سیل در ایران؛ از دستکاری طبیعت تا حضور مسئولان بی‌تخصص

نگاهی به بزرگترین سیلاب های کشور؛

پیش‌بینی‌ها درست از آب درآمد، بارش‌های اخیر موجب به راه افتادن سیل در بیشتر نقاط کشور شد. طبق آخرین گزارش‌ها تاکنون بیش از 20 استان دچار سیل و آب‌گرفتگی شده‌اند، دست کم 70 نفر از هموطنان جان‌باخته و 45 نفر هم مفقود شده‌اند.

پیش‌بینی‌ها درست از آب درآمد، بارش‌های اخیر موجب به راه افتادن سیل در بیشتر نقاط کشور شد. طبق آخرین گزارش‌ها تاکنون بیش از 20 استان دچار سیل و آب‌گرفتگی شده‌اند، دست کم 70 نفر از هموطنان جان‌باخته و 45 نفر هم مفقود شده‌اند.

اما این اولین بار نیست که سیل جان و مال مردم را تهدید می‌کند؛ در حافظه مردم ایران سیل‌های ویرانگر دیگری نیز ثبت شده است. در اینجا نگاهی به برخی از سیل‌های ایران در سال‌های اخیر انداختیم.

مرگ 430 نفر در سیل دشتی

سه شبانه روز بارندگی متوالی در 11 آذر 65 منجر به سیلی عظیم در منطقه دشتی در استان بوشهر شد. بنابر برخی منابع، تنها در یک شبانه‌روز 160 میلی‌متر باران بارید. وقوع این پدیده مهیب و مخرب خسارات جانی و مالی فراوانی را در شهرستان دشتی به ویژه در روستاهای مجاور به همراه داشت به نحوی که بسیاری از روستاها و آبادی‌های آن زمان خالی از سکنه شد. سیل دشتی حدود 430 کشته برجا گذاشت و ده‌ها روستا و آبادی را در جنوب از بین برد و برآورد خسارت آن به دوازده میلیارد تومان رسید.

سیل تجریش جان 300 نفر را گرفت

4 مرداد 66 ساکنین مناطق شمالی تهران شاهد سیلی ویرانگر بودند. شدت رگبار باران آنقدر زیاد بود که در مدت 107 دقیقه 28 میلیمتر بارش ثبت شد. در مدت کوتاهی سیلاب عظیمی از رودخانه گلابدره به حرکت درآمد و در مسیر خود سد ساخته‌شده را تخریب و صدها تن گل‌ولای و سنگ را در مسیر رودخانه گلابدره و جعفرآباد به سمت میدان تجریش به حرکت درآورد. با اینکه هیچ‌وقت گزارشی از میزان تلفات و خسارت سیل تجریش به‌طور رسمی اعلام نشد اما برخی منابع می‌گویند 300 نفر در این سیل کشته شدند.

سیل به خاطر تخریب جنگل‌ها

سیل عظیم دیگر در 20 مرداد سال 80 باعث شد تا 500 نفر در استان گلستان کشته و مفقود شوند. وسعت تخریبی این سیل که به گفته کارشناسان تماماً در اثر تخریب جنگل‌ها و مراتع در بالادست حوضه آبریز گرگان‌رود بود، حدود 5000 کیلومتر را در برگرفت و طبق اعلام سازمان ملل در اوت سال 2001 سیل گلستان در آن سال رتبه یک تلفات انسانی سیل در جهان را به خود اختصاص داد. در اثر این سیل هزاران تن خاک جابه‌جا و مخزن سد گلستان پر شد.

عدم اطلاع رسانی و مرگ 44 انسان

در فروردین سال 96، سیل بزرگی ساکنان مناطق شمال غربی ایران را غافلگیر کرد. در این سیل استان‌های آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، کردستان، زنجان و مازندران خسارت زیادی دیدند. چیزی که در این سیل بسیار قابل توجه بود گرفتار شدن چندین خودرو و سرنشینان در مسیر حرکت سیل بود. به گفته افراد محلی ورودی روستا در مسیر سیلاب قرار داشته و تا دقایقی قبل از وقوع سیل رفت‌وآمد به این روستا از همین مسیر انجام می‌شد و مسولان امر در مسدود کردن این راه ارتباطی کوتاهی کردند. در این سیل 44 نفر جان خود را از دست دادند.

سیل، مصیبتی تمام نشدنی

مرداد 96 استان‌های گلستان، گیلان، خراسان‌رضوی، خراسان‌شمالی و سمنان درگیر سیل شدند که بر اثر آن 14 نفر جان خود را از دست دادند و 4 نفر نیز در استان خراسان‌رضوی مفقود شدند. در سال 97 نیز 9 نفر در استان‌های خراسان‌شمالی، مازندران، گلستان و گیلان کشته شدند. در سال 98 شهرهای گنبدکاووس، گمیشان، بندرترکمن و آق‌قلا  که در مسیر رودخانه‌های قره سو و گرگان رود قرار داشتند بر اثر سیل خسارت زیادی دیدند. علاوه بر آن در شهرهای شرق مازندران و شیراز هم 39 نفر جان باختند.

