وقتی وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات هم‌موضع می‌شوند/ پلّه‌ی آزادی مطبوعات ایران: ۱۷۴

 

ایران، رتبه ی 174 آزادی مطبوعات در جهان را، در بین 179 کشور جهان کسب کرد. وزیر ارشاد، از رسانه ها خواست تا در آستانه ی انتخابات، «بیش از این دقّت کنند». بر شمارِ روزنامه نگاران دربند، افزوده شد. فیلترینگ در فضای مجازی ادامه یافت و “حزب الله”، در سایبر هم به میدان آمد و به مسئولان هشدار داد. وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی همچنان روزنامه نگاران را تهدید می کند و بازداشت. و وزیر ارشاد جمهوری اسلامی بدون هیچ تعارفی، تصریح می‌کند: «نظر ما همان نظر وزارت اطلاعات است.»

صعود یک پلّه ای

گزارش “سازمان جهانی گزارشگران بدون مرز” که در این هفته منتشر شد، خبر از صعود یک پلّه ای ایران در رده بندی جهانی “آزادی مطبوعات” داد. این تغییر، اما در انتهایی ترین پلّه های جدول و به خاطر کشتارهای متعدّد در کشور “سومالی” بود که صورت پذیرفت. در یک رده بندیِ با حضور 179 کشور جهان، رتبه ی ایران از مقام 175 در سال 2011، به رتبه ی 174 در سال 2012 ارتقاء یافت. به گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، «سالی‌ مرگبار برای روزنامه‌نگاران سومالی، این کشور را به پائین جدول کشانده است و به این دلیل، ایران (174) و چین (173) یک پلّه بالا آمده اند». رتبه بندیِ انتهای جدولی های “آزادیِ مطبوعات”، بدین شرح است:

«172-ویتنام. 173- چین. 174- ایران. 175- سومالی. 176- سوریه. 177- ترکمنستان. 178-کره شمالی. 179- اریتره». بالانشین های حامی آزادیِ مطبوعات نیز، این کشورها هستند:

 «1- فنلاند. 2- هلند. 3- نروژ».

دستگیری چند پلّه ای

چند روز پیش از آن که سازمان گزارشگران بدون مرز، جدیدترین گزارش خود از آزادی و تحدید مطبوعات در سراسر جهان را منتشر کرده و رتبه ی ناگوار ایران در جهان را به همگان اعلام کند، این قّوه ی قضایّیه و دستگاه امنیّتی ایران بودند که با توقیف بیش از 10 روزنامه نگار و افزودن نام شان به لیست بلندبالای “روزنامه نگارانِ دستگیر شده ی ایرانی”، مُهر تأییدی بر تحلیل ها و گزارشات جهانی زدند. دستگیری های جدید که پلّه به پلّه و با حضور یافتنِ مأموران در محل کار و منازل روزنامه نگاران انجام شد. به سببِ همکاری آنها با سرویس های خبری غرب، عنوان شده است. اتّهامی که در این سال ها پای بسیاری از روزنامه نگاران ایرانی را به بازداشتگاه و دادگاه و زندان باز کرده و برخی دیگر را نیز مجبور به مهاجرت ناخواسته از کشور، ساخته است. وزارت اطّلاعات ایران که چندی پیش معلوم شده بود حتی مکالمات «محل کار رییس دفتر ریاست جمهوری» را نیز استراق می کرده، معترف است که رفتار خبرنگاران ایرانی را کاملا رصد می کند. همین رصد کردن هاست که مأموران امنیتی را مختار می کند تا هر زمان که تشخیص بدهند، به بازداشت و ممانعت از فعّالیّت و خبررسانیِ روزنامه نگاران، اقدام کنند. وزارت اطلاعات تاکید کرده که سرکوب را ادامه خواهد داد.

