچوب مصوبات سازمان ملل متحد کشور و دولت اسرائیل را برسمیت بشناسد و همچون یک دولت عضو آن نهاد بین المللی با آن مناسبات برقرار کند. ایران با پشتوانهی بسیار مثبت تاریخی در مناسبات با مردمان یهود میتواند و لازم است با این کشور روابط مبتنی بر همزیستی و همکاری داشته باشد.
غرب ستیزی رایج شده در جمهوری اسلامی یکی از مخربترین پدیدههای فرهنگی و سیاسی پس از انقلاب بوده است. دموکراسی اروپای غربی، همچون پرچمدار عصر جدید و الهام دهندهی دموکراسی و حقوق بشر در تمام جهان، برای جنبش ترقّیخواه ایران همواره سرمشق و مورد احترام بوده است. تقسیم فرهنگی جهان به شرقی و غربی و اعلام نه این و نه آن بودن نمیتواند موضع ایران باشد. آن چه واقعیت دارد فرهنگ مدرن و فرهنگ عقب ماندهی سنتی است و مرز این دو نه از میان کشورها که از درون کشورها میگذرد. سیاست خارجی ما باید برای بهترین مناسبات با اروپا بکوشد.
در مسألهی فلسطین، سیاست خارجی ایران باید در چارچوب مصوبات سازمان ملل متحد تنظیم شود. مصوبات این سازمان در مسألهی فلسطین مورد حمایت ماست.
همپیوستگی جهانی
«همپیوستگی و بستگی متقابل کشورهای جهان یک ضرورت گریزناپذیر است»
حاکمیت ملی ما با هرگونه منزوی و متفاوتسازی در تضاد است. در این دوران، هر حاکمیت ملی در چارچوب همپیوستگیهای بیشمار با دیگر کشورها و کل جهان معاصر قرار دارد. حاکمیت ملی برای دفاع از موجودیت خود باید ریشهای عمیق در بستگیها و همبستگیها داشته باشد. ایران برای تأمین مناسبات نیک با مجموع کشورها از ورود به جبههبندی نظامی قدرتها پرهیز میکند و در قبال همهی کشورها سیاستی خیرخواهانه و مبتنی بر همکاری و دوستی را پیش میبرد.
خودکفایی و استقلال اقتصادی در جهان امروز ناممکن است. سیاست خارجی زمانی موفق است که بتواند در شبکهی همکاریها و همپیوستگیهای جهانی جایگاه لازم را برای کشور ما تأمین کند. با توجه به سیر نزولی جایگاه سوخت فسیلی در بازار جهانی، ایران نیازمند تسریع رشد صنعتی و شتاب دادن به توسعه اقتصادی خود است. باید تولید خود را گسترش دهیم و در بازار جهانی میز کالای خود را داشته باشتم. این امر جز با مناسبات سازنده و دوستانه با کشورهای هدایت کنندهی بازار ممکن نمیشود. بر این پایه، سیاست ما باید تسهیل کنندهی راه ایران بدرون این بازار باشد و به انزوایی که در نتیجهی سیاست مبهم نه شرقی نه غربی و مذهبمحوری ایجاد شده است پایان دهد.
سازمان ملل متعهد و نهادهای بینالمللی
«ضرورت رعایت مرجعیت و تصمیمات سازمان ملل متحد و کوشش برای دموکراتیزه کردن آن»
موجودیت سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن برای جامعهی بشری اهمیت بسیار دارد. ایران به عنوان یک عضو قدیمی این نهاد لازم است مواضع این سازمان را محترم بشمرد و برای تقویت آن بکوشد. در رابطه با مسایل بغرنج جهانی راهی بهتر از مبنا قرار دادن نظر و تصمیم سازمان ملل متحد وجود ندارد. همچنین لازم است ایران در همکاری با دیگر کشورها برای ژرفش محتوای دموکراتیک این اتحاد بینالمللی بکوشد. پذیرش و اجرای کامل منشور حقوق بشر جزیی جدایی ناپذیر از تعهدات ایران به این نهاد بینالمللی است. نظارت سازمان ملل متعهد بر اجرای این منشور توسط کشورها لازم و سازنده است و ما اکیداٌ از آن حمایت میکنیم.
برجام
«لزوم پایبندی اکید به توافقنامه برجام»
توافقنامهی معروف به برجام یک موفقیت بینالمللی بوده است. این توافق برای همهی منطقه مثبت بوده است. لذا، علیرغم این که دولت آقای ترامپ توافقنامهی برجام را ترک کرده است منافع ایران و دیگر امضا کنندگان متعهد به برجام ایجاب میکند که کشور ما به این توافق کاملا وفادار بماند. لازم است با استقبال از مذاکرات جدی و سازندهی دو جانبه و چند جانبه برای حل مشکلات پیشآمده در راه اجرای برجام و رفع تحریمهای هولناک اقتصادی کوشش شود. گفتگو راه حل معقول برای حل و فصل مسایل و مشکلات در مناسبات دو کشور است. ما نیازمند یک تصمیمگیری ملی در گشودن شجاعانه راه دوستی و همکاری با آمریکا هستیم. اگر این راه گزیده شود اغلب دیگر مسایل راه حل پیدا میکنند.
ایران که همیشه یک نیروی امنیت در خلیج فارس بوده است اکنون نیز باید به جای هرگونه حرکت تحریکآمیز به عنوان یک نیروی تضمین کنندهی امنیت در این منطقه نقش ایفا کند. امنیت آبراههای خلیج فارس و دریای عمان در گرو همزیستی و همکاری کشورهای منطقه و ایجاد اعتماد در رابطه با قدرتهای ذینفع در این مساله است.
حمایت از پیشنهاد خاورمیانه بدون تسلیحات هستهای و کشتار جمعی
پیشنهاد خاورمیانهی بدون تسلیحات هسته ای و کشتار جمعی که نخستین بار از سوی ایران ارائه شد امروز باید جانی تازه بیابد. ایران باید بتواند بدگمانی در مورد برنامهی هستهای خود را از بین ببرد. در شرایط امروز جهانی و با این وضعیت محیط زیست بسیاری از کشورهای پیشرفته به ابتکار خود نیروگاههای هستهای را تعطیل میکنند. دستیابی کشور ما به تکنولوژی پیشرفته و یاری گرفتن از سرمایههای خارجی میتواند کمک کند تا بیابان های وسیع و تهی را به منبع تولید انرژی خورشیدی و بادی تبدیل کنیم و کشوری صادر کنندهی انرژی پاک بشویم.