سیلاب محصول عملکرد گذشته

محمود نیلی‌احمدآبادی، استاد دانشگاه تهران و رئیس هیئت ویژه گزارش ملی سیلاب‌های سال 97 و 98 به شرق گفت: اثرات تخریبی و مرگ‌ومیر می‌توانستند کمتر باشند به شرطی که مدیریت بحران کشور بهتر عمل می‌کرد. در کنار موضوعاتی نظیر مدیریت‌های درست و کارشناسی، آموزش درست و دقیق در مدارس، حفظ و نگهداری از محیط زیست و ساخت و سازهای استاندارد می‌توانست از بروز خسارت‌های شدید مالی و جانی جلوگیری کند. درواقع سیل همیشه امری طبیعی بوده اما چیزی که امروز به ما آسیب می‌زد، محصول عملکرد ما در گذشته است.

نیازی به مسئولان بی‌تخصص نداریم

حضور مسئولان با کت‌وشلوار در مناطق سیل‌زده با واکنش‌های زیادی مواجه شد. به گفته نیلی احمد آبادى،  یکی از موضوعاتی که در بازدیدهای میدانی، مدیران محلی به آن اشاره می‌کردند این بود که مسئولان بی‌تخصصی در محل حاضر نشوند چرا که آنها دست‎وپا گیر هستند و توان فرماندهی درست و تخصصی ندارند. مدیران بحران باید تجربه، دانش و توانمندی‌های لازم برای مقابله با بحران در شرایط غیرقابل پیش‌بینی را داشته باشند. متاسفانه برخی افرادی که در این شرایط مدیریت می‌کنند، فاقد تجربه، اطلاعات و دانش کافی هستند.

دستکاری های غیراصولی در مسیر سیلاب

یکی از موضوعاتی که در جاری شدن سیل اهمیت دارد، دستکاری مسیر سیلاب‌هاست. آنطور که نیلی احمد آبادى مى گوید:” مسیر سیلاب‌ها مسیرهای تاریخی هستند و می‌دانیم که روان‌آب‌ها از این مسیرها می‌گذرند. در طول تاریخ هم اکثر سدها در همین مسیرها ساخته شده اما مشکل اینجاست که با دخالت ما برخی از این مسیرها بسته یا کوچک شده و به همین دلیل است که با طغیان روان‎آب‎ها پیش‌روی‌های غیرمهندسی تخریب و باعث خسارت می‌شوند. این اتفاق در سیلاب سال‌های 97 و 98 نیز به وفور دیده شده‌اند.”

ریحانه جولایی
شرق ۱۱ مرداد


سیل در ایران؛ تکه‌تکه‌های عزیزان ما اینجاست

پنجشنبه‌شب گذشته، درست پس از اعلان نارنجی سازمان هواشناسی کشور به ارتفاعات شمالی تهران، سیل روستای امامزاده داوود را برد. با وجود اعلام شرایط بحرانی، اما هیچ گروهی از راهداری، شهرداری و دیگر مسئولان ذی‌ربط اقدام به مسدودکردن جاده امامزاده داوود نکردند، یا به مردم روستا که اکثرا در خانه‌هایی ناایمن زندگی می‌کردند دستور خروج ندادند. ساعت ۲۳ پنجشنبه، سیل آمد و هم زائران را برد، هم مردم محلی را عزادار کرد و هم با تخریب مغازه‌ها آنها را به خاک سیاه نشاند.

در لحظه نگارش این گزارش کمتر از ۲۴ ساعت از وقوع سیل در فیروزکوه و تخریب خانه‌ها و ازدست‌رفتن مردم محلی می‌گذرد. گوشه‌گوشه تهران درگیر سیل است و ساخت‌وسازهای غیراصولی و کوه‌خواری و ویلاسازی ازمابهتران مردم تنگدست را به خاک سیاه نشاند. از متروپل تا امامزاده داوود، ترجیع‌بند تخریب یک چیز است: ساختمان‌های ناایمن و بی‌ارزش‌بودن جان… . این گزارش حاصل حضور چندساعته خبرنگاران «شرق» در روز سه‌شنبه میان آوار روستای امامزاده داوود است. کمی پس از اعلان هشدار نارنجی‌رنگ هواشناسی و پیش از بارش سیل‌آسای دوباره باران… .

بو، همان بوی متروپل است. بوی اجسادی که چند روز است پیدا نشده‌اند، تمام محوطه را برداشته. از اولین پیچ امامزاده داوود، مسیرها را بسته‌اند و تنها با مجوز یا کارت خبرنگاری اجازه تردد داده می‌شود، چندین کیلومتر پایین‌تر نیروهای امداد به همراه سگ‌های زنده‌یاب در حال گشتن دره‌ها هستند. احتمال اینکه سیل اجساد را تا این مسیر آورده باشد می‌رود. هرچه به روستا نزدیک‌تر می‌شویم به تعداد ابرهای متراکم افزوده می‌شود. انگار نه انگار که تهران آفتاب است، اینجا آسمان گرفته است و به نظر می‌رسد ممکن است هر لحظه دوباره بارشی سیل‌آسا روستا را دربر بگیرد.