روش های چند پلّه ای

نکته ای که سازمان گزارشگران بدون مرز، در مورد تحدید آزادی مطبوعات در ایران به آن توجّه می دهد، آن است که «نباید صرفا به “دستگیری روزنامه نگاران” در ایران بسنده کرد». این سازمان، از «ابتکار روش های غیر قابل پذیرش» در ایران سخن می گوید و از جمله ی آن به «فشار به خانواده ی روزنامه نگاران در داخل و خارج از کشور» می پردازد. این مقوله ای ست که در یک سال اخیر، بارها مشاهده شده است. از فشار بر خانواده ی روزنامه نگاران همکار با رسانه هایی همچون “رادیو فردا” و شبکه جهانی “بی بی سی” گرفته، تا بازجویی کردن از خویشاوندانِ روزنامه نگارانی که هم اکنون در زندان های داخل کشور، در بند شده اند.

این ها، علاوه بر بازجویی کردن های تحت فشار و شکنجه های روحی و گاهی جسمانی ست که بر اهالی رسانه ی ایران روا داشته می شوند. در جریان یکی از همین بازجویی ها در پایان سال 2012 میلادی بود که یکی از وب نگاران ایرانیِ دربند با نام “ستّار بهشتی”، به قتل رسید و نه تنها پی گیری پرونده ی آمران و قاتلانِ وی به سرانجامی نرسید؛ بلکه مسئولان در اصلِ قتل بودن آن ماجرا نیز تشکیک کردند. تنها اقدام جدّی در این زمینه، «برکناری سرهنگ “شکریان” به علت قصور، ضعف و عدم نظارت کافی بر عملکرد پرسنلِ تحت امر» بود.

فیلترینگ پلّه ای

رسانه های خبری فعّال در “فضای مجازی”، هم اکنون نقش پررنگی را در خبررسانی به مخاطبین سرتاسر دنیا برعهده دارند. از خبرگزاری ها و روزنامه های معتبر دنیا گرفته، تا بنگاه های خبری ای که صرفا به صورت مجازی و غیر کاغذی، با یا بدون صوت و تصویر فعالیّت دارند، همگی تازه ترین اخبار و رویدادها را از طریق فضای اینترنت، برای مخاطبان خویش عرضه می دارند. این پهنه نیز هم اکنون در ایران محدود شده و دامنه ی محدودیّت اش روز به روز افزوده تر نیز می شود. “فیلترینگ”، کارآمد ترین ابزار نهادهای کنترل کننده است تا راه رسیدن به دنیای آزاد اطّلاعات برای کاربران، مسدود یا دشوار باشد و میلیون ها ایرانی مجبور باشند تا از ابزارهایی همچون “فیلتر شکن” برای رسیدن به منابع خبری خویش، بهره گیرند.

فیلتر کردن سایت های خبری و غیرخبریِ داخلی و گاه خارجی، در ابتدای ورود اینترنت به ایران، چندان گسترده نبود و صرفا بعضی از سایت های جنسی و پورنو را شامل می شد. میزان محدودیّت، اندک اندک افزایش یافت و از سال 1388 به بعد نیز با شتابی صعودی، از بنگاه های خبری منتقد نظام گرفته تا شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک و توییتر را هم در بر گرفت؛ تا روزِ امروز که حتّی برخی از سایت های خبری داخلی را نیز شامل شده است. از جمله سایت “تابناک” که در هفته ی اخیر، محدود شد.

هم اکنون، مسئولان ویژه ی امر سانسور اینترنتی، در حال تغییر رویکرد در این زمینه هستند و آن طور که “مهدی اخوان بهابادی” دبیر شورای عالی فضای مجازی، در گفت و گو با “خبرآنلاین” اظهار داشته: «سیستم فیلترینگ، از حالت فیلتر کلّ سایت، به فیلتر محتوایی تغییر خواهد کرد». وی توضیح می دهد: «سلیقه ها و نقص ها در سامانه ی فعلی فیلترینگ وجود دارد که باعث شده فیلترینگِ اشتباه بوجود آید که سعی خواهیم کرد در فاز اول با توسعه مرکز پاسخگویی به فیلترینگ مشکلات جزیی حل شود. در فازهای بعدی، فیلترینگ بر اساس شغل و نوع کاربر تغییر پیدا می کند و خدمات فیلترینگ تخصّصی خواهد شد و بر اساس تفکیک کاربر تغییر پیدا می کند. به عنوان مثال، دسترسی خبرنگاران به سایت ها با دسترسی یک پزشک متفاوت خواهد بود».

