نشریه میهن با موضوع: «جنبش زن، زندگی، آزادی» دستاوردها و راهبردها، منتشر شد
سرسخن چهل و هفتم
خیزش اعتراضی و جنبش ملی ایرانیان به مثابه یک عصیان انقلابی اینک در جای جای ایران و سراسر جهان با شعار «زن، زندگی، آزادی» شناخته شده است.
بیشترین تعداد و گستره شهرهای اعتراضی در چهار دهه اخیر، فراطبقاتی و فراجنسینی و فرااتنیکی بودن جنبش، طلایه داری زنان و شجاعت مدنی و نافرمانی گسترده آنان در سراسر ایران، بزرگترین همبستگی ملی شکل گرفته در طی جنبش در بین نقاط و مردمان مختلف ایران که مُهر پایداری کردستان و مظلومیت بلوچستان را بر پیشانی خود دارد (همانطور که مهسا دختر کرد و خدانور پسر بلوچ فرزندان نمادین همه ملت ایران شدند)، فعال شدن ققنوس وار جنبش دانشجویی، به صحنه آمدن شگفت انگیز و شجاعانه دانش آموزان، بزرگترین حضور همبسته ایرانیان خارج از کشور، بالاترین میزان حمایت بین‌المللی از جنبش و …، تنها بخشی از ممیزات و دستاوردهای این خیزش ملی است.
به نظر می‌رسد همانطور که این جنبش بزرگترین فرصت تاریخی را برای رهایی ملت ایران فراهم کرده، بزرگترین هراس را نیز در دل سرکوبگران سنگدل ایجاد نموده است.
اما همه ظواهرِ تا کنونی نشانگر تصمیم علی خامنه‌ای و بیت قدرت در ج.ا برعدم عقب نشینی در برابر مطالبات بنیادی مردم است. سخنان رهبر ولایی و بیانیه مشترک دو نهاد اطلاعاتی حکومت بیانگر چنین رویکردی بود.
اینک ما از یک سو با مضمون انقلابی و بدیع، با قدرت بسیج کنندگی حداکثریِ جنبش «زن، زندگی، آزادی» مواجه‌ایم که گویی بذرهای یک انقلاب بزرگ فرهنگی را در خود نهان دارد و از سویی با رخداد میدانی جنبش که وارد رویارویی بزرگی با قدرت ستبر استبداد دینی شده است.
با این مقدمات شورای دبیران میهن وظیفه خود دانست که شماره چهل و هفتم میهن را به موضوع:
«جنبش زن، زندگی، آزادی»دستاوردها و راهبردها
اختصاص دهد تا بر اساس مجموعه وقایع و به خصوص رخدادهای خیره کننده مکرر در جنبش ملی، از صاحب نظران بخواهیم اولا مضمون اصلی جنبش (زن، زندگی، آزادی) را مورد بررسی قرار دهند و ضمن تحلیل علل برآمدن این شعار بدیع و عمیق، به پیامدهای ماندگار آن در فرهنگ و سیاست ایران(و بلکه منطقه و جهان) بپردازند.
همچنین به این نکته بپردازند که این جنبش تا کنون چه دستاوردها و درسهایی داشته است؟ و بالاخره به سئوال بزرگ همه ایرانیان و جهانیان پاسخ دهند که چشم انداز احتمالی آن چیست و صحنه سیاست ایران آبستن چیست؟ جنبش به کدام سمت خواهد رفت و آیا خواهد توانست تناسب قوا را به نفع خود تغییر دهد؟ چگونه؟ حکومت سرسخت و سنگدل آیا می تواند به مسیر کنونی‌اش ادامه دهد و یا در درون خود دچار شکاف و تشتت خواهد شد؟ آیا نیروی سرکوب همچنان وفادار به حکومت خواهد ماند و یا دچار ریزش خواهد گردید؟ جنبش ملی چه آسیب‌ها و نارسایی‌هایی دارد که باید مرتفع شود… و بالاخره وظایف ما چیست؟ مایی که می‌تواند هر بخش از ایرانیان با هر گرایش سیاسی و جنسیتی و اتنیکی و…، در داخل و خارج از کشور، را در بر بگیرد.
شورای دبیران نشریه میهن
جواد اکبرین، رضا علیجانی، علی کشتگر و محسن یلفانی
مطالب این شماره:
جنبش زن، زندگی، آزادی» دستاوردها و راهبردها
دوستان عزيز سلام
زحمت شما به آن دیرکی از جنس چوب می ماند که باغ بانان در کنار نو نهال بر زمان فرو می نشانند و نونهال را بر آن می بندند تا آنرا از گزند حوادث برهانند ،تا نو نهال ريشه در خاک بگستراند و صاف و ایستاده رشد کند .