کمی بعد از گذر از روستای کیگا، گنبد امامزاده داوود را می‌شود دید و به تعداد نیروهای هلال احمر افزوده می‌شود. معبر ورودی را بسته‌اند و بالاخره با اصرار وارد می‌شویم. صدای نوحه و عزا کل کوچه باریک امامزاده را برداشته. مغازه‌ها تعطیل‌اند و سرتاسر دیوارها عکس‌های مفقودان به دیوار چسبانده شده است. از صحن اصلی اجازه ورود نمی‌دهند و از صحن امام حسین (ع) وارد می‌شویم. سراسر گل است و نیروهای جهادی مشغول به کار هستند.

بیشتر از نیروهای امداد و نجات حضور نیروهای بسیج و سپاه است که به چشم می‌خورد. مأموریت آتش‌نشانی تمام شده و بیشتر وسایل و تجهیزات خود را از امامزاده داوود خارج کرده و این مسئله‌ای است که نگرانی خانواده‌هایی که هنوز اجساد عزیزانشان را پیدا نکرده‌اند بیشتر کرده است.

چه جوان‌هایی اسماعیل…

محمد یکی از آنهایی است که شش عزیزش را در سیل از دست داده. بچه لرستان است و با پسرعموها و پسرخاله‌هایش برای ساختن زندگی بهتر به امامزاده داوود آمده بودند و رستوران و مسافرخانه‌ای را اجاره کرده بودند. از شش نفرشان سه جسد پیدا شده و سه نفر دیگر زیر خروارها گل مدفون شده‌اند. بی‌حوصله است و به سختی جواب می‌دهد. می‌گوید: «همه چیزمان رفت. از ماشین‌ها تا تمام وسایل و مواد خوراکی و هرچه داشتیم. فدای یک تار مویشان، جوانان ۲۵ ساله‌مان را از دست دادیم. عموزاده‌ها و پسرخاله‌هایم رفته‌اند و خودم جسدشان را پیدا کردم».

از محمد درباره لحظه جاری‌شدن سیل سؤال می‌کنم… می‌گوید: «حدود ساعت ۱۱ شب بود، در رستوران نشسته بودیم و در حال دیدن باران بودیم، من داشتم فیلم می‌گرفتم که یک دفعه دیدیم یک کوه آب به سمت ما سرازیر است و همه‌چیز تمام شد…».

مگر به شما دستور تخلیه و هشدار نداده بودند؟ این را من می‌پرسم و او می‌گوید: «به ما که در مرکز حادثه بودیم هیچ‌کس نگفته بود. اینجا کسی تلویزیون تماشا نمی‌کند. شما حساب کنید اگر راه را می‌بستند، حداقل این همه زوار و مسافر از بین نمی‌رفت… حداقل این همه آدم کشته نمی‌شدند. حداقل الان تعدادی آدم زیر آوار هستند. آدم‌های تکه‌تکه‌شده که آب صد بار به در و دیوار کوبیدشان. خودم حداقل چهار تا دست و پا پیدا کردم…».

می‌گویند مسئولان بالا با مردم جلسه دارند. آنهایی که پایین هستند و درجه‌دار، جواب هیچ سؤالی را نمی‌دهند. می‌گویند اجازه صحبت‌کردن ندارند، این جمله، جمله همه‌شان است، از امدادی‌ها تا جهادی‌ها ترجیح می‌دهند حرف نزنند. کار عملیاتی از متروپل بی‌نظم‌تر است و این شاید به وسعت تخریب بازگردد، اما به‌هرحال مردم از شرایط راضی نیستند. کافی است بفهمند خبرنگاری و با اصرار می‌خواهند تو را به جایی ببرند که می‌گویند مغازه‌شان بوده و عزیزشان آنجا دفن است. یکی از آنها نامش اسماعیل است و در سیل سه نفر را از دست داده. محمد پیشدادی ۲۰ ساله، مرتضی حاجی‌وند ۲۵ ساله و عبدالله ۴۰ ساله مفقودی‌های آنها هستند.

اسماعیل می‌گوید: «همه جا را ول کرده‌اند و اصرار دارند بگویند اجساد را پیدا کرده‌اند. کلی کارگر در مغازه‌ها بوده‌اند که اصلا خانواده‌هایشان در جریان نیستند که محل کارگری آنها امامزاده داوود بوده. حالا چند وقت که بگذرد همه‌چیز معلوم می‌شود. شما فکر می‌کنید این بوی تعفن برای چیست؟ مگر می‌شود این بوی زننده از جسد دو، سه نفر باشد. تکه‌تکه‌های عزیزان ما اینجاست. اما همه خانه‌ها و مغازه‌های تخریب‌شده را ول کرده‌اند و صحن را جمع می‌کنند. این عادلانه نیست… تمام این سال‌ها کسی سراغ ما را نمی‌گرفت که اصلا زنده‌ایم یا مرده، ما بودیم که نوکری امامزاده را کردیم، حالا شده‌اند بزرگ‌تر امامزاده».

