مسئولیت با کیست؟

حدود یک ماه پیش حمله به سفارت انگیس در مرکز اخبار  رادیو تلویزیون و مطبوعات وابسته به نیروهای حاکم بود. آنروز از تکرار حماسه سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸ و از درس ملت ایران به استعمار گران انگلیسی و آمریکایی سخن گفته میشد. اگر در روزهای پرالتهاب پس از انقلاب، حمایت گسترده مردمی نیروی حاکم  و تسلط تفکر ضدغربی بر فضای سیاسی کشور، اشغال سفارت آمریکا را  به عاملی تاثیرگذار بر سیاست کشور تبدیل کرد و ضربات سنگین آن تا سالها بعد تداوم یافت به نظر میرسد این‏بار تنها چند هفته زمان نیاز بود که مسئولان و سازماندهندگان این حرکت به عواقب زیانیار اقدام خود واقف گردند.

فقط یک ماه زمان نیاز بود که هر نشانه ‏ای از این اقدام از رادیو و تلویزیون و مطبوعات حذف گردد و تلاش شود تا مردم آنچه را یکماه پیش گفته و نوشته میشد فراموش کنند.  اقدامی که در اولین روزها نشانه اراده مردم ایران به مبارزه با قدرت‏های استعماری توصیف میشد، ابتدا عمل چند دانشجوی خودسر توصیف شده و سپس یطور کامل از صفحه اخبار محو شد.
با سکوت در مقابل اقدامی که ضربات سنگینی بر کشور ما وارد کرد نمیتوان صورت مساله را پاک کرد. فاصله گیری از آنچه یک ماه قبل صورت گرفت تنها د رصورتی ممکن است که رییس مجلس راجع به سخنانی که در تمجید از اشغال سفارت یک کشور خارجی در صحن مجلس بعمل آورد پاسخگو باشد، در صورتیکه آن تعداد از روحانیون و نمایندگان رهبری که این اقدام را حماسی نامیدند، توضیح دهند، در صورتیکه مسئولان رادیو تلویزیون روشن کنند که به چه دلیل ارگانهای رسمی کشور خود را به وسیله تبلیغاتی مهاجمین قرار داده و پاسخگوی برنامه هایی باشند که از رادیو تلویزیون پخش شد و امروز بر همه آشکار است علیه منافع ملی کشور ما بوده. فاصله گیری از این اقدام در صورتی ممکن است که نیروهای انتظامی روشن کنند که به فرمان چه کسانی از وظایف خود در دفاع از یک سفارت خارجی و محل اقامت کارکنان آن سر باز زده اند، در صورتیکه تمامی کسانی که در سازماندهی این اقدام مشارکت داشتند معرفی و مجازات شوند.
در همین یک ماه نخست وزیر انگلیس، کشوری که سفارت آن مورد حمله قرار گرفت، با تصمیم سایر کشورهای اروپایی در کنترل مسائل مالی کشورهای عضو اتحادیه اروپا همراهی نکرد. او مجبور است که تلاش نماید تا به منتقدان این تصمیم خود در داخل کشور انگیس پاسخگوباشد. مطبوعات، سیاستمداران و فعالین و تشکل‏های اجتماعی سیاسی هیچ محدودیتی در انتقاد روشن و صریح از اقدام نخست وزیر خود ندارند. برای همه این اصل پذیرفته شده است که در صورتیکه مسئولان حکومت قادر به پاسخگویی به منتقدین و قانع کردن افکار عمومی  نباشند،  باید جای خود را به کسان دیگری بسپارند.
در کشور ما اگر یک ماه پیش نشریه‏ای مطلبی در نقد اشغال سفارت انگیس انتشار میداد، با خطر تعطیل مواجه می‏شد و نویسنده مطلب ممکن بود به اتهام اقدام علیه منافع کشور تحت تعقیب قرار گیرد. این اقدام گوشه کوچکی از سیاست خارجی است که مدتهاست پیش برده می‏شود. سیاستی که ضربات سنگینی بر کشور ما وارد کرده و متاسفانه پافشاری بر ادامه آن، کشور ما را با خطرات بزرگی مواجه ساخته. سیاستی که نادرستی آن برای اکثریت قریب باتفاق فرهیختگان جامعه آشکار است ولی هر گونه سخن رسمی در نقد آن، گوینده را باخطر فشار و تحت تعقیب قرار گرفتن مواجه میسازد. اقدام علیه منافع کشور عمل کسانی است که بر ادامه سیاست‏های نادرست پافشاری می‏کنند و می‏کوشند صداهای انتقادی را در جامعه مانع شوند. تسخیر سفارت تنها گوشه‏ای از سیاستی است که علیه منافع کشور ما جریان دارد.

Print Friendly, PDF & Email