فاجعه ای در شرف وقوع است

حملات شیمیایی اخیر در سوریه که معلوم نیست از طرف چه کسی و با چه انگیزه ای صورت گرفته است در چند روز گذشته به مهمترین مساله سیاسی در منطقه خاورمیانه و جهان مبدل شده و سایه خطر جنگی را بر این منطقه انداخته است که اگرشروع شد ابعاد آن می تواند تا سالها آتش خون و جنایت را در این منطقه مشتعل نگه دارد.
مقامات آمریکایی و اروپایی قبل از اینکه بازرسان سازمان ملل نتیجه تحقیق خود را در این زمینه اعلام کنند و حتی قبل از اینکه امکان حضور در منطقه را جهت آغاز بازرسی های خود داشته باشند ، یک جانبه اعلام کرده اند که رژیم اسد دست به این اقدام جنایتکارانه زده و باید تنبیه گردد و به همین منظوربه آرایش نظامی جدیدی در منطقه دست زده و آماده حملات نظامی به این کشور شده اند.
این در حالیست که رژیم اسد این حملات جنایتکارانه را به مخالفین خود نسبت داده و مدعی است که آنها با حمایت همه جانبه عربستان سعودی و قطر و در هماهنگی با سازمان های امنیتی آنها دست به این اقدام جنایتکارانه زده اند و هدف آنها وارد کردن نیروهای نظامی ایلات متحده و کشورهای اروپایی در این ماجرا می باشد. مقامات روسیه نیز چون بعضی دیگر کشور ها از جمله ایران معتقدند که این اقدام توسط مخالفین صورت گرفته و دلیل آن نیز شکست های اخیر مخالفین در مناطق تحت کنترل آنها بوده است، آنها با این اقدام خود می خواهند با ورود ایالات متحده و اروپایی ها صحنه جنگ را به نفع خود تغییر داده و از شکست های احتمالی آینده جلوگیری کنند.
منطقا رژیم اسد نباید زمانی که در حال پیشروی بوده و درست زمانی که بازرسان سازمان ملل در این کشور هستند دست به این اقدام جنایتکارانه بزند، چرا که او خوب می داند که اوباما بارها تهدید کرده است که اگر رژیم اسد از خطوط قرمز عبور کند با اقدام تنبیهی شدیدی مواجه خواهد شد و اسد بهتر از هر کس دیگری متوجه این تهدید می باشد. از طرف دیگر اقدام اسد به حملات شیمیایی بر علیه مخالفین دست دوستان او را در دفاع از این حکومت بسته و در این صورت کشورهایی چون روسیه و چین امکان دفاع خود را از او از دست داده و بنابر این او نباید دست به چنین اقدام جنایتکارانه ای بزند.
مخالفین اما از آنجا که در ماههای اخیر به شدت تحت حمله بوده و بسیاری از منطق تحت کنترل خود را از دست داده اند، دور از انتظار نیست که برای ورود مستقیم آمریکا و اروپا به این جنگ دست به چنین اقدام جنایتکارانه ای زده باشند، چرا که آنها بر خلاف رژیم اسد از این حادثه جنایتکارانه سود برده و جبهه جنگ را تماما به سود خود تغییر خواهند داد.
اما بهتر است که همه صبر پیشه کرده و پیش از اینکه اقدامی انجام گیرد نتیجه کار بازرسان شنیده شده و سپس شورای امنیت در مقام مرجع نهایی تصمیم گیرنده رای خود را اعلام کند.
تاسف آور است که افرادی در موقعیت آقای جان کری در مقام وزارت خارجه آمریکا پیش از اینکه بازرسان به محل وقوع جنایت وارد شوند انگشت اتهام را به سوی رژیم اسد گرفته و با اطمینان اعلام می کند که این جنایت کار او بوده است. معلوم نیست تا چه اندازه این موضعگیری ها متأثر از فشار افرادی چون مک کین است که چندی پیش در منطقه بود و با جنایتکاران عکس یادگاری گرفت و یا برای انحراف از آنچه در مصر می گذرد، اما جدای از این که پشت این قضایا چه هست که بسیاری از ما نمی دانیم، یک چیزمعلوم است و آن آینده وحشت آوری است که در این منطقه در حال شدن است.