محمد یکی از مغازه‌دارهای امامزاده داوود است. جایی بعد از پله‌های خروجی صحن امام حسین، همان‌جایی که بیشترین تخریب را داشته با لباس‌های گلی روی زمین به دنبال تکه‌هایی از بدلیجاتی می‌گردد که آب برده. ویترین کهنه و درهم‌شکسته‌ای را نشانم می‌دهد و می‌گوید: «از کل مغازه همین مونده. کلی انگشتر نقره داشتم… فقط یک عقیق پیدا کردم… بعد همان‌طورکه رویش را برمی‌گرداند زیر لب می‌گوید: زندگیم از دست رفت…».

ما به شما اعتماد نداریم!

جلسه طبقه سوم صحن امام حسین است. از پایین می‌شود ایوان‌های منتهی به اتاق‌ها را دید. فرماندار تهران و رئیس دادسرای جنایی و نماینده تعاونی مسکن با مردم محلی جلسه دارند. کسی جلوی ما را برای ورود به جلسه نمی‌گیرد. مردم عصبانی هستند و اجازه صحبت نمی‌دهند. یکی از مردان لاغر و با محاسن بلند در جواب نماینده تعاونی مسکن می‌گوید: «یک نفر به ما خبر نداد که زندگی‌مان در خطر است. حالا شما آمده‌ای می‌گویی توافق کن؟ تا نظر و رضایت ما را جلب نکنی، من نمی‌ذارم یک آجر از مغازه‌ها رو خراب کنی. از رو نعش من باید رد بشی…». نماینده بنیاد مسکن سعی می‌کند خونسرد باشد و می‌گوید: «آخر مسئله جنس‌های داخل مغازه به ما ربطی ندارد…».

دوباره دعوا بالا می‌گیرد: یکی از اهالی بلند می‌شود و می‌گوید: «آقا بحث بحث اعتماده! ما به شما اعتماد نداریم. شما می‌خواین خراب کنید، بعد به من جا توی پارکینگ بدی؟ شما جسدای عزیزای ما رو از زیر آوار هنوز درنیاوردی… آقا امامزاده داوود مال شما… ما اینجا رو نمی‌خوایم… شما اینجا رو بخر هرکاری می‌خوای بکنی بکن…».

در جلسه می‌شود مرتضی طلایی را هم دید که بالای مجلس نشسته و سعی در آرام‌کردن مردم دارد. طهرانی‌مقدم، فرماندار تهران، لحنش دوستانه‌تر است و سعی می‌کند مردم را آرام کند. او می‌گوید: «ما هم به خدا سمت شما هستیم. گزارش‌های کارشناسی می‌گویند این خانه‌ها و مغازه‌ها دیگر امکان سرپاماندن ندارند، ما آمده‌ایم با شما توافق کنیم، تا شما ضرر نکنید…».

دوباره یکی از اهالی فریاد می‌زند: «شما می‌خوای ملک ما رو خراب کنی، باید ما رو راضی کنی… همه این سال‌ها کی امامزاده داوود رو نگه داشت؟ کی اینجا رو درست کرد؟ ما زیر سایه آقا بودیم، این صحن و همه‌چیز رو ما درست کردیم. الان می‌خواین به زور اینجا رو خراب کنید؟‌ ما اگر اینجا موندیم از سر اجباره. شما به ما اندازه ملکمون مغازه توی تهران بدید، ما می‌ریم، یک دقیقه هم اینجا نمی‌مونیم…».

قاضی شهریاری،‌ رئیس دادسرای جنایی تهران، از جایش بلند می‌شود و با مردم صحبت می‌کند. او می‌گوید: «نظر کارشناسان قضائی تخریب است. ما آمده‌ایم که این اتفاق با بهترین شرایط برای شما بیفتد. اگر به هم اعتماد نکنیم که نمی‌شود. ما آمده‌ایم اجساد عزیزان شما را دربیاوریم، به شما کمک کنیم… با دادزدن که به جایی نمی‌رسیم، اگر فکر می‌کنید نمی‌شود و به نتیجه نمی‌رسیم، خب ما هم جمع می‌کنیم و وسایلمان را هم می‌بریم و شما می‌مانید و اینجا و خودتان می‌دانید…». یکی از اهالی می‌گوید: «آقای قاضی شما باید حق ما را بگیرید. ۸۰ درصد آدم‌هایی که در این جلسه هستند، مستأجرند،‌ اینها که نمی‌توانند برای مال مردم تصمیم بگیرند…»‌.

دوباره کسی فریاد می‌زند: «شما باید حق ما رو بگیری…». شهریاری می‌گوید: «خب همین کار را می‌کنیم. حق شما چیست؟». مردم عصبانی هستند، دوباره کسی با فریاد می‌گوید: «تو قاضی هستی. تو باید بگویی که حق ما چیست… الان اجساد عزیزان ما از همه‌چیز مهم‌تر است. به ما بگو چرا نیروهای آتش‌نشانی محل را تخلیه کردند. چرا آتش‌نشانی بیل مکانیکی را برد؟‌»‌. شهریاری می‌گوید: «بابا، یک جوری ساختید، بیل مکانیکی نمی‌تونه رد بشه، برادر من چرا متوجه نیستی…».