پلّکان محدود مدوّر

محدودسازی ارتباطات، با تمهیداتی همچون “اینترنت ملّی” و فیلترینگ و … ادامه دارد و تنها شکل عوض می کند؛ امّا کاربران نیز راه های دور زدن محدودیت ها را یافته اند. آنها گرچه برای دستیابی به دنیای اطّلاعات آزاد، زمان و هزینه ی بیشتری را صرف می کنند؛ اما این ها نتوانسته اند سدّ راه شان باشند.

 علاوه بر موافقان گردش آزاد اطّلاعات در دنیای رسانه، کارشناسان و متخصصان داخلی در زمینه های مختلف نیز، خواهان گشایش در سدّهای ایجاد شده هستند. “حسین سلیمی” عضو هیأت علمی دانشگاه علّامه طباطبایی و مدرس علوم سیاسی و روابط بین الملل، در صحبت با خبرآنلاین می گوید: «باید بپذیریم که ما وارد عصر جهانی شده‌ایم و با بستن و محدود کردن فضا نمی‌توانیم از حوزه ی فرهنگ و هنر کشورمان حراست کنیم. تجربه ی چند دهه ی گذشته خودمان هم نشان داده، هر‌گاه فضای فرهنگی قدری باز شده، نه تنها آسیب کمتری دیده‌ایم، بلکه هنر ایران را بهتر و بیشتر به جهان معرفی کرده‌ایم.فضای فرهنگی کشور را نمی‌توان با فیلتر کردن اینترنت و پارازیت فرستادن روی شبکه‌های ماهواره‌ای سالم سازی کرد. این کار باعث می‌شود در فضای تنگ و محدودی که می‌سازیم، ضعیف‌ترین کار‌ها و سریال‌های تلویزیونی خارجی، محبوب شوند. وقتی بخواهیم به زور فرهنگ سازی کنیم، راه را برای ورود فرهنگ خارجی آن هم از نوع مبتذل ش باز کرده‌ایم».

سرگردانی، دَوَران

“مینو بدیعی” کارشناس رسانه و مدرّس دانشگاه در ایران، در مورد محدود بودنِ رسانه ها، علاوه بر مخاطبان، خودِ رسانه ها را نیز آسیب پذیرنده می شمارد. وی در گفت و گو با “خبرگزاری دانشجویان ایران” می گوید: «در شرایط کنونی، رسانه‌ها برای گرفتنِ خبر شفاف سرگردان هستند و طبیعتا سرگردانی رسانه، سرگردانی مخاطب را نیز درپی دارد». وی معتقد است: «در حال حاضر هیچ شفّافیّتی در زمینه‌ی اطّلاع‌رسانی وجود ندارد. در بسیاری از موارد مثلا استعفا یا انتصاب یک شخص، به‌دلیل این‌که روش مدیریتی درستی وجود ندارد و “اما و اگر” گذاشته می‌شود، خودِ رسانه‌ها تکلیف‌شان را نمی‌دانند».

بدیعی، مسئولان را به واقعیتی توجّه می دهد که برخلاف انتظارات شان است: «گمان می‌کنم در شرایط فعلی، یک کانال رسانه‌ ای که پیچ و خم دریافت خبر ش بیشتر است و مورد تأیید سیستم رسانه‌ ای رسمی کشور نیست، اعتماد مخاطب را بیشتر جلب می‌کند. به این معنی که مخاطب، به یک وبلاگ مهجور یا یک رسانه‌ی ناشناخته، اعتماد بیشتری دارد».

سایبری حزب الله

اهتمام مسئولان برای تحدید آزادی در رسانه های عمومی و مجازی، از “انصار حزب الله” که به دفتر روزنامه ها حمله ی فیزیکی می کرد، تا به “حزب الله سایبری” تغییر شکل داده است. “ارتش سایبری ایران” مشتمل بر نیروهای خبره در رایانه، که با تدبیر نهادهای امنیّتی شکل گرفته و به پشتوانه ی نهادهای قضایی و دولتی پیش می رود، علاوه بر شناسایی فعالان مجازیِ رسانه ای، به رسانه های خارجی زبان و منتقد نیز حمله می برد و گاه به گاه، فعالیت شان را مختل می کند. حزب الله سایبری، اکنون هویّت خویش را به عنوان یک اهرم رسانه ای نیز تحکیم می بخشد و در جریان آخرین رویداد پر سر و صدای سیاسی، میان رییس مجلس و رییس دولت که در تاریخ 15 بهمن ماه امسال رُخ داد، اقدام به صدور بیانیّه نیز کرده است. حزب الله سایبر، که خود را متّصل به رهبر جمهوری اسلامی ایران می داند، در بخشی از بیانیه ی خویش، خطاب به روسای مملکت چنین گفته:

«به سران قوا یادآوری می کنیم؛ وقتی پدر برای جنگ با گرگ ها آماده می شود و خانه را به دست فرزندان ارشد می سپارد، اختلاف پسرهای بزرگ با یکدیگر، گرگ های بیرون از کشور را خوشحال خواهد کرد که امشب هم می گذرد و پدر شکارش عقب خواهد افتاد…»

حزب الله سایبر همچنین توصیه دارد: «از رسانه های پایبند به ارزش های انقلابی، خصوصا رسانه های مجازی خواستاریم؛ اگرچه اطّلاع رسانی شفّاف و دقیق و سریع، از وظایف ذاتی رسانه های حقیقت طلب بوده و هست، امّا گاهی با چاشنی بصیرت می توان حقیقت را با تحلیل ها و حذف زواید و برخی حاشیه های به دور از متن ، آن چنان بیان کرد که بذر افشانیِ تفرقه و اختلاف تلقّی نشده و روباه پیر مکار، انگلیس خبیث و شاگردانش را شادمان نسازد. لذا امید است در این اتّفاق و اتّفاقات مشابه، با محکوم کردن یکپارچه ی اختلاف افکنی ها، به سران قوا و مسئولین کشور ثابت شود که نمی توانند با موج سواری و سوء استفاده از رسانه ها و خصوصا رسانه های مجازی در لحظه های حساس نزدیک به انتخابات، فضای آرام و عقلانی کشور را به یک فضای هیجانی و غبارآلود مبدّل سازند».

پلّه ی آخر

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی می گوید: «باید رسانه‌ها در انتخابات آینده هوشیارتر عمل کنند» و سردبیر یکی از روزنامه های جناح اصولگرایان به نام خراسان نیز، گفته های وزیر را تکمیل می کند که «وظیفه ی رسانه‌ها در ایّام انتخابات سال آینده بسیار سنگین است. رسانه‌ها نباید به اختلافات بپردازند و اصلی‌ها را فرعی نکنند…».

 مسدود شدن سایت ها و توقیف موقّت یا دائمی مطبوعات، در آستانه ی برگزاری انتخابات در ایران، مسبوق به سابقه است و آخرین گفته های وزیر ارشاد در این زمینه، اگر در کنار دستگیری و توقیف های اخیر چیده شوند، همگی نشان از آن دارند که جایگاه ایران در رده بندی جهانی آزادی بیان در مطبوعات، به این زودی ها تغییر نخواهد یافت. انتخابات نزدیک است و بیش یا کمِ رقمِ حضور مردم در آن، حسّاسیّت برانگیز شده است. وزیر ارشاد هشدار می دهد:

 «انتخابات به دلیل داشتن بازتاب جهانی برای کشور، بسیار مهم و سرنوشت‌ساز است. حضور حدّاکثری مردم و برگزاری انتخاباتِ درست، در انتخابات سال آینده بسیار اهمیت دارد و نباید اتّفاقی بیفتد که انتخاباتِ آینده تبعات منفی پیدا کند».

وزیر می افزاید: «به دنبال جذب اعتبار “یارانه” برای مطبوعات، هستیم».

او در عین حال در مورد بازداشت روزنامه نگاران تصریح می کند که «نظر ما همان است كه وزارت اطلاعات چندی پیش در بیانیه‌ی رسمی خود اعلام كرده است.» وقتی وزارت اطلاعات و وزارت ارشاد هم موضع می شوند، نباید انتظار داشت رتبه ایران در آزادی مطبوعات در جهان از 174 ارتقا یابد.

ندای سبز آزادی     پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱ – ۷ فوریه ۲۰۱۳