هدف چیست؟
حتما همه ما می پرسیم که هدف چیست، آیا غیر از این است که رژیم اسد یک حکومت دیکتاتوری است که قرار است برکنار شود و به جای آن یک نظام نسبتا دمکراتیک جایگزینش گردد؟ اگر هدف این است، آیا جنایتکاران القاعده ای و سلفی هایی که امروز به بدترین اشکال خشونت متوسل شده اند می توانند جایگزین مناسبی برای اسد باشند. آیا آنها که امروز سینه مخالفین خود را دریده و قلب آنها را در مقابل دوربین های تلویزیونی می خورند، قرار است دمکراسی و حقوق بشر را برای مردم در سوریه و منطقه به ارمغان آورند؟
زهی خیال باطل!
به نظر می رسد که پس از فروپاشی حکومت در سوریه که بسیار بغرنج و پرهزینه خواهد بود، آنچه باقی می ماند نه استقرار یک حکومت نسبتا دمکراتیک و نه حتی بازگشت دیکتاتوری دیگر چون اسد، که یک کآنون آتش و خون خواهد بود که برای سالهای طولانی موجبات قتل و خشونت در تمام منطقه بوده و در بهترین حالت به شکل گیری مناطق تحت نفوذ مبدل شده که در هر گوشه ای از این مملکت گروهی جنگ جوی حرفه ای به زور اسلحه و سرکوب و قتل و غارت مردم کنترل گوشه ای از این سرزمین را در اختیار خود می گیرند.
متاسفانه آنچه در سوریه در جریان است و هجوم جنایتکاران حرفه ای در این کشور پس از فروپاشی حکومت مرکزی در سوریه، به این کشور محدود نمانده و به کشور های منطقه بویژه به لبنان لبریز خواهد کرد و از همین امروز آشکارا می توان دید که در چشم انداز آتی قتل عام شیعیان و نابودی حزب الله لنبان پرده بعدی این سناریو مرگ و کشتار است. بی دلیل نیست که حزب الله در مقابله با مخالفین در سوریه به کمک اسد شتافته و همه تلاش خود را به توقف و شکست آنها در محدوده سوریه معطوف کرده است. حسن نصر الله در یکی از صحبت های اخیر خود اشاره کرده بود که بجای اینکه منتظر بمانیم تا آنها وارد لبنان شده و ما را چون چهارپایان سر ببرند باید آنها را از پای در آوریم.
در پایان بد نیست نگاهی به آنچه در عراق گذشت بیاندازیم. بیش از ده سال از آغاز حمله نظامی امریکا و متحدین او به عراق می گذرد، در زمان حمله به عراق همه ما می دانیم که همه کشور های منطقه حتی ایران و سوریه نیز اگر کمکی به امریکا نکردند، مخالفتی هم نداشتند و تا حدود زیادی همکاری کردند. روسیه و چین هم نقش ناظر بی طرف را بازی کردند، منظورم این است که همه چیز بر وفق مراد آمریکا بود.
می دآنیم که در عراق تا پیش از حمله آمریکا از القاعده و تروریست های همکار آنها کمترین خبری نبود، صدام چنان کنترل کاملی بر اوضاع داشت که حتی گروه های شیعه طرفدار ایران که سالها در ایران تمرین نظامی کرده بودند و حتی در زمان جنگ ایران و عراق به نفع نیروهای ایرانی علیه صدام جنگیده بودند نیز کمترین امکان عملیاتی در عراق نداشتند. اینها را می گویم که تصویر آن دوران را به یاد داشته باشید. با این همه می بینیم که پس از سقوط صدام و از میان رفتن حکومت مرکزی او چه هرج و مرجی بر این کشور حاکم شد و می بینیم که حتی امروز پس از ده سال خونریزی و قتل و کشتار چند صد هزار نفر در این کشور، هنوز هر روز شاهد انفجار هایی هستیم که جان چند ده نفر از مردم بی گناه در این کشور را گرفته و زندگی را بر مردم تباه کرده است.
حالا تصور کنید در سوریه و بر مردم این دیار چه خواهد گذشت، جایی که چند ده هزار جنگجوی بی رحم و حرفه ای متمرکز شده اند و هر روزه با افتخار گوشه ای از جنایات خود را فیلم گرفته و در یوتویوب به نمایش می گذارند، به همه انواع سلاحهای مرگبار مجهز هستند و از به کار گیری آنها کمترین ابایی ندارند.
تصور کنید اگر این رژیم در چنین روزگاری سقوط کند چه بر سر مردم در این کشور خواهد آمد. به چند میلیون مردم شیعه و مسیحی سوری فکر کنید که چگونه قرار است سلاخی شده و بی گناه قربانی شوند.
به گسترش جنگ و خون ریزی در لبنان فکر کنید.
همه اینها تازه فقط بر این فرضیه استوار است که این جنگ در محدوده سوریه و احتمالا لبنان باقی بماند و دیگر کشورهای کوچک و بزرگ درگیر آن نشوند.
فاجعه ای در شرف وقوع است.

با احترام،
رضا فانی یزدی
۶ شهریور ۱۳۹۲