دوباره دعوا بالا می‌گیرد. چیزی که مردم را عصبی کرده خبری دروغ مبنی بر اسکان ۷۰۰ نفر از اهالی امامزاده داوود است. مدیر سازمان آتش‌نشانی همان روز ابتدایی وقوع سیل از اسکان سکنه امامزاده داوود در سوله‌های مدیریت بحران خبر داده بود. خبری که مردم را عصبانی کرده و می‌گویند چنین اتفاقی نیفتاده.

یکی از مردم فریاد می‌زند: «ما به دروغ‌‌گویی‌هایی که ادعا می‌کنند ۷۰۰ نفر از اهالی امامزاده داوود را اسکان داده‌اند اعتماد نمی‌کنیم. تا رضایت ما رو جلب نکنید، من اجازه جابه‌جایی یک آجر رو نمی‌دیم، باید از روی نعش اهالی رد شوید…»‌. طهرانی‌مقدم می‌گوید: «چه کسی چنین ادعایی کرده؟‌». فریاد می‌زنند، ما نمی‌دونیم، همین شماها گفتید،‌ شماهااااااااااا»

کم‌کم اهالی سالن را ترک می‌کنند. طهرانی‌مقدم، فرماندار تهران، برتری خود را به اینکه اهل مصاحبه نیست می‌داند. با تندی جواب ما را می‌دهد و می‌گوید: من اهل مصاحبه نیستم، شما کی دیدی من مصاحبه کنم؟ مصاحبه نکرده به من می‌گویند ادعا کرده‌ام ۷۰۰ نفر را اسکان داده‌ام. اصلا چه کسی گفته بیایید؟». این عادت در سال‌های اخیر بین مسئولان دولتی مسری است. مسئولانی که در قالب سلبریتی‌ها پشت‌کردن به تریبون‌های عمومی و سکوت را به پاسخ‌گویی به افکار عمومی ترجیح می‌دهند».

مأموریت ما تمام شده بود

جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی، در گفت‌وگو با «شرق»، توضیحاتی را درباره دلایل خروج نیروهای سازمان آتش‌نشانی از امامزاده داوود ارائه کرد: «امروز دوشنبه روز‌ آخر عملیات اجرائی ما در محله امامزاده داوود بود. فرماندهان ما بازدید میدانی از محل داشتند و برای مشاوره در خدمت دوستان هستیم، اما از لحاظ عملیاتی کار ما تمام شده و تا به حال هم موضوع تمدید کار با آتش‌نشانی مطرح نشده است».

وی در ادامه افزود: «تمام نقاطی که مسئولیتش به سازمان آتش‌نشانی سپرده شده بود، مورد جست‌وجو قرار گرفت و آن نقاطی که مسئولیتش به عهده ما بود، بیشترین اجساد از آن نقاط کشف شد، اما همچنان نهادهای دیگری که در این حوزه مسئولیت دارند مانند سازمان هلال احمر در حال جست‌وجو هستند».

اذان ظهر را گفته‌اند. وقت استراحت نیروهای امدادی است. چکمه‌های به گل آغشته‌شان را می‌شویند و عده‌ای در میان خرابه‌ها عکس یادگاری می‌گیرند. در حال خروج از امامزاده داوود، باران سیل‌آسا شروع به باریدن می‌کند… وحشت تجربه آنچه مردم راوی آن بودند، قلبمان را مچاله می‌کند… در حال دویدن و فرار به سمت ماشین، صدای نیروهای امدادی در میان رعد و برق گم می‌شود که می‌گویند: «یا امام زمان… پناه بگیرید…».

شهرزاد همتی / ‌روزنامه شرق ۱۲ مرداد


سیلاب‌های تابستانی کمکی به ذخایر آب سدهای ایران نکرد

سدهای بدون کاربری؟

تعداد سدهای ایران پس از انقلاب حدود ۲۲ برابر شده است. در سال‌های پیش از انقلاب کمتر از ۳۰ سد در ایران ساخته شده بود اما اکنون بر اساس آخرین اطلاعات شرکت مدیریت منابع آب ایران در ۳۱ استان کشور ۶۴۷ سد در حال بهره‌برداری است و علاوه بر آن ۱۴۶ پروژه احداث سد در دست اجرا و ۵۳۷ سد در دست مطالعه است.‌ با وجود ۲۲برابرشدن سدهای ایران، این سدها نه توانسته‌اند جلوی سیل‌های ویرانگر را بگیرند و نه ذخایر آب چندانی از سیلاب‌ها برداشت کنند.‌ بر اساس گزارش جمعیت هلال‌احمر ایران، سیل تابستان امسال به ۱۵ استان خسارت وارد کرده است. گزارش وزارت نیرو هم نشان می‌دهد این سیلاب‌ها فقط ۱.۲ میلیارد مترمکعب آب سدهای ایران را اضافه کرده‌اند. این در حالی است که مجموع ظرفیت سدهای ایران حدود ۵۰ میلیارد مترمکعب است.‌ ذخایر آبی که سیلاب امسال به سدهای ایران اضافه کرده، از سوی متولیان ناچیز توصیف شده است.‌