قربان شما
و. حق وردیان
معیار اندازه گیری فساد حکومت: تورم
پوشش اصلی حکومت فاسد: عقیده
قدرت اصلی در حکومت فاسد: عقیده-سوار متبرک
فضای حکومت فاسد: سر نیزه کردن یک عقیده خاص برای حفظ قدرت عقیده-سوار
قدرت اصلی در حکومتهای با فساد حداقلی (= با معیار حفظ قدرت خرید اعضای وارسته کشور: معلمان و اساتید و محققان و مهندسان و پرستاران و نویسندگان و…): شرکتهای چندملیتی با سهامداران چندملیتی
فضای حکومت با فساد حداقلی: چند عقیده ای (تجاریسازی و زدودن قدرت از عقیده) سکولار، تفریحی فرهنگی (سینما و کنسرت و فستیوال) و تفریحی ورزشی
رشد اقتصادی زمانی معنا دارد که بسیار بیشتر از تخریب اقتصادی (تورم: گران شدن کیفیت پایین زندگی برای توده مردم + افزایش فساد و شکاف طبقاتی) باشد؛ مانند کشورهای توسعه یافته که در حالت عادی (بدون جنگ روسیه و ناتو) رشدی در حدود ۵ درصد و تورمی در حدود ۱.۵ درصد دارند.
فاکتورهای تورم آفرین و ضعیف کننده پول، ۳ دسته کلی دارند:
توضیح. از بزرگترین تولیدکننده تورم که به شکاف عظیم طبقاتی و فرار سرمایه (پرورش احمق و احمق-سوار: حداکثر فساد در پوشش و روکش عقیده) می انجامد، تا بزرگترین تولیدکننده رشد، افزایش دهنده کیفیت زندگی در عین کاهش قیمت (افزایش قدرت پول) که به افزایش عدالت و جلب سرمایه (پرورش رقابت پذیری در سطح جهانی: حداقل فساد) می انجامد.
۱. حکومت فاشیستی عقیدتی (حمله ای در فاشیسم و نظامی گری و وحشیگری، با گروه های تروریستی، و ماله کشی فاشیسم با پوسته عقیده، و متقاعبا فداشدن رشد اقتصاد و آزادی)
؛ در برابر؛
حکومت توریستی تفریحی سکولار ( حمله ای در اقتصاد و تجاریسازی عقیده و فرهنگ و ورزش و آشپزی و جشنها، دفاعی در نظامی گری؛ کنترل فاشیسم و وحشیگری و کشیدن قلاده و کنترل قدرت سگهای وحشی نظامی، مخصوصا سگهای در روکش عقیده)
توضیح. هر نوع افزایش سانسور و فیلترینگ و ماله کشی (مانند اعترافگیری، جانشینی خودخوانده خدا، کشتن با ایجاد سکته قلبی، و خودکشی مصنوعی و …) و حجاب اجباری و بنیادگرایی، درکنار افزایش مالیات و عوارض و دستمزد، و افزایش بودجه برای مفتخواران حکومتی، و افزایش قیمت گاز و برق و حمل و نقل برای مردم، و همچنین در نظر گرفتن معافیت مالیات و هزینه های گاز و برق و حمل و نقل و استثنا قائل شدن در آزادی توییتر و اینستاگرام و اختصاص ثروت برای گروه های غیرمردمی وابسته به حکومت فاشیستی عقیدتی، نظیر سپاه و بسیج و حوزه، باعث کاهش قدرت پول، افزایش تورم، فرار ثروت (نیروی انسانی، پول، معدنی و فلزی و فسیلی)، و کاهش سرمایه گذاری می گردد.
۲. بازار انحصاری مسکن (مصالح ساختمانی) و خودرو در انحصار فاسدان بازاری بانکی داخلی و حکومتی، چه بخش ریالی افزایش قیمت از طریق برگزاری مناقصه در بورس کالا با هدف فروختن به بالاترین پیشنهاد (ایجاد افت ارزش پول) و چه از طریق دریافت ارز برای واردات و افزایش قیمت تمام شده کالای وارداتی به چند برابر قیمت خریداری شده (ایجاد افت ارزش پول) از کمپانی مادر چندملیتی
؛ در برابر؛
بازار آزاد در رقابت بین شرکتهای چند ملیتی با قیمت مقطوع شرکت بین المللی برای هر نوع کالا: خودرو، مسکن، مصالح ساختمانی، …، و خدمات: اینترنت، بهداشت، خدمات بانکی، بیمه، …
۳. صادرات خوراک به کشورهای با قدرت پول قوی
؛ در برابر؛
تولید انبوه خوراک و متعادل کننده قیمت با واردات از کشورهای با پول ضعیف
در ایران فعلی، صحبت در مورد اول موضوعیت ندارد و تا سقوط کامل اقتصاد ایران به مرور زمان، غیرقابل اصلاح است. اما موارد دوم و سوم، در صورتیکه جلوی تبانی بین بازاریان فاسد و مدیران نجومی فاسد کنترل کننده کالا و خدمات و سرمایه در شرکتهای داخلی با حکومتیان فاسد گرفته شود، و در صورت ورود شرکتهای چندملیتی مادر بدرون کشور، این امکان وجود دارد که بتوان تا حدود زیادی جلوی تورم را گرفت و قدرت را به پول ملی بازگرداند.