محمد شهریاری، مدیر دفتر بهره‌برداری و نگهداری از تأسیسات آبی و برقابی شرکت آب منطقه‌ای تهران در گفت‌وگو با ایلنا توضیح داده که سیل فقط ۹.۴ میلیون مترمکعب آب به ذخایر سدهای تهران اضافه کرده که این میزان به اندازه سه روز مصرف آب این استان ارزیابی شده است.‌ عباس صدریان‌فر، مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان نیز درخصوص وضعیت سدهای خوزستان پس از وقوع پدیده مونسون و بارش‌‌های این سامانه در خوزستان گفته است: بر اساس آمارهای ثبت‌شده از اولین روز فعالیت سامانه مانسون در خوزستان تاکنون، حجم ورودی به مخازن تغییر محسوسی نداشته است.‌ این موضوع در حالی رخ می‌دهد که سال ۹۸ هم پس از سیلاب‌های ویرانگر بهاری و خسارت سنگین حدود سه میلیارد دلاری که بر جا گذاشت، بسیاری از استان‌های ایران از‌جمله خوزستان دچار بحران آب شدند!

این در حالی است که مدافعان سدسازی سالیان سال اعلام کرده‌اند سدسازی بی‌رویه در ایران با هدف مهار سیلاب‌ها بوده است؛ اما چه شده که این حجم بالای سدها نه توانسته‌اند سیلاب‌ها را مهار کنند و نه ذخایر آبی چندانی برای شرایط کم‌آبی دست‌و‌پا کنند؟

خوزستان سرزمین سد و سیل و کم‌آبی!

خوزستان روزگاری پرآب‌ترین جلگه ایران بود و بیشترین سدسازی در این استان انجام شده است و حالا بزرگ‌ترین سد ایران یعنی سد کرخه در این استان قرار دارد؛ اما در سال‌های اخیر مردم این استان در برخی مناطق گرفتار کمبود آب آشامیدنی شده‌اند.

روی دیگه سکه بحران آب در خوزستان، سیلاب‌های ویرانگر است. ‌در پی سیل اخیر در استان خوزستان، تاکنون چهار نفر کشته شده‌اند و یک کودک سه‌ساله همچنان مفقود است. سرآب‌های کشاورزی تخریب‌شده، برق و شبکه تلفن همراه در پی قطع برق ایستگاه در منطقه صیدون قطع شده و مدیرکل مدیریت بحران خوزستان خبر داده ارزیابی خسارات سیل را آغاز کرده‌اند.

این وضعیت خوزستان سه سال بعد از سال 98 است؛ سالی که هفت‌سین اهالی جنوب کشور را سیل برد و 12‌هزار‌و 500 میلیارد تومان خسارت به‌جا گذاشت؛ آن‌هم در حالی که حدود دو ماه قبل از این سیل به وزارت نیرو اعلام خطر شده بود، ورودی و خروجی سد اعلام و پیش‌بینی شده بود تا هزارو ۵۰۰ مترمکعب در یک مسیر آرام و روان بدون خسارت خواهد بود. وزیر هم اعلام کرده بود هفته بعد جلسه‌ای در این خصوص برگزار می‌شود؛ جلسه‌ای که برگزار شد اما منجر به هیچ اقدامی نشد.

تشدید خشک‌سالی در پی سیلاب

البته وقوع سیل در خوزستان چیز جدیدی نیست؛ مناطق نفت‌خیز ایران در استان خوزستان از دیرباز و به سبب قرارگرفتن در مصب خروجی رودخانه‌های مهم کارون، دز و کرخه به خلیج فارس، همچنین استقرار در کوهپایه‌های زاگرس، متأثر از شرایط طبیعی و زیست‌محیطی و سیلاب‌های فصلی در مقاطع مختلف بوده است.‌ خوزستان حداقل در نیم‌قرن اخیر، چندین و چند سیل ویرانگر را تجربه کرده که شاید مهم‌ترین آنها دو سیلاب سال‌های 1347 و 1358 بوده است. با این حال انتظار می‌رود با پیشرفتی که علم در این سال‌ها داشته، پیش‌بینی و کنترل خسارات ناشی از این سیل‌ها رو به کاهش برود.‌ مثلا به باور کارشناسان جلوگیری از خسارات سنگین سیل سال 98 ممکن بود و با وجود این همه سدی که در این سال‌ها در خوزستان ساخته شده، نباید میزان خسارت‌های واردشده به مردم تا این اندازه ویرانگر می‌شد! اما نه‌تنها این جلوگیری اتفاق نیفتاد بلکه نام مقصران این حادثه هم مانند مقصران سیل فروردین ۹۵ و برخی دیگر از بلایای طبیعی، لابه‌لای گزارش‌های تحقیق و تفحص کمیته‌های حقیقت‌یاب ماند. حالا دوباره آب زندگی خورستانی‌ها را با خود می‌برد و این تحقیقات ‌بی‌فایده همچنان هم کنج قفسه‌ها خاک می‌خورد.‌ البته این همه ماجرا نیست. کمتر از شش ماه بعد از چنین سیلی، خوزستانی‌ها مجبور بودند با خشک‌سالی دست‌وپنجه نرم کنند. تا جایی که صدای اعتراض نمایندگان مجلس هم بلند شد و مجتبی یوسفی، نماینده اهواز گفت: «یک روز آب را پشت سدها نگه می‌داریم و در نتیجه آن سیل بخش قابل توجهی از زیرساخت‌های استان را از بین می‌برد و شش ماه بعد به مردم خوزستان می‌گوییم که آب نیست و دام آنها جلوی چشمشان تلف می‌شود».‌ حتی در پی سیل روزهای اخیر هم سازمان آب و برق خوزستان اعلام کرد: «بارش‌های اخیر تأثیر محسوسی بر ذخایر سدهای خوزستان نداشته است».

سدها با خوزستان چه کردند؟

در این سوی ماجرا اما به گفته بسیاری از کارشناسان یکی از عوامل خشک‌سالی در خوزستان، ایجاد و ساخت بی‌رویه و البته جانمایی غلط سدهای احداث‌شده روی رودهای بزرگی مثل کارون است.‌ به گفته برخی کارشناسان، سدها در جاهایی احداث شده است که نیاز نبود یا در مکان‌هایی قرار دارد که باعث شورشدن و نابودی آب شده و نتیجه آن کمبود آب در این روزهاست.‌ اسماعیل کهرم، کارشناس منابع آب و محیط زیست، درخصوص معضلات دیگر سدها به فارس گفته است: «وقتی سد ایجاد می‌شود، در یک طرف آن دریاچه درست می‌شود و این دریاچه تماس آب را با هوا زیاد می‌کند و تبخیر می‌شود».

او تأکید می‌کند که ایجاد سدها تبخیر آب را به اندازه‌ای زیاد کرده که نزدیک به معادل یک‌چهارم آب مصرفی رسیده است.

کهرم ادامه می‌دهد: در کشور ما 90 درصد از آب صرف کشاورزی، شش درصد صرف صنعت و حدود چهار درصد صرف مصارف خانگی می‌شود. دریاچه سد باعث ازدست‌دادن حدود 25 درصد از منابع آب کشور می‌شود. مسلم است که سوء‌مدیریت‌ها باعث کمبود آب در این استان شده است.

هم‌زمان بعضی هم علت انفعال سدهای این منطقه در کنترل سیلاب‌های اخیر را نبود مدیریت درست این سدها عنوان می‌کنند. برای مثال گروهی از تحقیقات انجام‌شده روی سیل 98 در استان خوزستان علت ایجاد خسارت را نبود اعتماد و اطمینان دست‌اندرکاران مدیریت سیل به پیش‌بینی‌ها و استفاده از کلیه قابلیت‌ها و ظرفیت‌های مخازن سدها برای کنترل و تعدیل سیل می‌دانند.

سدهای ایران درست مدیریت نمی‌شوند

حسین اسدی، متخصص منابع آب و خاک، در گفت‌وگو با «شرق» از تأثیر نبود مدیریت مناسب سدها در وقوع سیل اخیر و سیل سال 98 می‌گوید. به گفته او مسئله تماما مربوط به مدیریت و بهره‌برداری از سدهاست نه صرفا ایجاد آنها. ‌اسدی توضیح می‌دهد: برای مثال در سیل سال 98 تا روز پنجم فروردین دریچه‌های سد کرخه تقریبا بسته بود. در حالی که از مهرماه بارندگی زیاد بود و پیش‌بینی بارندگی شدید هم شده بود و بسیاری از مناطق حتی همان زمان دچار سیل شده بودند اما دریچه‌های خروجی سد کرخه تقریبا بسته بود و زیر هزار مترمکعب در ثانیه آب تخلیه می‌کرد. تازه از پنجم فروردین بود که آب را با حجم زیاد رها کردند تا جلوی خطر آب پشت سد را بگیرند.‌ او می‌افزاید: اگر به بارش‌هایی که از شش ماه قبل از حادثه در بالادست کرخه آغاز شده بود ذره‌ای توجه می‌شد، حتی اگر به پیش‌بینی‌ها توجه می‌شد و از اسفند آغاز می‌کردند به صورت تدریجی آب سد را تخلیه کنند، مجبور نبودند در زمان حادثه سد را باز کنند.‌‌ او تأکید می‌کند: مسئله مدیریت سدهاست؛ اینکه آب چگونه در داخل آن ذخیره یا رهاسازی می‌شود. همان سال در دشتیاری استان سیستان‌و‌بلوچستان سد زیردان باید زودتر تخلیه می‌شد تا هم‌زمان با بارندگی و ایجاد رواناب، نیاز نباشد تازه سد را باز کنند.

اطلاعات سدها سانسور می‌شود!

آن‌طور که از اظهارات این استاد دانشگاه تهران برمی‌آید تنها تجربه‌ای که مسئولان از سیلاب 98 کسب کردند، نه تلاش برای پیشگیری بلکه سانسور اطلاعات بوده است!‌ او می‌گوید از بعد از آن سال آمار و ارقام خروجی سدها منتشر نمی‌شود و حالا دسترسی به داده‌های این سدها هم سخت شده است. در حالی که پیش از این می‌شد از طریق دانشگاه با شرکت آب منطقه‌ای استان‌ها ارتباط برقرار کرد و درخواست اطلاعات داد، اما حالا انتشار این آمارها با محدودیت مواجه شده است.

لایروبی رودخانه‌ها سال‌هاست رها شده است

از نگاه اسدی، هم در سال 98 و هم در حال حاضر، با توجه به تعداد بالای سد و حجم بالای مخازن سدها، انتظار کنترل سیلاب‌ها بود اما این اتفاق نیفتاد؛ چراکه علاوه بر مدیریت بد سدها، نباید برای کنترل سیل‌ها صرفا روی کارهای بزرگ و پرهزینه تمرکز کرد، حفاظت خاک، آبخیزداری با پوشش گیاهی در سطح هر حوزه می‌تواند بسیار موفق‌تر عمل کند.

او ادامه می‌دهد: ضمنا انتقادی که به وزارت نیرو وارد است این است که مناطق پایین‌دست بسیاری از سدها رها شده است. یعنی لایروبی رودها و موضوعات این‌چنینی کلا به حاشیه رفته و رها شده است.‌ همان سال 98 هم مشخص شد که وزارت نیرو لایروبی رودها را در لرستان و خوزستان رها کرده و البته مشابه این اتفاق را در سیستان هم داریم. وزارت نیرو 30 سال است اصلا کاری ندارد که رودخانه‌‌ها باید لایروبی شوند و مسیر باز داشته باشند تا بتوانند سیلاب‌ها را تخلیه کنند. بنابراین با بازشدن سدها، سیل ایجاد می‌شود اما رودی نیست که آن را تخلیه کند به دریا و در نتیجه آب سر از دشت و روستا در‌می‌آورد و خسارات سنگین بر جای می‌گذارد.

سدسازی سفارشی برای کارنامه‌سازی

هدایت فهمی، مدیر‌کل سابق دفتر منابع آب وزارت نیرو، اما معتقد است سدهای خوزستان در سیل اخیر تا حدودی جلوی سیل را گرفته‌اند و اگر این سدها وجود نداشتند، قطعا خسارت و پیامدهای سیل برای کشور سنگین‌تر بود.

او به «شرق» می‌گوید که سد مثل دارو است، باید به اندازه مصرف شود، اگر به یک بیمار بیشتر از دُز لازم دارو داده شود باعث مرگ بیمار خواهد شد.

فهمی می‌افزاید: برخی سدهای خوزستان به سفارش مقامات استان و نمایندگان مجلس ساخته شده است. این افراد بسیار علاقه‌مند هستند که هرکجا آبی وجود داشته باشد، حتی مسیل، در راهش سد بسازند. آنها با فشارها بر ظرفیت اکولوژیک منطقه فقط می‌خواهند برای خودشان کارنامه مثبتی رقم بزنند. اتفاقی که مشابه آن در حوزه دریاچه ارومیه هم افتاده است. مسئولانی که علاقه دارند کارهای بزرگ نمایشی انجام دهند، موجب ایجاد سدهایی شدند که واقعا ضرورت نداشته است.

برنامه‌ای برای کنترل سیل ندارند

فهمی ادامه می‌دهد: اینکه سدها بتوانند سیلاب را به درستی کنترل کنند، تا حد زیادی به مدیریت بهره‌برداری از سدها بازمی‌گردد. این موضوع در ایران به‌شدت به بازنگری نیاز دارد و باید منحنی فرمان اصلاح شود و شیوه بهره‌برداری از مخازن از اساس تغییر کند. علت این مسئله هم کاهش حجم مخزن به دلیل رسوبات و هم تغییر اقلیمی است که اتفاق افتاده است. علاوه بر آن فهمی باور دارد که آب رهاشده از سدها به دلیل تصرف حریم رودخانه و تجاوز ساخت‌وساز در مسیر رود، ساماندهی‌نشدن رودها، لایروبی‌نشدن مسیر رود حتما و قطعا سیل ایجاد خواهد کرد.‌ در واقع از نظر مدیرکل سابق منابع آب وزارت نیرو حتی اگر بارش هم نباشد، اگر آب سد رها شود چون معبر سیل دچار دخل و تصرف شده بی‌تردید سیل خسارت‌باری ایجاد خواهد کرد.

او در نهایت می‌گوید: مسئولان جای داشتن برنامه جامع برای سیل و خشک‌سالی و پیشگیری با آماده‌سازی سدها و معبرها، فقط غافلگیر می‌شوند و بعد از آن تا کمر داخل آب می‌روند تا عکس بگیرند.

مهفام سلیمان‌بیگی/شرق ۱۳ مرداد

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *